درآمدی بر معرفت شناسی (کشف)
حجة الاسلام والمسلمین سیدعباس قائم مقامی
امروزه، تجربه عرفانی به عنوان یک واقعیت، فی الجمله پذیرفته شده است. شاید کم تر کسی را می توان یافت که انبوه مدعیان برخورداری از این تجربه که در میان ادیان، مذاهب و ملل مختلف پراکنده اند، به نادرستی متهم سازد، اما این که ماهیت و حقیقت این تجربه چیست و تا چه میزان می توان به درستی و صحت آن اعتماد کرد؟ پاسخ به این گونه پرسش ها، معرکه آرا است. مشهورترین و رایج ترین واژه ای که می کوشند تا با آن تجربه و مشاهده عرفانی را توصیف و معرفی کنند، احساس است که تعاریف مختلفی از آن ارایه شده است، با این همه، مشخص است که احساس مورد نظر در این تعاریف، واکنش و فعالیتی درونی است وگرنه، احساس بیرونی که مبتنی بر فیزیولوژی بوده و از طریق اندام های حسی به دست می آید، گونه ای از ادراک و شناخت است که متعلق آن موجودات مادی است و به همین دلیل، مترادف شناخت تجربی است. از این رو، احساس درونی به طور کلی با شناخت و ادراک در تقابل است.
مؤلف در این مقاله تفصیلی کوشیده است تا تجربه عرفانی را به عنوان یک احساس درونی، بررسی و آرای صاحب نظران را مورد نقد و ابرام قرار دهد.
مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 15چکیده مقالات کنگرهصفحه 351