ویژگی های عرفان امام خمینی
سجاد الهی
یکی از ابعاد شخصیت امام خمینی بعد عرفانی و مشرب سیر و سلوک اوست. البته درک جلوه های عرفانی و حالات معنوی آن روح قدسی برای کسانی میسّر است که خود در عرصة عمل و نیز در جنبة نظری چنین مقاماتی را طی کرده باشند. معرفی و شناسایی نفس کاملی که به درجات والایی از حقایق عرفانی دست یافته و این طریق را به نحو احسن طی نموده در خور هر کسی نمی باشد. اما آنچه در این میان مهم است شناخت ویژگی های عرفان مورد نظر امام خمینی است. شناخت این ویژگی هاست که ما را قادر می سازد رفتارهای گاه به ظاهر متضاد او را بفهمیم و تفسیری صحیح از آن به دست بدهیم.
یکی از مهم ترین ویژگی های عرفان امام خمینی اهل بیت محوری آن است. امام خمینی در طریق عرفان نظری و عملی به این حقیقت واقف بود که انسان عارف به میزانی نیاز دارد تا بتواند توسط آن حق را از باطل تشخیص دهد. به نظر او بهترین میزان آن است که سالک، قرآن و عترت را الگو قرار داده و بر محور آن حرکت کند. این اصل استوار و بنیادی در عرفان امام خمینی جایگاه اساسی و نقش محوری دارد و سیره نظری و عملی او بر آن مهر تأیید زده است.
ویژگی دوم عرفان امام خمینی این است که عرفان او برای زندگی است و شدیدا مسئولیت آور است.
صوفیان چون نوعا اشخاصی به دور از مسائل سیاسی اجتماعی بوده اند، راه حل های آنان نیز اغلب بر خودسازی فردی و انزوا طلبی تأکید دارد، اما امام بر این باور بود که حرکت های انقلابی و سیاسی عینا با
مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 15چکیده مقالات کنگرهصفحه 132
آموزه های عرفانی پیوند می خورد و سرنوشت ملتی را دگرگون می سازد.
امام بر این باور بود که اگر ربوبیت پروردگار در عرصه اجتماعی تجلی پیدا کند بین دین و سیاست یگانگی دیده می شود و تحقق این پیوند توحید می باشد و اگر به چنین حضوری در مورد خداوند اعتقاد نداشته باشیم وجود طاغوت و مظاهر شرک و آثار آلودگی را در جامعه پذیرفته ایم.
اغلب عرفا سیر و سلوک را امری نافی تعقل یا جدای از آن می دانند و عقیده دارند راه عرفان از طریق عقل جداست و مسایل عرفانی یافتنی می باشد نه گفتنی. امام خمینی نه تنها برای پیمودن این مسیر عقل را مردود نمی شمرد بلکه برای طرح مبانی عرفانی و خداشناسی استدلال می کردند. در واقع امام خمینی با تأثیرپذیری از قرآن و تعالیم اهل بیت(ع) برای عنصر تفکر واندیشه احترام خاصی قائل است و از تعقل به شدت حمایت می کند و در عرفان ایشان تفکر و تحقیق یکی از ارکان سیر و سلوک و بلکه نخستین گام است و او
ظاهر و باطن را دو روی یک سکه می داند. از این رو به نظر ایشان شریعت طریق منحصر برای رسیدن به حقیقت می باشد و بر این اساس بین شریعت و حقیقت تقابل و تضادی دیده نمی شود.
سرانجام ویژگی دیگر عرفان امام، جمع بین شریعت، طریقت و حقیقت است که در طول تاریخ از هم جدا بوده اند و احیاناً اهل شریعت با سالکان طریقت ضدیت داشتند، راه و روش امام در عرفان در دو بعد فردی و اجتماعی بود، فرد باید به خودسازی بپردازد و با حالت انقطاع از گرداب خود بیرون آید و باید بداند تا در حجاب خود سرگرم است و این خرقه را پاره نکرده و چنین حجابی باقی می باشد راهی به معدن معرفت و حقیت نمی باشد.
امام علیرغم ارادتی که به عرفای بزرگ داشت، اما در عین حال روش آنان را قابل نقد می دانست و معتقد بود آنان ناخواسته به اسلام ضربه زده و آن را از صحنه های زندگی اجتماعی به حاشیه می راندند.
مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 15چکیده مقالات کنگرهصفحه 133