همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان»

کرامت زن در نظام حقوقی اسلام

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

کرامت زن در نظام حقوقی اسلام

 

 

 

جناب آقای محمد ظاهر اکبری


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 99

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 100

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

مقدمه

‏زن، تاریخ پرماجرا و دردآلودی را پشت سر گذارده و در برهه هایی از تاریخ، به‏‎ ‎‏مثابه کالایی قابل معامله و یا در حد یک حیوان یا برده تنزل یافته است.‏

‏برای نمونه، زن در دوره بربریت، آنچنان زندگی مظلومانه ای داشته است که از‏‎ ‎‏عنوان انسان بودن خارج و در ردیف چارپایان و غلامان شمرده می شد. در این دوره‏‎ ‎‏زنان حق غذا خوردن یا حتی حق سکونت با شوهران را در یک جایگاه نداشتند و با‏‎ ‎‏کوچک ترین بهانه زیر ضربه های طاقت فرسای شلاق شوهران قرار می گرفتند.‏‎[1]‎

‏در یونان، شخصیت زن در حد یک حیوان تنزل یافته بود، به گونه ای که شوهر‏‎ ‎‏می توانست زن خود را همچون یک حیوان، به عنوان قرض یا کرایه یا هبه، در اختیار‏‎ ‎‏دیگری قرار بدهد،‏‎[2]‎‏ یا همچون کالایی بی ارزش در بازار برای خرید و فروش عرضه و‏‎ ‎‏گاهی به عنوان وصیت به دیگران واگذار نماید.‏‎[3]‎ 

‏ در روم قدیم نیز زن موجودی ناقص و بدون فضیلت دانسته می شد. پدران حق تام‏‎ ‎‏برای خود قائل بودند و هنگام ازدواج، اختیارات خود را در قبال مبلغی، با شوهر‏‎ ‎‏دخترشان معامله می کردند؛ به همین جهت شوهر می توانست او را به دیگری بفروشد.‏‎[4]‎‏ ‏

‏ در استرالیا، زنان همچون حیوانات اهلی محسوب می شدند که فقط برای دفع‏‎ ‎‏شهوت و تولید نسل به کار گرفته می شدند و هنگام قحطی آنان را می کشتند و از‏‎ ‎‏گوشت آنان استفاده می کردند‏. ‎[5]‎


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 101
‏ در آفریقا، سنگین ترین کارها، از قبیل ساختن عمارت ها، پاشیدن بذر، کشاورزی و‏‎ ‎‏آبیاری به عهده زنان بود. و مردان حاضر نبودند که حتی کوچک ترین کمک را به زنان‏‎ ‎‏نمایند.‏‎[6]‎

‏در هند، زندگی زن تابع شوهر بود و بعد از مردن شوهر با جسد او سوزانده می شد‏‎ ‎‏و یا خوار و زبون زند گی می کرد و دیگر نمی توانست شوهر کند.‏‎[7]‎

‏ در قرن پنجم و ششم میلادی میان پیشوایان مذهبی پیروان حضرت مسیح اختلاف‏‎ ‎‏بود که: آیا زن دارای نفس ناطقه و جزء انسان است یا نه؟ برای رفع این مشاجره در‏‎ ‎‏سال (576.م) در ماکون، مجمعی مر کّب از کشیشان بزرگ تشکیل گردید و پس از‏‎ ‎‏مدت ها گفت و گو رأی انجمن بر این قرار گرفت که زنان، جزء انسان می باشند، ولی‏‎ ‎‏تنها برای خدمت به مردان آفریده شده اند.‏‎[8]‎

‏در دوره جاهلیت اعراب، منتها درجه مظلومیت زن مشاهده می شود، زیرا زنان،‏‎ ‎‏گرفتار ننگ آورترین بدبختی ها و دچار سخت ترین مصیبت ها گردیده بودند. کرامت و‏‎ ‎‏شخصیت زن به وحشتناک ترین صورت لگدمال می شد تا آنجا که دختران نوزاد را زنده‏‎ ‎‏زنده در زیر خروار ها خاک دفن می کردند و در بعضی قبیله ها دختران نوزاد را سر‏‎ ‎‏می بریدند و در برخی دیگر از بالای قله کوه پرتاب می کردند و بعضی قبایل هم آنا ن‏‎ ‎‏ را در آب غرق می نمودند. عرب جاهلی به دنیا آمدن دختران را شوم و مایه ننگ‏‎ ‎‏می دانستند وآن را از دوستان مخفی می کردند؛ گویا خانواده دختر جرمی مرتکب شده‏‎ ‎‏است. ‏‎[9]‎

‏با ظهور اسلام، زندگی زن وارد مرحله جدیدی گردید و در اثر تعلیمات احکام‏‎ ‎‏اسلام، زن از کلیه حقوق فردی و اجتماعی خود برخوردار شد‏‏ و ‏‏در نظام حقوقی اسلام‏‎ ‎‏برای هر یک از مرد و زن مطابق وظایف طبیعی شان در اجتماع، حقوقی تعیین گردید. ‏

‏از آنجا که امروزه بحث حقوق و کرامت زن از مباحث مهم اجتماعی است و‏‎ ‎‏پرسش های جدیدی فرا روی اندیشه دینی و جایگاه زن در اسلام به وجود آورده است.‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 102
‏در این مقاله می کوشیم، با استفاده از ادله برون دینی (عقلی) و درون دینی، بحث‏‎ ‎‏کرامت زن در نظام حقوقی اسلام را بررسی کنیم:‏

تعریف واژگان

الف. کرامت

‏کرامت به معنای گرامی داشتن و بزرگی و شرافت دادن است. مراد از کرامت و‏‎ ‎‏تکریم، شرافت و بزرگی بخشیدن به خصوصیتی است که در دیگران نباشد، با همین‏‎ ‎‏خصوصیت، کرامت با تفضیل فرق می کند، به این بیان که کرامت و تکریم معنایی‏‎ ‎‏نفسی است و کاری به غیر ندارد، بلکه تنها شخص مورد تکریم منظور نظر است تا‏‎ ‎‏دارای شرافت و کرامت شود؛ اما منظور از تفضیل آن است که شخص مورد تفضیل از‏‎ ‎‏دیگران برتری یابد، درحالی که او با دیگران در اصل آن فضیلت شرکت دارد.‏

‏مراد از کرامت انسان این است که انسان در میان سایر موجودات دارای خصوصیتی‏‎ ‎‏است که در هیچ یک از موجودات دیگر عالم نیست و آن، داشتن عقل است و معنای‏‎ ‎‏تفضیل آن است که در غیر عقل از سایر خصوصیات و صفات هم انسان بر دیگران‏‎ ‎‏برتری دارد.‏‎[10]‎

‏با توجه به روشن شدن معنای کرامت از جهت دیگر نیز می توان کرامت انسان را‏‎ ‎‏بیان کرد و آن دو بعدی بودن انسان است. مخلوقات و موجودات دیگر حتی ملائکه ها‏‎ ‎‏تک بُعدی اند و تنها انسان مرکب از دو جوهر عقل و نفس است و با همین خصوصیت‏‎ ‎‏می تواند در اثر تلاش به کمال ارزشی برسد و حتی افضل از ملائکه گردد. ‏

اقسام کرامت

1ـ کرامت ذاتی

‏مقصود از کرامت ذاتی آن است که خداوند انسان را به گونه ای آفریده که در‏‎ ‎‏مقایسه با برخی موجودات دیگر از لحاظ ساختمان وجودی، از امکانات و مزایای‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 103
‏بیشتری برخوردار است. این نوع کرامت حاکی از عنایت ویژه خداوند به نوع انسان‏‎ ‎‏است و همه انسان ها از آن برخوردارند.‏

2ـ کرامت اکتسابی

‏ مقصود از کرامت اکتسابی، دست یابی به کمال هایی است که انسان در پرتو ایمان و‏‎ ‎‏عمل صالح به دست می آورد و این نوع کرامت، برخاسته از تلاش و ایثار انسان و معیار‏‎ ‎‏ارزش های انسانی و ملاک تقرب اش در پیش گاه خداوند است.‏‎[11]‎

‏ به بیان دیگر، انسان به طور ذاتی دارای عقل و خرد، استعدادهای بالقوه و نظام‏‎ ‎‏احسن وجودی است و این جهات، کرامت ذاتی او را بر بسیاری از مخلوقات به اثبات‏‎ ‎‏می رساند، ولی سبب امتیاز انسان بر انسان دیگر نمی شود. تفاوت ارزشی انسا ن ها‏‎ ‎‏نسبت به یکدیگر از راه به دست آوردن کرامت اکتسابی است و این نوع کرامت‏‎ ‎‏مخصوص انسان هایی است که در سایه راهنمایی انبیا و عمل کردن به مقررات دینی‏‎ ‎‏استعدادهای بالقوه درونی خود را به فعلیت برسانند و به مقام بالایی از کمال معنوی و‏‎ ‎‏انسانی دست یابند. توسعه در کرامت اکتسابی، موجب توسعه در کرامت ذاتی انسان نیز‏‎ ‎‏می گردد.‏

ب. نظام حقوقی اسلام

‏نظام حقوقی اسلام، مبتنی بر آیین اسلام است. دین اسلام به عنوان یک مکتب تام و‏‎ ‎‏جامع، ترکیبی آمیخته از اعتقادات و جهان بینی و دستور العمل های اجتماعی و‏‎ ‎‏رهنمودهای اخلاقی است. و علم فقه، عهده دار تبیین دستورالعمل های الزام آور‏‎ ‎‏اجتماعی اسلام یعنی نظام حقوقی اسلام است. البته فقه مساوی با نظام حقوقی اسلام‏‎ ‎‏نیست بلکه از چند جهت اعم از نظام حقوقی اسلام است.‏‎[12]‎


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 104
بخش اول: کرامت زن از منظر دینی 

‏بعد از ظهور اسلام و نزول آیات قرآنی، بحث کرامت و حقوق زن در میان‏‎ ‎‏مسلمانان مطرح گردید و سؤالاتی که در برخی از موارد مانند مسأله ارث، از ائمه(ع)‏‎ ‎‏شده است؛ از جمله: شبهه افکنی ابن ابی العوجا یکی از دهریون زمان امام صادق(ع) در‏‎ ‎‏مسأله حق الارث زن که می گفت: چرا زن بیچاره که از مرد ناتوان تر است باید یک‏‎ ‎‏سهم ببرد و مرد که تواناتر است دو سهم ببرد؟ امام صادق(ع) در جواب فرمود:‏

‏چون اسلام سربازی را از عهده زن برداشته و به علاوه مهر و نفقه را به نفع او بر‏‎ ‎‏مرد لازم شمرده است و در بعضی جنایت‏‏ ‏‏های اشتباهی که خویشاوندان جانی باید‏‎ ‎‏دیه بپردازند زن از پرداخت دیه و شرکت با دیگران معاف است.‏‎[13]‎‏ ‏

‏و نیز روایتی که اَبان الاحمر از امام صادق (ع) از علت عدم ارث زن از زمین و‏‎ ‎‏اصل بنای شوهر متوفی سؤال می کند امام در جواب مصلحت فامیل و قوم شوهر را‏‎ ‎‏مطرح نموده فرمود: برای اینکه ممکن است زن شوهری از قوم دیگر اختیار کند و‏‎ ‎‏فرزندانی از آن به دنیا بیاورد که مزاحم این قوم در زمین و بناها می گردد.‏‎[14]‎‏ ‏

‏ این پرسش ها روشن می سازد که بحث کرامت و شخصیت حقیقی و حقوقی زن از‏‎ ‎‏همان آغاز اسلام در اذهان مردم وجود داشته است و ائمه (ع) به آنها پاسخ می دادند.‏

‏مدعای اصلی این مقاله این است که نظام حقوقی اسلام بهترین کرامت را به زن‏‎ ‎‏بخشیده و بهترین دفاع را از شخصیت حقیقی و حقوقی زن نموده است. کرامتی که‏‎ ‎‏اسلام به زنان بخشیده است در هیچ تمدن قبل از اسلام، وجود نداشته است و پس از‏‎ ‎‏پیدایش اسلام هم هیچ تمدنی پدید نیامده که کرامتی بهتر از آن را برای زنان بیان کرده‏‎ ‎‏باشد. ‏

 کرامت زن در آینۀ قرآن

‏ آفتاب اسلام در زمانی طلوع کرد که زنان با از دست دادن حیثیت انسانیشان، در‏‎ ‎‏آتش ستم بی عدالتی و تبعیض می سوختند. اسلام با تبعیضات رایج در بین زن و مرد به‏‎ ‎‏مبارزه برخاست و زن را به عنوان یک عنصر اصلی انسانی، برخوردار از هر نوع حقوق‏‎ ‎‏انسانی و اجتماعی معرفی کرد. ‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 105
‏قرآن کریم برترین کرامت را برای زن بیان ‏‏و عالی ترین دفاع را ازحقوق آنان نموده‏‎ ‎‏است، به گونه ای که موافق با مصالح اجتماعی و مطابق با وظیفۀ طبیعی آنان می باشد‏‏.‏‎ ‎‏بهترین دلیل برای اثبات این مطلب آیات نورانی آن است که به طور فشرده نمونه هایی‏‎ ‎‏از آن بیان می گردد:‏

1. کرامت زن در تساوی با مردان در خطاب های قرآنی

‏قرآن کریم مرد و زن را از نظر ارزش انسانی و معنوی، برابر می داند و با خطاب های‏‎ ‎یا ِأیها الناس‏ و ‏یا أیها الذین آمنوا‏ هر دو را یکسان مورد خطاب قرار داده است.‏‎ ‎‏ در هیچ یک از خطاب های قرآن کوچک ترین تفاوتی بین زن و مرد مشاهده نمی شود .‏

2. تثبیت هویت انسانی زن یا تساوی کرامت زن با مرد در اصل خلقت

‏در شرایطی که بعضی از ملت های قدیم، زن را جزء حیوانات به حساب می آوردند‏‎ ‎‏وانسان بودنش را باور نمی کردند‏‎[15]‎‏، اسلام با صراحت برابری زن را با مرد در اصل‏‎ ‎‏خلقت و هویت انسانی بیان فرمود و زن را یکی از دو عنصری که انسان ها از آن دو‏‎ ‎‏عنصر پدیدارگشته اند معرفی کرد.‏

‏از نظر قرآن حقیقت مرد و زن یک چیز بوده و آن انسانیت است. مرد بودن و زن‏‎ ‎‏بودن ازخصوصیات این حقیقت است که برای تکمیل آفرینش با دو خصوصیت ظهور‏‎ ‎‏نموده است و امتیاز هر یک از دیگری با داشتن تقوای الهی روشن می گردد. در اینجا‏‎ ‎‏به برخی از آیات در این زمینه اشاره می شود:‏

یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ‎ ‎أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاکُمْ‏؛‏‏ ‏‎[16]‎‏ ‏‏ای مردم ما شما را از دوجنس مرد و‏‏ ‏‏زن آفریدیم و‏‎ ‎‏شما را به صورت گروه و قبیله‏‏ ‏‏ها قرار دادیم، تا هم دیگر را بشناسید و به درستی‏‎ ‎‏که گرامی‏‏ ‏‏ترین شما در نزد خدا، پرهیزگارترین شماست.‏

‏ در آیه ای دیگر، به تساوی خلقت مرد و زن تصریح و به روشنی بیان شده است که‏‎ ‎‏زن و مرد از یک حقیقت به وجود آمدند وآن انسان بودن است:‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 106
‏ ‏یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا‎ ‎ رِجَالاً کَثِیراً وَنِسَآءً‏؛‏‎[17]‎‏ ‏‏ای مردم از پروردگارتان بپرهیزید که همه شما را از‏‏ ‏‏یک‏‎ ‎‏انسان آفرید و همسر او را (نیز) از جنس او آفرید و از آن دو، مردان و زنان‏‎ ‎‏فراوانی ( در‏‏ ‏‏روی زمین) منتشر ساخت. ‏

‏در آیۀ سوم، علاوه بر این که حقیقت مرد و زن را واحد شمرده است، زن ها را مایۀ‏‎ ‎‏آرامش مردان دانسته است:‏

 وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا‏؛‏‎[18]‎‏ ‏‏از نشانه‏‏ ‏‏های قدرت‏‎ ‎‏خدا این است که همسران شما را از‏‏ ‏‏جنس شما قرار‏‏ ‏‏داد تا به وسیله آنها آرامش‏‎ ‎‏بیابید.‏

3. برابری زن با مرد در کرامت ذاتی

‏قرآن کریم در داشتن کرامت ذاتی، هیچ فرقی بین مرد و زن نمی گذارد، بلکه به طور مطلق‏‎ ‎‏می فرماید‏:

وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ؛‎[19]‎‏ ما‏‏ ‏‏فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم‏‏.‏

‏عبارت «بنی آدم» تصریح در نوع انسان است که به مرد و زن به صورت تساوی‏‎ ‎‏اطلاق می گردد. در آیه دیگر با اشاره به احسن التقویم بودن انسان، کرامت مرد و زن را‏‎ ‎‏به طور مساوی بیان می کند:‏

‏ ‏لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ‏؛‏‎[20]‎‏ هر‏‏ ‏‏آیینه انسان را در بهترین صورت‏‎ ‎‏ممکن آفریدیم.‏

‏ انسان چه زن و چه مرد، در میان همه مخلوقات عالم در بهترین شکل از نظر‏‎ ‎‏صورت و سیرت آفریده شده است. ‏

‏در مجموع آیات قرآنی که بیان گر کرامت ذاتی انسان می باشند، هیچ فرقی بین زن و‏‎ ‎‏مرد وجود ندارد و هر دو جنس را به طور یکنواخت در کرامت ذاتی شریک می دانند.‏

4. برابری زن با مرد درکرامت اکتسابی

‏ با آنکه بسیاری از ملت های پیشین، زن را شایسته دینداری نمی دانستند و معتقد‏‎ ‎‏بودند که زن موجودی خبیث است و عبادتش در پیشگاه خدا مقبول نیست. اسلام با ردّ‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 107
‏این پندار باطل، فرمود: از نظر قبولی عبادات و طاعات بین زن و مرد هیچ فرقی وجود‏‎ ‎‏ندارد. قرآن کریم، در برنامه های تربیتی، اخلاقی، علمی و...، رسیدن به سعادت وکمال‏‎ ‎‏هر دو جنس را بدون تفاوت، در پرتو عمل صالح تضمین فرموده است:‏

مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ‎ ‎بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ‏.‏‎[21]‎

‏ این آیه ثابت می کند که زندگی پاکی که از درون این زندگی، به واسطه عمل صالح‏‎ ‎‏برمی خیزد باعث روشنایی قلب و نشانه کمال و قرب انسان می شود، برای مرد و زن به طور‏‎ ‎‏مساوی ممکن و میسّر است.‏

وَمَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیهَا‎ ‎بِغَیْرِ حِسَابٍ‏؛‏‎[22]‎‏ ‏‏هرکس کار شایسته انجام دهد خواه مرد باشد یا زن، درحال‏‏ی‏‎ ‎‏که مؤمن باشد آنها وارد بهشت می شوند و در آن، روزی بی حساب به آنها داده‏‎ ‎‏خواهد شد.‏

أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَی بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ‏؛‏‎[23]‎‏ عمل هیچ‏‎ ‎‏کس را ضایع نمی‏‏ ‏‏نمایم خواه مرد باشد یا زن، بعض شما از‏‏ برخی ‏‏دیگر هستید.‏‎ ‎‏[همگی از یکدیگر خلق شدید؛ مرد مولود از زن و زن مولود از مرد و همه از آدم هستید].‏

‏از نظر اسلام، کرامت و ارزش هر یک از زنان و مردان، در دنیا و آخرت، در گرو‏‎ ‎‏اعمال و رفتار خوب یا بد خود می باشد. بنابراین زنان نیز در کرامت اکتسابی مثل‏‎ ‎‏مردان می توانند از راه تقوا، تلاش و کوشش معنوی و رفتار شایسته و انسانی به کرامت‏‎ ‎‏بسیار بالایی دست یابند و بر این اساس قرآن کریم نمونه هایی از زنان مانند حضرت‏‎ ‎‏مریم، آسیه همسر فرعون و... را بیان می نماید که از راه تلاش و کرامت اکتسابی از‏‎ ‎‏مردان بسیاری جلو افتادند. ‏

5. برابری زن با مرد در کرامت حقوقی 

‏الف. حق مالکیت‏‏: یکی ازموضوعات مهم حقوقی، حق اداره اموال و دارایی است.‏‎ ‎‏قبل از اسلام، بسیاری از ملت ها، برای زن درباره مسائل اقتصادی و غیره مالکیتی قایل‏‎ ‎‏نبودند. برهمین اساس آنان از ارث محروم بودند. در بعضی ملت ها اگر زن، دارای مال‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 108
‏هم می شد، نمی توانست در اموالش تصرف کند، لذا بخشیدن، معامله، معاوضه و غیره‏‎ ‎‏برای زن ممنوع بوده است.‏

‏قرآن کریم در چنین شرایطی، دستور داد که زنان، دربارۀ اموال و دارایی خود، مثل‏‎ ‎‏مردان، حق هر نوع تصرف و مداخله را دارند؛ آنجا که می فرماید:‏

‏ ‏لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ‏؛‏‎[24]‎‏ مردان را ازآنچه کسب‏‎ ‎‏کرده‏‏ ‏‏اند بهره ای است و زنان را نیز از آنچه به دست آورده اند بهره ای می باشد.‏

‏ب. حقوق خانوادگی‏‏: در روزگاری که برخی ملت های دنیا، برای زن، حق غذا‏‎ ‎‏خوردن و زندگی کردن با شوهر را در یک جایگاه نمی دادند، و آنان را همچون‏‎ ‎‏حیوانات به صورت قرض، هبه، کرایه و معامله با دیگران دست به دست نموده، کرامت‏‎ ‎‏و شخصیتش را آلوده و خُرد می کردند،‏‎[25]‎‏ قرآن کریم این روش ظالمانه و افکار موهوم‏‎ ‎‏را محکوم کرده، زن را در حقوق خانوادگی نیز برابر با مردان دانست و فرمود:‏

‎ ‎هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ‏؛‏‎[26]‎‏ زنان لباس شما و شما لباس زنان هستید‏‏.‏

‏ یعنی زن و مرد برای همدیگر، مانند لباس وسیله زینت و موجب حفظ یکدیگر در‏‎ ‎‏برابر آفات گوناگون هستند و نباید تبعیض در بین آنها روا داشته شود‏‎.‎

‏اسلام برای زن ها حقوق خانوادگی حتی بالاتر از مردان را در نظر گرفته است که‏‎ ‎‏عبارتند از: حق انتخاب همسر، حق مهریه، حق نفقه، حق رفتار انسانی و شایسته شوهر‏‎ ‎‏با زن و حق مسکن.‏

‏ج. برابری ‏‏در کرامت در حقوق اجتماعی‏‏: اسلام، زنان را مطابق شرایط فطرت‏‎ ‎‏آفرینش بر برخی از امور اجتماعی، دوشادوش مردان، وارد اجتماع کرده است:‏

‏پیامبر اسلام(ص) بعد از فتح مکه، همان گونه که از مردان بیعت گرفت به زنان نیز‏‎ ‎‏امر فرمود که با شیوه ای خاص با آن حضرت بیعت کنند.‏‎[27]‎‏ این بیعت به دستور قرآن‏‎ ‎‏کریم بوده است که می فرماید:‏

‏ ‏یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا جَاءَکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ عَلَی أَنْ لَا یُشْرِکْنَ بِاللهِ شَیْئاً وَلَا یَسْرِقْنَ‎ ‎وَلَا یَزْنِینَ وَلَا یَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا‎ ‎یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ فَبَایِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللهَ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ‏؛‏‎[28]‎‏ ‏‏ای پیامبر‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 109
‏هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند و با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خدا قرار‏‎ ‎‏ندهند، دزدی نکنند، آلودۀ زنا نشوند، فرزندان خود را نکشند، تهمت و افترایی‏‎ ‎‏پیش دست و پای خود نیاورند، و در هیچ کار شایسته‏‏ ای از‏‏ فرمان تو مخالفت‏‎ ‎‏نکنند، با آنها بیعت کن، و برای آنها از درگاه خداوند طلب آمرزش نما که خدا‏‎ ‎‏آمرزنده و مهربان است‏‎.‎

‏امر به معروف و نهی از منکر، دو واجب عقلی، شرعی و انسانی و اجتماعی اند، که تمام‏‎ ‎‏اصلاحات اجتماعی روی این دو اصل مهم استوارند. ‏

‏قرآن کریم، زنان را نیز مثل مردان، در این فریضه مهم اجتماعی، شریک دانسته،‏‎ ‎‏می فرماید:‏

وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنْ‎ ‎الْمُنکَر‏؛‏‏ِ‏‎[29]‎‏مردان و‏‏ ‏‏زنان با‏‏ ‏‏ایمان ولی ( و‏‏ ‏‏یاور) یکدیگرند، امر به معروف ونهی از‏‎ ‎‏ منکر می کنند‏‏.‏

کرامت زن در آیینۀ روایات 

1. احترام گذاشتن به حضرت زهرا

‏پیامبر اسلام برای اثبات کرامت زن در عمل، آنچنان به احترام دخترش زهرا(س)‏‎ ‎‏برخاست که مردم تعجب می کردند.‏‎[30]‎‏ پیامبر(ص) دست زهرا را می بوسید و به او‏‎ ‎‏احترام می گذاشت تا ثابت کند که وجود دختر مایۀ ننگ و عیب نیست. پیامبر(ص)‏‎ ‎‏تنها به این مورد احترام به زهرا(س) اکتفا نکرد، بلکه در موارد مختلف، حفظ احترام به‏‎ ‎‏دختران و حفظ شخصیت آنان را به اصحاب گوشزد می کرد. ‏

2. دختر حسنه است

‏ پیامبر اسلام طبق حدیثی شریف فرمود:‏

‏«‏البنات حسنات والبنون نعمة والحسنات یثاب علیها والنعمة یسأل عنه‏»؛‏‎[31]‎‏ ‏‏دختران‏‎ ‎‏حسنات و پسران نعمت (الهی) هستند و در برابر حسنات ثواب داده می شود و از‏‎ ‎‏نعمت سؤال می شود.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 110
‏ تعبیر به‏‏ ‏‏حسنات، بیان گر ارزش بسیار بالایی است که وجود دختر درخانواده، موجب ثواب و‏‎ ‎‏پاداش الهی است.‏

3. دختر ریحانه است

‏ روزی به پیامبر( ص) خبردادند که خدا دختری به ایشان عنایت فرموده، در اثر‏‎ ‎‏بقایای رسوبات زنگار جاهلی، آثار ناخشنودی، در چهره یاران حضرت پدیدار گردید،‏‎ ‎‏حضرت فرمود:‏

«مالکم ریحانة أشـمّها ورزقها علی الله عزّ و جلّ»‏؛ ‏‏این چه حالتی است که در شما‏‎ ‎‏می بینم‏‏؟‏‏ خداوند گلی به من عنایت فرموده که آن را می بویم و روزی او را خدا‏‎ ‎‏می دهد.‏‎[32]‎

‏ تعبیر به ریحانه، یعنی دختر گل زیبای باغچۀ انسانیت است.‏

4. بهشت در زیر پای مادران

‏پیامبر اسلام فرمود: «‏الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَاتِ»‏؛‏‎[33]‎‏ ‏‏بهشت در زیر قدم های مادران‏‎ ‎‏است.‏

5. دستور احترام به دختران 

‏پیامبر اسلام فرمود:‏

‏کسی که تحفه ای برای خانواده اش می خرد، همچون کسی است که می خواهد به‏‎ ‎‏نیازمندان کمک کند و هنگامی که می خواهد تحفه را تقسیم کند نخست باید به‏‎ ‎‏دختر و بعد به پسران بدهد، چرا که هر کس دخترش را شاد و مسرور کند چنان‏‎ ‎‏است که گویی کسی از فرزندان اسماعیل (ع) را آزاد کرده باشد.‏‎[34]‎

‏در سخن دیگر فرمود: «هرکه سه دختر یا سه خواهر را سر پرستی کند بهشت‏‎ ‎‏برایش واجب و حتمی است».‏‎[35]‎

6. احترام به زن ها

‏ نقل شده است که پیامبر(ص) فرمود:‏

‏«‏انّ لنسائکم علیکم حقّاً ولکم علیهن حقّاً‏»؛‏‎[36]‎‏ بانوان شما بر شما حقوقی دارند و شما‏‎ ‎‏ نیز بر آنان حقوقی دارید‏‎.‎


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 111
‏ و در مورد اکرام به زنان فرمود: ‏

«ما اَکْرَمَ النساءَ الاّ کریمُ ولا أَهانَهُنَ الاّ لئیمٌ»؛ ‎[37]‎‏ تکریم زنان شیوه بزرگواران و‏‎ ‎‏اهانت به آنان، کار فرومایگان است.‏

کرامت زن از دیدگاه امام خمینی

‏امام خمینی با شناخت عمیق و ژرفی که از اسلام و قرآن داشت و کرامت زن را در‏‎ ‎‏مکتب اسلام خوب درک کرده بود در پیامی که به مناسبت روز زن صادر فرمود، از‏‎ ‎‏حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ که نمونه زنان عالم است به عنوان عنصر تابناک، که‏‎ ‎‏زیر بنای فضیلت های انسانی را تشکیل می دهد، یاد نموده است. امام در مورد نقش زن‏‎ ‎‏در ساختار جامعه انسانی می فرماید:‏

‎ ‎‏نقش زنان در عالم از ویژگی‏‏ ‏‏های خاصی برخوردار است، صلاح و فساد یک‏‎ ‎‏جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه می گیرد. زن یکتا موجودی‏‎ ‎‏است که می‏‏ ‏‏تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک‏‎ ‎‏جامعه بلکه جامعه‏‏ ‏‏ها به استقامت و ارزش‏‏ ‏‏های والای انسانی کشیده شوند‏‎[38]‎‎.‎

بخش دوم: حکمت های برخی از تفاوت ها در نظام حقوقی اسلام

‏اسلام برای زن و مرد در همه موارد یک نوع حقوق و مجازات و وظیفه قائل نشده‏‎ ‎‏است، بلکه در بعضی موارد برخی از حقوق، تکالیف و مجازات ها را برای مرد مناسب‏‎ ‎‏دانسته و بعضی را برای زن، در برخی موارد وضع مشابه و یکنواخت و در موارد دیگر‏‎ ‎‏وضع نامشابه یعنی عدم یکنواخت بودن را در نظر گرفته است.‏‎[39]‎‏ این نوع نابرابری و‏‎ ‎‏تفاوت به صورت کلی، نه تنها به معنای توهین و تحقیر بر زن نمی باشد، بلکه برعکس‏‎ ‎‏برای حفظ حرمت و شخصیت او است، زیرا وظایف او را مطابق با ساختار جسمی و‏‎ ‎‏وضع روحی اش معین می نماید. بر همین اساس اسلام در اصل خلقت و آفرینش، هیچ‏‎ ‎‏امتیازی بین زن و مرد نمی بیند، اما از نظر حقوق و وظایف یکنواخت بودن را برخلاف‏‎ ‎‏فطرت آفرینش هر یک از زن و مرد می داند.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 112
اختلاف طبیعی مرد و زن

‏ این حقیقت انکارناپذیر است که تفاوت های زیادی بین زن و مرد، هم از نظر‏‎ ‎‏جسمی و هم از نظر روحی وجود دارد. این تفاوت ها امری طبیعی است، و برای کمال‏‎ ‎‏آفرینش و رفع نیازمندی های نوع انسانی لازم است و چنین تفاوت هایی در میان خود‏‎ ‎‏مردان نیز به چشم می خورد؛ برای نمونه: همه انسان ها دراصل داشتن استعداد با هم‏‎ ‎‏مساوی اند، ولی درخصوصیت آن،براساس حکمت بالغه الهی، متفاوت از هم آفریده‏‎ ‎‏شده اند، تا با شکوفا شدن این استعدادهای مختلف، نیازمندی های اجتماعی انسان، در‏‎ ‎‏زمینه های متعدد تأمین گردد، جامعه نیازمندی های مختلف دارد، هم در زمینه مواد‏‎ ‎‏غذایی، هم بهداشت، هم عمارت و… حکمت بالغه آفریننده، ایجاب نموده است که‏‎ ‎‏برای تأمین این نیازمندی ها، انسان ها را با استعدادهای گوناگون بیافریند، تا با شکوفا‏‎ ‎‏شدن این استعدادها، نیازهای جامعه برآورده گردد. برهمین اساس در یکی استعداد‏‎ ‎‏دکتر شدن، در دیگری استعداد کشاورزی یا مهندسی و… بیشتر وجود دارد و هر کدام‏‎ ‎‏بر اساس وظیفه ای که دارد در استخدام جامعه قرار می گیرد.‏

‏ همان گونه که اختلاف، در خصوصیت استعدادها، مایه برتری انسان بر انسانی دیگر‏‎ ‎‏نمی باشد؛ آفرینش طبیعی مرد و زن نیز چنین است که در اصل انسانیت مشترکند، ولی‏‎ ‎‏از نظر طبیعت آفرینش، با هم فرق می کنند و این تفاوت در خصوصیت مرد بودن و زن‏‎ ‎‏بودن برای تکمیل آفرینش و رفع نیازمندی های طبیعی زندگی و کمال یافتن حیات‏‎ ‎‏اجتماعی است، زیرا اختلاف در خصوصیت آفرینش، بقای نسل انسان را تضمین، و‏‎ ‎‏زمینه ایجاد محبّت در اجتماع و حرکت و تلاش به سوی کمال را فراهم می سازد. اگر‏‎ ‎‏غیر از این می شد آفرینش ناقص می گردید و کمال اجتماعی در همین است که هم‏‎ ‎‏مرد باشد و هم زن، و هرکدام مشغول به وظایف مربوط به خودش باشد و نظام احسن‏‎ ‎‏تکوین و تشریع خداوند، اقتضای چنین طراحی و ترسیمی را از جایگاه و نقش مرد و‏‎ ‎‏زن داشته است. ‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 113
‏علاوه بر اختلاف جسمی، از نظر روحی نیز تفاوت هایی در آفرینش این دو جنس‏‎ ‎‏قرار دارد که آن هم به دلیل کمال حیات اجتماعی است. در این جا به نظریات برخی از‏‎ ‎‏دانشمندان اشاره می کنیم:‏

اختلاف جسمی و روحی بین زن و مرد

‏«الکسیس کارل» فیزیولوژیست و جراح زیست شناس معروف فرانسوی که شهرت‏‎ ‎‏جهانی دارد درکتاب ‏‏انسان موجود ناشناخته‏‏ می گوید:‏

‏ زن و مرد به حکم قانون خلقت متفاوت آفریده شده‏‏ ‏‏اند و این اختلافات و‏‎ ‎‏تفاوت‏‏ ‏‏ها، وظایف و حقوق آنها را متفاوت می‏‏ ‏‏کند.‏‎[40]‎

‏ ژاک لوربیت در کتاب ‏‏زن در مقابل معلم‏‏ می گوید: ‏

‏به طور قطع زن و مرد از لحاظ قوای جسمانی و دماغی و احساسات طبیعی با‏‏ ‏‏هم‏‎ ‎‏تفاوت دارند‏‏،‏‏ لکن این اختلاف دلیل تنـزل نیست.‏‎[41]‎

‏مانتجازا، دانشمند ایتالیایی استاد علم وظایف الاعضا ( فیزیولوژی) درکتاب ‏‏فیزیولوژی زن‏‏ می گوید: ‏

‏زن و مرد در مقابل فیزیولوژی با هم اختلاف کامل دارند‏‏،‏‏ ولی هیچ یک قوی‏‏ ‏‏تر از‏‎ ‎‏دیگری نیست، (این) اختلاف، نتیجه اختلاف وظیفه است.‏‎[42]‎

دفع شبهات

‏با دقت در آنچه که در حکمت تفاوت ها بیان شد، شبهات پیرامون تفاوت های زن‏‎ ‎‏ومرد در نظام حقوقی اسلام نیز دفع می گردد، زیرا این شبهه ها در اثر عدم درک‏‎ ‎‏حکمت ها و مصلحت هایی است که در این تفاوت ها وجود دارد. درعین حال برای‏‎ ‎‏روشن تر شدن مسأله به پاسخ برخی از شبهات اشاره می گردد:‏

الف. برتری مردان بر زنان در قرآن

‏چرا قرآن کریم در بعضی از آیات مردان را بر زنان برتری داده و می فرماید:‏ الرِّجَالُ‎ ‎قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللهُ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ؛‎[43]‎‏ آیا این امر به کرامت زن لطمه‏‎ ‎‏نمی زند؟‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 114
‏پاسخ: قیم به کسی گفته می شود که امور مهم فرد دیگری را انجام دهد و مراد از‏‎ ‎ما فضّل الله‏ در آیه امتیازی طبیعی است که مردان بر زنان دارند؛ یعنی قدرت بدنی و‏‎ ‎‏ تحمل شداید وکارهای سخت، و زندگی زنان احساسی و عاطفی است که بر نازک دلی‏‎ ‎‏و ظرافت مبتنی می باشد.‏‎[44]‎‏ بنابراین با توجه به تفاوت جسمی و روحی که میان زن و‏‎ ‎‏مرد وجود دارد، هرکدام دارای وظیفۀ مشخص و معینی در امور خانوادگی و‏‎ ‎‏اجتماعی اند که اگر وظایف مرد به زن و بالعکس داده شود یا تساوی در تمام کارها‏‎ ‎‏باشد، مخالف با فطرت آفرینش و برخلاف عدالت انسانی است، لذا هر کدام باید به‏‎ ‎‏وظیفه خود عمل کند، تا از مزایای وجودی خویش بهره مند گردد.‏

‏اسلام با رعایت همین عدالت در برخی کارهای اجتماعی که نیاز به دقت بیشتر‏‎ ‎‏دارد، مانند سرپرستی کانون خانواده و غیره، مرد را بر زن مقدم داشته است. در نتیجه‏‎ ‎‏این تقدّم یا قوام بودن مرد بر زن، نه برای برتری مرد در اصل خلقت، بلکه به دلیل‏‎ ‎‏وظیفه طبیعی و توان مندی جسمی مرد است، چون درمسائل اجتماعی و شمّ اقتصادی،‏‎ ‎‏تلاش وکوشش برای تأمین نیازمندی های لازم و اداره زندگی را مرد بهتر می تواند به‏‎ ‎‏عهده بگیرد.‏‎[45]‎‏ از این لحاظ است که مهریه و نفقه زن برعهده مرد گذاشته شده است.‏

ب. انحصار حق طلاق برای مردان

‏یکی دیگر از سؤال ها این است که چرا طلاق فقط در اختیار مردان است و زنان از داشتن‏‎ ‎‏آن محرومند.‏‎[46]‎‏ آیا این محرومیت، به حقوق و کرامت زن لطمه ای وارد نمی کند؟‏

‏پاسخ: اولاًَ طلاق از منفورترین امور و مبغوض ترین حلال ها در اسلام است، چنانکه از امام‏‎ ‎‏صادق (ع) روایت شده که فرمود:‏

‏«‏وَ مَا مِنْ شَیْ ءٍ أَبْغَضَ إِلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الطَّلَاقِ‏ »‏‏.‏‎[47]‎‏ ‏

‏از این رو گاهی در زندگی خانوادگی مواردی پیش می آید که تنها راه رسیدن به‏‎ ‎‏آسایش مرد و زن، و رفع اختلاف آنان، جدایی و طلاق است. برای همین جهت اسلام‏‎ ‎‏طلاق را مشروع، ولی از مبغوض ترین حلال ها قرار داده است و در عین حال تدابیر‏‎ ‎‏لازم را برای جلوگیری از شیوع طلاق در جامعه اتخاذ نموده است.‏‎[48]‎


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 115
‏ ثانیاًَ، محرومیت زن از حق طلاق نه تنها لطمه به کرامت آنها نیست، بلکه خود این‏‎ ‎‏محرومیت، وسیله حفظ کرامت و حقوق زن و حفظ کانون گرم خانوادگی است.‏

‏دلیل این امر این است که، همان گونه که اشاره رفت، هرچند زن و مرد در اصل‏‎ ‎‏خلقت مساوی اند، ولی در مزاج و نوع خلقت با هم متفاوت آفریده شده اند و‏‎ ‎‏همان گونه که از نظر جسم متفاوتند از نظر نوع صفات روحی نیز متفاوت خلق شده اند‏‎ ‎‏و این تفاوت برای ادای وظیفه است که به عهده هر یک از زن و مرد گذاشته شده‏‎ ‎‏است. بر این اساس وظیفۀ زن، مادری است؛ یعنی انتقال مهر و عاطفه بر فرزندان. از‏‎ ‎‏همین رو زن بیشتر با احساسات و عواطف آفریده شده تا عاطفه را به فرزندان منتقل‏‎ ‎‏کند و اگر این وظیفه درست انجام نشود اختلال در تکامل اجتماع انسانی به وجود‏‎ ‎‏می آید.‏

‏دانشمندان علم اجتماع و روان شناسان معتقدند که اخلاق زن و مرد به کلی با هم‏‎ ‎‏متفاوت است؛ زنان به زود رنجی و متأثرشدن از چیزهای کوچک عادت دارند، ولی‏‎ ‎‏گذشت مردان در همه امور بیشتر است.‏‎[49]‎

‏بنابراین اگر اختیار طلاق به دست زنان می بود با کوچک ترین مسأله ای ممکن بود‏‎ ‎‏به طلاق اقدام نموده و با از هم پاشیدن کانون گرم خانواده موجب سلب آسایش خود‏‎ ‎‏و دیگران می شدند، در نتیجه هم کرامت خود را پایمال می کردند و هم به حقوق‏‎ ‎‏اساسی خود لطمه می زدند، زیرا درمسأله طلاق بیشترین صدمه برکرامت، حقوق و‏‎ ‎‏ارزش خود زنان وارد می شد. اما در مقابل چون مردان از صبر و حوصله بیشتری‏‎ ‎‏برخوردارند و در آنها تعقل بر عواطف غلبه دارد و با اندک مسأله ای به فکر جدایی‏‎ ‎‏نمی افتند، لذا شارع مقدس که تمام احکام را براساس مصالح و مفاسد نوعی وضع‏‎ ‎‏نموده است، اختیار طلاق را به دست مردان قرار داده است. البته اسلام این مسأله را‏‎ ‎‏نادیده نگرفته است که با انحصار طلاق به دست مردان، ممکن است عسر و حرج در‏‎ ‎‏زندگی برخی از زنان به وجود آید. بر این اساس در مواردی که لازم باشد برای زن‏‎ ‎‏حق فسخ نکاح را از طریق بذل مهر یا اموال دیگر قرار داده است که در فقه اسلامی به‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 116
‏طلاق خلع یاد می گردد و نیز در صورت لزوم، زن می تواند به حاکم شرع مراجعه کند‏‎ ‎‏که با ثابت شدن عسر و حرج، حاکم شرع اقدام به طلاق زن می کند. هم چنین‏‎ ‎‏درمواردی که شوهر نتواند نفقه و وسایل آسایش ضروری زن را فراهم کند، او می تواند‏‎ ‎‏از طریق مراجعه به حاکم شرع مرد را مجبور به پرداخت نفقه یا طلاق نماید.‏‎[50]‎

ج. تفاوت ارث زن با مرد

‎ ‎‏قرآن کریم می فرماید:‏

لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَیْنِ‏؛‏‎[51]‎‏ برای مرد مثل سهم دو زن می‏‏ ‏‏باشد‏‏.‏

‏شبهه این است که تفاوت در ارث، ظلم به زنان است و این تفاوت برخاسته از نگاه‏‎ ‎‏تحقیرآمیز جامعه اسلامی به آنان است و به تعبیر دیگر نشانه آن است که زنان را نیمی‏‎ ‎‏از انسان می دانند.‏

‏پاسخ: توارث پدیدۀ دیرینه ا ی است و به تاریخ حیات انسان برمی گردد و نیز‏‎ ‎‏توارث مانند دیگر سنت های اجتماعی دارای تحول تدریجی بوده است. چیزی که در‏‎ ‎‏اکثر دوره های کهن، انکارناپذیر است محروم ساختن زنان از ارث بوده، خواه بدان‏‎ ‎‏جهت که آنها را انسان نمی دانستند تا سهم ببرند، یا این که ارث بردن زن را به معنای‏‎ ‎‏انتقال ثروت خانواده به دیگری می دانستند، زیرا زن با ازدواج، از عضویت خانواده‏‎ ‎‏خارج می شود، یا بدان جهت که زن، مرد میدان نیست و هزینه مرد بر دوش او نیست‏‎ ‎‏تا سهم بر باشد و....‏‎[52]‎‏ ‏

‏در میان عرب قبل از اسلام نیز ارث به یکی از سه راه بوده است: 1. نسب و‏‎ ‎‏منظور از نسب نزد آنان تنها پسران مردان بوده است و کودکان و زنان از بردن ارث‏‎ ‎‏محروم بودند؛ 2. از راه فرزند خواندگی؛ 3 . از طریق عهد و پیمان که میان دو نفر‏‎ ‎‏بسته می شود که از همدیگر دفاع کنند و بعد از مرگ از یکدیگر ارث ببرند.‏‎[53]‎

‏به این ترتیب در بسیاری از مناطق، قبل از اسلام اصلاًَ حق ارث برای زن ها قائل نبودند.‏

‏اسلام با ظهور خود بر این سنت ها خط بطلان کشید و زن را مانند مردان مستحق‏‎ ‎‏ارث دانست. در قانون اسلام زن و مرد بر اساس موقعیت خود در خانواده ارث‏‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 117
‏می برند، ملاک ارث انوثیت و ذکوریت نبوده است، بلکه با توجه به این که مهریه و نفقه‏‎ ‎‏برعهده مردان است و نیز جهاد و هزینه جنگ و نیز چنین دیه عاقله برعهده مردان‏‎ ‎‏است، بدین جهات تفاوت در ارث زن و مرد وجود دارد.‏‎[54]‎‏ با این حساب هر چند از‏‎ ‎‏نظر ظاهر ارث مرد دو برابر زن است، امّا با دقتی بیشتر روشن می شود که از یک نظر‏‎ ‎‏ارث زنان دو برابر مردان می باشد، زیرا وظایفی را که به عهده مردان گذاشته است،‏‎ ‎‏نیمی از درآمد آنان در عمل خرج زنان می شود، درحالی که بر عهده زنان چیزی‏‎ ‎‏گذاشته نشده است. مرد باید هزینه زندگی همسر خود را طبق نیازمندی او از مسکن،‏‎ ‎‏خوراک، لباس و سایر لوازم بپردازد و هزینه زندگی فرزندان خردسال نیز به عهده مرد‏‎ ‎‏است، در حالی که زنان از هرگونه پرداخت هزینه ای حتی برای خودشان معاف‏‎ ‎‏می باشند. بنابراین یک زن می تواند تمام سهم ارث خود را پس انداز کند، در حالی که‏‎ ‎‏مرد ناچار است آن را برای خود و همسر و فرزندان خرج کند و نتیجه عملی اش این‏‎ ‎‏می شود که نیمی از درآمد مرد برای زن خرج می شود و نیمی برای خودش، در حالی‏‎ ‎‏که سهم زن همچنان به حال خود باقی می ماند.‏‎[55]‎

‏در روایاتی که از معصومین (ع) به دست ما رسیده است به عواملی در مورد ارث‏‎ ‎‏زن ها اشاره شده است. در روایتی که از امام رضا(ع) در جواب سؤال محمد بن سنان‏‎ ‎‏نقل شده است، امام (ع) در مورد این که به چه دلیل زن ها نصف سهم مردان ارث‏‎ ‎‏می برند، می فرماید:‏

‏«‏لِأَنَّ الْمَرْأَةَ إِذَا تَزَوَّجَتْ أَخَذَتْ وَ الرَّجُلُ یُعْطِی فَلِذَلِکَ وُفِّرَ عَلَی الرِّجَالِ‏».‏‎[56]‎‏ ‏

‏در این روایت به مسأله مهریه که زن ها می گیرند و مردها باید بپردازند، اشاره شده‏‎ ‎‏است.‏

‏در روایتی دیگر از امام صادق نقل شده که فرمود:‏

‏«‏إِنَّ الْمَرْأَةَ لَیْسَ لَهَا عَاقِلَةٌ وَ لَا عَلَیْهَا نَفَقَةٌ وَ لَا جِهَادٌ وَ عَدَّدَ أَشْیَاءَ غَیْرَ هَذَا وَ هَذَا عَلَی‎ ‎الرَّجُلِ فَلِذَلِکَ جُعِلَ لَهُ سَهْمَانِ وَ لَهَا سَهْمٌ‏».‏‎[57]‎

‏در نتیجه باید گفت:‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 118
‏الف. جهاد بر مردان واجب است نه بر زن ها و این خود موجب هزینه های لازم‏‎ ‎‏می باشد؛‏

‏ب. بر زنان نفقه کسی واجب نیست، ولی بر مردان نفقه خود زن واجب است؛‏

‏ج. مردان وظیفه دارند که مخارج خانواده و فرزندان را تأمین و وسایل آسایش‏‎ ‎‏ضروری آنها را فراهم کنند؛‏

‏د. مردان باید به زنان مهریه بپردازند و زنان مهریه را از مردان دریافت می کنند.‏

‏با توجه به موارد فوق، سهم ارث زن ها نصف سهم مردان قرار داده شده است که‏‎ ‎‏اگر دقت شود نه تنها چیزی از حق زن ها کم نشده است، بلکه مطابق وظیفه ای که زن ها‏‎ ‎‏دارند، اسلام بالاترین حق را برای آنها منظور کرده است.‏

د. شهادت زن در اسلام

‏شبهۀ دیگر دربارۀ کرامت زن در اسلام این است که در فقه اسلامی در مورد‏‎ ‎‏شهادت، شرایط سخت و ویژه ای در نظر گرفته شده است. در برخی از موارد مانند‏‎ ‎‏طلاق و... شهادت زن اصلاًََ قبول نیست، ولی در برخی موارد شهادت دو زن به حساب‏‎ ‎‏شهادت یک مرد مورد قبول واقع شده است‏‎[58]‎‏ و این مسأله، در کرامت زن از نظر اسلام‏‎ ‎‏ شبهه ایجاد نموده است.‏

‏با این همه باید گفت زن دارای خصلت های مخصوصی است که از مردان ممتاز‏‎ ‎‏می گردد و همین خصلت ها که ناشی از امر غریزی و فطری است، سبب شده که امور‏‎ ‎‏زندگانی میان مردان و زنان تقسیم گردد، که دخالت هر یک در کارهای دیگری سبب‏‎ ‎‏اختلال نظم اجتماعی می گردد. وظیفه اصلی زن شوهرداری، تربیت فرزندان و گرم نگه‏‎ ‎‏داشتن کانون خانواده ها است، بنابراین:‏

‏1. وظیفه زن در موارد غیر ضروری دخالت در کار های بیرونی نیست. بر همین‏‎ ‎‏اساس از وظایف بیرون کمتر آگاهی دارند؛‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 119
‏2. دقت زن ها در چنین اموری کمتر و سرعت قبولشان در اثر غلبه احساسات،‏‎ ‎‏بیشتراست، لذا احتمال خطا یا تعمد برخلاف واقع، در زن ها بیشتر وجود دارد؛ ‏

‏3. اسلام در تمام موارد حقوق، سعی بر دقت در مسائل دارد تا حقوق کسی پایمال‏‎ ‎‏نگردد؛‏‎[59]‎

‏4. در برخی موارد مانند شهادت به زنا، دقت و موشکافی شاهد را می طلبد که در‏‎ ‎‏چنین موضوعات، موشکافی و بیان خصوصیات با روحیات و مصالح اخلاقی و‏‎ ‎‏اجتماعی زنان ناسازگار است؛‏

‏5. در مورد زن شهادت دهنده به ویژه در اعمال منافی عفت، همیشه این امکان وجود‏‎ ‎‏دارد که خود آن زن مورد تهمت قرار بگیرد؛‏‎[60]‎

‏بر اساس ملاحظه موارد فوق و در نظر داشت مصلحت و کرامت خود زن، اسلام‏‎ ‎‏در برخی موارد آنها را از دادن شهادت منع و در پاره ای موارد دیگر، همراه فردی دیگر،‏‎ ‎‏اجازه شهادت داده است. ‏

‏ ‏

‏ ‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 120

پی نوشت ها:

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 121

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

منابع

‏قرآن کریم.‏

‏1. ‏‏انسان شناسی‏‏، محمود رجبی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم.‏

‏2‏‏. بهشت جوانا‏‏ن، اسدالله محمدی نیا، انتشارات سبط اکبر. ‏

‏3‏‏. تحریر الوسیله‏‏، امام خمینی، مؤسسه انتشارت دارالعلم، قم.‏

‏4‏‏. تفسیر نمونه،‏‏ ناصر مکارم شیرازی، دار الکتب الاسلامیه.‏

‏5‏‏. حقوق زن در اسلام و اروپا‏‏، حسن صدر، چاپخانه بانک ملی ایران، تهران، 1319.‏

‏6. حقوق ‏‏زن در کشاکش سنّت و تجدد‏‏، محمد حکیم پور، انتشارات نغمه نواندیش، تهران.‏

‏7‏‏. جایگاه اجتماعی زن از منظر اسلام،‏‏ مهدی نصیری، کتاب صبح.‏

‏8‏‏. جاهلیت قرن بیستم‏‏، محمد قطب، ترجمه صدرالدین بلاغی، چاپ چهارم،1360.‏

‏9‏‏. زن از نظر حقوق اسلامی‏‏، ابوالفضل حاذقی، چاپخانه مجلس، تهران، 1342.‏

‏10‏‏. زن در آیینه جلال و جمال‏‏، عبدالله جوادی آملی، مرکز فرهنگی رجا.‏

‏11‏‏. شخصیت و حقوق زن در اسلام‏‏، مهدی مهریزی، شرکت انتشاراتی علمی و فرهنگی،‏‎ ‎‏تهران.‏

‏12. ‏‏فلسفۀ حقوق‏‏،‏‏ ‏‏قدرت الله خسروشاهی‏‏ و ‏‏مصطفی دانش پژوه، مرکز انتشارات مؤسسه‏‎ ‎‏آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم.‏

‏13‏‏. صحیفه امام، ‏‏امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1378.‏

‏14‏‏. الکافی‏‏، محمد بن یعقوب کلینی، دار الکتب الإسلامیۀ، تهران، 1365.‏

‏15‏‏. مستدرک الوسائل‏‏، میرزاحسین نوری، انتشارات آل البیت لإحیاء التراث، قم.‏


مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 122
‏16‏‏. من لا یحضره الفقیه‏‏، محمد بن علی بن بابویه صدوق، انتشارات جامعه مدرسین، قم،‏‎ ‎‏بی تا.‏

‏17‏‏. المیزان‏‏، علامه سید محمد حسین طباطبائی، ترجمه محمدتقی مصباح یزدی.‏

‏18‏‏. نظام حقوق زن در اسلام‏‏، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، قم. ‏

‏19‏‏. وسائل الشیعه‏‏، محمد بن حسن حر عاملی، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت.‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‎ ‎

مجموعه آثار همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (1) «کرامت انسان» ـ جلد 1اصول و مبانی کرامت انسان ـ جلد 1صفحه 123

  • . حقوق زن در اسلام و اروپا، ص 21.
  • . همان، ص 14.
  • . زن از نظر حقوق اسلامی، ص23-24.
  • . همان، ص1 ـ 7 و 25 ـ 62.
  • 5. حقوق زن در اسلام و اروپا، ص 46.
  • . همان، ص 49.
  • . ترجمه تفسیر المیزان، ج2، ص372.
  • . زن از نظر حقوق اسلامی، ص 26.
  • . حقوق زن در اسلام و اروپا، ص34-35.
  • . ترجمه تفسیر المیزان، ج13، ص261-262.
  • . انسان شناسی، ص 155 ـ 156.
  • . ر.ک: فلسفه حقوق، ص35.
  • . الکافی، ج7، ص 86.
  • . وسائل الشیعه، ج 26، ص 206.
  • . ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص369 ـ370.
  • . حجرات (49): 13.
  • . نساء (4): 1.
  • . روم (30): 21.
  • . اسراء (17): 70.
  • . تین (95): 4.
  • . نحل (16): 97.
  • . غافر(40): 40.
  • . آل عمران (3): 195.
  • . نساء (4): 32.
  • . حقوق زن در اسلام و اروپا، ص 14.
  • . بقره (2): 187.
  • . تفسیر نمونه، ج24، ص45.
  • . ممتحنه (60): 12.
  • . توبه (9): 71.
  • . تفسیر نمونه، ج11، ص275.
  • . همان، ص362.
  • . همان، ص365.
  • . مستدرک الوسائل ، ص 180.
  • . تفسیر نمونه، ج11، ص276.
  • . وسائل الشیعه، ج 21، ص362؛ الکافی، ج6، ص6.
  • . بحار الانوار، ج 73، ص 348.
  • . کنز العمال، ج 16، ص 371؛ به نقل از: جایگاه اجتماعی زن از منظر اسلام، ص17.
  • . صحیفه امام، ج 16، ص 192.
  • . نظام حقوق زن در اسلام، ص 14.
  • . همان، ص 162.
  • . همان، مقدمه.
  • . همان.
  • . نساء (4): 34.
  • . ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 507.
  • . زن در آیینه جلال و جمال، ص 66- 65،
  • . زن از نظر حقوق اسلامی، ص 132.
  • . الکافی، ج6، ص54.
  • . زن از نظر حقوق اسلامی، ص 132.
  • . همان، ص 137.
  • . همان، ص 140.
  • . نساء (4): 176.
  • . شخصیت و حقوق زن در اسلام، ص 265.
  • . تفسیر نمونه، ج 3، ص 287.
  • . شخصیت و حقوق زن اسلام، ص 265.
  • . تفسیر نمونه، ج3، ص290.
  • . من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 351.
  • . همان.
  • . ر.ک: تحریر الوسیله، ج 2، ص 447.
  • . زن از نظر حقوق اسلامی، ص 154-159.
  • . حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد، ص202 ـ 219.