کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره)

مساوقت وجود با حق از منظر امام

‏ ‏

‏ ‏

 مساوقت وجود با حق از منظر امام

دکتر محمد نقی سالمی

‏ ‏

‏ ‏

‏در عرف عارفان وجود حق است و هستی حق است، حق هستی است‏‎ ‎‏و غیر از حق هستی نیست. وجود یکی بیش نیست، و آن حق است، و آن‏‎ ‎‏چه از کثرات در جهان مشهود است مظاهر اوست، جلو است آن وجود‏‎ ‎‏ذی وجود است. از دیدگاه صوّفی  حق وجود بحث است. و جودی عاری‏‎ ‎‏از هر قید و بندی است حقیقت هر چیزی را حق گویند. حکمت از نظر‏‎ ‎‏فیلسوفان اسلامی علمی است که در آن از حقایق اشیا، آنچنان که هستند در‏‎ ‎‏نفس امر و  در حقیقت به اندازه توانائی بشری، برخی هم حکمت را‏‎ ‎‏ضرورت شدن انسان تعریف کرده ا ند جهان عقلی شدن او مساوق و‏‎ ‎‏مشابه با جهان عینی، «صیروره الانسان عالماً عقلیاً مضاهیاً للعالم العینی» و‏‎ ‎‏این البته  در جهت استکمال بشری، و رسیدن به حقیقت است. لذا اساس‏‎ ‎‏حکمت پایبندی به حق است و به اصطلاح مهات ماگاندی «گراها»‏‎ ‎‎salyagrahal‎‏ است. در جهان بینی اسلامی هم بنیاد حکمت التزام به حق‏‎ ‎‏است و برترین کارها و افعال، پایبندی  و پایداری امر حق است راس‏‎ ‎‏الحکمه لزوم الحق افضل الاعمال لزوم الحق. حق امری وجودی است،‏‎ ‎‏باطل امری عدمی است. و جود حق است، یعنی وجود تنها مفهوم نیست‏‎ ‎‏واقعیت است این حقیقت حق است آنچه موجود است مصداق با لذات‏‎ ‎‏وجود ست. و این حقیقت است بیت الغزل معرفت،  مطلع سخن بسیاری‏‎ ‎‏از عرفا، و حکما همین است‏

‏هستی و هر چه در اوست یک حقیقت است به وحدت در وجود‏‎ ‎‏است، نهایت اینکه حق تعالی بطونی دارد وظهوری، امام خمینی(ره) در‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 15چکیده مقالات کنگرهصفحه 96
‏تعلیقه شرح بر فصوص الحکم وارد معرکه آرا در این باب است: فالحق‏‎ ‎‏عین ماظهر فی حال بطونه و عین ما بطن فی حال ظهوره.‏

‏شیوه بحث عارفانه و به سبک و سیاق امامیه است و مستظهر به توقیع و‏‎ ‎‏ادعیه معصومین(ع) است که:‏

‏«یا باطنا فی ظهوره ظاهرا فی بطونه و مکنونه».‏

‏حکیم سبزواری در این باره می گوید:‏

‏یا من هو اختطنی لفرط نوره   الظاهر الباطن فی ظهوره‏

‏ذات باری به باطنی است در عین ظهور و ظاهری است در این بطون،‏‎ ‎‏هم نهان است و هم عیان و چه شگفت کردگاری است جل و علاء.‏

‏در ذات حق جمع ضدّین امر شگفت و عجیبی نیست. از ابوسعید خراز‏‎ ‎‏نقل شده است به چه چیز خدای را شناختی گفته بود به جمع ضدّین آن‏‎ ‎‏گاه‏‎[1]‎‏ این آیه قرآن بر خوانده بود «هو الاول و الاخرو الظاهر و الباطن»‏‎ ‎‏اوست اول و اوست آخر و اوست ظاهر و اوست باطن.‏

‏گرنهان جویی عیان آنگه شود       درعیان جویی نهان آنگه شود‏

‏در بهم جویی چو بچون است او     آن زمان از هر دو بیرون است او‏

‏در آخرین اثر عرفانی امام خمینی (تفسیر سوره حمد) آمده است:‏‎ ‎‏صرف الوجود کل الشیاء و یس بشیٍءٍ منها» امام خمینی می گوید: این‏‎ ‎‏تناقص است؟! نه تناقص نیست. در صرف الوجود که کل اشیاء است و‏‎ ‎‏هیچ یک از اشیاء نیست، نقص و نقض نیست و کل است و کمال این شراره‏‎ ‎‏کمال را می رساند، یعنی موجودات دیگر کاستی دارند اوست که‏‎ ‎‏کامل است.‏

‏لذا وجود کامل و تام و کمال وجود حضرت حق است. الوجود هو‏‎ ‎‏الحق، وجود همان حق است و حق همان وجود است همین و بس.‏

مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 15چکیده مقالات کنگرهصفحه 97

  • .  شاید ابوسعید ابی الخیر باشد یا خراز.