همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان»

کرامت و جایگاه زن در نظام حقوقی اسلام

 

 

 

کرامت و جایگاه زن 

 

در نظام حقوقی اسلام 

 

 

 

جناب آقای حمید زکی


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 311

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 312

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

مقدمه

‏دیروز وضعیت دردناک زنان در رسوم فرسوده جاهلی و‏‎ ‎‏امروز در قالب نظام های‏‎ ‎‏حقوقی لجام گسیخته رقم می خورد. ‏

‏دیروز سنت های فرسوده قبایلی زنان را فاقد هر گونه حقوق انسانی و تهی از‏‎ ‎‏کرامت بشری می دانست، ولی امروزه انواع لجام گسیختگی ها زندگی زنان را در نظام‏‎ ‎‏برده داری مدرن در تیرگی فرو برده است و انواع جرم ها و گرفتاری های دردناک که هر‏‎ ‎‏روز در مقیاس وسیع تر نسبت به دیروز دامنگیر زنان می گردد، نظیر: خودسوزی،‏‎ ‎‏خودکشی، اعتیاد، قتل های ناموسی، فروش دختران جوان، تجارت سفید، بردگی و‏‎ ‎‏خشونت جنسی، وحشتناک تر از گذشته، کرامت و حیثیت انسانی زن را پایمال نموده‏‎ ‎‏است. تحمیل کارهای سخت و ناسازگار با جسم و روحیه زنان، زیان های بدنی، روانی‏‎ ‎‏و حیثیتی را بر آن ها وارد کرده است.‏

‏تجارت سفید و بردگی مدرن، کرامت انسانی زن را چنان لکه دار کرده که‏‎ ‎‏سخن راندن از کرامت زن برای گروه های مدافع حقوق زن چیزی جز مایه سرافکندگی‏‎ ‎‏نیست.‏

‏مطالعه وضعیت زنان به خوبی نشان می دهد که هم نظام های حقوقی گذشته و هم‏‎ ‎‏نظام های حقوقی امروز ناتوان از اعاده کرامت و عزت برای زنان می باشند. و در این‏‎ ‎‏میان تنها نظام حقوقی اسلام می تواند کرامت و‏‎ ‎‏عزت را برای زنان به ارمغان بیاورد.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 313
این مقاله کوششی است برای اثبات همین فرضیه که سعادت و کرامت زنان در نظام حقوقی اسلام به خوبی تأمین و تضمین شده است.

کرامت و منزلت زنان

‏آموزه های نظام حقوقی اسلام با نگاه واقع بینانه به زنان، بسان مشعل فروزانی است‏‎ ‎‏که می تواند فرا راه زنان قرار بگیرد و به آنان کرامت و کمال ببخشد. در این جا به‏‎ ‎‏اختصار به پاره ای از آن ها اشاره می گردد:‏

الف) یکسانی گوهر زن و مرد در آفرینش

‏در دیدگاه اسلامی زن و مرد هر دو انسان، مخلوق و بنده خداوند سبحان می باشند‏‎ ‎‏و از لحاظ خلقت دارای گوهر واحد انسانی هستند که از نفس واحده آفریده شده اند و‏‎ ‎‏مبدأ خلقت هر دو یک چیز می باشد.‏

‏در قرآن کریم در چهار مورد اشاره شده که خلقت و آفرینش مردم (ناس = انسان)،‏‎ ‎‏از نفس واحده است. و این می تواند زن و یا مرد باشد:‏

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا؛ ‎[1]‎‏ ای‏‎ ‎‏ مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید! همان کسی که همه شما را از یک انسان‏‎ ‎‏آفرید و همسر او را (نیز) از جنس او خلق کرد و از آن دو، مردان و زنان فراوانی‏‎ ‎‏(در روی زمین) منتشر ساخت.‏

وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ؛‎[2]‎ ‏و خدا آن خدایی است که شما را از‏‎ ‎‏یک‏‏ ‏‏تن تنها آفرید‏‏.‏

هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا‏؛‏‎[3]‎‏ خدا آن کسی‏‎ ‎‏است که شما را از یک تن تنها آفرید. و همسرش را نیز از جنس او قرار داد تا در‏‎ ‎‏کنار او ب‏‏یا‏‏ساید.‏

خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا؛‏ ‏‎[4]‎‏ خدا آن کسی است که (همه) شما‏‎ ‎‏ را از یک تن تنها آفرید. و همسرش را نیز از جنس او قرار داد.‏

‏در این آیات مبارک، سخن از این رفته است که آفرینش انسان از گوهر واحدی‏‎ ‎‏است که از آن تعبیر به نفس واحده شده است. و افزون بر آن، خداوند منشأ آفرینش‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 314
‏انسان اعم از زن و مرد را از خاک، سپس از نطفه می داند که مراحل خاصی را طی‏‎ ‎‏می کند، تا انسان کاملی گردد، چنان که فرموده است:‏

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ‎ ‎السَّمُومِ‏ ‏‏؛‏‎[5]‎‏ و محققا‏‏ً‏‏ ما انسان ‏‎]‎‏یعنی حضرت آدم‏‏(ع)‏‎[‎‏ ‏‏را از گل خشک، از ‏‏گلی سیاه‏‎ ‎‏ و بدبو ‏‏آفریدیم؛ و جن را قبلا‏‏ً‏‏ از آتش سوزان خلق کردیم.‏

یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنْ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ‎ ‎عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَیْرِ مُخَلَّقَةٍ‏؛‏‎[6]‎‏ ای مردم! اگر درباره برانگیخته شدن (در‏‎ ‎‏روز قیامت) تردید دارید (این شک و تردید شما مورد ندارد) زیرا ما شما را قبلا‏‏ً‏‏ و‏‎ ‎‏اولا‏‏ً‏‏ از خاک، بعدا‏‏ً‏‏ از نطفه، سپس از علقه ‏‏(‏‏خون بسته شده) و بعد از مضغه (مضغه‏‎ ‎‏بر وزن لقمه یعنی گوشت نیم جویده‏‏ ‏‏ای که صورت بندی شده، یا نشده باشد)‏‎ ‎‏آفریدیم.‏

‏و نیز در دیگر آیات منشأ آفرینش انسان از خاک و نطفه بیان شده است.‏‎[7]‎‏ ‏

‏آیاتی که ذکر شد بیانگر این است که زن و مرد در نظام حقوقی اسلام دارای‏‎ ‎‏سرشت متفاوت نیستند، بلکه سرشت واحد و یکسان انسانی دارند و مبدأ آفرینش هر‏‎ ‎‏دو به یک چیز بر می گردد که خاک و سپس نطفه می باشد.‏

‏هرچند زن و مرد از نظر صفات جسمی و روحی تفاوت های زیادی با یکدیگر‏‎ ‎‏دارند، همان طور که مردان نسبت به یکدیگر و زنان نیز نسبت به یکدیگر صفت های‏‎ ‎‏متمایزی دارند، به گونه ای که دو مرد یا دو زن که از هر نظر یکسان و بدون تفاوت‏‎ ‎‏باشند، وجود ندارد؛ زیرا آفرینش هستی، بدیع و به دور از تکرار است. با این همه، زن‏‎ ‎‏و مرد از دو گوهر جدا خلق نشده اند، بلکه مبدأ آفرینش هر دو به یک اصل و حقیقت‏‎ ‎‏می رسد که خاک و نطفه می باشد؛ ‏

‏بنابراین، مبدأ آفرینش زن و مرد در دیدگاه اسلامی خاک است. یعنی همان طوری که‏‎ ‎‏مبدأ آفرینش مرد خاک و گل است، مبدأ آفرینش زن نیز خاک و گل است. نخستین‏‎ ‎‏انسان یعنی حضرت آدم از خاک خلق شده است، نخستین زن یعنی حضرت حوا، نیز‏‎ ‎‏از خاک آفریده شده است، نه این که حوا از دنده چپ آدم خلق شده باشد. چنان که‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 315
‏صاحب ‏‏تفسیر نمونه‏‏ در ذیل تفسیر آیه ‏خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا‎ ‎‏گفته است که آفرینش همسر آدم از اجزای وجود خود آدم نبوده، بلکه از باقیماندۀ گل‏‎ ‎‏او صورت گرفته است، چنان که در روایات اسلامی به آن تصریح شده است؛ اما‏‎ ‎‏روایتی که می گوید: « حوا» از آخرین دنده چپ آدم آفریده شده است، سخن بی اساسی‏‎ ‎‏است که از بعضی از روایات اسرائیلی گرفته شده، و هماهنگ با مطلبی است که در‏‎ ‎‏فصل دوم از «سفر تکوین» ‏‏تورات‏‏ تحریف یافته کنونی آمده است. از این گذشته بر‏‎ ‎‏خلاف مشاهده و حس می باشد؛ زیرا طبق این روایت یک دنده آدم برداشته شد و از آن‏‎ ‎‏حوا آفریده گشت، و لذا مردان یک دنده در طرف چپ کم تر دارند، در حالی که هیچ‏‎ ‎‏تفاوتی میان تعداد دنده های مرد و زن وجود ندارد و این تفاوت، افسانه ای بیش نیست.‏‎[8]‎

‏شیخ طوسی از مفسران بزرگ اسلام، نیز دیدگاهی را که می گوید: حوا از دنده چپ‏‎ ‎‏آدم خلق شده، سست و مردود شمرده است.‏‎[9]‎‏ چنان که در روایتی که عیاشی در‏‎ ‎‏تفسیرش از امام باقر(ع) نقل کرده است، آن حضرت این سخن را که حوا از دنده چپ‏‎ ‎‏آدم آفریده شده تکذیب کرده و فرموده است: پدرم از نیاکانم و آن ها از رسول‏‎ ‎‏خدا(ص) روایت کرده اند، که رسول خدا(ص) فرمود: «حوا از همان خاکی آفریده شده‏‎ ‎‏است که حضرت آدم از آن خاک خلق شده است».‏‎[10]‎

‏سید شریف رضی در تفسیر آیه شریفه ‏خَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا‏ گفته است: «‏أی جعل‎ ‎زوجها مِن جنسها لیسکن إلیها وتسکن‏»؛ یعنی خداوند همسر حضرت آدم را از جنس او‏‎ ‎‏قرار داد، تا مایۀ آرامش خاطر او باشد.‏‎[11]‎

‏شیخ طوسی در ‏‏تفسیر تبیان‏‏ در ذیل آیه ‏خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ‏ یادآور شده‏‎ ‎‏است که این آیه اشاره به تمام آفرینش بشر دارد.‏‎[12]‎‏ به این معنا که آفرینش همۀ انسان ها از‏‎ ‎‏گوهر واحدی است، چه زن باشد و چه مرد. و نیز ابومسلم در تفسیر آیه گفته است:‏‎ ‎‏خداوند حضرت آدم را از نفس واحده خلق کرد، و از همان نفس واحده همسرش حوا‏‎ ‎‏را آفرید.‏‎[13]‎‏ و به قول علامه طباطبائی نفس واحده همه انسان ها را در بر می گیرد و‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 316
‏اختصاص به مردان ندارد.‏‎[14]‎ ‏بنابراین زنان نیز از همان نفس واحده آفریده شده اند که‏‎ ‎‏مردان از آن خلق شده اند.‏

‏افزون بر همه آنچه گفته شد، اطلاق آیاتی نظیر ‏وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ‎ ‎حَمَإٍ مَسْنُونٍ‏،‏‎[15]‎‏ ‏خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ‏،‏‎[16]‎‏ که در برابر خلقت و آفرینش‏‎ ‎‏جن، که خداوند جن را از آتش آفریده به کار رفته است، و نیز اطلاق آیاتی نظیر ‏وَمِنْ‎ ‎ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرَابٍ‏،‏‎[17]‎‏ زنان را نیز در بر می گیرد؛ زیرا انسان و همچنین واژه‏‎ ‎‏«خلقکم» شامل زنان و مردان می شود. در این آیات، تنها آفرینش مردان منظور نیست،‏‎ ‎‏بلکه جنس خلقت انسان در نظر است که زنان را نیز در بردارد.‏

‏شهید مطهری یکی از نظریه پردازان معاصر درباره یکسانی گوهر زن و مرد از لحاظ‏‎ ‎‏خلقت می گوید:‏

‏آیا زن و مرد دارای یک طینت و سرشت می‏‏ ‏‏باشند و یا دارای دو طینت و سرشت؟‏‎ ‎‏قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی می‏‏ ‏‏فرماید‏‏:‏‏ که زنان را از جنس مردان و از‏‎ ‎‏سرشتی نظیر سرشت مردان آفریده‏‏ ‏‏ایم. قرآن درباره آدم اوّل می‏‏ ‏‏گوید: «همه شما را‏‎ ‎‏از یک پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار دادیم».‏‎[18]‎‏ دربارۀ همه‏‎ ‎‏آدمیان می‏‏ ‏‏گوید: خداوند از جنس خود شما برای شما همسر آفرید.‏‎[19]‎

‏هرچند میان قرآن، تورات و ‏‏انجیل‏‏ در این که آفرینش انسان از عنصر خاک است،‏‎ ‎‏نظر یکسان وجود دارد، اما درباره کیفیت آفرینش، دیدگاه ها متفاوت است؛ زیرا‏‎ ‎‏همان طور که گفته شد ‏‏انجیل‏‎[20]‎‏ و ‏‏تورات‏‎[21]‎‏ آفرینش زن را از بخشی از بدن مرد می دانند،‏‎ ‎‏ولی از قرآن کریم، و کلام رسول خدا(ص) که فرموده است: «‏إنّ الله تبارک وتعالی‎ ‎قبض قبضة من طین فخلطها بیمینه ـ وکلتا یدیه یمین ـ فخلق منها آدم وفضلت فضلة من‎ ‎الطین فخلق منها زوجها‏».‏‎[22]‎

‏چنین به دست می آید که آفرینش زن و مرد از گوهر واحد و نفس واحده است. که‏‎ ‎‏در این دیدگاه مبدأ آفرینش زن و مرد یک گوهر است و یک ماده حیاتی که در آن‏‎ ‎‏دوگانگی و یا اصل و فرعی وجود ندارد. بنابراین به گفته شهید مطهری:‏

‏در قرآن از آنچه در بعضی از کتب مذهبی هست که زن از مایه‏‏ ‏‏ای پست تر‏‏ ‏‏از مایه‏‎ ‎‏مرد آفریده شده و یا اینکه به زن جنبه طفیلی و چپی‏‏ ‏‏داده و گفته اند‏‏ ‏‏که همسر آدم‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 317
‏اوّل از عضوی از اعضای طرف چپ او آفریده شده‏‏،‏‎[23]‎‏ اثر و خبری نیست، علی‏‏ ‏‏هذا‏‎ ‎‏در اسلام نظریه تحقیرآمیزی نسبت به زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد‏‏.‏‎[24]‎

‏بنابراین، نگاه طفیلی و تحقیرآمیز به زنان از لحاظ خلقت و آفرینش آن ها، در نظام‏‎ ‎‏حقوقی اسلام نفی شده است و تمام زنان و مردان، از زن و مرد نخستین گرفته تا به‏‎ ‎‏امروز و تا قیام قیامت؛ از یک طینت و گوهر آفریده شده اند. از این رهگذر زنان به‏‎ ‎‏خوبی توانسته اند در نظام حقوقی اسلام کرامت انسانی و جایگاه واقعی خویش را‏‎ ‎‏بیابند.‏

ب) تساوی زن و مرد در کرامت انسانی 

‏در اسلام نگاه تحقیرآمیز به زنان از این رهگذر که آن ها فاقد کرامت انسانی و ناتوان‏‎ ‎‏از کسب جایگاه ارزشی و معنوی باشند، به شدت نفی شده است و زنان در آموزه های‏‎ ‎‏اسلامی توانسته اند از لحاظ کرامت و فضیلت، جایگاه واقعی و ارزشی خویش را به‏‎ ‎‏دست آورند به گونه ای که در کرامت انسانی و کسب ارزش های معنوی بین زن و مرد‏‎ ‎‏تبعیض و تفاوت از نظر جنسیتی دیده نمی شود.‏

‏زنان در اسلام مورد ستایش قرار گرفته اند و به خاطر کمالات مستحق برخورداری‏‎ ‎‏از حیات طیبه و اجر و پاداش همسان با مردان می باشند. آیات ذیل بر این نکته دلالت‏‎ ‎‏دارند:‏

مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ‎ ‎بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ‏ ؛‏‎[25]‎‏ هرکس کار شایسته‏‏ ‏‏ای انجام دهد خواه مرد باشد یا زن‏‎ ‎‏در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‏‏ ‏‏داریم؛ و پاداش آن‏‏ ‏‏ها را به‏‎ ‎‏بهترین اعمالی که انجام می‏‏ ‏‏دادند، خواهیم داد‏‏.‏‎[26]‎

وَمَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیهَا‎ ‎بِغَیْرِ حِسَابٍ‏؛ و هرکس عمل نیک انجام دهد‏‏،‏‏ چه مرد و چه زن در صورتی که‏‎ ‎‏مؤمن باشد این گونه افراد داخل بهشت خواهند شد، و به قدری رزق و روزی به‏‎ ‎‏ایشان عطا می‏‏ ‏‏شود که حساب ندارد‏‏.‏‎[27]‎

وَمَنْ یَعْمَلْ مِنْ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا‎ ‎یُظْلَمُونَ نَقِیراً‏؛ و کسی که چیزی از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد یا‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 318
‏زن، در حالی که ایمان داشته باشد، چنان کسانی داخل بهشت می شوند و کم ترین‏‎ ‎‏ستمی به آنها نخواهد شد.‏‎[28]‎

وَمَنْ یَعْمَلْ مِنْ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا یَخَافُ ظُلْماً وَلَا هَضْماً؛‏ و آن کس که‏‎ ‎‏کارهای شایسته انجام دهد، در حالی که مؤمن باشد، نه از ظلمی می‏‏ ‏‏ترسد، و نه از‏‎ ‎‏نقصان حقش.‏‎[29]‎

‏در این آیات و نیز در دیگر آیات،‏‎[30]‎‏ زن و مرد به طور یکسان بدون در نظر گرفتن‏‎ ‎‏تبعیض جنسیتی، مستحق پاداش و حیات طیبه، دانسته شده اند، و بر این نکته تصریح‏‎ ‎‏شده که خداوند عمل هیچ یک از زن و مرد را ضایع نمی سازد و هر کدام ثواب و‏‎ ‎‏پاداش اعمال خویش را می بیند.‏

‏در این آیات، زنان و مردان از نظر کرامت انسانی و رسیدن به درجات بالای معنوی‏‎ ‎‏و ارزشی بدون تفاوت و تبعیض جنسیتی یکسان و در کنار هم در نظر گرفته شده اند.‏

‏افزون بر آن، بعضی از زنان به طور خاص مورد تکریم و لطف و نظر خداوند واقع‏‎ ‎‏شده اند و از آن ها به نیکی و شایستگی خاصی در قرآن یاد گردیده است، چنان که در‏‎ ‎‏سوره آل عمران از حضرت مریم به نیکی یاد شده است و به جهت کمالات و پاکیزگی‏‎ ‎‏به عنوان زن برگزیده از ایشان یاد گردیده و از سوی خداوند سبحان غذای مخصوصی‏‎ ‎‏برای او در محراب عبادت عطا می شده است. و نیز از زن فرعون به عنوان مثال برای‏‎ ‎‏مؤمنان یاد شده است.‏‎[31]‎

‏این آیات بر این مطلب دلالت دارد که کسب کرامت متعالی و ارزشی، رسیدن به‏‎ ‎‏مقام قرب الهی، به جنسیت مربوط نیست، بلکه کسب ارزش، بستگی به تزکیه و میزان‏‎ ‎‏ایمان و عمل صالح دارد، نه زن و مرد بودن. ‏

ج ) عدم تبعیض در تکلیف و نیایش

‏قرآن کریم هدف از آفرینش را پرستش خداوند سبحان و رسیدن به کمال در سایه‏‎ ‎‏عبادت یاد کرده و فرموده است: ‏وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ‏.‏‎[32]‎‏ واژه «انس»‏‎ ‎‏در برابر جن آمده است و به طور یکسان زن و مرد را در بر می گیرد.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 319
‏در نظام حقوقی اسلام زن و مرد هردو قابلیت تکلیف دارند و به طور یکسان مورد‏‎ ‎‏خطاب برای تحمّل مسئولیت واقع شده اند و در نیایش و عبادت، وظایف و‏‎ ‎‏مسئولیت هایی بر عهده آن ها نهاده شده است.‏

‏اگر در پاره ای از موارد برخی از وظایف و مسئولیت های سخت و زحمت آور از‏‎ ‎‏دوش زن برداشته شده، به این دلیل است که مایه رنج و زحمت برای او بوده، یا‏‎ ‎‏ناسازگار با جسم لطیف و توان و طاقت زنان می باشد؛ نظیر تأمین هزینۀ زندگی و یا‏‎ ‎‏مشارکت در جهاد مسلحانه و نظایر آن ها. چنین نگاهی به زن یقیناً تکریم، احترام و‏‎ ‎‏مراعات حالت جسمی و روحی بانوان است، هرچند که راه مشارکت در جهاد به نحو‏‎ ‎‏داوطلبانه برای بانوان باز و بلامانع است، چنان که در صدر اسلام زنان چنین مشارکتی‏‎ ‎‏داشتند.‏‎[33]‎

‏خداوند در آیات زیادی از عبادات و تکالیف یکسان و مشابه برای زن و مرد نام‏‎ ‎‏برده است و میان آن ها تفاوت جنسیتی نگذاشته است، که به مواردی از آن ها اشاره‏‎ ‎‏می گردد:‏

وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنْ الْمُنکَرِ‎ ‎وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَیُطِیعُونَ اللهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِکَ سَیَرْحَمُهُمْ اللهُ إِنَّ اللهَ‎ ‎عَزِیزٌ حَکِیمٌ‏؛‏‎[34]‎‏ مردان و زنان مؤمن و مؤمنه دوستان و سرپرستان یکدیگرند‏‏،‏‏ امر به‏‎ ‎‏معروف و نهی از منکر می‏‏ ‏‏نمایند. و نماز را به پای می‏‏ ‏‏دارند، و زکات را می‏‏ ‏‏پردازند،‏‎ ‎‏و فرمان‏‏ ‏‏بردار خدا و رسول می‏‏ ‏‏باشند. ایشانند که خدا به زودی آنان را مورد‏‎ ‎‏مرحمت خود قرار می‏‏ ‏‏دهد. محققا‏‏ً‏‏ خدا عزتمند و حکمفرما است‏‏.‏

‏در این آیه می بینیم که زنان همانند مردان، به کارهای مهمّی نظیر: امر به معروف و‏‎ ‎‏نهی از منکر، اقامه نماز، پرداخت زکات از مال خویش، پیروی از فرمان های خدا و‏‎ ‎‏رسول می پردازند. و در شأن و منزلت و در وظایف فردی و اجتماعی، تفاوت جنسیتی‏‎ ‎‏میان آن ها گذاشته نشده است. در پاداش دهی خداوند به اعمال نیک زنان و مردان‏‎ ‎‏تفاوتی وجود ندارد.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 320
إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللهَ قَرْضاً حَسَناً یُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ‎ ‎کَرِیمٌ‏؛‏‎[35]‎‏ مردان و زنان انفاق‏‏ ‏‏کننده، و آن‏‏ ‏‏ها که (از این راه) به خدا «قرض‏‏ ‏‏الحسنه»‏‎ ‎‏ دهند (این قرض الحسنه) برای آنان مضاعف می‏‏ ‏‏شود و پاداش پرارزشی دارند.‏

‏همچنین در این آیه زنان در کنار مردان برای انجام کارهای نیک نظیر: کمک به‏‎ ‎‏درماندگان و دستگیری از آن ها با پرداخت صدقه و قرض های بلاعوض، مورد تکریم و‏‎ ‎‏مستحق اجر و پاداش مضاعف می باشند، و از این رهگذر تبعیض جنسیتی میان زنان و‏‎ ‎‏مردان وجود ندارد.‏

‏از این آیات به خوبی استفاده می شود که در نظام حقوقی اسلام، زنان از نظر‏‎ ‎‏تکالیف عبادی و مسئولیت های اجتماعی، کرامت و منزلت خاصی دارند که هرگز قابل‏‎ ‎‏قیاس با شأن و منزلت زن در گذشته نیست.‏

‏افزون بر همۀ این ها «قرآن در تمام مواردی که داستان خلقت آدم وحکم الهی به‏‎ ‎‏نزدیک نشدن او به درخت ممنوعه را بیان می کند و سرانجام فریب خوردن او از‏‎ ‎‏وسوسه های شیطانی و اخراجش از بهشت را شرح می دهد، آدم و همسرش یکسان‏‎ ‎‏مورد خطاب قرار می گیرند، نه از تکالیف و مسئولیت زوجه آدم چیزی می کاهد و نه از‏‎ ‎‏سست تر بودن او در امتثال امر الهی و زودتر فریب خوردنش سخن می گوید».‏(‎[36]‎)‏ از‏‎ ‎‏جمله آیاتی که به این موضوع اشاره دارد، آیاتی از سوره بقره و اعراف است که به‏‎ ‎‏آوردن ترجمه آن ها اکتفا می شود:‏

‏«و (یاد کن) هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: ‏‏بر ‏‏آدم سجده و خضوع کنید! همگی‏‎ ‎‏سجده کردند جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، (و به خاطر نافرمانی و‏‎ ‎‏تکبرش) از کافران شد. و گفتیم: ای آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن و‏‎ ‎‏از (نعمت‏‏ ‏‏های) آن، از هر جا می‏‏ ‏‏خواهید، گوارا بخورید‏‏،‏‏ (اما) نزدیک این درخت‏‎ ‎‏نشوید که از ستمگران خواهید شد»‏‏.‏‎[37]‎

‏«و (گفتیم) ای آدم تو و زوجه‏‏ ‏‏ات ساکن بهشت شوید، بعدا‏‏ً‏‏ شیطان آنان را وسوسه‏‎ ‎‏کرد تا عورت ایشان را که پوشیده و پنهان بود به ایشان بنمایاند. و شیطان به آنان‏‎ ‎‏گفت: پروردگار شما، شما را از نزدیک شدن به این درخت جلوگیری ننموده مگر‏‎ ‎‏این‏‏ ‏‏که شما دو فرشته یا از افراد جاویدان باشید، و شیطان برای حضرت آدم و حوا‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 321
‏سوگند یاد کرد که حتما‏‏ً‏‏ منظور من پند و اندرز شما می‏‏ ‏‏باشد، بعدا‏‏ً‏‏ شیطان ایشان را‏‎ ‎‏از مقامشان فرود آورد. هنگامی که از آن درخت چشیدند عورتشان برایشان پدیدار‏‎ ‎‏شد، حضرت آدم و حوا گفتند: ای پروردگار ما! ما به نفس خویشتن ستم‏‎ ‎‏کردیم»‏‏.‏‎[38]‎

‏در اسلام از مجازات یکسان برای زن و مرد سخن رفته است و در کیفر دادن جرم‏‎ ‎‏سرقت و ارتکاب زنا هر دو مورد خطاب واقع شده اند، چنان که در آیه های ذیل به آن‏‎ ‎‏اشاره شده است:‏

وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا؛‎[39]‎ ‏دست‏‏ ‏‏های مرد و زن دزد را قطع کنید.‏

الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ‏؛ به مرد و زن زناکار صد تازیانه‏‎ ‎‏ بزن‏‏ی‏‏د.‏

‏در این آیات می بینیم زن و مرد در اثر ارتکاب جرم سرقت و اعمال منافی عفت‏‎ ‎‏کیفر یکسان دارند. و تفاوت جنسیتی میان آن ها در نظر گرفته نشده است.‏

‏بنابراین با نگاه کلی به آموزه های اسلامی به خوبی به دست می آید که زن از نظر‏‎ ‎‏قابلیت تحمل تکلیف و مسئولیت، و عبادت و نیایش خداوند سبحان، جایگاه برازنده ای‏‎ ‎‏در نظام حقوقی اسلام دارد.‏

د ) نجات دختران از زنده به گور شدن

‏کشتن دختران و زنده به گور کردن آن بی گناهان، از دردناک ترین رفتارهای غیر‏‎ ‎‏انسانی در عصر جاهلیت بود، هرچند دامنه چنین رفتار بی رحمانه ای تمام قبایل عرب را‏‎ ‎‏در بر نداشت و تنها در میان پاره ای از قبایل مرسوم بود، ولی یک عمل نادر و اتفاقی‏‎ ‎‏نبود.‏

‏اگرچه آن روز از بین بردن دختران به شکل فجیعی صورت می گرفت، ولی محدود‏‎ ‎‏بود؛ اما امروز به شیوه مدرن آن بسط بیشتری یافته است و سقط جنین و از بین بردن‏‎ ‎‏آن ها یک امر رایج در این عصر و زمان است.‏

‏در آن دوران نوزادان به خصوص دختران بعد از تولد کشته می شدند، ولی امروز در‏‎ ‎‏شکم مادر نابود می گردند.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 322
‏در عصر جاهلیت نزد همۀ ادیان و مکاتب به زنان به عنوان موجود پست، ابزار‏‎ ‎‏تولید نسل، خدمتکار مرد و موجود شرور نگاه می شد. در عرب جاهلی اگر مادری‏‎ ‎‏دختر می زایید مایه ننگ و شرمساری شوهر و قبیله می بود و مردان از شنیدن خبر تولد‏‎ ‎‏نوزاد دختر، خشمناک و عصبانی می گردیدند و از شدّت خشم رنگ چهره شان سیاه‏‎ ‎‏می شد و برای شستن لکه ننگ دخترانشان را زنده به گور می کردند. چنان که از‏‎ ‎‏سرگذشت اسف بار زنان و دختران عصر جاهلیت در قرآن کریم‏‎[40]‎‏ و نیز در متون‏‎ ‎‏تاریخی حکایت شده است.‏‎[41]‎

‏قرآن کریم در آیات زیادی پرده از رفتار ناروا و غیر انسانی اعراب جاهلی نسبت به‏‎ ‎‏دختران و زنان برداشته است که از باب نمونه به پاره ای از آن ها اشاره می گردد:‏

وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنثَی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَهُوَ کَظِیمٌ یَتَوَارَی مِنْ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا‎ ‎بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَی هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ‏؛ در حالی که‏‎ ‎‏هرگاه به یکی از آنها بشارت دهند دختر نصیب تو شده صورتش (از فرط‏‎ ‎‏ناراحتی) سیاه می شود و به شدت خشمگین می گردد. به خاطر بشارت بدی که به‏‎ ‎‏او رسیده از قوم و قبیله خود متواری می گردد؛ (و نمی داند) آیا او را با قبول ننگ‏‎ ‎‏نگهدارد و یا در خاک پنهانش کند؟! آگاه باشید که بد‏‏ ‏‏حکم می کنند.‏‎[42]‎

قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً وَلَا تَقْتُلُوا‎ ‎أَوْلَادَکُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ‏؛ بگو: بیایید تا آنچه را که پروردگار بر شما‏‎ ‎‏حرام کرده است برای شما بخوانم: چیزی را برای خدا شریک قرار ندهید، و به‏‎ ‎‏والدین خویشتن نیکویی کنید. و فرزندان خود را از خوف تنگ‏‏ ‏‏دستی ب‏‏ه ‏‏قتل‏‎ ‎‏نرسانید، ما شما و ایشان را رزق و روزی می‏‏ ‏‏دهیم.‏‎[43]‎

‏در این آیه خداوند دستور به نیک رفتاری نسبت به پدر و مادر داده و از کشتار‏‎ ‎‏فرزندان نهی کرده است و تأکید نموده که به خاطر تنگ دستی (یا زندگی بهتر) فرزندان‏‎ ‎‏و نسلتان را از بین نبرید؛ زیرا خداوند خود متکفل رزق و روزی آن ها است. امروزه به‏‎ ‎‏خاطر رفاه بیشتر اقدام به نابودی انسان در رحم مادر به طور گسترده انجام می گیرد.‏

وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ‏؛ در آن هنگام که از دختران زنده به گور‏‎ ‎‏شده سؤال شود به کدامین گناه کشته شدند.‏‎[44]‎


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 323
‏در نظام حقوقی اسلام، کشتار دختران بی گناه به قدری زشت و منفور شمرده شده‏‎ ‎‏است که رسیدگی به این جنایت در روز قیامت، مقدم بر رسیدگی به سایر اعمال و‏‎ ‎‏دادخواهی در مسائل دیگر دانسته شده است. و این نهایت اهتمام نظام حقوقی اسلام را‏‎ ‎‏به خون انسان ها و مخصوصاً انسان های بی گناه می رساند.‏

‏این نکته قابل توجه است که قرآن نمی گوید از قاتلین سؤال می شود، بلکه می گوید‏‎ ‎‏از این کودکان معصوم سؤال می شود که گناهشان چه بوده است که چنین بی رحمانه‏‎ ‎‏کشته شدند؟ گویی قاتلین ارزش بازپرسی را هم ندارند، به علاوه شهادت و گواهی این‏‎ ‎‏مقتولین به تنهایی کافی است.‏‎[45]‎

‏و نیز این نکته در خور توجه است که قتل فرزندان در نزد بعضی از قبایل‏‎ ‎‏اختصاص به دختران نداشته، بلکه کشتن اولاد و فرزند برای بیشتر مشرکان به عنوان‏‎ ‎‏یک عمل خوشایند به حساب می آمده، چنان که خداوند فرموده است: ‏

وَکَذلِکَ زیّنَ لِکَثِیر مِنَ الْمُشْرِکِینَ قَتْلَ أَوْلادِهِمْ شُرَکاؤُهُمْ لِیُرْدُوهُمْ وَلِیَلْبِسُوا عَلَیْهِمْ‎ ‎دِینَهُمْ وَلَوْ شاءَ اللهُ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَما یَفْتَرُونَ‏؛‏‎[46]‎ ‏و‏‏ ‏‏همچنین شرکای آن‏‏ ‏‏ها (یعنی‏‎ ‎‏بت‏‏ ‏‏ها) قتل فرزندانشان را در نظرشان خوب جلوه داده بودند (کودکان خود را‏‎ ‎‏قربانی بت‏‏ ‏‏ها می‏‏ ‏‏کردند و افتخار می‏‏ ‏‏نمودند!) و عاقبت این کار چنین شد که آن‏‏ ‏‏ها را‏‎ ‎‏به هلاکت افکندند و آ‏‏ی‏‏ینشان را دگرگون ساختند و اگر خدا می‏‏ ‏‏خواست چنین‏‎ ‎‏نمی‏‏ ‏‏کردند‏‏؛‏‏ (زیرا می‏‏ ‏‏توانست ‏‏به ‏‏اجبار جلو‏‏ی‏‏ آنان را بگیرد ولی اجبار سودی ندارد)‏‎ ‎‏بنابراین آن‏‏ ‏‏ها و تهمت هایشان را به حال خود واگذار (و به اعمال آن‏‏ ‏‏ها اعتنا مکن).‏‎ ‎‏کلمه اولاد اعم از دختر و پسر می‏‏ ‏‏باشد.‏

‏قتل فرزندان از جمله دختران بر اساس بینش مشرکانه و عقاید خرافی آن روز‏‎ ‎‏استوار بود که رسول خدا(ص) سنت ها و عقاید باطل مشرکان را از میان برداشتند و‏‎ ‎‏رفتارهای ناصحیح آن ها را نسبت به فرزندان از جمله دختران نکوهش کردند و جامعه‏‎ ‎‏را از این اعمال ننگین برحذر داشتند و چنین رفتار ناشایست را که نتیجه ای جز‏‎ ‎‏خسارت در بر ندارد زیان بار و باطل اعلام کردند و کلام خداوند را برای مردم بیان‏‎ ‎‏داشتند که: ‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 324
‏مسلما‏‏ً‏‏ آن‏‏ ‏‏ها که فرزندان خود را از روی سفاهت و نادانی کشتند زیان دیدند و آنچه‏‎ ‎‏را خدا به آن‏‏ ‏‏ها روزی داده بود بر خود تحریم کردند و بر خدا افترا بستند، آنها‏‎ ‎‏گمراه شدند و (هرگز) هدایت نیافتند‏‏.‏‎[47]‎

‏بنابراین در نظام حقوقی اسلام پدیده شوم دخترکشی به شدت نکوهش شده است‏‎ ‎‏و از این رهگذر به دختران و زنان که وجود آن ها مایه شرمندگی و ننگ قبیله و جامعه‏‎ ‎‏بود کرامت و عزت بخشید. در اسلام، وجود آن ها نه تنها مایه ذلت و سرافکندگی‏‎ ‎‏نیست، بلکه به مثابه خیر کثیر و عزت و سربلندی به آن ها نگریسته می شود. آیه ‏إِنَّا‎ ‎أَعْطَینَاکَ الْکَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ‏؛ اثبات کننده این گفته است.‏

هـ ) زن و مرد حامی و پوشش یکدیگر

‏پاره ای از آموزه های ادیان چنان که اشارت رفت، به دلیل نگرش تبعیض آمیز به زنان،‏‎ ‎‏فلسفه وجودی زن را مرد می دانستند، و می گفتند: زن برای مرد خلق شده است،‏‎[48]‎‏ ولی‏‎ ‎‏در آموزه های اسلام، زن و مرد به عنوان حامی و پوشش،‏‎[49]‎‏ مکمّل و مایه آرامش و الفت‏‎ ‎‏ یکدیگر می باشند. نه این که یکی دارای وجود اصلی و غایی باشد و دیگری دارای‏‎ ‎‏وجود مقدمی و طفیلی. چنان که آیات ذیل دلالت بر این گفته دارد:‏

هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ؛ ‎[50]‎‏ آن‏‏ ‏‏ها لباس شما هستند و شما لباس آن‏‏ ‏‏ها (هر‏‎ ‎‏دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید‏‏)‏‏.‏

‏مراد این است که زنان و مردان به منزله لباس برای یکدیگر هستند. و گروهی‏‎ ‎‏گفته اند: منظور از لباس سکنا است. به این معنا که زن برای مرد و مرد برای زن مایه‏‎ ‎‏آرامش و حفاظت است.‏‎[51]‎‏ ‏

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً‎ ‎وَرَحْمَةً‏؛‏‎[52]‎‏ و از جمله آیات خداوند این است که همسرانی از جنس خودتان برای‏‎ ‎‏شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میان شما مودت و مهربانی قرار داد.‏

‏در این آیات، از زن و مرد به عنوان پوشش و لباس برای یکدیگر نام برده شده‏‎ ‎‏است، و لباس حکم حمایت، و حفاظت را دارد.‏‎[53]‎‏ این حمایت و حفاظت نسبت به زن‏‎ ‎‏و مرد دو جانبه است. همچنین جاذبه، مودت و دوستی میان مرد و زن برای هردو‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 325
‏جنس ایجاد شده است، تا این جاذبه دوسویه باشد، و باعث آرامش یکدیگر گردند، و‏‎ ‎‏خداوند در آیه فرموده است: «از نشانه های خداوند این است که برای شما از خودتان‏‎ ‎‏جفت آفرید». مرجع ضمیر «لکم»، «انفسکم» و «جعل لکم» یک چیز می باشد که شامل‏‎ ‎‏هر دو جفت زن و مرد است، و این آیه مبارکه هردو را مورد نیاز یکدیگر مطرح ساخته‏‎ ‎‏است. همان سان که زن برای مرد پوشش و مایه آرامش و جذابیت است، مرد نیز برای‏‎ ‎‏زن، پوشش و مایه آرامش و جذابیت است و مودت و دوستی میان آن ها دوسویه است.‏‎ ‎‏و از این لحاظ نیز زنان جایگاه ارزشمندی را در نظام حقوقی اسلام به دست آورده و از‏‎ ‎‏تحقیری که زن را موجود طفیلی و مقدمی می دانست، رهایی پیدا کردند.‏

و) اهلیت یافتن زن برای اجرای عقود و مشارکت در امور اجتماعی

‏در نظام حقوقی اسلام، زن با برخورداری از شایستگی و کرامت انسانی، واجد‏‎ ‎‏اهلیت برای انعقاد عقد نکاح دانسته شد، به گونه ای که عقد نکاح بدون اراده و رضایت‏‎ ‎‏زن و یا وکیل قانونی او باطل و یا غیر نافذ اعلام گردید. و با شرط رضایت زن و‏‎ ‎‏قرارگرفتن آن در یک طرف عقد نکاح و همچنین تعیین صداق و مهر به وسیله او،‏‎ ‎‏ازدواج های اجباری و ننگ آور که مایه ذلت و زبونی زنان بود، از بین رفت.‏

‏زنان که پیش از اسلام از حقوق اجتماعی و سیاسی محروم بودند، در پرتو‏‎ ‎‏آموزه های مکتب نبوی حقّ مشارکت در امور اجتماعی را به دست آوردند، تا جایی که‏‎ ‎‏در قرآن کریم آمده است: ‏

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا جَاءَکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ عَلَی أَنْ لَا یُشْرِکْنَ بِاللهِ شَیْئاً وَلَا یَسْرِقْنَ‎ ‎وَلَا یَزْنِینَ وَلَا یَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا‎ ‎یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ فَبَایِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللهَ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ‏ ‏‏؛‏‎[54]‎‏ ای پیامبر!‏‎ ‎‏هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند و با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خدا قرار‏‎ ‎‏ندهند، دزدی و زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند، تهمت و افترایی پیش دست و‏‎ ‎‏پای خود نیاورند و در هیچ کار شایسته‏‏ ‏‏ای مخالفت فرمان تو نکنند، با آن‏‏ ‏‏ها بیعت‏‎ ‎‏کن و برای آنان از درگاه خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان‏‎ ‎‏است!‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 326
‏بیعت زنان در عصر رسول الله یک نوع مشارکت سیاسی به شمار می رفت. و‏‎ ‎‏بیعت کنندگان ملزم به پایبندی و عمل به مفاد بیعت بودند.‏

‏در نظام حقوقی اسلام تأمین زنان پذیرفته شد، چنان که رسول خدا(ص) به همسر‏‎ ‎‏عکرمه، ام حکیم دختر حارث امان داد،‏‎[55]‎‏ و این دلیلی بر اهلیت و صلاحیت اجتماعی و‏‎ ‎‏سیاسی زنان در نظام حقوقی اسلام است؛ زیرا اگر زنان صلاحیت نمی داشتند، به آن ها‏‎ ‎‏اعتماد نمی شد.‏‎[56]‎

‏در نظام حقوقی اسلام زنان اهلیت و صلاحیت بیعت و برخورداری از حق رأی را‏‎ ‎‏پیدا کردند، و اگر چنین حقّی را نمی داشتند، با رسول خدا بیعت نمی کردند، در حالی‏‎ ‎‏که در میان هفتاد و سه نفر بیعت کنندگان اوس و خزرج که در مکه با رسول خدا(ص)‏‎ ‎‏بیعت کردند، دو نفر زن نیز حضور داشتند؛ یکی ام عمّاره به نام «نسیبه»؛ دیگری ام منیع‏‎ ‎‏به نام «أسماء». ماهیت این بیعت، بیعت سیاسی بود و آن ها برای جهاد در راه خدا و‏‎ ‎‏حمایت از رسول الله(ص) پیمان بستند.‏‎[57]‎

‏ و همچنین در بیعت رضوان، زنان زیادی با رسول گرامی اسلام(ص) بیعت‏‎ ‎‏کردند.‏‎[58]‎

‏طبری از بیعت زنان با رسول خدا(ص) پس از فتح مکه نام برده و گفته است:‏

‏مردم در مکه برای بیعت با رسول خدا‏‏(ص) ‏‏اجتماع کردند، بعد از آن‏‏ ‏‏که رسول‏‎ ‎‏خدا‏‏(ص) ‏‏از بیعت با مردان فارغ شدند، زنان با آن حضرت بیعت کردند، و در میان‏‎ ‎‏جماعت زنان قریش هند دختر عتبه بود که از رفتار غیر انسانیش با پیکر حمزه‏‎ ‎‏سیدالشهداء بیمناک بود‏‏.‏‎[59]‎‏ ‏‏دیگران نیز ‏‏چگونگی بیعت زنان با آن حضرت را به‏‎ ‎‏تفصیل ذکر کرده‏‏ ‏‏اند‏‏.‏‎[60]‎

‏از جمله زنانی که در صحنه پیکار و جهاد مشارکت داشتند، نسیبه بنت کعب در‏‎ ‎‏جنگ احد، ام سلمه در جنگ بدر و احد‏‎[61]‎‏ و طائف‏‎[62]‎‏ و ام سنان اسلمی در جنگ خیبر،‏‎ ‎‏سلمه،‏‎[63]‎‏ امّ حکیم، ام عطیه و... عده ای نیز برای آب رسانی، مداوای مجروحان و انواع‏‎ ‎‏کمک رسانی به مبارزان، در صحنه جنگ مشارکت و حضور داشتند و دست های نسیبه‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 327
‏در پیکار قطع گردید.‏‎[64]‎‏ شرح آن ها در متون تاریخی از جمله در ‏‏شرح الکبیر‏‏ و ‏‏مغنی‏‎ ‎‏المحتاج‏‏ آمده است.‏‎[65]‎‏ ‏

‏شیبانی در ‏‏سیر الکبیر ‏‏از فداکاری ام سلیم در جنگ حنین نام برده و سخن رسول‏‎ ‎‏خدا(ص) را درباره مقام و جایگاه نسیبه ذکر کرده که آن حضرت فرمود:‏

‏جایگاه نسیبه دختر کعب، برتر از جایگاه فلان و فلان است‏‏.‏

‏سپس آن حضرت گروهی را که از جنگ فرار کرده بودند، نام بردند، و مقاومت و‏‎ ‎‏پیکار زنان را ستودند.‏‎[66]‎

‏و نیز از ابن عباس روایت کرده که رسول خدا(ص) به زنان اجازه عزیمت به جبهه‏‎ ‎‏جنگ را می داد، و آنها به مداوای مجروحان می پرداختند و از غنایم جنگی نیز سهم‏‎ ‎‏می بردند.‏‎[67]‎

‏و نیز ام عطیه گفته است:‏

‏من با رسول‏‏  ‏‏خدا(ص)‏‏ ‏‏در هفت جنگ شرکت کردم، از اثاثیه مجاهدان مراقبت‏‎ ‎‏می‏‏ ‏‏کردم، برای آن‏‏ ‏‏ها غذا می‏‏ ‏‏پختم، زخمیان را ‏‏مداوا ‏‏می‏‏ ‏‏کردم و به امور آن‏‏ ‏‏ها‏‎ ‎‏می‏‏ ‏‏رسیدم‏‏.‏‎[68]‎

‏و نیز هنگامی که پیشانی مبارک رسول خدا(ص) در جنگ احد زخم برداشت،‏‎ ‎‏حضرت فاطمه سیدة نساء العالمین خون را پاک می کرد، و علی(ع) آب می ریخت،‏‎ ‎‏حضرت زهرا(س) وقتی دید خون قطع نمی گردد، قطعه حصیری را برداشت و سوزانید‏‎ ‎‏و خاکستر آن را بر زخم رسول الله ریخت و خون قطع گردید.‏‎[69]‎

‏بدین سان می بینیم که زنان در اسلام چنان مقام و جایگاهی به دست آوردند که‏‎ ‎‏توانستند به خوبی در مهم ترین مسائل سرنوشت ساز اجتماعی و سیاسی مشارکت داشته‏‎ ‎‏باشند و در صحنه جهاد و پیکار سهم بگیرند.‏

‏در اسلام مسجد مهم ترین پایگاه عبادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. زنان در‏‎ ‎‏نظام دینی که حضرت محمّد(ص) آن را پایه نهاد، اهلیت و شایستگی فعالیت و حضور‏‎ ‎‏در صحنه و اجتماع را پیدا کردند، در مسجد حاضر می شدند و در صحنه های نبرد با‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 328
‏آن که تکلیف جهاد از زنان برداشته شده بود، داوطلبانه حضور پیدا می کردند. زنان در‏‎ ‎‏بنای مسجدی که آن حضرت پایه نهاد، حق مشارکت پیدا کردند و چنین مشارکتی‏‎ ‎‏نمونه ای از مهم ترین مشارکت زنان در امور اجتماعی به شمار می رود.‏

ز) اهلیت برای شهادت و حضور در محکمه

‏زنان در نزد پاره ای از ادیان غیر طاهر خوانده شده اند. در ‏‏تورات ‏‏آمده است: زن اگر‏‎ ‎‏وضع حمل کند و حملش دختر باشد تا هشتاد روز نجس است.‏‎[70]‎‏ و نیز در یهودیت‏‎ ‎‏شهادت زن ارزش ندارد، آنچه اعتبار دارد شهادت مرد بالغ است،‏‎[71]‎‏ ولی در نظام‏‎ ‎‏حقوقی اسلام زنان واجد اهلیت برای شهادت و حضور در محکمه هستند، تا جایی که‏‎ ‎‏شهادت آن ها از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار است. و در مواردی از جمله در باب‏‎ ‎‏دیون، شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد قرار گرفت. چنانکه در قرآن آمده است:‏

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَدَایَنتُمْ بِدَیْنٍ إِلَی أَجَلٍ مُسَمّیً فَاکْتُبُوهُ وَلْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کَاتِبٌ‎ ‎بِالْعَدْلِ وَلَا یَأْبَ کَاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَمَا عَلَّمَهُ اللهُ فَلْیَکْتُبْ وَلْیُمْلِلْ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ‎ ‎اللهَ رَبَّهُ وَلَا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئاً فَإِنْ کَانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهاً أَوْ ضَعِیفاً أَوْ لَا یَسْتَطِیعُ‎ ‎ أَنْ یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجَالِکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ‎ ‎فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنْ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَی‏؛‏‎ ‎‏ ای کسانی که ایمان آورده‏‏ ‏‏اید! هنگامی که بدهی مدّت‏‏ ‏‏داری (به خاطر وام یا‏‎ ‎‏دادوستد) به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید! و باید نویسنده‏‏ ‏‏ای از روی عدالت،‏‎ ‎‏(سند را) در میان شما بنویسد! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر این حقّ)‏‎ ‎‏شاهد بگیرید! و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن، از کسانی که مورد رضایت‏‎ ‎‏و اطمینان شما هستند، انتخاب کنید‏‏.‏‎[72]‎

‏بدین سان می بینیم که زنان در نظام حقوقی اسلام اهلیت برای شهادت و حضور در‏‎ ‎‏محکمه را پیدا کردند که پیش از آن، فاقد چنین شایستگی شناخته می شدند.‏

ح ) ارث بردن زنان

‏در شریعت اسلام سنّت مذموم و ناپسند محرومیت زنان از ارث نفی شده و حقّ‏‎ ‎‏ارث برای زنان و دختران امر مسلّم و قطعی شناخته شده است. در پاره ای از موارد،‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 329
‏سهم الارث زنان به نصف سهم الارث مردان می رسد، و در پاره ای از موارد به بیشتر از‏‎ ‎‏سهم الارث مردان می رسد، تفاوت ارث مردان و زنان حکمت و فلسفه ای دارد که باید‏‎ ‎‏در جایش مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. از جمله این که در نظام دینی، بار سنگین‏‎ ‎‏مالی و تأمین هزینه زندگی خانواده به دوش مردان نهاده شده، از این رو نیازهای مالی‏‎ ‎‏مردان نسبت به زنان دوچندان می باشد و شاید به همین جهت می باشد که در پاره ای از‏‎ ‎‏موارد مردان دو برابر زنان ارث می برند، ولی با همۀ این ها حقّ ارث در نظام حقوقی‏‎ ‎‏اسلام برای زنان امر قطعی و به عنوان قوانین آمره شناخته شده است که کسی حق‏‎ ‎‏ندارد آن ها را از این حق محروم کند.‏

‏از جمله آیاتی که این حق را برای زنان مسلّم شناخته می توان به سه آیه ذیل اشاره‏‎ ‎‏نمود:‏

یُوصِیکُمْ اللهُ فِی أَوْلَادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَیْنِ؛‎[73]‎‏ خداوند به شما دربار‏‏ۀ‏‎ ‎‏فرزندانتان سفارش می‏‏ ‏‏کند که برای پسران دو برابر سهم دختران قائل شوید.‏

‏نکته قابل توجه در آیه این است که روی ارث بردن دختران تأکید شده است و این‏‎ ‎‏جمله که «پسران دو برابر سهم دختران می برند» یک نوع تأکید برای ارث بردن دختران‏‎ ‎‏به حساب می آید و در واقع مبارزه با سنت های جاهلی است که دختران را به کلی از‏‎ ‎‏ارث محروم می کردند.‏‎[74]‎

فَإِنْ کُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَ وَإِنْ کَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ؛ ‎[75]‎‏ اگر‏‎ ‎‏ فرزندان میت، منحصرا‏‏ً‏‏ دو دختر یا بیشتر باشند دو ثلث مال از آن آن‏‏ ‏‏هاست، ولی‏‎ ‎‏اگر تنها یک دختر بوده باشد نصف مجموع مال از آن اوست.‏

لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ‎ ‎وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصِیباً مَفْرُوضاً‏؛‏‎[76]‎‏ برای مردان از آنچه پدر و مادر و‏‎ ‎‏خویشاوندان از خود می‏‏ ‏‏گذارند سهمی است و برای زنان نیز از آنچه پدر و مادر و‏‎ ‎‏خویشاوندان می‏‏ ‏‏گذارند سهمی، خواه آن مال کم باشد یا زیاد، این سهمی است‏‎ ‎‏تعیین شده و لازم‏‏ ‏‏الاداء.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 330
‏قتاده، ابن جریح و ابن زید دربارۀ شأن نزول این آیه گفته اند که: در دوران جاهلیت‏‎ ‎‏عرب، تنها مردان وارث شناخته می شدند. زنان و کودکان را از ارث محروم می ساختند‏‎ ‎‏و این آیه در رد آن ها نازل گردیده است.‏‎[77]‎‏ زجاج در وجه نزول آیه گفته است:‏

‏در میان عرب تنها کسانی که توان نبرد و توانایی دفاع از حریم ناموس و مال را‏‎ ‎‏داشتند حقّ ارث داشتند و آیه بر باطل خواندن چنین عقیده‏‏ ‏‏ای نازل گردید‏‏.‏‎[78]‎

‏و بدین سان زنان در پرتو آموزه های اسلامی توانستند از محرومیت همیشگی نجات‏‎ ‎‏یابند. و با یافتن جایگاه اصلی خویش زندگی انسانی و با کرامتی داشته باشند.‏

‏ممکن است این شبهه مطرح شود که زنان در اسلام نصف مردان ارث می بردند، و‏‎ ‎‏این، نگاهی تبعیض آمیز به زنان است و کرامت و جایگاه انسانی زنان را نادیده گرفته‏‎ ‎‏است.‏

‏هرچند پاسخ تفصیلی این شبهه مجال بیشتری را می طلبد ولی باید گفت:‏

‏1. کم یا زیاد بردن ارث ربطی به کرامت و جایگاه انسان ندارد که هرکس بیشتر‏‎ ‎‏ارث برد بیشتر کرامت دارد؛ به دلیل اینکه در پاره ای از طبقات ارث، با بودن طبقه ای‏‎ ‎‏نوبت به طبقه دیگر نمی رسد، با این که حق ارث بردن را در شرایط خاصی دارند.‏

‏2. زنان در همۀ موارد نصف مردان ارث نمی برند، بلکه در مواردی به اندازه نصف‏‎ ‎‏مرد و در پاره ای از موارد حتی بیشتر از نصف ارث به زن می رسد.‏

‏3. اگر در جایی برای زنان نصف مردان ارث در نظر گرفته شده به خاطر ملاحظه‏‎ ‎‏پاره ای از اموری است که بار آن ها از دوش زنان برداشته شده است؛ نظیر تأمین نفقه‏‎ ‎‏خانواده و یا خدمت سربازی و مشارکت در جهاد و علاوه بر آن برای زنان حق مهر‏‎ ‎‏قرار داده و نفقه و مصارف زنان را به عهده مردان نهاده است.‏‎[79]‎‏ ‏

ط) حقّ سواد آموزی

‏در اسلام نه تنها زنان از نعمت سوادآموزی محروم شناخته نشده اند، بلکه به‏‎ ‎‏فراگیری دانش تشویق شده اند؛ زیرا با ستایشی که در نظام اسلامی از دانشمندان، و‏‎ ‎‏افراد با ایمان شده و ایمان و دانش، مایه فضیلت و برتری قرار گرفته است، زنان را نیز‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 331
‏در بر می گیرد. در خطابات قرآنی به افراد مؤمن، زنان نیز مورد خطاب می باشند، مثل‏‎ ‎‏این آیۀ شریفه:‏

یَرْفَعْ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ؛‎[80]‎‎ ‎ ‏داوند کسانی را که ایمان آورده‏‏ ‏‏اند و کسانی را که علم به آنان داده شده درجات‏‎ ‎‏عظیمی می‏‏ ‏‏بخشد و خداوند به آنچه انجام می‏‏ ‏‏دهید آگاه است!‏

‏در آیۀ مبارکه، مؤمنان مورد خطاب هستند که زنان را نیز در بر می گیرد؛ زیرا آنان از‏‎ ‎‏جمله ایمان آورندگان به اسلام هستند که به وسیله دانش و علم می توانند به درجات‏‎ ‎‏عالی برسند.‏

‏زنان با داشتن حق کسب دانش و علم، جایگاه اصلی و فطری خویش را در نظام‏‎ ‎‏حقوقی اسلام بازیافتند؛ زیرا زنان بر اساس آموزه های اسلام چنین حق مسلّمی را دارند‏‎ ‎‏و رسول گرامی اسلام، بارها کسب دانش و علم را بر همۀ مسلمانان، بر زن و مرد به‏‎ ‎‏عنوان یک فریضه و تکلیف اعلام کردند. در قرآن کریم، نیز روی علم و دانایی به‏‎ ‎‏گونه ای تکیه شده است که زنان را نیز شامل می شود. قرآن کریم می فرماید: «آیا آنان که‏‎ ‎‏می دانند با آنان که نمی دانند یکسانند؟»‏‎[81]‎‏ نه قطعاً. پس، اگر دانستن و دانایی یک ارزش‏‎ ‎‏است، دلیلی ندارد که این ارزش ویژه مردان باشد؛ زیرا زنان نیز انسان، بنده و مخلوق‏‎ ‎‏خداوند سبحان هستند که تکالیف و وظایفی را بر عهده دارند.‏

‏از طرفی، دانستن وظایف و تکالیفی که بر دوش زنان است، نیاز به علم و دانش‏‎ ‎‏دارد، و زنان با کسب دانش، بهتر می توانند وظایف و تکالیف شرعی و دینی شان را ادا‏‎ ‎‏کنند. خداوند وقتی تکلیف و وظایفی را بر عهده زنان نهاده، لازمه آن یعنی آگاهی و‏‎ ‎‏دانستن وظایف ومسئولیت ها را نیز قرار داده است.‏

‏رسول گرامی اسلام(ص) به عنوان مبلغ و مفسّر وحی الهی و پایه گذار نظام اسلامی‏‎ ‎‏در مدینه، از کسب علم و دانش به عنوان فریضه یاد کرده است که زنان را نیز در بر‏‎ ‎‏می گیرد. امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل فرمود:‏

«طلب العلم فریضة»‏؛‏‎[82]‎‏ ‏‏طلب دانش یک فریضه و تکلیف است.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 332
‏در این حدیث قید زن یا مرد ندارد، بلکه گفته است که تحصیل دانش فریضه است.‏‎ ‎‏فریضه و تکلیفی عام که همة مکلفین را در بر می گیرد.‏

‏در پاره ای از احادیثی که از آن حضرت(ص) وارد شده فراگیری دانش را بر تمام‏‎ ‎‏مسلمان ها فرض دانسته اند. چنان که آن حضرت(ص) فرموده است:‏

«طلب العلم فریضة علی کلّ مسلم»‏؛ کسب علم بر تمام مسلمان‏‏ ‏‏ها فرض است.‏

‏ این حدیث را علی(ع)‏‎[83]‎‏ و نیز ابن عباس و دیگران از رسول خدا(ص) روایت‏‎ ‎‏کرده ا ند.‏‎[84]‎‏ کلمه «کلّ مسلم» زنان را نیز شامل می شود؛ زیرا زنان مسلمانند.‏

‏در بعضی از احادیث واژه «مسلمه» نیز ذکر شده به این معنا که کسب دانش و علم‏‎ ‎‏بر مرد و زن مسلمان فرض شده است. چنان که از رسول خدا(ص) روایت شده است:‏

«طلب العلم فریضة علی کلّ مسلم ومسلمة»؛‏ طلب دانش بر تمام مردان و زنان‏‎ ‎‏مسلمان، ‏‏واجب ‏‏است‏‏.‏‎[85]‎

‏شاید آوردن قید «مسلمه» در حدیث شریف به این جهت باشد که ممکن است‏‎ ‎‏برخی پندارند، همان طور که در پیش از اسلام زنان از کسب دانش و علم محروم بودند،‏‎ ‎‏حالا نیز چنین است، به این دلیل که زنان در حدیث ذکر نشده اند. لذا با آوردن قید‏‎ ‎‏«مسلمه» جایی برای چنین توهمی باقی نمی ماند. و این امر را مسلّم می کند که کسب‏‎ ‎‏دانش و فضیلت حق زنان است و زنان چنین اهلیتی را دارند.‏

‏زنان در عصر رسول الله(ص) بهترین موقعیت را در نظام نوپای اسلام یافتند و کلام‏‎ ‎‏نورانی رسول خدا که برگرفته از وحی الهی بود، زنان را به سوی کسب کمال و دانش‏‎ ‎‏سوق داد و زنان مقام و جایگاه والای خود را بازیافتند، تا جایی که زنان زیادی به‏‎ ‎‏عنوان محدثه، و راوی در جامعۀ آن روز ظهور کردند.‏‎[86]‎‏ آن ها به بیان حدیث و تبلیغ‏‎ ‎‏سخنان رسول گرامی اسلام می پرداختند و با حضور در مساجد و مجالس علمی هویت‏‎ ‎‏از دست داده خویش را به دست می آوردند.‏

‏دکتر احمد شبلی درباره فعّالیت زنان در عرصه تحصیل، تدریس و نشر دانش گفته‏‎ ‎‏است که: زنان در عصر رسول الله(ص) نه تنها از حقّ کسب دانش برخوردار بودند،‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 333
‏بلکه حقّ تدریس و نشر دانش را در میان مردان و زنان نیز داشتند، و در میان زنان،‏‎ ‎‏استادان زیادی در بخش های گوناگونی از دانش اسلامی ظهور کردند‏‎[87]‎‏ و در صداقت و‏‎ ‎‏امانت علمی، گوی سبقت را از مردان ربودند تا جایی که حافظ ذهبی گفته است: در‏‎ ‎‏میان زنان محدث کسی را که متهم و متروک باشد نمی شناسم.‏‎[88]‎

ی) نقش زن در خانه

‏تلاش و فعالیت زن در منزل، نقش به سزایی در رشد و تکامل خانواده از نظر‏‎ ‎‏تربیتی، فرهنگی، اخلاقی و اقتصادی دارد. متأسفانه تلاش زنان در گذشته در اثر تحقیر‏‎ ‎‏و نگاه طفیلی، ارزش و قیمتی نداشت. رسول خدا(ص) با توجه به نقش عمده و حیاتی‏‎ ‎‏زن در سعادت خانواده، به تلاش و زحمات زن، چنان ارزش و قیمت داد که در ردیف‏‎ ‎‏ارزش و قیمت پیکار مجاهدان فی سبیل الله قرار گرفت. چنان که آن حضرت فرمود:‏

‏زحمت و فعالیت هر‏‏ ‏‏یک از شما زنان در خانه خویش، پاداش جهاد مجاهدان را‏‎ ‎‏دارد؛ ‏‏ان‏‏  ‏‏شاء الله‏‏.‏‎[89]‎

‏چنین نگاهی به ارزشمندی فعالیت زنان، حکایت از کرامت و جایگاه والای زنان در‏‎ ‎‏اسلام دارد.‏

ک) تلاش مردان برای خانواده هم پای جهاد در راه خدا

‏پیامبر اسلام(ص) خانواده را، چنان ارزشمند و والا دانسته است که از تلاش مرد‏‎ ‎‏برای حفاظت و خدمت به خانواده به مثابه جهاد در راه خدا یاد کرده است:‏

«الکادّ علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله»؛‎[90]‎‏ زحمت و‏‏ ‏‏کوشش مرد در راه آسایش و‏‎ ‎‏ تأمین نیازمندی‏‏ ‏‏های خانواده، همانند پیکار مجاهد در راه خداوند است.‏

‏کار و فعالیت مردان برای تأمین رفاه و رفع نیازمندی های اعضای خانواده با چنین‏‎ ‎‏نگاهی که همسرش رکن شاخص آن را تشکیل می دهد، حکایت از کرامت و جایگاه‏‎ ‎‏ارزشی زن در آموزه های شریعت و نظام حقوقی اسلام دارد.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 334
ل) رفتار نیکو و عادلانه با زنان

‏در طول تاریخ زنان بیشترین ستم و ظلم را از ناحیه همسرانشان در خانواده متحمّل‏‎ ‎‏شده اند، تا جایی که در عصر جاهلیت و نیز در میان سایر قبایل و اقوام، با دید‏‎ ‎‏تحقیرآمیز به زنان نگاه می شد، عدالت و رفتار پسندیده با زنان مفهوم چندانی نداشت.‏‎ ‎‏مردان به زنان به عنوان مایملک در کنار اموال منقول و غیر منقول دیگر نگاه می کردند.‏

‏در نظام حقوقی اسلام چنین نگاهی به زنان مردود اعلام شده است و از رفتار‏‎ ‎‏عادلانه در امر زناشویی و نظام خانواده سخن رفته است.‏

‏در گذشته با دختران یتیم و زنان بی کس، ظالمانه رفتار می شد، اموال و دارایی آن ها‏‎ ‎‏در اختیار همسرانشان قرار می گرفت. مردان به خود اجازۀ هرگونه تصرف را در اموال و‏‎ ‎‏دارایی زنان می دادند. در نظام دینی و شریعت نبوی، با چنین سنت های باطل مبارزه شد‏‎ ‎‏و پیامبر(ص) با تلاوت آیاتی دربارۀ رعایت عدالت دربارۀ زنان، کرامت و جایگاه‏‎ ‎‏واقعی آن ها را تثبیت کرد و این آیه نورانی برای زنان آن روز نسیم روح بخشی بود که‏‎ ‎‏زندگی تیره آن ها را طراوت داد:‏

وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِی الْیَتَامَی فَانکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَی وَثُلَاثَ‎ ‎وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ أَدْنَی أَلاَّ تَعُولُوا‏؛‏‎[91]‎‏ و‏‎ ‎‏اگر می‏‏ ‏‏ترسید از این‏‏ ‏‏که (به هنگام ازدواج با دختران یتیم) رعایت عدالت درباره‏‎ ‎‏آن‏‏ ‏‏ها نکنید (از ازدواج با آنان صرف نظر نمایید و) با زنان پاک (دیگر) ازدواج‏‎ ‎‏کنید، دو یا سه یا چهار همسر، و اگر می‏‏ ‏‏ترسید عدالت را (درباره همسران متعدد)‏‎ ‎‏رعایت نکنید تنها به یک همسر قناعت نمایید و یا از زنانی که مالک آن‏‏ ‏‏ها هستید‏‎ ‎‏استفاده کنید. این کار از ظلم و ستم، جلوگیری می‏‏ ‏‏کند.‏

‏همان طور که در شأن نزول این آیه آمده، پیش از اسلام رسم بر این بود که بسیاری‏‎ ‎‏از مردم حجاز، دختران یتیم را به عنوان تکفل و سرپرستی به خانه خود می بردند. و بعد‏‎ ‎‏با آن ها ازدواج کرده و اموال آن ها را هم تملک می کردند. و هنگامی که کم ترین‏‎ ‎‏ناراحتی از آن ها پیدا می کردند، آن ها را ترک می کردند. در این باره آیه فوق نازل شد و‏‎ ‎‏به سرپرستان ایتام دستور داد در صورتی می توانند با دختران یتیم ازدواج کنند که‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 335
‏عدالت را به طور کامل درباره آن ها رعایت کنند و در غیر این صورت از آنها‏‎ ‎‏چشم پوشی کرده و همسران خود را از زنان دیگر انتخاب نمایند.‏

‏همچنین در این آیه درباره حفظ اموال آن ها دستور داده شده که اگر با ازدواج با‏‎ ‎‏دختران یتیم، توانایی رعایت عدالت را درباره حقوق زوجیت و اموال آن ها ندارید، به‏‎ ‎‏سراغ زنان دیگر بروید.‏‎[92]‎

‏در ذیل این آیه دستور به رفتار عادلانه با سایر همسران داده شده است. در حالی که‏‎ ‎‏رفتار نیکو و عادلانه پیش از اسلام نسبت به زنان وجود نداشت. و از این نگاه، زنان‏‎ ‎‏توانستند در نظام حقوقی اسلام، جایگاه خوبی از نظر رفتار عادلانه و انسانی، هم از‏‎ ‎‏لحاظ شخصیتی و هم نسبت به دارایی و اموال خود، به دست آورند.‏

‏پیامبراکرم(ص) زنان را دارای حق و حقوقی دانسته و مردان را مکلف به رعایت آن‏‎ ‎‏نموده است. چنان که آن حضرت در فرازی از خطبه طولانی حجة الوداع فرمود:‏

«إنّ لکم من نسائکم حقّاً ولنسائکم علیکم حقّاً»؛‎[93]‎‏ شما بر زنانتان حقی دارید و زنان‏‎ ‎‏شما بر شما حقّی دارند.‏

‏در اسلام، دستور صریح به معاشرت نیک با زنان آمده است. خداوند سبحان فرموده‏‎ ‎‏است: ‏وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ‏؛‏ ‎[94]‎‏ با زنان به خوبی رفتار کنید. چنین سخنی با چنین‏‎ ‎‏دستور صریحی، هرگونه بدرفتاری با زنان را نفی کرده است. چنین حق معقول و‏‎ ‎‏انسانی که شریعت اسلام با بیان صریح و گویا وکوتاه ‏وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ‏ برای‏‎ ‎‏زنان در نظر گرفته بی نظیر و بی مانند است.‏

‏در نظام حقوقی اسلام معاشرت نیکو با زنان به عنوان یک اصل مسلّم و خدشه‏‎ ‎‏ناپذیر شناخته شده است. رسول خدا(ص) بهترین مردان را کسانی دانسته است که با‏‎ ‎‏همسرانشان رفتار نیکو داشته باشند و کسی را محبوب ترین فرد در نزد خداوند معرفی‏‎ ‎‏نموده است که نیکوترین رفتار را با خانواده اش بکند: «أحبّ العباد إلی الله تعالی أحسنهم‏‎ ‎‏صنعاً اسرائه».‏‎[95]‎


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 336
‏در حدیث دیگر آمده است که رسول خدا(ص) بهترین انسان را کسی معرفی کرده‏‎ ‎‏که رفتار نیکو با همسران و دخترانشان داشته باشد.‏‎[96]‎

‏در شریعت اسلام رفتار نیکو با همسر، به عنوان معیار انسان خوب شناخته شده‏‎ ‎‏است. چنان که رسول خدا(ص)، ملاک خوب بودن انسان را رفتار شایسته با همسرش‏‎ ‎‏قرار داده است، و نیز رفتار خودش را با همسرانش، از همه بهتر معرفی کرده و فرموده‏‎ ‎‏است: «‏وخیرکم خیرکم لنسائه، وأنا خیرکم لنسائی‏».‏‎[97]‎

‏و نیز آن حضرت فرموده است:‏

‏«بهترین شما کسی است که خوب‏‏ ‏‏ترین رفتار را با خانواده‏‏ ‏‏اش داشته باشد، و من ‏‏در‏‎ ‎‏میان ‏‏شما بهترین رفتار را با خانواده‏‏ ‏‏ام دارم».‏‎[98]‎

‏رسول خدا(ص) رفتار کریمانه و انسانی با زنان را معیار کرامت و شخصیت قرار‏‎ ‎‏داده و بدرفتاری با زنان را معیار بی شخصیتی و فرومایگی معرفی کرده و در ادامه‏‎ ‎‏حدیث مزبور فرموده است:‏

«ما أکرم النساء إلّا کریم ولا أهانهنّ إلّا لئیم»؛‏ ‏‏زنان را جز انسان‏‏ ‏‏های بزرگوار مورد‏‎ ‎‏تکریم و احترام قرار نمی‏‏ ‏‏ده‏‏ن‏‏د و آنان را جز اشخاص فرومایه مورد اهانت قرار‏‎ ‎‏نمی ده‏‏ن‏‏د.‏ ‎[99]‎

‏رسول خدا(ص) نیک رفتاری با زنان را سفارش و توصیه خداوند سبحان خوانده و‏‎ ‎‏فرموده است:‏

«إنّ الله تعالی یوصیکم بالنساء خیراً فإنهنّ اُمّهاتکم وبناتکم وخالاتکم»؛‏ خداوند‏‎ ‎‏سبحان شما را درباره نیک‏‏ ‏‏رفتاری با زنان سفارش می‏‏ ‏‏کند؛ زیرا بانوان، مادران و‏‎ ‎‏دختران و خاله‏‏ ‏‏های شما هستند.‏‎[100]‎

‏رسول خدا(ص) بدرفتاری با خانواده را شدیداً نهی و نکوهش نموده و آن هایی را‏‎ ‎‏که نسبت به خانواده شان ستم روا می دارند و حقوق آن ها را ضایع می کنند، ملعون‏‎ ‎‏خوانده و فرموده است:‏

«ملعون ملعون مَن ضیّع مَن یعول»؛‏ ملعون است ملعون است کسی که حق‏‎ ‎‏خانواده‏‏ ‏‏اش را ضایع کند‏‏.‏‎[101]‎


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 337
‏این آموزه ها به خوبی اثبات می کند که زنان در اسلام در جایگاه رفیعی قرار دارند و‏‎ ‎‏از کرامت والایی برخوردارند. کسی که حقوق خانواده و همسرش را در نظر نگیرد به‏‎ ‎‏عنوان ملعون و رانده شده از رحمت خداوند شناخته شده است.‏

م) زن بهترین یار و پشتیبان

‏حضرت محمد(ص) به عنوان پیامبر و ترجمان و مجری وحی الهی زنان را بهترین‏‎ ‎‏یاور و پشتیبان برای مردان دانسته و رفتار نیک را نسبت به آنان سفارش نموده و‏‎ ‎‏فرموده است: «‏استوصوا بالنساء خیراً، فإنهنّ عوان عندکم‏».‏‎[102]‎

‏در این نگاه، زن معین و یاور مرد خوانده شده است؛ و بد رفتاری انسان با معین و‏‎ ‎‏یاور خویش شایسته و پسندیده نیست.‏

ن) سفارش دربارۀ مادر

‏در اسلام مقام و جایگاه مادر چنان ارزشمند است که رسول خدا(ص) سفارش‏‎ ‎‏دربارۀ مادران را مقدم بر سفارش دربارۀ پدران قرار داده است. چنان که مردی در نزد آن‏‎ ‎‏حضرت آمد و پرسید: یا رسول الله چه کسی به نیکی و گرامی داشتن شایسته تر است؟‏‎ ‎‏حضرت در پاسخ فرمود: مادرت. او گفت: سپس چه کسی؟ حضرت فرمود: مادرت.‏‎ ‎‏سپس چه کسی؟ فرمود: مادرت. او گفت : سپس چه کسی؟ حضرت فرمود : پدرت.‏‎[103]‎

‏همچنین صعصعه جد فرزدق به رسول خدا عرض کرد: یا رسول الله جانم به فدایت‏‎ ‎‏مرا توصیه و سفارش به نیکی نما! حضرت فرمود : تو را دربارۀ مادرت، پدرت و...‏‎ ‎‏سفارش می کنم.‏‎[104]‎

‏از این دو حدیث به خوبی پیدا است که احترام و گرامی داشتن مادر نسبت به پدر‏‎ ‎‏در اولویت قرار دارد. و این حکایت از جایگاه و کرامت زن در نظام حقوقی اسلام‏‎ ‎‏دارد.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 338
س) پاس داشتن حرمت زنان

‏پاس داشتن حرمت و عفت زنان، پاس داشتن کرامت و شخصیت زنان است. رسول ‏‎ ‎‏خدا(ص) به پاسداری از عفت و پاکدامنی زنان سفارش می کرد و می فرمود:‏

«واعفوا عن نساء الناس تعفّ نساؤکم»؛‏ نسبت به زنان مردم عفت ورزید، تا زنانتان‏‎ ‎‏عفیف و پاکدامن بمانند‏‏.‏‎[105]‎

‏بنابراین پاس داشتن حرمت زنان در نظام حقوقی اسلام به عنوان یک اصل مورد‏‎ ‎‏توجه قرار گرفته است.‏

ع) زن مایه خیر و برکت

‏بر خلاف سنت های خرافی گذشته که زنان را مایه شرارت و نکبت می دانستند؛ در‏‎ ‎‏اسلام زن مایۀ توانگری و برکت دانسته شده است. چنان که رسول خدا(ص) فرموده‏‎ ‎‏است:‏

«تزوّجوا النساء فإنهنّ یأتین بالمال»؛‏ ازدواج کنید؛ زیرا زنان توانگری و دارایی‏‎ ‎‏می‏‏ ‏‏آورند.‏‎[106]‎

‏از این نظر نیز می بینیم که وجود زن مایۀ خیر و خوبی است که حکایت از کرامت‏‎ ‎‏گرانمایۀ او دارد. ‏

ف) زن محبوب و دوست داشتنی

‏زن در پاره ای از فرهنگ ها، موجودی منفور به حساب می آمد، ولی در آموزه های‏‎ ‎‏پیامبر اسلام زن چنان محبوب و دوست داشتنی است که از میان آنچه که در دنیا وجود‏‎ ‎‏دارد چیزی به پای محبوبیت زن نمی رسد، تنها بوی خوش توانسته است در کنار‏‎ ‎‏محبوبیت او قرار بگیرد. چنان که حضرت محمد(ص) فرموده است:‏

«حبّب إلیّ من دنیاکم النساء والطیب وجعلت قرّة عینی فی الصلاة»؛‏ از دنیای شما دو‏‎ ‎‏چیز را دوست می‏‏ ‏‏دارم؛ یکی زنان، و‏‏ ‏‏دیگری بوی خوش و روشنایی چشمم در‏‎ ‎‏نماز قرار داده شده است.‏‎[107]‎


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 339
‏از نظر عاطفی، کرامت و شخصیت زن رابطه نزدیک با عنصر محبت دارد. در کلام‏‎ ‎‏رسول خدا(ص) روی عنصر محبت زنان چنان تکیه شده است که مقدار و اندازۀ ایمان‏‎ ‎‏به خداوند سبحان را ملاک مقدار و اندازۀ محبت زنان قرار داده و فرموده است:‏

«کلّما ازداد الإیمان عبداً ازداد حبّاً للنّساء»؛‏ هر‏‏ ‏‏زمانی که به ایمان بنده افزوده شود‏‎ ‎‏محبت او نسبت به همسرانش نیز افزایش می‏‏ ‏‏یابد‏‏.‏‎[108]‎

‏ همچنین آن حضرت فرموده است که محبت با زنان یکی از عطیه های الهی به‏‎ ‎‏اهل بیت است.‏‎[109]‎

‏بنابراین محبت، احترام و تکریم شخصیت زنان، جزء سیره و رفتار رسول خدا(ص)‏‎ ‎‏بوده است. و با الگو قرار دادن رفتار و آموزه های آن حضرت، کرامت و شخصیت زنان‏‎ ‎‏حفظ می شود.‏

ص) برخورداری زن از وظایف و تکالیفی در برابر شوهر

‏خداوند سبحان زن و مرد را مختار آفریده و پیامبرانش را برای هدایت و ارشاد‏‎ ‎‏هردو فرستاده است. زن و مرد هردو می توانند راه هدایت و سعادت یا راه شقاوت و‏‎ ‎‏ضلالت را برگزینند.‏‎[110]‎‏ لذا همان طور که مردان وظایف و تکالیفی نسبت به همسرانشان‏‎ ‎‏دارند، زنان نیز وظایف و تکالیفی را نسبت به شوهرانشان دارند.‏

‏زن و مرد هر دو در نظام خانواده مسئولیتی دارند که موظفند به آن عمل کنند. از این‏‎ ‎‏رو زنان با همۀ جایگاه ارزشمندی که در آموزه های شریعت اسلامی دارند؛ می توانند با‏‎ ‎‏برگزیدن راه رشد و سعادت بهترین باشند و نیز می توانند با انتخاب راه شقاوت و‏‎ ‎‏ضلالت بدترین باشند.‏

‏رسول گرامی(ص) بهترین زنان را با در نظر گرفتن عمل به وظایف و تکالیفی که‏‎ ‎‏برعهده دارند، معرفی نموده است. به عنوان نمونه به چند مورد از سخنان آن حضرت‏‎ ‎‏اشاره می گردد:‏

‏1. حضرت علی(ع) از رسول خدا(ص) روایت کرده که آن حضرت فرمود:‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 340
«خیر النساء الولود الودود التی إذا نظرت إلیها سرّتک وإذا غبت عنها حفظتک»؛‎ ‎‏بهترین زنان، زن زایای مهربان است که هرگاه به او نگاه اف‏‏ک‏‏نی شادابت کند و در‏‎ ‎‏غیابت حافظ و نگهبانت باشد‏‏.‏‎[111]‎

‏بنابراین زنان نیکو از منظر رسول خدا(ص) زنانی با این ویژگی ها هستند: 1. زایا؛‏‎ ‎‏2.مهربان؛ 3. مستور و محجوب؛ 4. عفیف و پاکدامن؛ 5. عزیز و سرافراز در نزد‏‎ ‎‏خانواده و کسان خویش؛6. تسلیم و نرم خو در برابر شوهر؛ 7. آراسته و با زینت در‏‎ ‎‏مقابل شوهر؛ 8. محفوظ و محصون در برابر غیر شوهر؛ 9. فرمانبر گفتار شوهر؛‏‎ ‎‏10.پذیرای آنچه که شوهر در خلوت خواستار است؛ 11. نگاه به سیمای او مسرت آور‏‎ ‎‏باشد؛ 12. در غیاب همسر حافظ و نگهبان او باشد.‏

نتیجه

‏بنابر آنچه گذشت به خوبی معلوم گردید که در نظام حقوقی اسلام زنان در تمام‏‎ ‎‏عرصه های زندگی، از نگاه فکری، فلسفی، حقوقی، فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی در‏‎ ‎‏جایگاه طبیعی و ارزش های اصلی و فطری خویش قرار گرفته اند، و از حقوقی نظیر:‏‎ ‎‏حقّ کار، حقّ تحصیل، حقّ مشارکت در امور اجتماعی، حقّ ارث، حقّ کرامت و حسن‏‎ ‎‏معاشرت، و نظایر آن برخوردارند و در جایگاه ارزنده ای قرار دارند. جایگاهی که در‏‎ ‎‏اثر افکار و اندیشه های انحرافی، و سنت های ستم بار قبیله ای از بین رفته بود و زنان را‏‎ ‎‏موجودی ذلیل، پست و در ردیف حیوانات قرار داده و در حد اموال و اشیا تنزل داده‏‎ ‎‏بود. در عصر شکوفایی خرد و دانش نیز زنانی هستند که در اثر گسترش سودجویی و‏‎ ‎‏هواپرستی مردان، کرامت، منزلت و جایگاه طبیعی و انسانی شان را از دست داده و در‏‎ ‎‏سراشیبی سقوط و نابودی قرار گرفته اند و نظام مقدس خانواده را بر باد داده اند. تا‏‎ ‎‏جایی که در پاره ای از کشورها زنان به عنوان ابزار تجارت در خدمت نظام سرمایه داری‏‎ ‎‏قرار گرفته اند و وسیلۀ خوشگذرانی مردان و متاع درآمد شرکت ها واقع شده اند و‏‎ ‎‏صنعت سکس و تجارت سفید را رونق می دهند. از سوی دیگر به علت سوءاستفاده از‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 341
‏زنان در پوشش آزادی و تساوی با مردان آن ها مجبور شدند کارهای سخت در‏‎ ‎‏کارخانه ها و مزارع را تحمل کنند و با رنج و عذاب هزینۀ زندگی خود را تأمین نمایند‏‎ ‎‏و یا تن به اعمال نادرست بدهند. این زنان پس از کاسته شدن از نیروی جوانی شان‏‎ ‎‏متوجه می شوند که همچون کالای از رده خارج شده، ارزش خود را از دست داده اند.‏

‏از مطالعه وضع اسفبار زنان در گذشته و امروز به خوبی در می یابیم که نظام های‏‎ ‎‏حقوقی بشری و کنوانسیون های مدافع زنان نتوانسته اند کرامت و عزت را برای زنان به‏‎ ‎‏ارمغان بیاورند. با دادن آزادی های لجام گسیخته به زنان و سست کردن بنیاد خانواده و‏‎ ‎‏راندن زن ها به سوی عرصه های ناسازگار با سرشت و طبیعت زنان، آن ها را به دام‏‎ ‎‏شیادان انداخته و به مثابه برده مدرن در اختیار سازمان ها وگروه های بهره کشی از زنان‏‎ ‎‏قرار داده اند. این ستم دیگری است که کرامت و عزت زنان را تهدید می کند.‏

‏در این میان آموزه های اسلام و نظام حقوقی اسلام تنها راه نجات زنان شناخته‏‎ ‎‏می شود که در پرتو بازگشت به سوی نور و خورشید شریعت تابناک حضرت‏‎ ‎‏محمّد(ص) می توانند از گرداب ذلت و خواری نجات یابند و جایگاه طبیعی و انسانی‏‎ ‎‏را بیابند و کرامت از دست رفتۀ خود را به دست بیاورند.‏

‏ ‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 342
پی نوشت ها:

‏ ‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 343

 

 

 

منابع

‏قرآن کریم.‏

1. سیری در تلمود، آدین آشتاین سالتز، ترجمه باقر طالبی دارابی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، قم، 1383.

2. ایران در زمان ساسانیان، آرتور کریستین سن، ترجمۀ رشید یاسمی، انتشارات دنیای کتاب، تهران، چاپ نهم.

3. روح المعانی، محمود آلوسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

4. النهایة فی غریب الحدیث والأثر، ابن اثیر، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ چهارم، قم، 1364.

5. کنز الفوائد، محمد بن الفتح کراجکی، مکتبة المصطفوی، چاپ دوم، قم، 1410ق.

6. تاریخ طبری، ابن جریر، مؤسسه اعلمی، بیروت.

7. تفسیر مجاهد، مجاهد بن جریر، مجمع بحوث الإسلامیه، اسلام آباد.

8. شرح الکبیر، عبدالرحمن بن قدامه، دار الکتب العربی، بیروت.

9. البدایة والنهایه، اسماعیل بن کثیر دمشقی، دار احیاء التراث العربی، 1408ق.

10. السیرة النبویه، اسماعیل بن  کثیر دمشقی، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1396ق.

11. سنن ابن ماجه، ابن ماجه، محمد قزوینی، دار الفکر، بیروت.

12. سنن ابوداود، ابوداود سجستانی، دار احیاء السنة النبویة، بیروت.

13. سنن الکبری، احمد بیهقی، دارالفکر، بیروت.

14. زنان پیرامون پیامبر، محمود مهدی استانبولی، مصطفی ابوالنصراشبلی، ترجمه دکتر شهربانو دلبری، سخن گستر، چاپ اول، مشهد، 1382.

15. مصباح الشریعه، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، 1400ق.

16. 

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 344
انجیل برنابا، ترجمه حیدرقلی خان قزلبا (سردارکابلی)، دفتر نشر الکتاب، 1362.

17. زنان نامی در تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، عقیقی بخشایشی، نوید اسلام، قم، چاپ اول، 1382.

18. فمینیسم از نظر اسلام و دیگر ملل، سید هاشم بطحایی، دفتر نشر نوید اسلام، چاپ اول، 1383.

19. تورات (عهد عتیق)، ایران، انجمن کتاب مقدس، بی تا.

20. تفسیر ثوری، سفیان ثوری، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1403ق.

21. تحقیق در دو نظام حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام و غرب، محمدتقی جعفری، دفتر خدمات حقوقی بین المللی جمهوری اسلامی ایران، تهران، 1370.

22. جستاری در هستی شناسی زن، اسدالله جمشیدی، غلام علی عزیزی، حسن زارع، احمد طاهری نیا، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، قم، 1382.

23. شخصیت و حقوق زن در اسلام، جمعی از پژوهشگران، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، قم، 1382.

24. سفارشات پیامبر اکرم به دختر و زنان، السید الجمیلی، ترجمه سید مهدی شمس الدین، دار الفکر، چاپ سیزدهم، قم، 1383.

25. المفصّل فی تاریخ العرب قبل الإسلام، جواد علی، دار العلم للملایین، چاپ اول، بیروت، 1970م.

26. جهان در عصر بعثت، محمدجواد باهنر، اکبر هاشمی رفسنجانی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

27. اخلاق زن در خانواده، یوسف نجفی جیلانی، انتشارات قیام، قم، 1382.

28. زن در آینه جلال و جمال، عبدالله جوادی آملی، نشر اسراء، چاپ پنجم، قم، 1381.

29. وسائل الشیعه، حر عاملی، آل البیت لإحیاء التراث، چاپ دوم، قم، 1414ق.

30. فرهنگ عمید، حسن عمید، انتشارات امیرکبیر، چاپ بیست و ششم، تهران، 1384.

31. مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، مؤسسه آل البیت، چاپ دوم، قم، 1409ق.

32. 

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 345
حقوق زن در کشاکش سنّت و تجدد، محمد حکیم پور، انتشارات نغمه نواندیش، چاپ اول، تهران، 1382.

33. دفاع از حقوق زن، محمد حکیمی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، تهران، 1383.

34. تفسیر نورالثقلین، حویزی، انتشارات اسماعیلیان، قم، 1412ق.

35. میزان الإعتدال فی نقد الرجال، حافظ شمس الدین ذهبی، تحقیق: علی محمد بجاوی، دار المعرفه، بیروت.

36. مشارکت سیاسی زن، هبه رئوف، ترجمه محسن آرمین، نشر قطره، چاپ اول، تهران، 1377.

37. المحصول، محمد رازی، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم، بیروت، 1412ق.

38. فوارق بین الرجل والمرأة، محمدرضی رضوی، دار المعرفة والهدی، تهران، 1392ق.

39. حقائق التأویل فی متشابه التنزیل، سید شریف رضی، دار المهاجر، بیروت.

40. الکشاف، محمود زمخشری، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، بیروت، 1407ق.

41. مسند زید بن علی، زید بن علی، دار الحیاة، بیروت.

42. المبسوط، شمس الدین سرخسی، دار المعرفه، بیروت، 1406ق.

43. زن از دیدگاه فلسفه سیاسی غرب، سوزان مولیر آکن، ترجمه نوری زاده، قصیده سرا، چاپ اول، تهران، 1383.

44. الدر المنثور، عبدالرحمن جلال الدین سیوطی، دار المعرفة، چاپ اول، بیروت، 1365ق.

45. الجامع الصغیر، عبدالرحمن جلال الدین سیوطی، دار الفکر، چاپ اول، بیروت، 1401ق.

46. تاریخ آموزش در اسلام، احمد شبلی، ترجمه محمدحسین ساکت، دفتر نشر اسلامی، تهران، 1361.

47. نیل الأوطار، محمد شوکانی، دار الجلیل، بیروت.

48. السیر الکبیر، محمد بن حسن شیبانی.

49. تعالیم آسمانی اسلام، سید محمد صحفی، ترجمه محمد فضل حق، انتشارات اهل بیت، قم، 1372.

50. 

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 346
راه محمد، سید رضا صدر، بوستان کتاب، چاپ دوم، قم، 1385.

51. من لایحضره الفقیه، محمد بن علی بن حسین بابویه صدوق، تحقیق علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین، چاپ دوم، قم، 1404ق.

52. بصائر الدرجات، محمد صفار، تحقیق میرزاحسین کوچه باغی، مؤسسه أعلمی، تهران، 1362.

53. الگوی زن اصیل، محمدتقی طباطبایی، مدرسه علمیه ایروانی، چاپ هشتم، قم، 1382.

54. المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمدحسین طباطبائی، مؤسسه نشر اسلامی، قم، بی تا.

55. جامع البیان فی تفسیر القرآن، محمد بن جریر طبری، دار الفکر، بیروت، 1415ق.

56. التبیان فی تفسیر القرآن، محمد طوسی، مکتبة الأعلام الإسلامی، چاپ اول، قم، 1409ق.

57. فقه الرضا، علی بن بابویه، مؤسسة آل البیت، المؤتمر العالمی للإمام الرضا(ع).

58. تفسیر عیاشی، محمد عیاشی، مکتبة العلمیة الإسلامیة، تهران.

59. عمدة القاری، بدرالدین محمود عینی، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

60. جلوه نمایی زنان و نگاه مردان، یوسف غلامی، انتشارات لاهیجی، چاپ اول، 1381.

61. نهج الفصاحه، مرتضی فرید تنکابنی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوازدهم، تهران، 1383.

62. سیره پیامبر اکرم، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، چاپ سوم، تهران، 1385.

63. تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، دار الکتب، چاپ سوم، قم، 1404ق.

64. زن در حقوق ساسانی، کریستیان بارتلمه، ترجمه ناصرالدین صاحب الزمانی، مؤسسه مطبوعاتی عطایی، چاپ اول، تهران، 1337.

65. الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ سوم، 1367.

66. روانشناسی تفاوت های فردی، حمزه گنجی، انتشارات بعثت، چاپ ششم، قم، 1375.

67. کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، علاء الدین علی بن حسام الدین متقی هندی، تحقیق: شیخ بکری حیانی، مؤسسة الرسالة، بیروت.

68. 

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 347
بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، بیروت، 1403ق.

69. تفسیر المنار، محمد رشید رضا، قاهره، 1374ق.

70. نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهری، صدرا، چاپ چهلم، تهران، 1384.

71. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دار الکتب الاسلامی.

72. حقوق بشر، حسین مهرپور، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، تهران، 1374.

‏73.‏ ‏الریاض الندیة‏‏، محیی الدین نووی، دار الفکر، بیروت.‏

74. زن در آیینه قرآن، الهه وکیلی، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، تهران، 1370.

75. تاریخ تمدّن، ویل دورانت، ترجمه فتح الله مجتبایی، انتشارات اقبال، 1349.

76. شخصیت زن از دیدگاه قرآن، هادی دوست محمد، شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ سوم، تهران، 1383.

77. مجمع الزوائد، نورالدین هیثمی، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1407ق.

78. طبقات کبری، ابن سعد.

79. تاریخ ابن معین، یحیی بن معین، دار القلم.

80. مغنی المحتاج، النووی، مؤسسة التاریخ العربی.

81. سنن دارمی، عبدالله دارمی، مطبعة اعتدال، دمشق.

82. روضة الواعظین، محمد فتال نیشابوری، تحقیق سید محمد مهدی، منشورات رضی، قم.

83. الهدایه، شیخ صدوق، مؤسسه امام هادی، قم، 1418ق.


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 348

‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 349

  • . نساء(4): 1.
  • . انعام (6): 98.
  • . اعراف (7): 189.
  • . زمر(39): 6.
  • . حجر(15): 26 ـ 27.
  • . حج (22): 5.
  • . ر.ک: الرحمن(55): 14 ـ 15؛ فاطر (35): 11؛ کهف (18): 37؛ نجم (53): 45 ـ 46.
  • . تفسیر نمونه، ج 19، ص 381 ـ 382.
  • . التبیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 7.
  • . تفسیر عیاشی، ج 1، ص 213 - 216.
  • . حقائق التأویل فی متشابه التنزیل، ص 309.
  • . التبیان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 54.
  • . همان، ج 4، ص 409.
  • . المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 135.
  • . حجر(15): 26.
  • . الرحمن(55): 14.
  • . روم(30): 20؛ فاطر(35): 13؛ غافر(40): 67.
  • . نساء(4): 1.
  • . نظام حقوق زن در اسلام، ص 117.
  • . انجیل برنابا، فصل 39، آیه: 29 -33.
  • . تورات، سفر پیدایش، باب اول، آیه 27.
  • . تفسیر عیاشی، ج 1، ص 216.
  • . ر.ک: تورات، سفر پیدایش، باب اول، ص 27.
  • . نظام حقوق زن در اسلام، ص 117.
  • . نحل(16): 97.
  • . ر.ک: زن در آینه جلال و جمال، ص 95
  • . غافر(40): 40.
  • . نساء(4): 124.
  • . طه(20): 112.
  • . حدید(57): 12؛ آل عمران(3): 195؛ انبیاء(21): 94؛ طه(20): 112.
  • . آل عمران(3): 37 ـ 42؛ تحریم (66): 11.
  • . ذاریات (51): 56.
  • . ر.ک: سیرة النبویه، ج 2، ص197.
  • . توبه (9): 71.
  • . حدید (57): 18.
  • . حقوق بشر، ص 221 - 224.
  • . بقره(2): 34 ـ 35.
  • . اعراف(7): 19 - 23.
  • . مائده(5): 38.
  • . نحل(16): 58 - 59؛ تکویر (81): 8 - 9؛ انعام(6): 151.
  • . ر.ک: المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج 5، ص 528.
  • . نحل(16):58 ـ 59.
  • . انعام(6): 151.
  • . تکویر(81): 8 ـ 9.
  • . ر.ک: تفسیر نمونه، ج 26، ص 177ـ 178.
  • . انعام (6): 137.
  • . انعام(6): 140.
  • . انجیل، رساله پولس رسول به قرنتیان، باب یازدهم، آیه 9.
  • . بقره(2): 89.
  • . بقره(2): 187.
  • . ر.ک: التبیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 133.
  • . روم (30): 21.
  • . ر.ک: التبیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 132 ـ 133.
  • . ممتحنه (60): 12.
  • . تاریخ طبری، ج 2، ص 336 - 339.
  • . ر.ک: مشارکت سیاسی زن، ص 82.
  • . تاریخ طبری، ج 2، ص 92؛ البدایة والنهایه، ج 2، ص 195؛ سیرة النبویه، ج2، ص 197.
  • . ر.ک: البدایة والنهایه، ج 3، ص 168؛ ج 4، ص 34.
  • . تاریخ طبری، ج2، ص 338.
  • . همان.
  • . همان، ص414؛ طبقات کبری، ج 8، ص 415.
  • . البدایة والنهایه، ج 4، ص 399.
  • .تاریخ طبری، ج3، ص 310؛ ر.ک: تاریخ ابن معین، ج1، ص 108.
  • . شرح الکبیر، ج 10، ص 427؛ مغنی المحتاج، ج 4، ص 221.
  • . شرح الکبیر، ج10، ص 427؛ سنن دارمی، ج 2، ص 211.
  • . السیر الکبیر، ج 1، ص 200.
  • . سفارشات پیامبر اکرم به دختر و زنان، ص60.
  • . همان.
  • . همان.
  • . تورات، سفر لاویان، آیات 1-5.
  • . سیری در تلمود، ص246.
  • . بقره (2): 282.
  • . نساء (4): 11.
  • . ر.ک: تفسیر نمونه، ج3، ص 289.
  • . نساء (4): 11.
  • . نساء (4): 7.
  • . ر.ک: التبیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 120.
  • . التبیان فی تفسیر القرآن، ج3، ص120.
  • . ر.ک: نظام حقوق زن در اسلام، ص 286.
  • . مجادله (58): 11.
  • . قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ، زمر (39): 9؛ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَی وَالْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ، رعد(13): 16.
  • . الکافی، ج 1، ص 31.
  • . بصائر الدرجات، ص 23.
  • . سنن ابن ماجه، ج 1، ص 81.؛ مجمع الزوائد، ج 1، ص 119.
  • . کنز الفوائد، ص 239؛ مصباح الشریعه، ص 22؛ مستدرک الوسائل، ج 17، ص 249؛ المحصول، ج 6، ص 78.
  • . ر.ک: زنان نامی در تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ص 119.
  • . ر.ک: حقوق زن در کشاکش سنّت و تجدّد، ص 198.
  • . میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج 4، ص 604.
  • . روضه الواعظین، ص 376؛ مجمع الزوائد، ج 4، ص 304.
  • . فقه الرضا، ص 208؛ الهدایه، ص 60؛ الکافی، ج 5، ص 88.
  • . نساء (4): 3.
  • . ر.ک: تفسیر قمی، ج 1، ص130؛ التبیان، ج 3، ص 103؛ تفسیر نمونه، ج 3، ص 252 - 253.
  • . نیل الاوطار، ج 6، ص 346.
  • . نساء (4): 19.
  • . وسائل الشیعه، ج 20، ص 171؛ ج 14، ص 122.
  • . «خیرکم خیرکم لنسائه و بناته»؛ کنز العمال، ج 16، ص 371.
  • . همان.
  • . «خیرکم خیرکم لأهله، وأنا خیرکم لأهلی»؛ الجامع الصغیر، ج1، ص 632؛ کنز العمال، ج 16، ص371.
  • . جامع الصغیر، ج 1، ص 632.
  • . نهج الفصاحه، ص 358.
  • . وسائل الشیعه، ج 20، ص 171.
  • . مستدرک الوسائل، ج 14، ص 253.
  • . الکافی، ج 2، ص 159.
  • . تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 650.
  • . من لایحضره الفقیه، ص 21.
  • . نهج الفصاحه، ص 355.
  • . همان، ص 55.
  • . مستدرک الوسائل، ج 14، ص 157.
  • . همان.
  • . إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیه،ِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعاً بَصِیراً إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَإِمَّا کَفُوراً؛ ما انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم، و او را می آزماییم (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم، ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس! انسان (76): 2 – 3.
  • . مسند زید بن علی، ص 302.