همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان»

امام خمینی (ره) و کرامت زن

 

‏ ‏

‏ ‏

 

امام خمینی(ره) و کرامت زن

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

حجت الاسلام ابوالقاسم مقیمی

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 469

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 470

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

مقدمه

‏امتیاز و کرامت انسان بر سایر مخلوقات، به دلیل برخورداری وی از اختیار، آزادی،‏‎ ‎‏علم و اندیشه است. همین امر موجب گشته، انسان خلیفۀ الهی بر روی زمین باشد.‏‎[1]‎‏ و‏‎ ‎‏خداوند او را تکریم کند و بر سایر مخلوقات برتری و فضیلت دهد،‏‎[2]‎‏ تا بدانجا که‏‎ ‎‏خلقت سایر مخلوقات را برای انسان معرفی می فرماید.‏‎[3]‎

‏مجموعه معارف یاد شده بر کرامت و برتری ذاتی انسان بر سایر مخلوقات الهی‏‎ ‎‏دلالت دارد. در این میان، از جنس زن و مرد هیچ سخنی در میان نبوده، بلکه انسانیت‏‎ ‎‏انسان، گوهر مشترک میان زنان و مردان معرفی شده است.‏

‏در برخی دیگر از آیات قرآن کریم و آموزه های دینی، راه کمال و سعادت به روی‏‎ ‎‏انسان ها باز بوده و آنها می توانند، با تکیه بر گوهر انسانیت و حفظ و حراست از فطرت‏‎ ‎‏پاک که در نهاد آدمی نهفته است، به سوی تکامل گام نهاده، به کرامت دو چندانی نایل‏‎ ‎‏آیند؛ در غیر این صورت، در کمال و کرامت، مساوی یا فروتر از سایر مخلوقات‏‎ ‎‏می گردند و از کسب مراحل بالای کرامت انسانی بی بهره می مانند.‏‎[4]‎

‏تاریخ بشری شاهد زنان و مردان متفاوتی بوده است؛ عده ای با تکیه بر علم و تقوا‏‎ ‎‏به مراتب بالای کرامت و کمال دست یافتند و عدّه ای دیگر به اسفل السافلین سقوط‏‎ ‎‏کردند.‏

‏مسأله حائز اهمیت در اینجا نقش عوامل مختلف در زمینه سازی رشد و کمال یا‏‎ ‎‏انحطاط و انحراف است که موجبات سعادت و شقاوت زن و مرد را رقم می زند، که از‏‎ ‎‏عوامل فرهنگی و محیطی نمی توان غفلت کرد.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 471
‏در این راستا باید دید که در چه فرهنگ و جهان بینی می توان به این کرامت و‏‎ ‎‏سعادت دست یافت و چگونه می توان راهی را فراروی زن و مرد قرار داد تا تضمین‏‎ ‎‏کننده آینده ای روشن برای آن ها باشد.‏

‏در این مجال، به بررسی راه های موجود برای رسیدن زنان به کمال و کرامت انسانی‏‎ ‎‏می پردازیم.‏

‏ زنان در طول تاریخ تمدّنِ بشری، روزهای پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته اند؛‏‎ ‎‏بدیهی است که باید برای رسیدن به وضعیت مطلوب و احیای کرامت و شخصیت‏‎ ‎‏واقعی زنان تلاش کرد؛ اما سخن در اینجاست که چه راهی را باید برای شکل دهی نظام‏‎ ‎‏اصلاحی امور زنان انتخاب کرد تا ضامن سعادت مادی و معنوی آنان بوده، آن ها او را‏‎ ‎‏به کرامت واقعی رهنمون سازد. ‏

‏ برخی نسخۀ ارائه شدۀ غربی آن (فمینیسم) را تنها و بهترین راه حل معرفی می کنند‏‎ ‎‏و به صورت های مختلف به تبلیغ آن می پردازند. ‏

‏امام خمینی با بهره مندی وافر از کوثر زلال معارف اسلامی و با تعمق و تأملی پویا و‏‎ ‎‏مجتهدانه در میراث گرانقدر نبوی(ص) و تعالیم امامان معصوم(ع)، به درکی درست و‏‎ ‎‏روشن از نظام حقوق زن در اسلام دست یافت که موجب احیای کرامت و شخصیت‏‎ ‎‏زن مسلمان گردید.‏

‏با توجه به نقش امام در تحول اجتماعی ـ مذهبی عصر حاضر در ایران و نقشی که‏‎ ‎‏برای زنان در این تحول بزرگ قائل بودند، بررسی موضوع فوق از نگاه ایشان بسیار‏‎ ‎‏اهمیت دارد.‏

‏برای بررسی هرچه بهتر این موضوع، بحث را در دو زمینۀ جریان شناسی و‏‎ ‎‏پدیدارشناسی نهضت هایی که مدعی دفاع از حقوق زنان و حفظ کرامت آنان در غرب‏‎ ‎‏بودند، آغاز کرده، سپس به تحلیل و بررسی این نهضت از نگاه امام خمینی پرداخته، در‏‎ ‎‏پایان به نکات لازم برای احیای درست کرامت و شخصیت واقعی زنان در اسلام، از‏‎ ‎‏نگاه امام می پردازیم: ‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 472
‏بر این اساس، مقاله را با مطالب ذیل پی می گیریم:‏

‏1. جریان شناسی دفاع از حقوق و کرامت زن در غرب؛‏

‏2. جریان شناسی الگوی غربی کرامت زن درایران؛‏

‏3. پدیدارشناسی الگوی غربی دفاع از حقوق و کرامت زن؛‏

‏الف. ویژگی های طیف غیردینی و نقد آن از نگاه امام؛‏

‏ب. ویژگی های طیف دینی! (تجدید نظر طلب) ‏‏و نقد آن از نگاه امام‏‏. ‏

‏4. امام خمینی و احیای حقوق و کرامت زن. ‏

‏الف. مبانی احیای کرامت زن؛‏

‏ب. زمینه ها و موارد احیای کرامت زن. ‏

 بخش نخست: جریان شناسی دفاع از حقوق و کرامت زن در غرب

‏در طی قرون و اعصار گذشته، در جوامع غربی، زنان مورد ستم واقع شده،‏‎ ‎‏موجوداتی درجه دو به حساب می آمدند و از حقوق مدنی محروم بودند. در میان ملل و‏‎ ‎‏تمدن های مختلف جهان، از چین و ژاپن تا هند و ایران و تا امپراطوری روم و یونان،‏‎ ‎‏زن از حق ارث، تحصیل، مالکیت و استقلال اقتصادی محروم بود؛‏‎[5]‎‏ حتی تا اواخر قرن‏‎ ‎‏نوزدهم میلادی و در برخی کشورها تا اوایل قرن بیستم، زنان همچون کودکان، حق‏‎ ‎‏تصرف در اموال خود را نداشتند‏‎[6]‎‏ و همچنین تا ربع اول قرن بیستم، در بسیاری‏‎ ‎‏کشورهای اروپایی زنان از حق رأی محروم بودند.‏‎[7]‎‏ ‏

‏در حرکت اصلاحی که به بهانه حقوق بشر، از قرن هفدهم میلادی آغاز شد و در‏‎ ‎‏قرن هجدهم در فرانسه به ثمر نشست، جای حقوق از دست رفته زنان خالی بود.‏‎ ‎‏«مونتسکیو» نویسندۀ شهیر فرانسوی و از بنیان گذاران انقلاب کبیر فرانسه، در کتاب‏‎ ‎‏روح القوانین‏‏ (1748)، در بحث از شیوۀ حکومت و آزادی و حقوق فردی، زنان را‏‎ ‎‏«موجوداتی با روح های کوچک و دارای ضعف دماغی، متکبر و خودخواه» معرفی‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 473
‏می کند‏‎[8]‎‏ و حتی در اعلامیه حقوق بشر که در سال 1789 در فرانسه به تصویب رسید،‏‎ ‎‏از برابری حقوق زن و مرد، سخنی به میان نیامده است. ‏

‏نهضت زنان، در قرن نوزدهم در فرانسه گسترش یافت و نام فرانسوی‏‎ ‎‏«‏‎Feminism‎‏» به خود گرفت و نوعی اعتراض به تبعیض های موجود در جامعۀ غربی و‏‎ ‎‏فراموشی حقوق زن در اعلامیۀ جهانی حقوق بشر بود. «مری ولستون کرافت»، با‏‎ ‎‏نوشتن کتاب ‏‏حقانیت حقوق زن‏‏ (1792)، از افراد مؤثر این جریان بود که بعدها افرادی‏‎ ‎‏ چون آگوست کنت (1857) و جان استوارت میل (1869)، نظریۀ برابری زن و مرد را‏‎ ‎‏ در چارچوب فردی و اومانیستی مطرح کردند.‏‎[9]‎‏ ‏

‏گسترش حقوق مدنی و سیاسی، به ویژه اعطای حق رأی به زنان، خواسته و هدف‏‎ ‎‏اصلی این افراد بود. این دسته توانستند، تا اندازه ای وضعیت زنان را در رابطه با برخی‏‎ ‎‏مسائل دیگر نیز بهبود بخشند. برخورداری زنان از آموزش و پرورش، بهبود در‏‎ ‎‏وضعیت کار و استخدام و تصدی برخی مشاغل، پرداخت دستمزد برابر به زنان، کاهش‏‎ ‎‏ساعت کار زنان،گسترش امکانات تجدید موالید و قانونی شدن سقط جنین، از جمله‏‎ ‎‏نتایج مهم تلاش ها در این دوره بود. تا این که در دهۀ 1920م، زنان به هدف اصلی‏‎ ‎‏خود، یعنی حق رأی، دست یافتند. با دستیابی به این هدف، دوران وقفه فعالیت‏‎ ‎‏فمینیست ها آغاز شد و به جز فعالیت برای صلح خواهی، فعالیت دیگری نداشتند. وقوع‏‎ ‎‏دو جنگ خانمان سوز جهانی اول و دوم، از مهم ترین عواملی بود که فمینیست ها را در‏‎ ‎‏آن دوران مهار کرد و آنان را از فعالیت جدّی باز داشت.‏‎[10]‎

‏اما در دهۀ 1960، فعالیت مجدد آنها آغاز می شود. کتاب ‏‏جنس دوم‏‏ (1949) از‏‎ ‎‏سیمون و کتاب ‏‏زن فریب خورده‏‏، (1963) از بتی فریدن، تأثیر اصلی را در برانگیختن و‏‎ ‎‏تجدید این نهضت داشت. همچنین می توان به ‏‏سیاست جنسی‏‏ (1970) از کیت میلت و‏‎ ‎‏ ‏‏خواجه زن‏‏ (1970) از جرماین گرییر نیز اشاره کرد. در این دوره، گرایش های افراطی به‏‎ ‎‏ اوج رسید تا بدانجا که مبارزه با ازدواج و استقلال اقتصادی از شعارهای اصلی این‏‎ ‎‏جریان قرار گرفت تا بتوان زنان را از دست مردان نجات داد؛ اما نجات زنان هم تنها از‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 474
‏راه اصلاحات تدریجی امکان پذیر نیست، بلکه به یک فرایند ریشه ای و انقلابی نیاز‏‎ ‎‏است، چرا که اساسا از نظر فمینیست ها، نظریه های موجود، عمیقاً جنس گرا و غیرقابل‏‎ ‎‏اصلاح هستند.‏

‏اما در دهه های بعد، با ظهور آثار مخرب آن بر زن، خانواده و جامعه، شکاف هایی‏‎ ‎‏در آن ایجاد شد و تفکرات افراطی به چالش کشیده شد.‏‎[11]‎

‏با نگاهی بر تاریخ غرب، در می یابیم که با رشد انقلاب صنعتی، بر توفیق و موفقیت‏‎ ‎‏آن افزوده شد و به قول ویل دورانت «آزادی زن از عوارض انقلاب صنعتی است».‏‎[12]‎‎ ‎‏این امر، از جانب طرفداران این نگاه، پیرامون حقوق زنان نیز تأیید شده است که آزادی‏‎ ‎‏زن را در دوران جدید، محصول انقلاب صنعتی می دانند؛ ‏‎[13]‎‏ اما جالب اینجاست که‏‎ ‎‏همین افراد از خود نمی پرسند که مگر زن نیز کالا و بخشی از صنعت بی جان و خشن‏‎ ‎‏است که به همراه انقلاب صنعتی آزاد گردد؟ ‏

‏اما به ناچار اعتراف می کنند که این آزادی، تنها در راستای استثمار جدید و‏‎ ‎‏بهره وری از نیروی کار ارزان بود؛ اگر این کشور ها از هر نیروی انسانی استفاده‏‎ ‎‏نمی کردند، با کاهش تولید و در نهایت کاهش درآمد ملی مواجه می شدند؛ لذا در جهت‏‎ ‎‏پیش گیری از این بحران ها، طرح اشتغال زن در مجموعه قوانین جوامع پیشرفتۀ صنعتی‏‎ ‎‏و سپس در اعلامیه ها و بیانیه های سازمان ملل متحد، به صورت اجتناب ناپذیر مورد‏‎ ‎‏توجه واقع شد.‏‎[14]‎‏ ‏

‏پس از نظریه پردازی افرادی چون هانتینگتون‏‎[15]‎‏ دربارۀ یکسان سازی فرهنگ جهانی‏‎ ‎‏، تلاش وسیعی از سوی غربی ها برای تحمیل ارزش های خود بر ملت های دیگر آغاز‏‎ ‎‏شد. آنها به دنبال تفکّر «جهانی سازی»، سعی در ایجاد الگوی واحدی داشتند و پس از‏‎ ‎‏آن که در کشورهای مختلف جهان، نهضت های استقلال طلب به وجود آمد، دیگر نیازی‏‎ ‎‏به حضور عملی ندیدند، بلکه با تکیه بر پیشرفت های علمی، تکنولوژیکی و اقتصادی،‏‎ ‎‏به نوعی احساس حقارت را در سایر ملت ها به وجود آوردند که خود زمینه ساز سلطۀ‏‎ ‎‏جدید بود. به دنبال این جریان، سیل یک طرفه محصولات فرهنگی از کشورهای غربی‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 475
‏به سوی تمام نقاط جهان سرازیر شد که زمینه ساز سلطۀ فرهنگی گردید؛‏‎[16]‎‏ بسی روشن‏‎ ‎‏است که خودباختگی فرهنگی، تضمین کنندۀ بقای استعمار نوین است.‏

‏و از آنجا که زن در جهت دهی خانواده به سوی ارزش ها، در مسائل اقتصادی و‏‎ ‎‏تعیین الگوی مصرف در ارائۀ تلقی از زندگی مطلوب و راه و روش کسب و معاش،‏‎ ‎‏به ویژه در شکل گیری الگوی شخصیتی فرزندان و نسل آینده تأثیر شگرف و غیر قابل ‏‎ ‎‏انکاری دارد، نظریه پردازان فرهنگ جهانی، به زن و مسائل زنان توجه ویژه ای کردند و‏‎ ‎‏آنان را به عنوان نقطه ثقل فعالیت های خود در مسائل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی قرار‏‎ ‎‏دادند. از این روی همراه با ترویج و تبلیغ دموکراسی، لیبرالیسم، توسعه و... به عنوان‏‎ ‎‏نسخۀ شفابخش برای همۀ ملل جهان، الگوی غربی آن را به نام «فمینیسم» نیز مطرح‏‎ ‎‏کرده است و به مدد روشنفکران کشورهای شرقی، در صدد تلقی این اندیشه هستند که‏‎ ‎‏زنان همۀ کشورهای اسلامی و غیراسلامی، اگر می خواهند به موقعیت مناسب اجتماعی‏‎ ‎‏و کرامت انسانی برسند و حقوق از دست رفته خود را باز یابند، چاره ای جز بهره گیری‏‎ ‎‏از راهکارها، برنامه ها و الگوی معرفی شدۀ آنان ندارند. ‏

بخش دوم: جریان شناسی الگوی غربی حقوق و کرامت زن در ایران

‏متأسفانه در ایران نیز حرکت هایی که پس از مشروطه، به ویژه در دوران پهلوی که‏‎ ‎‏مدعی اصلاح امور زنان بودند، صورت گرفت، تحت تأثیر همین نوع سیاست گزاری ها‏‎ ‎‏بود و خواسته یا ناخواسته، مبلّغ برنامه های فمینیسم غربی و تقلید از آنان بودند‏‎[17]‎‏. ‏

‏این جریان با قضیۀ «کشف حجاب» به طور رسمی خودنمایی کرد. کشف حجاب‏‎ ‎‏در ایران، مستلزم زمینه سازی فرهنگی و سپس قدرت اجرایی بود که با روی کار آمدن‏‎ ‎‏رضاخان، زمینه های آن مهیا شد. از نظر رضاخان، کشف حجاب به مثابۀ آزادی زنان‏‎ ‎‏بود، رضاخان همچنین معتقد بود که حجاب دشمن تمدن و ترقی است و موجب شده‏‎ ‎‏که نیمی از مردم جامعه، در کار و تلاش حضور نیابند. وی از همان سال های نخست‏‎ ‎‏حاکمیت، در پی این امر بود؛ سفر به ترکیه در سال 1313 این نگرش را تقویت کرد.‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 476
‏رضا شاه پنج هفته در ترکیه ماند و پس از بازگشت، زنان را به کشف حجاب و مردان‏‎ ‎‏را به پوشیدن لباس متحدالشکل مجبور ساخت و دستور داد که از حجاب زنان‏‎ ‎‏جلوگیری به عمل آید. مهم ترین راهبردهای اجرایی رژیم در نهادینه ساختن کشف‏‎ ‎‏حجاب به این شرح است: پیش قدم شدن رجال دولتی، برگزاری مراسم دولتی در‏‎ ‎‏سراسر کشور و الزام افراد و گروه ها به شرکت در آن ها، تبلیغ و ترویج بی حجابی از‏‎ ‎‏راه های متنوع فرهنگی، هنری، ادبی، ایجاد محدودیت برای زنان محجبه، کاربرد زور،‏‎ ‎‏تهدید و تنبیه برای اجرای قانون کشف حجاب و تشویق افرادی که داوطلبانه تن به‏‎ ‎‏قانون کشف حجاب دهند.‏‎[18]‎

‏این جریان در زمان محمدرضا نیز دنبال شد که در این دوره، ابعاد وسیع تری یافت‏‎ ‎‏و در رسانه ها و مطبوعات برای تئوریزه کردن و بسترسازی های فرهنگی در این زمینه‏‎ ‎‏تلاش کردند.‏

امام خمینی(ره) و نقد جریان کشف حجاب

‏امام راحل با تأکید بر سیاست های تخریبی رژیم پهلوی در نابودی مقام و کرامت‏‎ ‎‏واقعی زنان، آن را ظلم جدیدی بر زنان معرفی می کند:‏

‏مع الأسف زن در دو مرحله مظلوم بوده است: یکی در جاهلیت؛ در جاهلیت، زن‏‎ ‎‏مظلوم بود و اسلام منّت گذاشت بر انسان، زن را از آن مظلومیتی که در جاهلیت‏‎ ‎‏داشت بیرون کشید. مرحلۀ جاهلیت، مرحله ای بود که زن را مثل حیوانات، بلکه‏‎ ‎‏پایین تر از او‏‏ [‏‏می شمردند‏‏]‏‏ زن در جاهلیت مظلوم بود. اسلام زن را از آن لجن‏‏ ‏‏زار‏‎ ‎‏جاهلیت بیرون کشید.‏

‏در یک موقع دیگر در ایران ما، زن مظلوم شد و آن دورۀ شاه سابق بود و شاه‏‎ ‎‏لاحق، به اسم این که زن را می خواهند آزاد کنند، ظلم کردند به زن... زن را از آن‏‎ ‎‏مقام شرافت و عزّت که داشت، پایین کشیدند. زن را از آن مقام معنویت که داشت،‏‎ ‎‏شیء کردند. به اسم آزادی، آزاد زنان و آزاد مردان، آزادی را از زن و مرد سلب‏‎ ‎‏کردند.‏‎[19]‎

‏ایشان در جایی دیگر، پیرامون ماهیت این آزادی می گویند:‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 477
‏آن آزادی را آنها می خواهند که من از این تعبیر می کنم به آزادی وارداتی، آزادی‏‎ ‎‏استعماری، یعنی یک آزادی که در ممالکی‏‏ ‏‎]‎‏که‏‎[‎‏ می خواهند وابسته به غیر باشد،‏‎ ‎‏این آزادی ها را سوغات می آوردند. ‏‎[20]‎

‏امام(ره) در جریان شناسی نهضت غربی که مدعی دفاع از حقوق و کرامت زنان‏‎ ‎‏بوده و از زمان پهلوی اول به اجرا در آمده بود، به استعماری و وارداتی بودن آن اشاره‏‎ ‎‏داشته و آن را برای به غفلت کشاندن جوانان و اجتماع و فلج کردن رشد و بالندگی‏‎ ‎‏جامعه می دانست، تا زمینه های چپاول و استعمار بهتر فراهم گردد. ایشان در این باره‏‎ ‎‏می گویند:‏

‏از آن کارهایی که اینها کردند که دیدیم بر ضد ملّیت ما، بر ضد مصالح کشور ما‏‎ ‎‏بود، مثل قضیۀ کاپیتولاسیون، مثل قضیۀ...‏‏ ‏‏کشاورزی، مثل سایر قضایا، می فهمیم که‏‎ ‎‏اصل اساس بر این بود که انحراف درست کنند، اساس بر اصلاحات نبود، اساس‏‎ ‎‏این بود که نگذارند یک مملکتی رشد بکند و لهذا از آن می فهمیم که آن کشف‏‎ ‎‏حجابی که رضاخان به تبع ترکیه و به تبع غرب و به ‏‎]‎‏واسطۀ‏‎[‎‏ مأموریتی که داشت،‏‎ ‎‎]‎‏انجام داد‏‎[‎‏ بر خلاف مصلحت مملکت ما بود.‏‎[21]‎‏ ‏

‏همچنین ایشان قضیۀ کشف حجاب را در راستای این امر تحلیل و تصریح می کند:‏

‏قضیۀ کشف حجاب یک مطلبی نبود که اینها می خواستند زنها را، مثلاً ده میلیون‏‎ ‎‏زن را بیاورند در جامعه وارد کنند، اینها یک دستوراتی بود که اینها می گرفتند از‏‎ ‎‏خارج و برای اسارت ما اجرا می کردند. ‏‎[22]‎

‏غرب زدگی و پیروی از سیاست های غربی، در اجرای الگوی وارداتی حقوق زنان‏‎ ‎‏که به فمینیسم شهرت یافت، تا جایی پیش رفت که خود حامیان این جریان زبان به‏‎ ‎‏اعتراف گشوده و یکی از حامیان جدّی این جریان در انتقاد به برخی فمینیست های‏‎ ‎‏شرقی در یکی از مجله های خارجی می نویسد: ‏

‏فمینیست های ایرانی که امروز با نظریات فمینیست های اروپایی ـ امریکایی آشنا‏‎ ‎‏می شوند، متوجه دو نکته نیستند: ‏

‏1. تاریخچه این نظریات، یعنی اساساً تاریخ تحوّل اندیشه های فمینیستی در غرب‏‎ ‎‏و آغاز آن و روند فکر و عقیدتی آنها و شباهت او و تفاوت هایی که با جنبش زنان‏‎ ‎‏در کشورهای پیرامونی (جهان سوم)، به خصوص جوامع مسلمان داشته و دارد.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 478
‏ 2. شناخت مناسبات قدرت در پشت نظریه یا هر گفتمان؛ برای مثال خصلت اروپا‏‎ ‎‏محوری در نظریه ها و تئوری ها که گاه حتی نژادگرایانه و امپریالیستی است که در‏‎ ‎‏طی چند دهه اخیر مورد چالش و نقد دیگران قرار گرفته است.‏‎[23]‎‏ ‏

‏دست اندرکاران مدعی فرهنگ جهانی برای نیل به اهداف خود، از وسایل ارتباط‏‎ ‎‏جمعی، بنیادها و مؤسسات بین المللی و بالاخره میثاق ها و کنوانسیون های بین المللی، به‏‎ ‎‏خوبی بهره جسته اند. فعالیت های فرهنگی بنیادهای سرمایه داری، نظیر بنیاد کارنگی،‏‎ ‎‏فورد و راکفلر، نمونه ای از جریان «غربی سازی» جهان است که به دنبال آن در مسائل‏‎ ‎‏حقوق زن نیز مبالغ زیادی را هزینه می کنند، و در این راستا، مقالات و کتبی را در زمینۀ‏‎ ‎‏حقوق اسلامی سفارش داده، تا مطابق آرای آنان، برداشت هایی از فقه و معارف دینی‏‎ ‎‏ارائه گردد. به نمونه ای از تلاش های پشت پردۀ مؤسساتی از این دست توجه کنید: ‏

‏دو مرکز امریکایی به نام های «بنیاد فورد» و «سازمان اِعانه ملی برای دموکراسی»‏‎ ‎‏بودجه ای را در اختیار یک مهرۀ رژیم پهلوی قرار داده اند، تا کتابی در زمینه «حقوق‏‎ ‎‏زن در اسلام» تدوین و منتشر کند.‏‎[24]‎‏ ‏

‏این مطالب و ده ها شاهد دیگر، از مقالات و کتب و سخنرانی های‏‎[25]‎‏ افراد مدعی این‏‎ ‎‏جریان که بر وابستگی فکری و سیاسی آنها تصریح دارد، هر فرد خردورزی را نسبت به‏‎ ‎‏سلامت این نهضت به شک و تردید می اندازد و انسان آگاه را به تأمل وامی دارد که به‏‎ ‎‏راستی در دنیایی که مدعیان آزادی و حقوق زن ، برای نیل به اهداف سیاسی خود،‏‎ ‎‏دست به هر جنایتی می زنند و به هیچ یک از مرزهای اخلاقی پایبند نیستند، چه‏‎ ‎‏مقاصدی را در ورای این مطالب فریبنده دنبال می کنند؟! ‏

‏امام خمینی(ره)، این مصلح بیدار، همواره بر شناخت این جریان و تبیین اهداف‏‎ ‎‏شوم آنان تاکید داشته، این نهضت را تنها راهی برای بردگی ملل مسلمان و چپاول‏‎ ‎‏ثروت های ممالک اسلامی قلمداد کرده، بر حفظ هوشیاری زنان در مقابل شعارهای‏‎ ‎‏پوشالی و فریبندۀ آنان تأکید می کرد.‏

‏ایشان در ترسیم اهداف واقعی این جریان، از ایجاد و گسترش فساد و فحشا، به‏‎ ‎‏غفلت کشاندن جوانان و زنان از مسائل جاری کشور و جهان، دامن زدن به رکود علمی‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 479
‏و عقب نگه داشتن مملکت، ایجاد روحیۀ بی دینی و تربیت نسلی سکولار، تضمین تسلط‏‎ ‎‏استعمار بر کشورهای مسلمان، و در نهایت به یغما بردن ثروت های آنان و ادامۀ نفوذ‏‎ ‎‏فرهنگی، اقتصادی و سیاسی سلطه طلبان جهانی یاد می کند.‏‎[26]‎

‏در نقد این جریان در ایران در سخنان امام خمینی(ره) می خوانیم:‏

‏آن آزادی... که شما می خواهید، آن آزادی است که جوان های ما را بی تفاوت بار‏‎ ‎‏بیاورید، هرچه هر جا بشود و هر کاری بکند، دولت های بزرگ تمام منافع ما را‏‎ ‎‏ببرند و آنها مشغول عشرت باشند.‏‎[27]‎

بخش سوّم: پدیدارشناسی الگوی غربی دفاع از حقوق و کرامت زن 

‏الگوی غربی دفاع از حقوق زنان (فمینیسم) از زمان پیدایش تاکنون به گرایش های‏‎ ‎‏مختلفی تقسیم شده است، از جمله آن فمینیسم لیبرال، مارکسیستی، رادیکال و فمینیسم‏‎ ‎‏فرامدرن. ‏

‏با وجود اختلافات فراوان در دیدگاه های فمینیستی، می توان به وجه مشترک تمامی‏‎ ‎‏آنها اشاره کرد. آنها در راستای اصلاح وضعیت زنان و برطرف ساختن فرودستی آنان‏‎ ‎‏یافته های ناقص بشری را منبع و معیار تشریع و قانون گذاری می دانند و از آنجا که بستر‏‎ ‎‏پیدایش آن، تحت نفوذ مسیحیت و یهودیت قرار داشت و این مذاهبِ تحریف شده با‏‎ ‎‏عدم پویایی لازم و دخل و تصرف هایی که در طول ادوار مختلف در آنها واقع شده‏‎ ‎‏است، قادر به پاسخ گویی به نیازمندی های روز نبودند، نهضت اصلاح حقوق و کرامت‏‎ ‎‏زنان در غرب، با حمله به قوانین مذهبی و اخلاقی، به راه خود ادامه داد. ‏

‏یکی از حقوق دانان وابسته به جریان روشنفکری، به بازشناسی این جریان فرهنگی‏‎ ‎‏پرداخته و می گوید: ‏

‏در ایران امروز، دو جریان فرهنگی، موضوع حقوق زنان را در متن گفتمان فرهنگی‏‎ ‎‏خود قرار داده اند:‏

‏ 1. جریان روشنفکری لائیک که پیشینه ای طولانی در تا‏‏ر‏‏یخ معاصر ایران دارد و به‏‎ ‎‏موضوع حقوق زن، در چارچوب حقوق بشر می‏‏ ‏‏پردازد. ‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 480
‏2. جریان روشنفکری دینی که قصد دارد، از دین مفهوم تازه ای ارائه دهد و اظهار‏‎ ‎‏نظر پیرامون موازین فقهی را برای تمام پژوهش گران موجّه سازد. این جریان در‏‎ ‎‏چارچوب جدایی دین از سیاست، حقوق زن را متناسب با ضوابط حقوق بشر‏‎ ‎‏مورد سنجش قرار می دهد.‏‎[28]‎‏ ‏

‏وی بر تفاوت ها و تشابه های این دو جریان انگشت نهاده است. ضوابط و‏‎ ‎‏چارچوب های حقوق بشر غربی و انگاره سکولاریسم یا (جدایی دین و سیاست)، در‏‎ ‎‏هر دو جریان، معیار و محور تحولات فرهنگی در حوزه زنان شناخته شده است.‏

‏ از همین جا، چالش جدی این دو جریان با جریان اصیل دینی که توسط عالمان‏‎ ‎‏فرهیخته ای چون امام راحل، شهید مطهری و دیگر اندیشمندان‏‎[29]‎‏ دنبال می شد، روشن‏‎ ‎‏می شود و نقد آن پدیدار می گردد. ‏

ویژگی های طیف غیردینی 

‏علاوه بر مطالب یاد شده، می توان در جریان غیردینی، دفاع از حقوق زن و احیای‏‎ ‎‏کرامت او، به اشکالات ذیل اشاره کرد: ‏

‏ الف. استفاده ابزاری از دین؛‏

‏ب. عدم ارائۀ طرح و الگویی مشخص و عملی در احیای کرامت انسانی زن؛‏

‏ج. پذیرش منفعلانه حقوق و الگوهای غربی؛‏

‏د. دین زدایی از حرکت اصلاحی زنان و نفی قوانین دینی.‏‎[30]‎‏ ‏

‏در تحلیل عملکرد این نهضت، توجه به این نکته ضروری است، گرچه بتوان برای‏‎ ‎‏آن نتایج مثبتی در برخی زمینه ها برشمرد؛ اما باید دید، جامعۀ غرب چه بهایی برای آن‏‎ ‎‏پرداخته است و جامعۀ غربی را به چه سویی سوق داده است که از جمله می توان، به‏‎ ‎‏ایجاد تقابل میان زن و مرد، ایجاد ظلمی جدید علیه زنان به عنوان کالای تجاری و‏‎ ‎‏تبلیغاتی و تجارت سکس، تغییر نظام ارزشی و تزلزل خانواده ها و بالا رفتن آمار طلاق‏‎ ‎‏و فرزندان نامشروع‏‎[31]‎‏ و رواج همجنس گرایی، حتی به صورت ازدواج رسمی و‏‎ ‎‏شیوع‏‎ ‎‏آشفتگی های روانی و... اشاره کرد.‏‎[32]‎‏ ‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 481
بررسی افکار این طیف از نگاه امام

‏ در آثار و سخنان امام می توان به این نکته رسید که در نگاه ایشان، این جریان‏‎ ‎‏ره آوردی برای زنان نداشته است؛ مگر گسترش فساد و تباهی و ولنگاری که بر اساس‏‎ ‎‏نقشه ای استعماری به اجرا در آمد. ‏

‏در تحلیل و بررسی عملکرد جریان غیر دینی احیای حقوق زنان و آثار سوء آن، در‏‎ ‎‏سخنان امام می خوانیم:‏

‏قلم های مسموم خطاکار و گفتار گویندگان بی فرهنگ در این نیم قرن سیاه‏‎ ‎‏اسارت‏‏ ‏‏بار عصر ننگین پهلوی، زن را به منزلۀ کالایی خواستند درآورند و آنان را که‏‎ ‎‏آسیب پذیر بودند، به مراکزی کشیدند که قلم را یارای ذکر آن نیست. هر کس‏‎ ‎‏بخواهد شمه ای از آن جنایات مطلع شود، به روزنامه ها و مجله ها و شعرهای‏‎ ‎‏اوباش و اراذل زمان رضاخان، از روزگار تباه کشف حجاب الزامی به بعد مراجعه‏‎ ‎‏کند و از مجالس و محافل و مراکز فساد آن زمان سراغ بگیرد، رویشان سیاه و‏‎ ‎‏شکسته باد قلم های روشنفکرانۀ آنان، و گمان نشود که آن جنایات با اسم «آزادزنان‏‎ ‎‏و آزادمردان» بدون نقشۀ جهانخواران و جنایتکاران بین المللی بود.‏‎[33]‎

‏ایشان در مواردی دیگر، نتیجۀ سیاست های غرب زده نظام پهلوی را پیرامون زنان،‏‎ ‎‏ملعبه شدن آنها در دست مردان،‏‎[34]‎‏ غرق شدن در تجملات و ابزار آرایش،‏‎[35]‎‏ غور در‏‎ ‎‏مجالس فساد و گسترش عشرتکده ها،‏‎[36]‎‏ کم رنگ شدن مقام والای زن و مقام مادری و‏‎ ‎‏تربیت نسل، و از هم پاشیدن کانون گرم خانواده می داند.‏‎[37]‎‏ ‏

‏بازتاب سیاست های تقلیدی فمینیسم در فکر و اندیشۀ پیروان غرب زده آنها، به‏‎ ‎‏اندازه ای است که در مقالات خود، به صراحت، به آثار سوء نام برده شده اشاره می کنند‏‎ ‎‏و آن را جزئی از مراحل اجرای این طرح می دانند و از بیان آن ابایی ندارند؛ برای مثال‏‎ ‎‏مطالبی که در یکی از مقاله های دفاع از فمینیسم، در مجلۀ ‏‏زنان ‏‏از همین جریان ذکر‏‎ ‎‏شده، قابل توجه است: ‏

‏فمینیسم تنها ایدئولوژی است که به حریم خانه ها وارد می شود و خصوصی ترین‏‎ ‎‏روابط و عمیق ترین باورها، ارزش ها، گرایش ها، الگوهای رفتاری و حتی باورهای‏‎ ‎‏مذهبی‏‏ ‏‏مان را پرسش برانگیز می کند.‏‎[38]‎


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 482
‏در ادامۀ همین مقاله می آورند: «به عقیدۀ ما، فمینیسم تنها به معنی ردّ ارزش های‏‎ ‎‏پدرسالارانه و مردانه، به عنوان تنها شکل معتبر نیست؛ فمینیسم یعنی بازنگری و‏‎ ‎‏ارزیابی مجدّد همه چیز».‏‎[39]‎

‏اشکالات اساسی که در تفکرات طیف غیر دینی وجود دارد، اکتفا به قوانین بشری و‏‎ ‎‏رویگردانی از احکام الهی است.‏

‏این طیف، در راستای احقاق حقوق زنان و احیای شخصیت و کرامت زن، به دنبال‏‎ ‎‏پاره ای اصلاحات و تصویب قوانین هستند تا در سایۀ آن، به اهداف خود نایل شوند.‏

‏اما از آنجا که تنها منبع قانون گذاری آنها فکر بشری است، همواره از دستیابی به‏‎ ‎‏قوانین جامع و پایدار و به دور از افراط و تفریط ها محروم بودند.‏

‏امام خمینی(ره) در تبیین نیاز انسان به قوانین الهی و وحیانی، از الزام آور نبودن‏‎ ‎‏قوانین بشری یاد می کند؛ زیرا این قوانین برخاسته از افکار کسانی است که اطاعت و‏‎ ‎‏پیروی از آنها لازم نبوده، خود گرفتار خطا، نقصان، شهوت، غضب، حفظ منافع فردی‏‎ ‎‏و... هستند؛ در حالی که قانون گذار باید به جمیع نیازهای انسان و مصالح حال و آینده‏‎ ‎‏او احاطه داشته باشد و از خطا و اشتباه مصون بوده، در او احتمال تأثیرپذیری از‏‎ ‎‏هواهای نفسانی وجود نداشته باشد و خود بی نیاز از قانون و افرادی باشد که مشمول‏‎ ‎‏قانون می شوند و در عین حال، دلسوز و به دنبال حفظ منافع آنان باشد. چنین‏‎ ‎‏قانون گذاری تنها پروردگار متعال است که تنها او شایسته قانون گذاری است.‏‎[40]‎

‏امام راحل قوانین اسلامی را قوانینی جامع و کامل و مربوط به همه شئون فردی،‏‎ ‎‏اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می داند‏‎[41]‎‏ که قوانین مربوط به حقوق زن نیز بخشی از آن‏‎ ‎‏است.‏

ویژگی های طیف دینی (تجدید نظر طلب) 

‏از طرف دیگر، عده ای با برداشت «پُست مدرنیستی» از فمینیسم، به دنبال ارائۀ‏‎ ‎‏الگویی مطابق با کشورهای اسلامی هستند و بر این تصورند که این قرائت از فمینیسم،‏‎ ‎‏حساسیت حکومت ها و طیف اجتماعی مردم را بر نخواهد انگیخت و راه هموارتری‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 483
‏دارند و به دنبال این نگاه، در صدد تجدیدنظر در قوانین حقوقی اسلام و احکام فقهی‏‎ ‎‏هستند؛ اما متأسفانه به دلیل نداشتن درک درستی از اجتهاد و فقاهت، به ورطۀ‏‎ ‎‏تجدیدنظر طلبی می افتند و در مقالات فقهی خود،‏‎[42]‎‏ مطالبی می آورند که با مبانی و منابع‏‎ ‎‏پذیرفته شده اجتهاد شیعی سازگار نیست. ‏

‏این ویژگی از جانب طرفداران این تفکّر مورد تأکید قرار گرفته است، چنان که یکی‏‎ ‎‏از آنها در بیان نقطه قوّت نشریه ای از این دست، چنین بر شمرده است: «تکیه بر اجتهاد‏‎ ‎‏به جای تقلید و موظف دانستن هر فرد دیندار به اجتهاد و استنتاج فقهی بر مبنای تعقل‏‎ ‎‏و نه تعبّد».‏‎[43]‎

‏در مجموع از ویژگی های این طیف می توان به نکات ذیل اشاره کرد:‏

‏1. ناآگاهی یا تجاهل نسبت به مسأله اجتهاد و تخصّصی بودن علم فقه، همانند سایر‏‎ ‎‏ علوم. ‏

‏2. غفلت از مبانی اجتهاد: ‏

‏ الف. درک نادرست از «حکم الهی»؛ آنچه فقیه در مسیر اجتهاد با رعایت همۀ‏‎ ‎‏شرایط استنباط به آن می رسد، حکم الهی است؛ اما حکم ظاهری الهی، نه واقعی؛ اما‏‎ ‎‏همین حکم بر فقیه و مقلّدان او لازم الاجراست. ‏

‏ ب. برداشت نادرست از این که همۀ احکام اجتماعی اسلام «امضایی» و برگرفته از‏‎ ‎‏عرف عرب در صدر اسلام است‏‎[44]‎‏ و نیز بر این باورند که به مجرّد اثبات امضایی بودنِ‏‎ ‎‏حکمی می توان، بدون اعمال ضابطه ای از آن دست برداشت یا به هر بهانه ای حکمی را‏‎ ‎‏امضایی و قابل تغییر جلوه داد.‏‎[45]‎‏ ‏

بررسی افکار این طیف از نگاه امام

‏امام خمینی(ره) اجتهاد را امری تخصّصی دانسته، برای آن شرایطی برمی شمارد.‏

‏ایشان در تبیین لزوم اجتهاد و رجوع افراد غیر متخصص به صاحب نظران و عالمان‏‎ ‎‏دینی، به متداول بودن این امر در سایر علوم اشاره می کند. همان طور که انسان در‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 484
‏رشته های مختلف، از علوم و صنایع، در صورتی که از احاطۀ لازم برخوردار نباشد، به‏‎ ‎‏متخصصان آن رشته رجوع می کنند و سیره و بنای عقلا بر صحت آن دلالت دارد، در‏‎ ‎‏استنباط فقهی و استفاده از قرآن و روایات نیز همین امر صادق است.‏‎[46]‎

‏ایشان در بیان پیش نیازهای اجتهاد و مقدمات آن، به موارد متعددی اشاره می کند:‏

‏آشنایی با ادبیات عرب، انس به محاورات عرفیه، علم منطق، علم رجال، حدیث‏‎ ‎‏شناسی، تسلّط بر علم اصول فقه و شناخت کامل و درست از قرآن و روایات معصومان‏‎ ‎‏(ع) و آشنایی با اقوال و نظریات فقیهان در آغاز عصر غیبت.‏‎[47]‎

‏بدیهی است کسانی که بر این علوم و مسائل تسلط لازم را داشته باشند، می توانند‏‎ ‎‏دست به اجتهاد زده، احکام الهی را از منابع تعریف شدۀ آن به دست آورند که از جملۀ‏‎ ‎‏این موارد، اجتهاد و نظریه پردازی پیرامون احکام و حقوق زنان در اسلام است. ‏

‏افزون بر آنکه باید در نظر داشت خداوند مصالح واقعی را در قالب شعائر دینی و‏‎ ‎‏احکام فردی و اجتماعی قرار داده است و نیل به سعادت و کمال، جز از راه اعتقاد و‏‎ ‎‏عمل به معارف دینی ممکن نیست و بازگشایی و اعمال سلیقه و استحسانات شخصی‏‎ ‎‏در حیطۀ تخصصی، چیزی جز نفی دینی نیست. ‏

‏پیامبر اسلام (ص) به شهادت معجزات و به نص صریح قرآن، دین اسلام را به‏‎ ‎‏عنوان مجموعه ای کامل و جامع از جانب خداوند به مردم ابلاغ کرد و حتی کلمه ای از‏‎ ‎‏جانب اجتهادات شخصی بر آن نیفزود؛ از این رو دین اسلام و احکام آن از وحی‏‎ ‎‏سرچشمه گرفته و نفی آن و انتساب دینی به اجتهادات شخصی‏‎[48]‎‏ پیامبر، نفی شارع‏‎ ‎‏مقدس و نفی احکام الهی است.‏

‏امام خمینی در اثبات پیروی از احکام الهی و انحصار قانون گذاری، به آیۀ 48 سورۀ‏‎ ‎‏مائده استشهاد می کند که در این آیه، به صراحت به نزول احکام از جانب پروردگار و‏‎ ‎‏لزوم پیروی از آن تأکید شده است.‏‎[49]‎

‏همچنین دربارۀ امضایی بودن احکام و تغییر آن باید گفت: درست است که اسلام‏‎ ‎‏قوانین و سنّت هایی را که مطابق با قواعد شرع و مصالح واقعی بوده، امضا کرد؛ اما به‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 485
‏راستی مرز میان اینکه حکمی تماماً امضایی یا تأسیسی بوده چیست؟ افزون بر این که در‏‎ ‎‏بسیاری از احکامی که امضایی است؛ مثل باب معاملات، تغییری در اصل آن ها دیده‏‎ ‎‏نمی شود. ‏

‏از این رو هیچ ملازمه ای میان امضایی بودن حکمی با عدم ثبت و دوام آن نیست.‏‎ ‎‏وقتی حکمی مورد امضا واقع شد، مانند سایر احکام دائمی و ابدی است.‏

امام خمینی و توجه به نیازهای متغیر انسان 

‏در اینجا اشاره ای کوتاه به این نکته لازم است که گرچه امام راحل، قائل به جامعیت‏‎ ‎‏و ثبات احکام اسلامی بودند و تعالیم حیات بخش آن را برای همۀ اعصار و قرون کافی‏‎ ‎‏می دانسته اند؛ اما در این میان بر این باور بودند که در سازوکار نظام اجتهادی اسلام،‏‎ ‎‏عوامل متعددی قرار دارد که موجب پویایی و کارآمدی فقه اسلامی در جامعۀ مدرن‏‎ ‎‏می شود.‏

‏در منظومۀ اجتهادی امام، راهی روشن برای جمع میان ثبات ارزش ها و مبانی دینی‏‎ ‎‏از یک سو و تحولات عمدۀ اجتماعی و پاسخ به پرسش های جدید و مقتضیات زمان‏‎ ‎‏ترسیم شده است.‏

‏ایشان در عین تأکید بر شیوۀ جواهری و سنّتی بودن فقه، بر پویایی آن نیز تأکید‏‎ ‎‏داشته است. در اندیشۀ امام خمینی، فقه سنتی که اسلوب اجتهادی صاحب نظران و‏‎ ‎‏فقیهان فرهیخته است، با فقه پویا که فقه عصر حاضر و در نظر گرفتن زمان و مکان‏‎ ‎‏است، قابل جمع است.‏

‏امام راحل در این باره می گوید:‏

‏در مورد دروس تحصیل و تحقیق حوزه ها، اینجانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد‏‎ ‎‏جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمی دانم، اجتهاد به همان سبک صحیح‏‎ ‎‏است ولی این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست، زمان و مکان دو عنصر‏‎ ‎‏تعیین کننده در اجتهادند.‏‎[50]‎‏ ‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 486
‏در نظام اجتهادی فقه شیعه، سازوکارهای مختلفی برای این امر در نظر گرفته شده‏‎ ‎‏است:‏

‏1. وجود قانون هایی که ناظر به سایر قوانین بوده و حاکم بر آنها هستند که به عنوان‏‎ ‎‏احکام ثانویه مشهورند؛ مثل: قانون نفی عسر و حرج، و قانون اضطرار و اکراه و نفی‏‎ ‎‏ضرر و قانون اهمّ و مهم و...‏‎[51]‎

‏2. وجود احکام حکومتی و اختیارات ولی فقیه و نقش مصلحت در آن.‏‎[52]‎

‏3. تأثیر زمان و مکان در اجتهاد.‏‎[53]‎

‏با تمسک به این سازوکارها می توان، در مسائل مستحدثه و موارد مورد نیاز، پیرامون‏‎ ‎‏حقوق زن دست به اجتهاد زد و در عین حال، در چارچوب فقه اسلامی گام برداشت.‏‏ ‏

بخش چهارم: امام خمینی و احیای حقوق و کرامت زن 

‏روشنفکران و سایر کسانی که برای کشورهای اسلامی الگو ارائه کردند، از این نکته‏‎ ‎‏غافل بودند که در اسلام، زن از نعمت مالکیت، ارث، حق تحصیل و بسیاری حقوق‏‎ ‎‏دیگر بهره مند بوده، از ارکان نظام مستحکم خانواده به حساب می آید و از شأن و منزلت‏‎ ‎‏خاصی برخوردار است؛ به فرمودۀ امام خمینی:‏

‎]‎‏در اسلام‏‎[‎‏ از نظر حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست‏‏،‏‏ زیرا ‏‏که ‏‏هر دو‏‎ ‎‏انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد، بله در بعضی‏‎ ‎‏موارد تفاوت هایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط‏‎ ‎‏ندارد‏‏»‏‏.‏‎[54]‎‏ ‏

‏در آیات متعدد قرآن کریم براین نکته تصریح شده که زن و مرد، در آفرینش از یک‏‎ ‎‏گوهر آفریده شده و در بعد روحی و جسمی و ماهیت انسانی، یکسان و یگانه اند و‏‎ ‎‏تمایز و فرقی میان زن و مرد نیست: ‏

‏ی‏‏ا ‏َأَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا‏؛‏‎[55]‎‏ ‏‏ ‏‏ای ‏‎ ‎‏ مردم از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید، همان که شما را از یک انسان آفرید و‏‎ ‎‏همسر او را (نیز) از جنس او خلق کرد. ‏هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 487
مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا‏؛‏‎[56]‎‏ او خدایی است که (همه ) شما را از یک فرد آفرید، و‏‎ ‎‏ همسرش را نیز از جنس او قرار داد تا با او آرامش یابد.‏

‏در این آیات، تصریح شده است که زن و مرد، از یک جنس و یک حقیقت خلق‏‎ ‎‏شده اند و مراد از( نفس) همان اصل ذات انسان می باشد.‏

‏بنابراین، مفاد آیات مزبور چنین است: نخست اینکه همۀ انسان ها از هر صنف، خواه‏‎ ‎‏زن، خواه مرد (کلمۀ ناس شامل همگان می شود) از یک ذات و گوهر خلق شده اند و‏‎ ‎‏مبدأ قابلی آفرینش همۀ افراد یک چیز است.‏

‏دوم اینکه اوّلین زن که همسر نخستین مرد است، از همان ذات و گوهر عینی‏‎ ‎‏آفریده شده، نه از گوهر دیگر و نه فرع بر مرد و زاید بر او یا طفیلی وی، بلکه خداوند‏‎ ‎‏نخستین زن را از همان ذات و اصل آفریده است. همۀ مردها و زن ها را از همان خلق‏‎ ‎‏کرده است. این نکته در روایات‏‎[57]‎‏ نیز مورد تأیید قرار گرفته است.‏ ‎[58]‎

‏بر این اساس، مبنای کرامت زن در اسلام، بازگشت به ذات و خلقت انسانی او‏‎ ‎‏است. زن چون انسان است، دارای عقل و اختیار بوده، راه رسیدن به کمال برای او‏‎ ‎‏هموار است؛ از این رو از آزادی و کرامت ذاتی برخوردار است. در اسلام، آزادی زن،‏‎ ‎‏همچون غرب، محصول صنعت نیست، بلکه اسلام نگاهی انسانی به زن دارد و این‏‎ ‎‏آزادی را برای زنان در حجاز و سایر کشورها، نه با انقلاب صنعتی، که با انقلاب‏‎ ‎‏فرهنگی و معنوی به ارمغان آورده است.‏

مبانی احیای حقوق و کرامت زن در اسلام

‏بر این اساس، باید برای احقاق حقوق و کرامت زن، به چند نکتۀ اساسی و مبنایی‏‎ ‎‏توجه کرد تا در سایۀ آن بتوان به احیای شخصیت والای زن دست یافت.‏

1. توجه به تفاوت های طبیعی زن و مرد 

‏اسلام به «تساوی» حقوق زن و مرد باور دارد؛ نه «تشابه» ظاهری آنها. با مراجعه به‏‎ ‎‏استعدادها و احتیاج های طبیعی زن و مرد، در می یابیم که آن ها در جهات مختلفی با‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 488
‏یکدیگر تفاوت دارند و دست خلقت، هر یک از آنها را برای کار و مسئولیت متفاوتی‏‎ ‎‏آفریده است، بنابراین زن و مرد، گرچه از نظر انسانی از حقوق مساوی برخوردارند؛ اما‏‎ ‎‏به دلیل تفاوت های طبیعی و استعدادهای متفاوتی که در وجود هر یک از آنها نهاده‏‎ ‎‏شده، عدالت بر آن است که در زندگی خانوادگی از حقوق مشابه برخوردار نباشند،‏‎ ‎‏بلکه هر یک از آنها جایگاه و موقعیت خاص و وظایف و تکالیف ویژۀ خود را دارا‏‎ ‎‏است. اشتباه فمینیست ها این است که تنها بر تشابه ظاهری، بی توجه به نیازها تأکید‏‎ ‎‏می ورزند و به غلط کلمۀ تساوی را به کار می برند.‏‎[59]‎‏ ‏

‏جریان های فمینیستی این تفاوت های طبیعی را انکار کرده، تنها به دنبال وضعیتی‏‎ ‎‏مشابه برای زن و مرد هستند؛ لیکن به اعتراف خود غربی ها، با همۀ این تلاش ها، باز در‏‎ ‎‏میان قابلیت ها و تمایلات زنان و مردان، تفاوت هایی دیده می شود، چنان که می خوانیم:‏‎ ‎‏«نکتۀ مهم تر آنکه هنوز بعید به نظر می رسد ـ همچنان که شواهد حاکی است ـ زنان‏‎ ‎‏مانند مردان به سراغ کارهایی بروند که لازمۀ انجام آنها، داشتن احساس تعهد بالا و‏‎ ‎‏سخت کوشی ویژه است. بنابراین هنوز زنان در مقایسه با مردان، کم تر احتمال دارد، به‏‎ ‎‏رده های بالاتر تجاری، حرفه ای و سیاسی دست یابند و چنین به نظر می رسد که مانعی‏‎ ‎‏نامرئی فراسوی آنها قرار دارد. این الگوها در عمل نشان می دهد که زنان مصرّانه تمایل‏‎ ‎‏دارند، بیش تر از مردان، وقت خود را به خانواده و کودکان اختصاص دهند؛ اما‏‎ ‎‏فمینیست ها این احتمال را که زنان با اختصاص دادن وقت بیش تری از مردان، به‏‎ ‎‏خانواده و کودکان، در حال بیان خواست و اولویت خود هستند، به راحتی مورد تأیید‏‎ ‎‏قرار نمی دهند. بسیاری فمینیست ها نیز با ارائۀ مدرک و اسناد بسیار، وجود نوعی‏‎ ‎‏تبعیض دائمی در جهت گیری زنان و مردان را به اثبات می رسانند تا توازن نسبتاً‏‎ ‎‏ناهمانند میان مسئولیت های داخل منزل و خارج آن را رسمیت بخشند».‏‎[60]‎

‏امام خمینی(ره)‏ ‏با تکیه بر این تفاوت های طبیعی،‏ ‏در پاسخ به پرسشی مبنی بر این که‏‎ ‎‏شما چه نقش و چه حقی را برای زنان در نظام اسلامی قائل هستید، می گویند: ‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 489
‏در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق کار، حق‏‎ ‎‏مالکیت، حق رأی دادن، حق رأی گرفتن، در تمام جهاتی که مرد حق دارد، زن هم‏‎ ‎‏حق دارد؛ لیکن در مرد هم مواردی است که چیزهایی به دلیل پیدایش مفاسد بر او‏‎ ‎‏حرام است و هم در زن مواردی هست که به دلیل این که مفسده می آفریند، حرام‏‎ ‎‏است،... اگر اختلافی هست برای هر دو هست و آن مربوط به طبیعت آنان است.‏‎[61]‎

‏ایشان در جای دیگر، در تبیین تساوی میان زن و مرد می فرماید:‏

‏از نظر حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست، زیرا که هر دو انسانند و زن‏‎ ‎‏حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد. بله در بعضی از موارد‏‎ ‎‏تفاوت هایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آن ها ارتباط ندارد.‏‎[62]‎

2. نفی تقابل و تضاد زن و مرد 

‏در فرهنگ قرآن، زن و مرد در نظام خانواده، مایۀ سکون و آرامش یکدیگرند.‏‎[63]‎‎ ‎‏شهید مطهری در این باره می گوید: ‏

‏گامی که اسلام در طریق حقوق زن برداشت، با آنچه در مغرب زمین می گذرد،‏‎ ‎‏متفاوت است: اول. در ناحیۀ روان شناسی زن و مرد که اسلام در این زمینه اعجاز‏‎ ‎‏کرد...‏

‏دوّم. اسلام در عین آن که زنان را به حقوق اسلامی‏‏ ‏‏شان آشنا کرد و به آنها‏‎ ‎‏شخصیت و حرّیت و استقلال داد، هرگز آنها را به تمرّد و عصیان و طغیان وادار‏‎ ‎‏نکرد... و اساس خانواده را متزلزل نساخت و زنان را به شوهرداری و مادری و‏‎ ‎‏تربیت فرزند بدبین نکرد.‏‎[64]‎‏ ‏

‏امام خمینی(ره) در جریان انقلاب و دفاع مقدس، توانست با احیای مجدّد حقوق‏‎ ‎‏زن در اسلام، زنان را از وضعیتی که دچار شده بودند، به جایگاه درست و شایسته اش‏‎ ‎‏برساند و در عین برخورداری از مواهب اجتماعی و حضور در جامعه و رسیدن به‏‎ ‎‏حقوق و مزایایی که شرع مقدس اسلام برای آن ها قرار داده است، از تقابل بیهوده بین‏‎ ‎‏این دو قشر جلوگیری کرده، بلکه همانند دو بال برای پیشبرد انقلاب و دفاع مقدس از‏‎ ‎‏آن ها استفاده کرد.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 490
‏نظام فکری امام به گونه ای بود که در عین احقاق حقوق زن، اتحاد، به هم پیوستگی‏‎ ‎‏و مشارکت آنان با مردان جامعه بیش تر و موجب تعالی جامعه گردید:‏

‏خانم هایی که در قبل وضعشان یک نحو دیگری بود و رژیم ‏‎]‎‏پهلوی‏‎[‎‏ آن ها را به‏‎ ‎‏یک مسائل دیگری مشغول کرده بود، متحول شدند به کسانی که در مقابل رژیم‏‎ ‎‏ایستادند و با برادرها همدوش، بلکه مقدم در این نهضت شرکت کردند، این‏‎ ‎‏تحول ها تحول های اعجاز آمیز بود.‏‎[65]‎

‏ایشان با تأیید حضور اجتماعی زنان و اشتغال آن ها با حفظ شئون اسلامی، همواره‏‎ ‎‏بر استحکام نظام خانواده و نقش مادری و تربیت نسل بعدی در دامان پاک مادران تاکید‏‎ ‎‏داشته، این وظیفه را همانند وظیفه انبیا برمی شمارد:‏‎[66]‎‏ ‏

‏شما خانم ها... دو شغل شریف دارید، یکی شغل تربیت فرزند که این از همۀ‏‎ ‎‏شغل ها بالاتر است. یک فرزند خوب، شما اگر به جامعه تحویل بدهید، برای شما‏‎ ‎‏بهتر است از همۀ عالم... . دامن مادرها دامنی است که انسان از آن باید درست‏‎ ‎‏شود... این شغل که شغل انبیا است، انبیا هم آمدند برای این که انسان درست‏‎ ‎‏کنند.‏‎[67]‎

‏به تعبیر مقام معظم رهبری، جریان اسلامی از حقوق زن «به دنبال آن است که زن‏‎ ‎‏در جامعه، با شکوفایی استعدادهایش، به صورت انسان کامل در آید؛ انسانی که‏‎ ‎‏می تواند، به پیشرفت بشرّیت و جامعۀ خود کمک کند و در محدودۀ توانایی های خود،‏‎ ‎‏دنیا را به بهشت برین و زیبایی مبدل کند؛ [اما در جریان کوته بینانۀ غربی]... هدف آن‏‎ ‎‏است که یک نوع حالت تخاصم و جدایی و رقابت خصمانه میان دو جنس زن‏‎ ‎‏و مرد به وجود بیاورد و دنیایی براساس رقابت بسازد که هر یک بخواهد بر دیگری‏‎ ‎‏غالب آید».‏‎[68]‎‏ ‏

3. توجه به حقوق و اخلاق در کنار هم 

‏برقراری ثبات و آرامش در زندگی خانوادگی، نمی تواند تنها بر پایۀ ضوابط خشک‏‎ ‎‏حقوقی استوار باشد، «بشریت هم به اخلاق نیاز دارد و هم به حقوق... دین مقدس‏‎ ‎‏اسلام این امتیاز را دارا بوده و هست که حقوق و اخلاق را توأماً مورد عنایت قرار‏‎ ‎‏داد».‏‎[69]‎‏ ‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 491
‏امام راحل نیز بر این اساس، قائل است که اسلام آزادی حقیقی را برای زنان و‏‎ ‎‏مردان به ارمغان آورد؛ اما به این معنا نیست که مردان در اِعمال هر ظلم بر زنان آزاد‏‎ ‎‏باشند؛ از این رو در سایۀ احیای حقوق از یک سو و الزام مردان به رعایت حقوق زنان‏‎ ‎‏و دفاع از آنان از سوی دیگر، به ارائۀ دستورات اخلاقی به جامعه می پردازد. در جامعۀ‏‎ ‎‏غیردینی، نمی توان به طور کامل و جامع حقوق زن را در همۀ بستر های اجتماعی آن‏‎ ‎‏احیا کرد و پاس داشت.‏

‏امام خمینی(ره) دربارۀ دفاع از زن در حقوق اسلامی می گوید:‏

‏اگر مردی با زن خودش بدرفتاری کرد، در حکومت اسلام او را منع می کنند،‏‎ ‎‏اگر قبول نکرد، تعزیر می کنند، حد می زنند و اگر قبول نکرد، مجتهد طلاق‏‎ ‎‏می دهد.‏‎[70]‎

‏امام دربارۀ نقش سازندۀ دین و اخلاق در کنترل و تهذیب انسان ها می گوید:‏

‏انبیا علیهم السلام آمدند، قانون ها آوردند و کتاب های آسمانی بر آن ها نازل شد که‏‎ ‎‏جلوگیری از اطلاق و زیاده روی طبیعت کنند و نفس انسانی را در تحت قانون‏‎ ‎‏عقل و شرع در آورند و آن را مرتاض و مؤدب کنند که خارج از میزان عقل و‏‎ ‎‏شرع رفتار نکند.‏‎[71]‎

‏پس در سایۀ حقوق و اخلاق می توان، به رعایت و احیای همه جانبه و فراگیر‏‎ ‎‏حقوق زنان مطمئن بود که این جز در سایۀ تعالیم حیات بخش اسلام ممکن نیست. ‏

‏امام خمینی(ره) همواره بر توجه به ابعاد مادی و معنوی زندگی انسان تأکید داشته،‏‎ ‎‏قوانینی را کامل و درست بر می شمارد که به هر دو نیاز انسان توجه کند که این امر در‏‎ ‎‏جریان احیای موقعیت زنان و حقوق آنها لازم است.‏

‏قانون های بشری انسان را به همان زندگانی مادی دنیایی دعوت می‏‏ ‏‏کند و از‏‎ ‎‏زندگانی ابدی غافل می‏ ‏کند و چنین قانونی برای انسان که دارای دو زندگانی است‏‎ ‎‏و ساز و برگ هر دو را نیازمند است، زیان های نا گفتنی دارد. [اما] تمام قوانین‏‎ ‎‏بزرگ اسلام دارای این دو جنبه است.‏‎[72]‎


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 492
4. حفظ استقلال و پرهیز از انفعال 

‏امام خمینی در راستای احیای حقوق زنان، به آن ها سفارش می کند که در فکر،‏‎ ‎‏اندیشه و عمل، خودباوری را رعایت کرده، از تقلید غرب پرهیز کنند:‏

‏تا این خانم ها... توجهشان به این است که فلان چیز باید، فلان مُد ‏‎]‎‏باید‏‎[‎‏ از غرب‏‎ ‎‏به این جا بیاید، فلان زینت باید از آن جا به این جا سرایت بکند، تا یک چیزی آن جا‏‎ ‎‏پیدا می شود، این جا هم تقلید می کنند، تا از این تقلید بیرون نیایید، نه می توانید آدم‏‎ ‎‏باشید، و نه می توانید مستقل باشید؛ اگر بخواهید مستقل باشید، اگر بخواهید شما را‏‎ ‎‏به این که یک ملتی هستید بشناسند و بشوید یک ملت، از این تقلید غرب باید‏‎ ‎‏دست بردارید.‏‎[73]‎

‏ایشان دربارۀ نظام ارزشی در جامعه، بر آموزه های اسلامی تأکید کرده و در این باره‏‎ ‎‏زنان را از غرب زدگی و برخورد انفعالی برحذر می دارد و آن ها را به استقلال و‏‎ ‎‏پافشاری بر ارزش های اخلاقی فرا می خواند:‏

‏در رژیم سابق شأن و مرتبت عبارت از آرایش مهوّع و لباس های کذا و منزلگاه های‏‎ ‎‏کذا بود و امروز ارزش، ارزش انسانی است، ارزش اخلاقی است... آن روز تابع‏‎ ‎‏آرایش اروپایی بود و این که باید از اروپا طرح لباس بیاید، امروز تابع مکتب هستند‏‎ ‎‏و آنچه اسلام بپسندد، مقبول است و این یک تحولی است که بالا ترین تحولات‏‎ ‎‏است در جامعۀ ما. نگه دارید این تحول را، توجه کنید به این که دست های فاسد و‏‎ ‎‏قلم های فاسد و گفتارهای فاسد شما را به اغفال نکشاند... این راه را شما ادامه‏‎ ‎‏بدهید... هیچ توجه به صحبت ها و قلم ها و سخنرانی هایی که می شود نکنید،‏‎ ‎‏خودتان مستقل فکر کنید، تابع افکار دیگران نباشید. خودتان برای کشور خودتان‏‎ ‎‏کوشش کنید که مفید باشید.‏‎[74]‎

‏استاد شهید مطهری دربارۀ تحمیل الگوهای غربی بر زنان مسلمان می نویسد:‏

‏من هرگز ادعا نمی کنم، حقوقی که عملاً در اجتماع به ظاهر اسلامی ما نصیب زن‏‎ ‎‏می شود، ارزش مساوی با حقوق مردان داشته است. بارها گفته ام که لازم است و‏‎ ‎‏ضروری است به وضع زن امروز رسیدگی کامل بشود و حقوق فراوانی که اسلام‏‎ ‎‏به زن اعطا کرده و در طول تاریخ عملاً متروک شده، به او پس داده شود؛ نه این که‏‎ ‎‏با تقلید و تبعیت کورکورانه از روش مردم غرب ـ که هزاران بدبختی برای خود‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 493
‏آن ها به وجود آورده ـ نام قشنگی روی یک فرضیه غلط بگذاریم و بدبختی های‏‎ ‎‏نوع غربی را بر بدبختی های نوع شرقی زن بیفزاییم.‏‎[75]‎‏ ‏

5. پرهیز از تجدّد مآبی و تحجّرگرایی

‏دو آفت جوامع اسلامی «تجددمآبی» و «تحجّرگرایی» است. عده ای چنان شیفتۀ‏‎ ‎‏شرایط جدید اجتماعی و فرهنگی در کشورهای پیشرفته شده و مبهوت دنیای صنعتی‏‎ ‎‏آنان می شوند که از ارزش های درستی که دارند، غفلت می ورزند و تابعیت محض را‏‎ ‎‏خواستار می شوند و در مقابل عده ای، به انگیزۀ حفظ ارزش ها، هر نوع پویایی و‏‎ ‎‏بالندگی را نفی کرده تا بدان جا که برخی تعالیم روشن دین را کنار گذارده، به ورطه‏‎ ‎‏فراموشی می سپارند.‏

‏حقوق زنان نیز در جامعه ما از این دو آفت رهایی نداشته، با آن دست به گریبان‏‎ ‎‏بوده است.‏‎[76]‎‏ ‏

‏امام خمینی(ره) از آغاز نهضت اسلامی و احیای دین در عصر حاضر، با هر دو‏‎ ‎‏جریان به مقابله پرداخت. در مطالب پیش گفته به خوبی روشن است که ایشان زنان را‏‎ ‎‏از غربزدگی و تجددمآبی و تقلید از فرهنگ وارداتی برحذر می داشت و از طرف‏‎ ‎‏دیگر، بر خلاف سنت رایج، زنان را به عرصه اجتماع وارد کرد و در طول‏‎ ‎‏مبارزه با رژیم پهلوی و در جریان دفاع مقدس، از حضور جدّی آنان در عرصه های‏‎ ‎‏سیاسی ـ اجتماعی، نه تنها دفاع کرد، بلکه از زنان جامعه به دلیل این حضور و احساس‏‎ ‎‏مسئولیت تقدیر و تشکر می کرد؛ البته ایشان همواره بر حفظ شئون اسلامی تأکید‏‎ ‎‏داشتند.‏‎[77]‎‏ ‏

زمینه ها و موارد احیای کرامت زن

‏امام خمینی(ره) با تمسک به اصول پنج گانۀ یاد شده که برگرفته از آموزه های ناب‏‎ ‎‏اسلامی است، به احیای کرامت انسانی زن همت گماشت که موارد آن به این شرح‏‎ ‎‏است:‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 494
1. توجه به شخصیت انسانی زن و تأکید بر فضایل اخلاقی 

‏در قرآن کریم،‏‎[78]‎‏ بر این نکته تصریح شده که زن و مرد، در آفرینش و حقیقت‏‎ ‎‏انسانی، یکسان و یگانه اند که در مطالب پیش گفته به تفصیل گذشت.‏

‏در آیات دیگر، بر برابری زن و مرد، در رسیدن به کمال تصریح شده است و اگر‏‎ ‎‏زن و مرد عمل صالح انجام دهند، به درجۀ ایمان و «حیات طیبه» نایل شده و به «جزای‏‎ ‎‏احسن» الهی دست خواهند یافت.‏‎[79]‎

مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً وَلَنَجْزِینَّهُمْ أَجْرَهُمْ‎ ‎بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یعْمَلُونَ‏.‏‎[80]‎

‏آنجا که خداوند در قرآن از عوامل مختلف و مؤثر در رسیدن به کمال سخن‏‎ ‎‏می گوید، همانند خوف و تقوای الهی،‏‎[81]‎‏ انجام عبادات و نماز شب، بهره مندی از علم‏‎[82]‎‎ ‎‏و... دیگر از زن یا مرد بودن سالک سخنی در میان نیست و هر دو در این میدان‏‎ ‎‏یکسانند، بلکه در آیات متعددی زنان را در مسائل معنوی در کنار مردان نام می برد.‏‎[83]‎

إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ‎ ‎وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ‎ ‎وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللهَ کَثِیراً‎ ‎وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً‏؛‏‎[84]‎‏ ‏‏خدا برای مردان و زنان مسلمان و‏‎ ‎‏ مردان و زنان با‏‏ ‏‏ایمان و مردان و زنان مطیع فرمان خدا و مردان و زنان راستگو و‏‎ ‎‏مردان و زنان صابر و شکیبا و مردان و زنان خداترس و مردان و زنان انفاق کننده و‏‎ ‎‏مردان و زنان روزه دار و مردان و زنان پاکدامن و ‏‏م‏‏ردان ‏‏ و زنانی‏‏ که خدا را فراوان ‏‎ ‎‏یاد می کنند، برای همۀ آنها آمرزش و پاداشی بزرگ ‏‏ ‏‏فراهم ساخته است.‏

‏در این آیۀ شریفه، اسلام ، ایمان ، اطاعت فرمان خدا، صدق ، صبر، خشوع ، صوم ،‏‎ ‎‏خویشتن داری ، ذکر کثیر برای مرد و زن، برابر آمده است و هر یک از دو جنس ‏‎ ‎‏می توانند، به این کمالات بلند معنوی و انسانی دست یابند و راه تکامل و عروج برای‏‎ ‎‏هر دو باز است.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 495
‏ امام خمینی(ره) نیز با تکیه بر معارف اسلامی و آموزه های قرآنی، بر این باور بود‏‎ ‎‏که زن و مرد، در اساس گوهر انسانیت، با هم فرقی نداشته، از جهت دستیابی به کرامت‏‎ ‎‏انسانی یکسانند و در مسیر رشد و کمال و رسیدن به اوج مقام قرب و سلوک طریق‏‎ ‎‏وصال، فرقی میان زن و مرد نیست و معیار اساسی در این سلوک، به نص قرآن، تقوا‏‎[85]‎‎ ‎‏و پرهیزگاری است.‏

‏ایشان در تبیین این مطلب و امکان راه یابی زنان به مقام والای انسانیت و عرفان، از‏‎ ‎‏حضرت فاطمه زهرا(س) یاد کرده و آن حضرت را «یک زن ملکوتی، یک انسان به‏‎ ‎‏تمام معنا انسان و تمام نسخه انسانیت» معرفی می کند و ایشان را «موجود الهی جبروتی‏‎ ‎‏[که] در صورت یک زن ظاهر شده است»،‏‎[86]‎‏ می داند که در مقام معنوی به جایی رسیده‏‎ ‎‏بود که از شایستگی نبوت برخوردار بوده است.‏

‏همچنین ایشان در موارد دیگری از حضرت خدیجه، حضرت زینب و حضرت‏‎ ‎‏مریم که درود خدا بر آن ها باد، نام برده، زنان جامعه را به تأسی و پیروی از این‏‎ ‎‏الگوهای پاک و شایسته که به اوج مقام انسانیت رسیده و جلوۀ حضرت حق در زمین‏‎ ‎‏شده اند، سفارش می کند.‏‎[87]‎

‏ از این رو، برای احیای کرامت انسانی زن، توجه و رویکرد زنان به گوهر اصیل و‏‎ ‎‏ارزشمند انسانی که می تواند، سرچشمۀ فضایل و کمالات باشد، لازم است. امام‏‎ ‎‏خمینی(ره) در این باره می فرماید: ما می خواهیم زن به مقام والای انسانیت برسد»‏‎[88]‎‏ و‏‎ ‎‏«اسلام می خواهد که زن و مرد رشد داشته باشند».‏‎[89]‎‏ ‏

‏ایشان در جای دیگر، با تأکید بر بازشناسی زنان از مقام انسانیت و کرامت شخصیت‏‎ ‎‏خود تصریح می کنند:‏

‏زن ها نباید ملعبۀ دست جوان های هرزه بشوند، زن ها نباید مقام خودشان را منحط‏‎ ‎‏کنند و خدای ناخواسته بزک کرده بیرون بیایند و در انظار مردم فاسد قرار بگیرند؛‏‎ ‎‏زن ها باید انسان باشند؛ زن ها باید تقوا داشته باشند؛ زن ها مقام کرامت دارند...‏‎ ‎‏خداوند شما [زنان] را با کرامت خلق کرده است.‏‎[90]‎


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 496
‏تکریم زن در نگاه امام راحل تا بدانجاست که ایشان زن را انسانی بزرگ و مربی‏‎ ‎‏جامعه و مایۀ سعادت و شقاوت کشور دانسته و می گوید:‏

‏زن انسان است،‏‏ ‏‏آن هم یک انسان بزرگ. زن مربی جامعه است، از دامن زن‏‎ ‎‏انسان‏‏ ‏‏ها پیدا می شوند، مرحله اول مرد و زن صحیح از دامن زن است، مربی‏‎ ‎‏انسان‏‏ ‏‏ها زن است، سعادت و شقاوت کشورها، بسته به وجود زن است. زن با‏‎ ‎‏تربیت صحیح خودش انسان درست می کند و با تربیت صحیح خودش کشور را‏‎ ‎‏آباد می کند. مبدأ همۀ سعادت ها از دامن زن بلند می شود.‏‎[91]‎

2. ایجاد استقلال و استغنای روحی

‏از دیگر شاخصه هایی که زمینه ساز کرامت انسانی زن و همۀ مردم است، دستیابی به‏‎ ‎‏استقلال فکری و استغنای روحی است.‏

‏احساس حقارت درونی و نیازمندی روحی، از جمله مواردی است که انسان را به‏‎ ‎‏تهی شدن از درون کشانده، به خودباختگی مبتلا می سازد و در این میان بیش از هر‏‎ ‎‏چیز، کرامت و شخصیت والای انسانی مورد هجوم واقع می گردد.‏

‏بدیهی است که راه رسیدن به غنای روحی، تقرّب به مبدأ کمال و ذات متعالی و‏‎ ‎‏غنی علی الاطلاق الهی است و انسان می تواند در سایۀ تقوا و تهذیب نفس به آن دست‏‎ ‎‏یابد.‏

‏امام راحل خودسازی و تهذیب نفس را عامل نجات معنوی و سعادت دنیوی فرد و‏‎ ‎‏اجتماع دانسته، حتی آن را در قطع وابستگی کشور به بیگانه و اصلاح و نجات مملکت‏‎ ‎‏مؤثر می شمارد.‏‎[92]‎

‏ایشان در بیان سرّ این مطلب می گوید: ایمان سبب می شود که شخص از هیچ کس‏‎ ‎‏جز مبدأ خلقت نترسد؛ در نتیجه به اعتماد به نفس و خودباوری رسیده و در استقلال و‏‎ ‎‏آزادی با گامی استوار حرکت کند؛ از این رو تحول در خویشتن را سبب نجات کشور‏‎ ‎‏قلمداد می کند.‏‎[93]‎‏ و بر این اساس، بر اصلاح فکری جوانان و دانشجویان و رهایی آنها از‏‎ ‎‏ وابستگی و غرب زدگی تأکید داشتند.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 497
‏به خوبی روشن است که از نگاه امام، دایرۀ تزکیه نفس و آثار آن در حوزۀ زندگی‏‎ ‎‏شخصی و اخلاق فردی خلاصه نمی شود.‏

‏خودباختگی از نگاه امام راحل(ره)، منشأ بسیاری گرفتاری ها و بدبختی هاست و این‏‎ ‎‏وابستگی فکری و درونی، موجب وابستگی ملت های مستضعف به ابرقدرت ها و‏‎ ‎‏مستکبران است و این بزرگ ترین فاجعه ای است که گریبان گیر ملت ما و سایر ملل‏‎ ‎‏مشرق زمین شده است.‏‎[94]‎

‏امام خمینی(ره) وابستگی فکری و فرهنگی را از موانع استقلال به شمار می آورد و‏‎ ‎‏چارۀ اساسی را در بازگشت به خویشتن و فرهنگ اصیل اسلامی دانسته که در سایۀ آن،‏‎ ‎‏ملل مسلمان می توانند، به مجد و عظمت خود دست یابند.‏‎[95]‎

‏از نگاه ایشان، آنچه از جانب ایادی استکبار جهانی، در میان ملل مسلمان اجرا‏‎ ‎‏می گردد، تهی سازی فرهنگی و احساس نیاز درونی است و به موجب نقش کلیدی زن‏‎ ‎‏در جوامع اسلامی، به ویژه در تربیت نسل آتی، آنان همواره از اهداف اصلی این توطئه‏‎ ‎‏شوم بودند. آنها با شعار آزادی زن، دست به این هجوم فکری و فرهنگی زده، برخی‏‎ ‎‏زنان را به وابستگی فکری و غرب زدگی مبتلا کرده و آنها را از مقام انسانیت فرو‏‎ ‎‏کشیده و به ابزاری برای سرگرمی و خوش گذرانی مردان تبدیل کردند و موجبات‏‎ ‎‏گمراهی جوانان را فراهم آوردند.‏

‏در مقابل این دسته، امام راحل از هوشیاری عموم زنان مسلمان یاد می کند که فریب‏‎ ‎‏این شعارها را نمی خورند:‏

‏شاه از آزادی زنان صحبت می کند؛ آزادی کدام زن؟ در ایران زنان با شخصیت که‏‎ ‎‏خواستار حقوق انسانی خود هستند و اکثریت زنان ایرانی را تشکیل می دهند. امروز‏‎ ‎‏همه علیه شاه اند و سرنگونی او را خواستارند و همۀ آنان امروز می دانند که آزادی‏‎ ‎‏زن در منطق شاه، یعنی به انحطاط کشانیدن زن از مقام انسانی او و در حدّ یک‏‎ ‎‏وسیله با او رفتار کردن.‏‎[96]‎

‏ایشان در جای دیگر، پرده از اعمال ننگین طاغوت برداشته و تصریح می کند:‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 498
‏یکی از امور دیگری هم که باز من گفته ام این است که ما را جوری بار آورده‏‎ ‎‏بودند که یا باید فرنگی مآب باشیم یا هیچی، یک نفر جوان، یک نفر خانم، اگر سر‏‎ ‎‏تا پایش فرنگی مآب است، این معلوم می شود خیلی عالی مقام است و چنانچه مثل‏‎ ‎‏سایر مسلمان هاست، این خیلی عقب افتاده است.‏‎[97]‎

‏امام خمینی یکی از خدمات انقلاب اسلامی را به جامعه زنان، ایجاد روح‏‎ ‎‏خودباوری و تحوّل فکری و فرهنگی، و احیای کرامت انسانی برمی شمارد که موجبات‏‎ ‎‏هوشیاری سیاسی آنان را فراهم می آورد. ایشان این تحوّل را مرهون رویکرد جامعۀ‏‎ ‎‏زنان به تعالیم اسلامی دانسته، بر حفظ و حراست از آن تأکید می ورزد:‏

‏خواهرهای ما که اشتغال به مسائل دیگر داشتند، الان همدوش با برادرها و مقدم بر‏‎ ‎‏آنها به سرنوشت کشور خودشان فکر می کنند، طرح می دهند... انتقاد می کنند، این‏‎ ‎‏تحولی است که خدای تبارک و تعالی ـ که مقلّب القلوب است ـ ایجاد کرد.‏‎[98]‎

‏ایشان مشارکت زنان شهری را در امر جهاد سازندگی و کمک به کشاورزان،‏‎ ‎‏برخاسته از بازگشت آنها به شخصیت اسلامی و کرامت انسانی قلمداد کرده و از‏‎ ‎‏نشانه های تحول روحی معرفی می کند:‏

‏حالا وقتی که می بینید، یک همچو حسّ انسانی پیدا شده است و این در سایه‏‎ ‎‏اسلام پیدا شده وقدرت های ظاهری نمی تواند یک همچو تحوّلی را بدهد. تحول‏‎ ‎‏اسلامی و انسانی است. این آنها را همچو دلخوش می کند که کارهاشان و قدرتشان‏‎ ‎‏را چند مقابل می کند، بنابراین یک تحول انسانی و تحول روحی حاصل شده است‏‎ ‎‏که این موجب طمأنینه انسان است.‏‎[99]‎

3. اعطای حق انتخاب و دخالت در سرنوشت

‏از دیگر علائم شخصیت و کرامت انسانی، احترام به حق انتخاب انسان است.‏

‏انسان بر اساس نعمت خدادادی و فطرت پاکی که نهادش بر آن استوار است، از‏‎ ‎‏عقل و فهم و درک مسائل پیرامون خود برخوردار است. پیام آوران الهی نیز از جانب‏‎ ‎‏پروردگار مأموریت داشتند، زنگارها را از افکار و قلوب مردم بزدایند و آن ها را به‏‎ ‎‏سوی سرشت پاک خود رهنمون دارند؛ از این رو اختیار و حق انتخاب، یکی از‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 499
‏نعمت های خداوندی است که بر اساس حکمت الهی به همۀ انسان ها ارزانی داشته و‏‎ ‎‏بر آن اساس، اعمال زشت و زیبای آن ها را محاسبه خواهد کرد.‏

‏امام خمینی(ره) در راستای ارج نهادن به شخصیت و کرامت انسانی زن، به صراحت‏‎ ‎‏از حق انتخاب زنان سخن به میان آورده، از آن دفاع می کند:‏

‏زن ها حق رأی دارند، از غرب بالاتر است این مسائلی که برای زن ها ما قائل‏‎ ‎‏هستیم. حق رأی دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند.‏‎[100]‎

‏ایشان در جای دیگری می فرمایند:‏

‏زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین‏‎ ‎‏آزادند.‏‎[101]‎

‏امام راحل در جای دیگری، رویکرد عموم زنان ایران را به پوشش اسلامی چادر،‏‎ ‎‏ناشی از حق انتخاب آن ها معرفی می کند.‏‎[102]‎

‏همچنین امام در پاسخ به پرسشی پیرامون چگونگی حقوق زنان در جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی می فرماید:‏

‏از نظر حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست، زیرا که هر دو انسانند، زن حق‏‎ ‎‏دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد، بله در بعضی از موارد‏‎ ‎‏تفاوت‏‏ ‏‏هایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد،‏‎ ‎‏مسائلی که منافات با حیثیت و شرافت زن ندارد، آزاد است.‏‎[103]‎

4. اعطای حق مشارکت اجتماعی و سیاسی

‏از دیگر شاخصه های ارج نهادن به کرامت انسانی زن که امروزه در مغرب زمین نیز‏‎ ‎‏بر آن تأکید شده و از نشانه های مجد و عظمت زن به حساب می آید، به رسمیت‏‎ ‎‏شناختن حق مشارکت زنان در عرصه های مختلف جامعه، به ویژه در صحنۀ اجتماع و‏‎ ‎‏سیاست است.‏

‏تاریخ اسلام به خوبی گواه بر این است که پیامبر اعظم(ص)، برای زنان قائل به‏‎ ‎‏نقش اجتماعی بودند؛ از این رو می بینیم که در اولین بیعت، زنان حضور داشته و پیامبر‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 500
‏از آنان بیعت می گیرد که به «بیعۀ النساء» نیز شهرت یافت. بعدها زنان در بیعت های‏‎ ‎‏دیگر نیز حضور داشتند.‏‎[104]‎

‏همچنین زنان در هجرت از مکه به حبشه ‏‎[105]‎‏و مدینه که خود نوعی فعالیت سیاسی‏‎ ‎‏به حساب می آمد، شرکت داشتند و حتّی قرآن هم به صراحت، هجرت را برای حفظ و‏‎ ‎‏حراست از دین، بر زن و مرد لازم دانسته است.‏‎[106]‎

‏تاریخ اسلام مشارکت زنان را در جنگ های مختلف بیان کرده است.‏‎[107]‎

‏از آنجا که اسلام آیین متعادلی است و از افراط و تفریط ها به دور است و امتش را‏‎ ‎‏«امت وسط» می خواند، با تمام اهتمامی که به حفظ حریم عفاف دارد و در صدد است‏‎ ‎‏که حصار آن شکسته نشود، باز می بینیم از جنبه های دیگر غافل نمی شود و زنان را تا‏‎ ‎‏اندازه ای که منجر به فساد نشود، از شرکت در اجتماع نهی نمی کند، بلکه در بعضی‏‎ ‎‏موارد شرکت آنها را واجب می کند.‏‎[108]‎

‏امام خمینی(ره) در تبیین نقش زنان در شاکلۀ جامعه اسلامی می فرماید:‏

‏در نظام اسلامی، زن به عنوان یک انسان، می تواند مشارکت فعّال با مردان در بنای‏‎ ‎‏جامعۀ اسلامی داشته باشد؛ ولی نه به صورت یک شیء، نه او حق دارد خود را به‏‎ ‎‏چنین حدّی تنزّل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنین بیندیشند.‏‎[109]‎

‏امام راحل، همواره بر نقش زنان مسلمان ایران در صحنه های سیاسی و اجتماعی‏‎ ‎‏تأکید داشته، آن را موجب استمرار انقلاب اسلامی و پیشبرد اهداف آن می دانست و از‏‎ ‎‏اسباب فعّال کردن مردان و تقویت روحیۀ انقلابی در سطح جامعه معرفی می کرد و‏‎ ‎‏بارها از وظیفه شناسی زنان مسلمان ایران تقدیر و تشکر می کرد.‏‎[110]‎

‏بدین ترتیب، زنان مسلمان با الهام از سخنان امام، در جریان انقلاب اسلامی، فعالانه‏‎ ‎‏در میدان های مبارزه و حتی پیشتاز و پیشگام از سایر اقشار جامعه حضور داشتند و در‏‎ ‎‏تجدید ساختار سیاسی ـ اجتماعی ایران، نقش خود را به خوبی احیا و ایفا کردند. امام‏‎ ‎‏در این باره می فرماید:‏

‏ما بسیاری از موفقیت ها را مرهون خدمت های شما بانوان می دانیم؛ شما هستید که‏‎ ‎‏علاوه بر آن که خودتان فعالیت می کنید، فعالیت را در مردها مضاعف می کنید و‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 501
‏شما بودید که در زمان طاغوت، تحت رنج و شکنجۀ روحی واقع شدید و بحمدالله‏‎ ‎‏با قدرت خودتان و تعهّد خودتان آن قدرت شیطانی ‏‏غر‏‏ا را از صفحه روزگار بیرون‏‎ ‎‏کردید.‏‎[111]‎

‏از نگاه امام راحل(ره)، دخالت در مسائل سیاسی و اجتماعی، نه تنها از علائم ارج‏‎ ‎‏نهادن به شخصیت و کرامت انسانی زن است، بلکه این امر را ایشان از وظایف زنان‏‎ ‎‏دانسته و به آنها توصیه می کند که همواره در این صحنه حضور داشته، ناظر اعمال‏‎ ‎‏دولت باشند:‏

‏باید همۀ زن ها و همۀ مردها در مسائل اجتماعی، در مسائل سیاسی وارد باشند و‏‎ ‎‏ناظر باشند، هم به مجلس ناظر باشند، هم به کارهای دولت ناظر باشند، اظهار نظر‏‎ ‎‏بکنند.‏‎[112]‎

‏به هر حال باید در نظر داشت که حضور اجتماعی زنان، مجوز اختلاط زن و مرد و‏‎ ‎‏در هم شکستن حریم محرم و نامحرم نیست.‏

5. احیای دوبارۀ شرافت مادری و تربیت فرزند

‏دست خلقت و تدبیر پروردگار حکیم برای هر یک از زن و مرد، نقش و کارکرد‏‎ ‎‏ویژه ای ترسیم کرده است و بدیهی است که دست یابی به رشد و کمال هر یک از آنها،‏‎ ‎‏مرهون اجرای درست وظایفی است که بر عهده دارند و در پرتو ایفای کامل نقشی که‏‎ ‎‏عهده دار آن هستند، به کمال وجودی خود رسیده، تمام توانایی ها و استعدادهایشان‏‎ ‎‏شکوفا می شود و به کمال و کرامت رسیده، نسل دیگری نیز به واسطۀ او به کمال‏‎ ‎‏می رسد.‏

‏بر این اساس، زنان و مادران، مرکز پرورش نسل آیندۀ هر کشور هستند و دامان‏‎ ‎‏پاک مادر، نخستین کلاس درس زندگی و نخستین مرکز تربیت کودک است. در این‏‎ ‎‏دامان، شاکلۀ فکری و شخصیتی و روحی انسان شکل می گیرد.‏

‏تأثیرپذیری کودک از رفتار و گفتار مادر تا جایی است که او می تواند، نسل آینده را،‏‎ ‎‏آن چنان که می خواهد، ساخته و درست یا نادرست تحویل جامعه دهد. مادر خوب‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 502
‏می تواند زنان و مردان بزرگی را به حیات اجتماعی و به تاریخ بشری تقدیم کند و نقش‏‎ ‎‏غیرمستقیم خود را در تعالی جامعه به انجام رساند و در تکامل اجتماعی سهم بسزایی‏‎ ‎‏داشته باشد.‏

‏در تاریخ معاصر، در کشورهای جهان سوّم و جوامع اسلامی، به تقلید و تشویق‏‎ ‎‏بیگانگان، همواره شاهد دور کردن زنان از وظایف مادری و جدا ساختن کودک از دامان‏‎ ‎‏پرعطوفت مادر بوده ایم.‏

‏نهضت های غربی یا غربزده که به دنبال دفاع از حقوق زنان بودند، در راستای رفع‏‎ ‎‏نابرابری های زنان در بازار کار، نقش مادری زنان و تربیت فرزندان را یکی از عوامل‏‎ ‎‏عقب ماندگی شغلی زنان به حساب می آورند و برای رفع آن، گسترش وسایل‏‎ ‎‏پیشگیری از حاملگی، اطلاع از روش های تنظیم خانواده و حمایت مالی دولت از‏‎ ‎‏نگهداری فرزندان در مهد کودک ها را در بهبود موقعیت زنان در بازار کار مؤثر‏‎ ‎‏می دانند.‏‎[113]‎

‏به روشنی پیداست که از نگاه این دسته، پرورش نسل آینده و تربیت فرزند و‏‎ ‎‏مدیریت احساسات و عواطف در درون خانه، اهمیت چندانی ندارد. هر چند این نگاه‏‎ ‎‏افراطی، حتی از جانب برخی محققان غربی با تردید مواجه شده است:‏

‏بپذیریم این تحولات به بهای بسیار گزافی به دست آمده است؛ برای مثال از جمله‏‎ ‎‏آثار ناشی از این جنبش، تبدیل شدن زنان به نیروی کار و ورودشان به عرصۀ تولید‏‎ ‎‏اقتصادی است که پیامدهای مخرب زیادی داشته است. در نتیجه همان طوری که‏‎ ‎‏پیوندهای رسمی خانواده از طریق اصلاحات قانونی در حال تضعیف شدن بود، حضور‏‎ ‎‏زنان در خانواده، به خاطر آنکه وقت خود را به کار در خارج از خانه اختصاص‏‎ ‎‏می دادند، کاهش یافت. از طرف دیگر استقلال زنان از شوهران، به خاطر حقوقی که‏‎ ‎‏دریافت می کردند، در حال افزایش یافتن بود. شاید قربانیان اصلی فروپاشی آرام ساختار‏‎ ‎‏یکپارچۀ خانواده، کودکان بودند که به احتمال زیاد (جهت نگهداری) به دیگران تحویل‏‎ ‎‏داده می شدند و یا به حال خود رها می گردیدند. به طور کلی این تحولات، اصول و‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 503
‏رفتارهای فردگرایانه را به طور گسترده به درون خانواده منتقل کرد.‏‎[114]‎‏ وی در ادامه‏‎ ‎‏می آورد:‏

‏فمینیست ها به طور ضمنی یا صراحتاً، این باور را گسترش داده اند که آزادی زنان‏‎ ‎‏باید با رهایی آنان از خدمت به کودکان و نیز مردان آغاز شود. بر این اساس می توان‏‎ ‎‏ادعا کرد که به واسطۀ بسط اعتقادات فمینیستی، ما از دینداری عاطفی که باعث می گردد‏‎ ‎‏تا زنان از نقش مادری خود یعنی به دنیا آوردن و پرورش کودکان- بیشترین رضایت‏‎ ‎‏خاطر را داشته باشند، فاصله گرفته ایم. روانشناسی عمومی، ما را از این شناخت دردناک‏‎ ‎‏که زندگی همدلانۀ مادران با کودکان، احتمالاً مانع پیشرفت آنها می شود، به این آگاهی‏‎ ‎‏خودستایانه که لازمۀ شکوفایی استعداد زنان، زندگی مادران برای خود و نه کودکانشان‏‎ ‎‏می باشد، سوق داده است.‏‎[115]‎

‏ امام خمینی(ره) با شناخت درست از نقش مادری، بر اهمیت و ارج نهادن به آن‏‎ ‎‏تأکید داشته‏‎[116]‎‏ و نقشه های شوم استعماری را در نادیده گرفتن این وظیفه مهمّ نقد‏‎ ‎‏می کند:‏

‏مع الأسف در آن حکومت طاغوتی این شغل را می خواستند از این مادرها بگیرند،‏‎ ‎‏تبلیغ کردند به این که زن چرا بچه داری بکند... این شغل شریف را منحطش کردند‏‎ ‎‏در نظر مادرها، برای این که می خواستند که مادرها از بچه ها جدا بشوند، بچه ها را‏‎ ‎‏ببرند در پرورشگاه ها بزرگ کنند، مادرها هم علی‏‏ ‏‏حده بروند یک کارهایی که آنها‏‎ ‎‏دلشان می خواهد بکنند.‏‎[117]‎

‏امام در ادامۀ همین سخن، شغل مادری را شغل انبیا و در راستای تربیت انسان‏‎ ‎‏معرفی می کند. ایشان در تبیین شرافت مادری که در جایگاه زن و علوّ مقام انسانی او‏‎ ‎‏نقش دارد، تأکید می کند:‏

‏شما خانم ها شرافت مادری دارید که در این شرف از مردها جلو هستید و‏‎ ‎‏مسئولیت تربیت بچه در دامن خودتان دارید. اول مدرسه ای که بچه دارد، دامن‏‎ ‎‏مادر است. مادر خوب بچۀ خوب تربیت می کند و خدای نخواسته، اگر مادر‏‎ ‎‏منحرف باشد، بچه از همان دامن مادر، منحرف بیرون می آید... حرف مادر، خُلق‏‎ ‎‏مادر، عمل مادر در بچه ها اثر دارد.‏‎[118]‎


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 504
6. ایجاد زمینه های لازم برای تحصیل و تدریس

‏تعلیم و تعلّم در زمینه های مختلف علم و فرهنگ، با تأکید بر تربیت و تهذیب‏‎ ‎‏نفس، تأمین کنندۀ شخصیت و منزلت علمی، فرهنگی و معنوی زن و نشانۀ کرامت‏‎ ‎‏انسانی اوست.‏

‏انسان در سایۀ علم و دانش ورزی است که به درک صحیح از جهان هستی و نقش‏‎ ‎‏خود در این عالم پر رمز و راز پی می برد و به سوی کمال گام برمی دارد؛ از این رو، در‏‎ ‎‏اسلام، نه تنها زنان از حق تحصیل و علم آموزی برخوردارند، بلکه این امر از وظایف‏‎ ‎‏زن و مرد مسلمان به حساب آمده است.‏‎[119]‎

‏امام خمینی با تکیه بر معارف اسلامی، غایت تمام علوم را به کمال رساندن انسان‏‎ ‎‏معرّفی می کند؛‏‎[120]‎‏ لذا زنان را به علم آموزی و رسیدن به استقلال علمی و فکری تشویق‏‎ ‎‏می کند تابتوانند به رشد وکمال رسیده، با هوشیاری کامل، درصحنۀ جامعه حضور یابند.‏

‏ایشان نهضت مبارک تحصیل و سوادآموزی را از برکات نظام اسلامی برشمرده،‏‎ ‎‏می گوید:‏

‏زنان شیردل و متعهّد، همدوش مردان عزیز، به ساختن ایران عزیز پرداخته، چنان که‏‎ ‎‏به ساختن خود در علم و فرهنگ پرداخته اند و شما شهر و روستا‏‏یی‏‏ را نمی یابید،‏‎ ‎‏جز آن که در آن ها جمعیت هایی فرهنگی و علمی از زن های متعهّد و بانوان اسلامی‏‎ ‎‏ارجمند به وجود آمده است.‏‎[121]‎

‏ایشان در جایی دیگر، در قدردانی از زحمات زنانی که زحمت نشر و گسترش علم‏‎ ‎‏و فرهنگ اسلامی را به دوش می کشند، می آورند:‏

‏درود بی پایان بر زنان متعه‍ّدی که اکنون در سراسر کشور، به تربیت نوباوگان و‏‎ ‎‏تعلیم بی سوادان و تدریس علوم انسانی و آموزش فرهنگ غنی قرآنی اشتغال‏‎ ‎‏دارند.‏‎[122]‎

‏در پایان، یادآور می شویم که انقلاب اسلامی ایران و نقش فعال زنان در آن، شاهدی‏‎ ‎‏صادق بر مدعاست که با تمسک به قوانین حیات بخش اسلام می توان، به احقاق حقوق‏‎ ‎‏زنان و احیای کرامت انسانی آنان دست زد و به شکوفایی استعدادهایشان کمک کرد.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 505
‏زنان ایران اسلامی به بهترین شکلِ ممکن، با ایثار و فداکاری خود، در جریان‏‎ ‎‏انقلاب و جنگ تحمیلی، نقشِ تعیین کنندۀ خود را در حیات اجتماعی جلوه گر ساختند. ‏

‏همۀ این ها در سایۀ اجرای احکام الهی و با رهبری و رهنمودهای امام خمینی(ره) و‏‎ ‎‏سایر اندیشمندان دینی تحقق یافت؛ نه در زیر لوای حرکت های فمینیستی و پیروی از‏‎ ‎‏الگوهای وارداتی که برای زنان غرب، تباهی، بدنامی و لکه دار شدن کرامت و شرافت‏‎ ‎‏انسانی آنها را به ارمغان آورد. ‏

‏به امید آن روز که با بسترسازی بیش تر برای اجرای احکام اسلامی، به جامعه ای‏‎ ‎‏سرشار از مهر، عطوفت و حقوق و کرامت انسانی برسیم. ان شاء الله.‏

نتیجه

‏مباحثی که در غرب و اندیشه های سیاسی آنان راجع به زن و کرامت او مطرح شده،‏‎ ‎‏نه تنها بنیادی نبوده بلکه نگاهی صرف دنیایی به کرامت انسان به طور کلی و زن به‏‎ ‎‏طور اخص داشته است که زنان را هم چون کالایی صرف در بازار پیشرفت صنعت‏‎ ‎‏مطرح می کنند که نه تنها کرامت انسانی او را مطرح نمی کنند بلکه او را به سوی فساد و‏‎ ‎‏تباهی سوق می دهند. اما نگاه امام به کرامت زن چون نگاهی الهی است، به کرامت‏‎ ‎‏واقعی آن پرداخته است و از نگاه نگارنده نگاه امام به کرامت زنان کامل ترین نگاه از‏‎ ‎‏میان ایسم ها می باشد.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 506
پی نوشت ها:

‏ ‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 507

 

 


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 508
منابع

‏ قرآن کریم.‏

‏1. ‏‏جامعه شناسی‏‏، آنتونی گیدنز، ترجمه منوچهر صبوری، چاپ پنجم، نشر نی،‏‎ ‎‏تهران، 1378.‏

‏2. مجله ‏‏جامعه سالم، ‏‏مقاله: «دفاع از برابری تعارض قانونی و سیاسی زنان»،‏‎ ‎‏آندراس ابی، و وزینسرجی، ‏‏جنبش های حقوق برابر در اروپا‏‏، ترجمه مریم خراسانی،‏‎ ‎‏سال 6، ش 30، 1375.‏

‏3. ‏‏زن دین سیاست‏‏، زهرا آیت اللهی، چاپ اول، نشر شورای فرهنگی اجتماعی‏‎ ‎‏زنان، تهران، 1380.‏

‏4. ‏‏عوالی اللئالی‏، ‏ابن ابی جمهور،‏‏ ‏‏چاپ اول، چاپخانه سیدالشهدا، قم، 1403 ق.‏

‏5. ‏‏کنیزک کردن زنان‏،‏ جان استوارت میل، ترجمه خسرو ریگی، چاپ اول، نشر‏‎ ‎‏بانو، 1377. ‏

‏6‏‏. ‏‏مجله ‏‏کتاب زن، ‏‏مقاله: «افول خانواده در آمریکا و انگلیس‏»،‏ ترجمه و تدوین:‏‎ ‎‏سید محمدکمال سروریان‏،‏ ‏‏ش26‏.

‏7. مجله ‏‏کتاب زن، ‏‏مقاله: «زنان و آینده خانواده‏» ‏(قسمت اول)، الیزابت فاکس ـ‏‎ ‎‏جلووف‏، ‏مترجمان: دکتر اصغر افتخاری و محمد تراهی، ش 16.‏

‏8. ‏‏زن در نگاه روشنفکران‏‏، زهرا تشکری، چاپ اول، طه، تهران، 1381.‏

‏9. ‏‏فمینیسم دموکراسی و اسلام گرایی،‏‏ نیره توحیدی، چاپ اول، لوس آنجلس،‏‎ ‎‏دسامبر 1966.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 509
‏10. ‏‏درآمدی بر جامعه شناسی‏‏ (‏‏نگرش های فمینیستی‏‏)، پاملا ابوت و کلر والاس،‏‎ ‎‏ترجمه مریم خراسانی و حمید احمدی، تهران، دنیای مادر، 1376.‏

‏11. ‏‏حکایت کشف حجاب،‏‏ واحد تحقیقات موسسه فرهنگی قدر ولایت، چاپ‏‎ ‎‏دوم، 1375.‏

‏12. ‏‏زن در آیینه جلال وجمال‏‏، عبدالله جوادی آملی، چاپ چهارم، نشر اسراء قم،‏‎ ‎‏1378.‏

‏13. ‏‏الاجتهاد والتقلید‏‏، روح الله خمینی،چاپ اول، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام،‏‎ ‎‏تهران، 1376.‏

‏14. ‏‏شرح چهل حدیث‏‏، روح الله خمینی، چاپ 25، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام،‏‎ ‎‏تهران، 1381.‏

‏15. ‏‏صحیفه امام‏‏، روح الله خمینی، چاپ دوم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، تهران،‏‎ ‎‏1379.‏

‏16. ‏‏کتاب البیع‏‏، روح الله خمینی، چاپ اول، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، تهران،‏‎ ‎‏1379. ‏

‏17. ‏‏کشف اسرا‏‏ر، روح الله خمینی، بی تا.‏

‏18. ‏‏جنسیت، اشتغال و اسلام گرایی‏‏، الهه رستمی، ترجمه رویا رستمی، چاپ اول،‏‎ ‎‏انتشارات جامعه ایرانیان، تهران 1379.‏

‏19. ‏‏کتاب صبح( توسعه‏‏)، شهریار‏ ‏زرشناس، چاپ دوم، نشر کتاب صبح، تهران،‏‎ ‎‏1380.‏

‏20. ‏‏واقعه کشف حجاب‏‏، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، تهران، سازمان‏‎ ‎‏مدارک علمی، 1371.‏

‏21. ‏‏غربی سازی جهان‏‏، سرژ لاتوشه، ترجمه فرهاد مشتاق صفت، چاپ اول، تهران‏‎ ‎‏، 1379.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 510
‏22. مجله ‏‏زنان‏‏، مقاله: «‏‏قبض و بسط حقوق زنان‏‏»، عبدالکرِیم سروش، ش59،‏‎ ‎‏ص33 ـ 35.‏

‏23. ‏‏حقوق مدنی ایران‏‏، سیدعلی شایگان، به کوشش محمدرضا بندرچی، چاپ اول،‏‎ ‎‏ تهران، طه، 1375.‏

‏24. ‏‏جریان شناسی دفاع از حقوق زن‏، ‏ابراهیم‏ ‏شفیعی سروستانی، چاپ اول،‏‎ ‎‏مؤسسه فرهنگی طه، تهران، 1389.‏

‏25. ‏‏علل الشرائع‏‏، شیخ صدوق، چاپ اول، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، بیروت،‏‎ ‎‏1408ق.‏

‏26. ‏‏تاریخ الطبری‏‏، محمدبن جریر طبری، چاپ مؤسسه الأعلمی للمطبوعات،‏‎ ‎‏بیروت بی تا.‏

‏27. ‏‏امنیت قضایی زنان در ایران‏‏، مهرانگیز کار، ‏‏ایران نامه‏‏، سال پانزدهم، ش 3.‏

‏28. ‏‏زنان در بازار کار ایران‏‏، مهرانگیز کار، چاپ دوم، انتشارات روشنگران و‏‎ ‎‏مطالعات زنان، تهران، 1379.‏

‏29. ‏‏کنز الفوائد‏، ‏ابی الفتح محمد بن علی‏ ‏کراجکی، چاپ دوم، چاپخانه مصطفوی،‏‎ ‎‏قم، 1410ق.‏

‏30. ‏‏تمدن اسلام و عرب‏‏، گوستاو لوبون، ترجمه محمد تقی فخر داعی گیلانی،‏‎ ‎‏چاپ چهارم، مطبوعاتی اعلمی، تهران، 1334.‏

‏31. مجله ‏‏کتاب زن، ‏‏مقاله: «غرب و پدیده خانواده های تک والدی‏»، ‏ترجمه: فاطمه‏‎ ‎‏بختیاری- هاجر حسینی‏، ‏ش 24.‏

‏32. فصلنامه ‏‏معرفت، ‏‏مقاله: «فمینیسم»، محسن رضوانی، ش 67.‏

‏33. ‏‏بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار‏‏، محمد باقر مجلسی، چاپ دوم،‏‎ ‎‏مؤسسة الوفاء، بیروت، 1403 ق - 1983 م.‏

‏34. ‏‏نگاهی به فمینیسم‏‏، معاونت امور اساتید معارف، تازه های اندیشه 2، چاپ اول،‏‎ ‎‏طه، قم، 1377.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 511
‏35. ‏‏مسأله حجاب‏‏، مرتضی مطهری، چاپ چهل و دوم، صدرا، قم، 1374.‏

‏36. ‏‏نظام حقوق زن در اسلام‏‏، مرتضی مطهری، چاپ 27، صدرا، قم، 1374. ‏

‏37. ‏‏ماهنامه زنان‏‏، مقاله: «این همه هراس از فمینیسم، چرا؟»،‏‏ ‏‏ترجمه نازنین شاه‏‎ ‎‏رکنی، ش 109، سال 83.‏

‏38. ‏‏لذات فلسفه‏‏، ویل دورانت، ترجمه عباس زریاب، چاپ هشتم، تهران، نشر‏‎ ‎‏دانشجوئی، 1373.‏

‏39. مجله ‏‏راه نو‏‏، مقاله: «غرب، غریب نه غالب»، ساموئل هانتینگتون، سال اول،‏‎ ‎‏ش6، خرداد 1377.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 512

‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 513

  • . فرقان (25): 62؛ ص(38 ): 26.
  • . اسراء (17): 70.
  • . بقره (2): 29.
  • . حجرات (49): 13؛ تین(95 ): 5 ـ 6، اعراف(7): 179.
  • . تمدن اسلام و عرب، ص 519 -520.
  • . لذات فلسفه، ص 149 ـ 150؛ حقوق مدنی ایران، ص 264.
  • . مجله جامعه سالم، مقاله:«دفاع از برابری تعارض قانونی و سیاسی زنان، جنبش های حقوق برابر در اروپا»، آندراس ابی و جی وزینسر، سال 6، ش 30، اسفند 1375.
  • . نگاهی به فمینیسم، ص 8 .
  • . کنیزک کردن زنان، مجدداً همین کتاب با نام انقیاد زنان، ترجمه علاءالدین طباطبائی، به چاپ رسید.
  • . جامعه شناسی، ص 188 - 189، 200، 347 ـ 348.
  • . درآمدی بر جامعه شناسی (نگرش های فمینیستی)، ص 206؛ درآمدی بر ایدئولوژی های سیاسی، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، ص 409 و 251، به نقل از: فصل نامه معرفت، مقاله: «فمینیسم»، محسن رضوانی، ش67.
  • . لذات فلسفه، ص 99 و 151.
  • . زنان در بازار کار ایران، ص 11 و 98.
  • . همان، ص97؛ جنسیّت، اشتغال و اسلام گرایی، ص 25.
  • . مجله راه نو، مقاله: «غرب، غریب نه غالب»، ساموئل هانتینگتون، سال اول، ش 6، خرداد 1377.
  • . غربی سازی جهان، ص 36 ـ 42؛ کتاب صبح (توسعه)، ص 19 ـ 34.
  • . زن در نگاه روشنفکران، ص 11ـ 13.
  • . ر.ک: حکایت کشف حجاب، ص 19 -31 ؛ و واقعۀ کشف حجاب، ص 18.
  • . صحیفه امام، ج 7، ص 338.
  • . همان، ج10، ص 5.
  • . همان، ج7، ص333.
  • . همان، ج 13، ص191.
  • . فمینیسم، دموکراسی و اسلام گرایی، ص10.
  • - ماهنامه صبح، ش 66، بهمن 1375، ص 8.
  • . فمینیسم، دموکراسی و اسلام گرایی، ص 14؛ و نیز ر.ک: مجلۀ زنان، ش 1،13، 25، 26، 37، 38،63، 109.
  • . ر.ک: تبیان، دفتر هشتم (زنان)، ص223 ـ280.
  • . صحیفه امام، ج9، ص 344 ـ 345.
  • . ایران نامه، مقاله: «امنیت قضایی زنان در ایران»، مهرانگیز کار، سال پانزدهم، ش 3، ص 422.
  • . هر یک از این افراد در فعالیت های خود نگاه تازه ای از حضور اجتماعی زن و تأکید بر حقوق فردی او ابراز می داشتند.
  • . ر.ک: جریان شناسی دفاع از حقوق زن، ص 75 ـ 87.
  • . مجله کتاب زن، مقاله: «غرب و پدیده خانواده های تک والدی»، ش 24.
  • . همان، مقاله: «افول خانواده در آمریکا و انگلیس»، ش26.
  • . صحیفه امام، ج12، ص 274.
  • . ر.ک: همان، ج6، ص300.
  • . همان، ج21، ص416؛ ج 6، ص 301.
  • . همان، ج13، ص 192.
  • . همان، ج 8، ص 90 ـ 91.
  • . مجلۀ زنان، مقاله: «این همه هراس از فمینیسم، چرا؟»، ترجمه نازنین شاه رکنی، ش 109، سال 83، ص 58.
  • . همان.
  • . کشف اسرار، ص 182- 186،290- 291، 300.
  • .ر.ک: کتاب البیع، ج 2، ص 618- 619.
  • . ر.ک: مجله زنان، مقاله: «قضاوت زن»، سال اول، ش 4؛ همان، مقاله:«داوری زنان در اختلافات خانوادگی»، سال اول، ش 6؛ همان، مقاله: «اجتهاد و مرجعیت زنان»، سال اول، ش 8؛ همان، مقاله:«بلوغ دختران فقهی یا طبیعی»، سال چهارم، ش 25؛ همان، مقاله:«خون بهای زنان چرا نابرابر»، سال ششم، ش 37.
  • . فمینیسم، دموکراسی و اسلام گرایی، ص63.
  • . مجله زنان، مقاله:« قبض و بسط حقوق زنان»، عبدالکریم سروش، ش59، ص33 - 35.
  • . جریان شناسی دفاع از حقوق زن، ص 99 ـ 109.
  • . الاجتهاد والتقلید، ص 6- 7.
  • . همان، ص 9- 17.
  • . مجله زنان، ش 82، ص 49.
  • . کشف اسرار، ص183 .
  • . صحیفه امام، ج21، ص 289.
  • . کشف اسرار، ص 315.
  • . کتاب البیع، ج 2، ص 619 و 625؛ صحیفه امام، ج 20، ص 452.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 177- 178، 217.
  • . صحیفه امام، ج4، ص 364.
  • . نساء (4):1.
  • . اعراف (7): 189؛ زمر (39): 6؛ نحل ( 16): 72.
  • . علل الشرائع ، ج1، ص 30.
  • . زن در آیینه جلال و جمال، ص 44.
  • . نظام حقوق زن در اسلام، ص122- 126.
  • . کتاب زن (قسمت اول)، مقاله:«زنان و آینده خانواده»، الیزابت فاکس، ش 16.
  • . صحیفه امام، ج5، ص 189.
  • . همان، ج4، ص 364.
  • . روم (30 ): 21.
  • . نظام حقوق زن در اسلام، ص 76.
  • . صحیفه امام، ج 9، ص 197.
  • . ر.ک: همان، ج7، ص332؛ ج 8، ص 90.
  • . صحیفه امام، ج8 ، ص 91.
  • . روزنامه جمهوری اسلامی، 1/8/1376.
  • . نظام حقوق زن در اسلام، ص 247.
  • . صحیفه امام، ج 6، ص 302.
  • . شرح چهل حدیث، ص 17.
  • . کشف اسرار، ص 312.
  • . صحیفه امام، ج9، ص 462.
  • . همان، ج 14، ص197- 198.
  • . نظام حقوق زن در اسلام، ص 124.
  • .همان، ص 98.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج18، ص 401 – 402 ؛ ج 14، ص 355 ـ 356.
  • . نساء (4): 1؛ زمر (39): 6؛ زن در آیینه جلال و جمال، ص44.
  • . مؤمن(40): 40؛ نساء (4): 124؛ آل عمران (3): 193 ـ 195.
  • . نحل (16): 97.
  • . نازعات (79 ): 40 ـ41؛ حجرات (49): 13.
  • . زمر(39): 9.
  • . آل عمران (3 ): 17.
  • . احزاب ( 33): 35.
  • . حجرات (49): 13.
  • . صحیفه امام، ج 7، ص 337.
  • . ر.ک: همان، ص 340؛ ج 17، ص 473؛ کشف اسرار، ص 126.
  • . صحیفه امام، ج 6، ص300.
  • . همان، ج4، ص427.
  • . همان، ج6، ص300 – 301.
  • . همان، ج7، ص339.
  • . ر.ک: همان، ج14، ص2.
  • . همان، ج15، ص 268.
  • . همان، ج9، ص 369.
  • . همان، ج10، ص395.
  • . صحیفه امام، ج 5، ص239.
  • . همان، ج 16، ص84.
  • . همان، ج9، ص 196.
  • . همان، ص551.
  • . ر.ک: همان، ج6، ص436.
  • . صحیفه امام، ج4، ص 247.
  • . ر.ک: همان، ج10، ص 103- 104.
  • . صحیفه امام، ج4، ص364.
  • . بحار الانوار، ج 63، ص117 ـ 118.
  • . تاریخ الطبری، ج 1، ص 77.
  • . نساء (4): 97- 98.
  • . زن، دین، سیاست، ص 43- 53.
  • . مسأله حجاب، ص223.
  • . صحیفه امام، ج 4، ص414.
  • . ر.ک: همان، ج 4، ص 436.
  • . صحیفه امام، ج19، ص 183.
  • . همان، ج13، ص193.
  • . زنان در بازار کار ایران، ص 72 و 89.
  • . کتاب زن، مقاله:«زنان و آینده خانواده»، (قسمت اول)، الیزابت فاکس، ش 16.
  • . همان، (قسمت سوم)، ش 18.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 7، ص 283 - 284 و 504.
  • . صحیفه امام، ج8 ، ص 90 ـ 91.
  • . همان، ج 7، ص 238.
  • . عوالی اللئالی، ج 4، ص 70؛ کنز الفوائد، ص 239.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج3، ص 218.
  • . صحیفه امام، ج12، ص 275.
  • . همان، ج14، ص 317.