سقوط تکلیف در عرفان اسلامی
دکتر سید یحیی یثربی
این مقاله در صدد پاسخگویی به این سئوال است که آیا عرفا به شریعت و فقه چندان اعتنایی ندارند؟ و یا این که آیا اساساً چنین فکری خطاست و در صورت خطا بودن، منشأ آن چیست و کجاست؟
نویسنده در مقام پاسخ، مقاله خود را در سه فصل سامان داده است. وی فصل اول دلایل عرفای اسلامی را در مورد ضرورت پیروی از شریعت بیان کرده است. ریاضت، شوق بندگی، شریعت عامل رهایی و شریعت خط و بهرۀ جنبۀ خاکی انسان؛ همه از دلایلی هستند که پیوند عرفان و شریعت را می رسانند. مقاله با اشاره به علل و عوامل مختلف در خصوص منشأ توهم با اکشفاء به دو مورد آن، بحث را پی می گیرد. در مورد اول، نویسنده با امر طبیعی جلوه دادن وجود مخالفان عرفان اسلامی بر این باور است که آنها در مخالفتشان دچار افراط و تفرط شده اند، به گونه ای که بر اساس تعصب و تندروی، این مکتب را مورد تهمت و اقترا قرار می دهند.
مورد دوم، علمکرد نااهلان است که با فراهم نمودن زمینۀ تهمت، خود به چهار دسته قابل تقسیم است. دسته اول، ناآگاهان هستند؛ دسته دوم، مدعیان دروغین؛ دسته سوم، گمراهان؛ دسته چهارم، کج فهمان هستند.
در فصل دوم این مقاله، به طرح از دیدگاه های مختلفی از عرفا پرداخته شده که بحث سقوط تکلیف را از زوایای مختلف مورد مداقه قرار داده اند و در نهایت به این نتیجه می رسد که سالک حتی در مقام فنا هم اهل عمل
مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 15چکیده مقالات کنگرهصفحه 319
است بی پایانی راه؛ جلوگیری از سقوط و انحراف، تبعیت از فرمان معشوق، راهنمایی دیگران و عبادت بلارویه، همه از مواردی هستند که دال بر عدم سقوط تکلیف از عرفا می کنند.
در فصل آخر این مقاله، نویسنده با ارائه چندین نکته خیلی مهم در این خصوص، بر این باور است که سلوک عرفانی هرگز بدون عمل به احکام شرع امکان پذیر نیست و برای تشخیص حقیقت از پندار شریعت، بهترین ملاک و میزان، تشخیص است.
مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 15چکیده مقالات کنگرهصفحه 320