همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س)

چیستی تفسیر قرآن از دیدگاه امام خمینی رحمة الله

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‏ ‏

‏ ‏

چیستی تفسیر قرآن 

 

از دیدگاه امام خمینی(رحمةالله)

 

 

فریده ویسی ساوجبلاغی

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 163

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 164

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‏ ‏

چکیده

‏قرآن کلام وحی و معجزه جاویدی است که در طول تاریخ توجه اهل معرفت را ‏‎ ‎‏برانگیخته و انسان‌ها را به سوی سعادت رهنمون شده است. امام خمینی به طور مداوم ‏‎ ‎‏در استفاده از این سفره الهی تأکید می‌کرد و در فرصت‌های مناسب این کلام مقدس و ‏‎ ‎‏معجزه نبی اکرم‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ را تلاوت می‌فرمود. او در سیره، سخن و موضع‌گیری‌های سیاسی، ‏‎ ‎‏برنامه‌های مبارزاتی و ستیز با استبداد و استکبار، دفاع از قرآن و حفظ حرمت آن را ‏‎ ‎‏سرلوحه کارهایش قرار داد و به مناسبت‌های مختلف نقشه‌های دشمنان این کلام ‏‎ ‎‏اسلامی ‌را افشا و به جوامع اسلامی‌تأکید کرد که فقط قرآن می‌تواند آن‌ها را از ‏‎ ‎‏وابستگی‌های سیاسی و فرهنگی برهاند و به قله بیداری و عزت برساند. ‏

‏امام در نوشته‌ها و بیانات خویش قرآن را کتاب جامع و کاملی می‌داند که تمامی‌ ‏‎ ‎‏معارف هدایتی، معنوی، دنیایی و آخرتی در آن مندرج است و همه انسان‌ها در صورتی ‏‎ ‎‏که حجاب‌ها را برطرف کرده باشند می‌توانند از این اقیانوس کمالات بهره‌مند شوند. ‏

‏روش تفسیری امام، عرفانی، تربیتی و هدایتی است کما اینکه اخلاق و عرفان نظری ‏‎ ‎‏و عملی او و نیز تفسیرهایش از وجود انسان، از قرآن تأثیر پذیرفته است. امام در بیانات ‏‎ ‎‏و سخنرانی‌ها و سروده‌هایشان نیز از نور افشانی‌های قرآنی استفاده شایان توجهی ‏‎ ‎‏کرده‌اند.‏

‏در نوشتار حاضر به چیستی قرآن از دیدگاه امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ می‌پردازیم و برخی از ‏‎ ‎‏ویژگی‌های شخصیتی آن بزرگوار را در پرتو تعالیم گهربار قرآن به نظاره می‌نشینیم. ‏

 


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 165
نشانه‌ای از روشنایی

‏امام خمینی که خود آیتی از نشانه‌های الهی بود، با برنامه‌های گسترده فرهنگی، عرفانی ‏‎ ‎‏و اخلاقی خویش ‏)وَلَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ(‎[1]‎‏ و ‏)لَقَدْ خَلَقْنَا اْلإِنْسانَ فِی أحْسَنِ تَقْوِیم(‎[2]‎‏ ‏‎ ‎‏را در اذهان تداعی کرد. او در تمامی ‌مراحل زندگی، با قرآن زیست، از کلام وحی ‏‎ ‎‏سخن گفت و نور آیات قرآنی را همچون مشعلی فروزان فرا روی جوامع اسلامی ‌قرار ‏‎ ‎‏داد، فریاد زد باید برای بدست آوردن عظمت معنوی، هویت اصیل و ارزشی، به سوی ‏‎ ‎‏قرآن بازگردیم تا در پرتو تعالیم و معارف بلند، رشددهنده و حیات‌بخش آن، از رکود، ‏‎ ‎‏جمود و غفلت رهایی یابیم. امام مدام و به طور مؤکد بر استفاده از این سفره عظیم و ‏‎ ‎‏گسترده الهی توصیه می‌کرد. ‏

‏امام در یکی از نوشته‌هایش متذکر می‌شود: ‏

‏کسی که خود را عادت داد به قرائت آیات و اسمای الهیّه از کتاب تکوین و ‏‎ ‎‏تدوین الهی، کم کم قلب او صورت ذکری و آیه‌ای به خود گیرد و باطن ‏‎ ‎‏ذات محقق به ذکر الله و اسم الله و آیت الله شود... .‏‎[3]‎

‏امام در جای دیگری می‌نویسد: ‏

‏معلوم است کسی که تفکر و تدبر در معانی قرآن کرد، در قلب آن اثر کند و ‏‎ ‎‏کم کم به مقام متقین رسد و اگر توفیق الهی شامل حالش شود، از آن مقام ‏‎ ‎‏نیز بگذرد و هر یک از اعضا و جوارح و قوای آن آیه‌ای از آیات الهیه شود ‏‎ ‎‏و شاید جذوات و جذبات خطابات الهیه، او را از خود بی‌خود کند و ‏‎ ‎‏حقیقت «إقرأ واصعَد» را در همین عالم دریابد تا آنکه کلام را بی‌واسطه از ‏‎ ‎‏متکلمش بشنود و آنچه در وهم تو و من ناید، آن شود.‏‎[4]‎

 


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 166
عظمت قرآن

‏بدان ‌ای عزیز که عظمت هر کلام و کتابی یا به عظمت متکلم و کاتب آن ‏‎ ‎‏است، و یا به عظمت مطالب و مقاصد آن است، و یا به عظمت نتایج و ‏‎ ‎‏ثمرات آن است، و یا به عظمت رسول و واسطه آن است، و یا به عظمت ‏‎ ‎‏مرسَلٌ الیه و حامل آن است، و یا به عظمت حافظ و نگاهبان آن است، و یا ‏‎ ‎‏به عظمت شارح و مبیّن آن است، و یا به عظمت وقت ارسال و کیفیت آن ‏‎ ‎‏است. و بعض از این امور ذاتاً و جوهراً در عظمت دخیل است، و بعضی ‏‎ ‎‏عرضاً و بالواسطه، و بعضی کاشف از عظمت است و جمیع این امور که ذکر ‏‎ ‎‏شد، در این صحیفه نورانیه به وجه اعلی و اوفی موجود بلکه از مختصات ‏‎ ‎‏آن است، که کتاب دیگری را در آن یا اصلاً شرکت نیست و یا به جمیع ‏‎ ‎‏مراتب نیست.‏‎[5]‎

تفسیر قرآن

‏قرآن یک کتابی نیست که بتوانیم ما، یا کسی دیگر یک تفسیر جامعی از علوم قرآن آن ‏‎ ‎‏طور که هست بنویسند: یک علوم دیگری است ماورای آنکه ماها می‌فهمیم. ماها یک ‏‎ ‎‏صورتی، یک پرده‌ای از پرده‌های کتاب خدا را می‌فهمیم و باقیش محتاج به تفسیر اهل ‏‎ ‎‏عصمت است که معلم به تعلیمات رسول الله بودند. ‏

‏در این اواخر هم یک اشخاصی پیدا شده‌اند که اصلاً اهل تفسیر نیستند، اینها ‏‎ ‎‏خواسته‌اند مقاصدی ‏‎]‎‏را‏‎[‎‏ که خودشان دارند به قرآن و به سنت نسبت بدهند. ‏‎ ‎‏حتی یک طایفه‌ای از چپی‌ها و کمونیست‌ها هم به قرآن تمسک می‌کنند، ‏‎ ‎‏برای همان مقصدی که دارند اینها اصلاً به تفسیر کار ندارند، به قرآن هم کار ‏‎ ‎‏ندارند، اینها مقصد خودشان را می‌خواهند به خورد جوان‌های ما بدهند، به ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 167
‏اسم این‌که این اسلام است... اشخاصی که رشد علمی ‌زیاد پیدا نکرده‌اند، ‏‎ ‎‏جوان‌هایی که در این مسائل و در مسائل اسلامی‌ وارد نیستند، کسانی که ‏‎ ‎‏اطلاع از اسلام ندارند، نباید اینها در تفسیر قرآن وارد بشوند و اگر روی ‏‎ ‎‏مقاصدی آن‌ها وارد شدند، نباید جوان‌های ما به آن تفاسیر اعتنا کنند. و از ‏‎ ‎‏چیزهایی که ممنوع است در اسلام «تفسیر به‌رأی» است که هر کسی آرای ‏‎ ‎‏خودش را تطبیق کند بر آیاتی از قرآن، و قرآن را به آن رأی خودش تفسیر و ‏‎ ‎‏تأویل کند و یک کسی مثلاً اهل معانی روحیه است، هر چه از قرآن ‏‎]‎‏به‏‎[‎‏ ‏‎ ‎‏دستش می‌آید تأویل کند و برگرداند به آن چیزی که رأی اوست، ما باید، از ‏‎ ‎‏همه این جهات احتراز کنیم.‏‎[6]‎

تفسیر مفاهیم قرآنی

‏امام خمینی مفسری بود که مضامین قرآنی را در متن زندگی فردی، اجتماعی و مبارزات ‏‎ ‎‏سیاسی پیاده کرد و با بنا نهادن جامعه‌ای قرآنی، این کتاب شریف را از غربت درآورد. ‏‎ ‎‏امام برترین منادی بازگشت به قرآن در عصر حاضر است و در سال‌های متمادی که ‏‎ ‎‏کوشش‌های علمی‌ و معرفتی را با تلاش‌های سیاسی توأم ساخته بود، نقش این کتاب ‏‎ ‎‏شریف را در پی افکندن طرحی انسان‌ساز و رشد یافته در جامعه، دریافته بود و عقیده ‏‎ ‎‏داشت اگر قرآن درست تفسیر شود، هم معنویات و هم حکومت و سیاست را اصلاح ‏‎ ‎‏می‌کند. او از این‌که در بلاد اسلامی‌ به جای اجرای موازین قرآنی، احکام و مقررات کفر ‏‎ ‎‏پیاده می‌شود، به شدت رنج می‌برد و وظیفه خود می‌دانست که از ثقلین، یعنی قرآن و ‏‎ ‎‏عترت حمایت کند و این کلام مقدس را به متن جوامع اسلامی‌ ببرد. او از نقش ‏‎ ‎‏جاهلان تنگ مایه و تنگ نظر در واژگون جلوه دادن ابعاد معنوی و سازنده قرآن نگران ‏‎ ‎‏بود و در این باره فریاد برآورد باید حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌های اهل تحقیق، قرآن را ‏‎ ‎‏از شرّ جاهلان متنسّک و عالمان متهتّک که از روی عمد و قصد به قرآن می‌تازند، ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 168
‏برهانند.‏‎[7]‎‏ امام بر این باور است که قرآن با تنزل از مرحله غیب به شهادت، به صورت ‏‎ ‎‏الفاظی در آمده است که همه می‌توانیم بفهمیم و از معانی آن تا ‌اندازه‌ای استفاده کنیم.‏‎[8]‎

‏بدین‌گونه ایشان قرآن را تفسیرپذیر می‌داند، اما اصل ثابت و فصل مشترک تمام ‏‎ ‎‏تفاسیر را بررسی می‌کند و آن این‌که هیچ کدام از تفاسیر ارائه شده نمی‌توانند بیان‌کننده ‏‎ ‎‏و کاشف مراد حقیقی متکلم آن، یعنی حق تعالی باشند. حتی بالاترین و جامع‌ترین ‏‎ ‎‏تفسیر قرآن، در نهایت برای فهم به قدر طاقت درک بشری است، نه این‌که غایت ‏‎ ‎‏قصوای مراد الهی را شامل شود. این حکیم الهی و مفسر ربانی می‌گوید تفسیرهایی که ‏‎ ‎‏تاکنون نوشته شده، به طور کامل نیست چنانچه فرموده‌اند: ‏

‏این مفسرین در عین حالی که زحمت‌های زیاد کشیده‌اند لکن دستشان از ‏‎ ‎‏لطایف قرآن کوتاه است؛ نه از باب آنکه آن‌ها تقصیری کرده‌اند، از باب اینکه ‏‎ ‎‏عظمت قرآن بیش‌تر از این مسائل است.‏‎[9]‎

‏و در ادامه متذکر می‌شود:‏

‏مقصود ما از این بیان نه انتقاد در اطراف تفاسیر است، چه که هر یک از ‏‎ ‎‏مفسرین زحمت‌های فراوان کشیده و رنج‌های بی پایان برده تا کتابی شریف ‏‎ ‎‏فراهم آورده؛ فلله درّهم وعلی الله اجرهم، بلکه مقصود ما آن است که راه ‏‎ ‎‏استفاده از این کتاب شریف را، که تنها کتاب سلوک الی الله و یکتا کتاب ‏‎ ‎‏تهذیب نفوس... است باید به روی مردم مفتوح نمود.‏‎[10]‎

‏به عقیده امام خمینی قرآن عبارت از آن نیست که مفسران نوشته‌اند و تفسیر حقیقی ‏‎ ‎‏کلام الهی در طاقت بشر نمی‌گنجد و صرفاً معصوم می‌تواند مراد واقعی آن را درک ‏‎ ‎‏کند: ‏«إنّما یعرف القرآن من خوطب به»‎[11]‎‏حتی به نظر امام تاکنون تفسیری برای کتاب خدا ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 169
‏نوشته نشده است زیرا تفسیر به معنای ممکن آن عبارت از تلاش در بیان مقاصد کلام ‏‎ ‎‏الهی است و مفسّر باید در مقام تفسیر در هر آیه‌ای چگونگی درک فیض آن را، جهت ‏‎ ‎‏اهتدا و راهیابی به عالم غیب و طی طریق سعادت به مخاطب خود بفهماند و اسرار و ‏‎ ‎‏رموز آن را بیان کند نه آنکه صرفاً سبب نزول را تبیین کند.‏‎[12]‎

‏امام از اینکه برخی علمای تفسیر به ضبط و جمع اختلاف قرائت‌ها، معانی لغات، ‏‎ ‎‏تعاریف کلمات، محسّنات لفظی، وجوه اعجاز قرآن و مانند آن، اکتفا کرده‌اند و از ‏‎ ‎‏دعوت‌های قرآنی، جهات روحانی و معارف الهیه غافل مانده‌اند انتقاد می‌کند و آنان را ‏‎ ‎‏همچون مریضی تلقی می‌کند که به طبیبی مراجعه کرده است، نسخه‌ای را برای درمان ‏‎ ‎‏دریافت داشته، اما به ضبط، حفظ، ترکیب و کیفیت نسخه، بسنده کرده است که البته ‏‎ ‎‏چنین بیمارانی درمان نخواهند شد و رفتن آنان به نزد پزشک بیهوده است.‏‎[13]‎

‏بُعد دیگری که تفاسیر را از دیدگاه امام، نقد می‌کند این است که عده‌ای از علما بر ‏‎ ‎‏حسب تفحص یا مشرب عرفانی و فلسفی، قرآن را تفسیر کرده‌اند که البته برخی از آنان ‏‎ ‎‏به جهت فنی مطالب خوبی نوشته‌اند ولی کلام خداوند آن نیست که در این تفاسیر ‏‎ ‎‏مشاهده می‌شود، در عین حال، امام برخی تفاسیر چون ‏‏مجمع البیان‏‏ مرحوم طبرسی را ‏‎ ‎‏که حاوی جامع اقوال عامه و خاصه است، مفید معرفی می‌کند.‏‎[14]‎

‏امام یکسونگری در تفسیر قرآن را روش خوبی نمی‌داند و این‌که مفاهیم قرآن به ‏‎ ‎‏جهت‌های عرفانی، فلسفی، کلامی‌ و فقهی محصور شوند و هر کدام، از این ابعاد به ‏‎ ‎‏تفسیر بپردازند به نظر ایشان غفلت از نقش تربیتی و سازندگی قرآن و رشد و هدایت ‏‎ ‎‏انسان‌ها خواهد بود. ‏

‏امام درباره تفسیر به‌رأی نکته‌ای را یادآور شده‌اند که درخور تعمق و ژرف‌کاوی ‏‎ ‎‏است و باید آن را به کار بست: ‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 170
‏تفکر و تدبر در آیات شریفه را به تفسیر به‌رأی، که ممنوع است، اشتباه ‏‎ ‎‏نموده‌اند و به واسطه این رأی فاسد و عقیده باطله قرآن شریف را از جمیع ‏‎ ‎‏فنون استفاده عاری نموده و آن را به کلی مهجور نموده‌اند، در صورتی که ‏‎ ‎‏استفادات اخلاقی و ایمانی و عرفانی به هیچ وجه مربوط به تفسیر نیست تا ‏‎ ‎‏تفسیر به‌رأی باشد.‏‎[15]‎

‏حضرت امام به گونه‌ای مستقل اثر مکتوبی که صرفاً به تفسیر آیات مربوط باشد، بر ‏‎ ‎‏جای ننهاده است و دلیل آن هم احتمالاً نگرش بلند و افق والایی است که ایشان از ‏‎ ‎‏تفسیر داشته‌اند. با وجود این، آثار پراکنده‌ای از مضامین تفسیری در لابه‌لای نوشته‌های ‏‎ ‎‏ایشان مشاهده می‌شود که مهم‌ترین آن‌ها تفسیر سوره حمد، توحید، قدر و علق است. ‏‎ ‎‏حضرت امام با توجه به آگاهی‌های گسترده در معارف اسلامی، از زوایای گوناگونی در ‏‎ ‎‏تفسیر و تبیین آیات الهی سخن گفته‌اند اما روش تفسیری آن بزرگوار به نحو غالب ‏‎ ‎‏عرفانی ـ تربیتی است، با ذکر این نکته که مشرب عرفانی امام برگرفته از روایات معتبر ‏‎ ‎‏و سیره معصومین‏‏(علیهم السلام) ‏‏است. ‏

‏البته از نظر این مفسّر عالیقدر، تفسیر با گرایش عرفانی چیزی نیست که تمام حقایق ‏‎ ‎‏را نشان دهد و خود کوشیده است گاه مانند عارفی تمام‌عیار در مقام تفسیر عرفانی ‏‎ ‎‏قرآن برآید و در مواردی ابعاد اجتماعی، انقلابی و ستم‌ستیزی آن را بیان کند. گاهی در ‏‎ ‎‏مقام فقیه کامل به آیات احکام و استنباط احکام شرعی از قرآن توجه می‌کند و این امر ‏‎ ‎‏نشان می‌دهد که امام در روش تفسیری خود، یکسونگر نبوده است؛ نگاهی به ‏‏تفسیر ‏‎ ‎‏سوره حمد، شرح چهل حدیث، شرح دعاء السحر، آداب الصلوة و سرّ الصلوة‏‏ جنبه ‏‎ ‎‏عرفانی و اخلاقی تفسیر امام را روشن می‌کند؛ اما کتاب ‏‏ولایت فقیه‏‏ (حکومت اسلامی) ‏‎ ‎‏جنبه اجتماعی تفسیر و نگاهی به ‏‏صحیفه نور‏‏ ‏‏یا ‏‏صحیفه امام‏‏، همه‌جانبه بودن نگاه ‏‎ ‎‏تفسیری امام را آشکارا نشان می‌دهد. از برخی بررسی‌ها بر می‌آید که در نگاهی فراگیر ‏‎ ‎‏می‌توان روش امام را در این مورد، تفسیر هدایتی نامید، زیرا تأکید امام بر آن است که ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 171
‏قرآن کتاب هدایت جوامع و سازنده افراد است، به علاوه، ایشان در تفسیر به کشف ‏‎ ‎‏مقصد و بیان هدف نزول تأکید دارد نه به بیان سبب نزول یا بیان بلاغت و اعجاز آن.‏‎[16]‎

‏در عین حال، تدبر عقلی در آیات قرآن، شهود عرفانی، روایات و احادیث معتبر از ‏‎ ‎‏روش‌های مهم تفسیری امام است و عقیده دارد این سه از یکدیگر جدا نیستند.‏‎[17]‎

قرآن و راه استفاده از آن

‏اکنون که مقاصد و مطالب این صحیفه الهیه را دانستی، یک مطلب مهمی را ‏‎ ‎‏باید در نظر بگیری که با توجه به آن راه استفاده از کتاب شریف بر تو باز ‏‎ ‎‏شود و ابواب معارف و حِکَم بر قلبت مفتوح گردد. و آن، آن است که به ‏‎ ‎‏کتاب شریف الهی نظر تعلیم داشته باشی و آن را کتاب تعلیم و افاده بدانی، ‏‎ ‎‏و خود را موظف به تعلّم و استفاده بدانی و مقصود ما از تعلیم و تعلم و ‏‎ ‎‏افاده و استفاده آن نیست که جهات ادبیّت و نحو و صرف را از آن تعلیم ‏‎ ‎‏بگیری، یا حیث فصاحت و بلاغت و نکات بیانیه و بدیعیه از آن فراگیری، یا ‏‎ ‎‏در قصص و حکایات آن به نظر تاریخی و اطلاع بر امم سالفه بنگری؛ هیچ ‏‎ ‎‏یک از اینها داخل در مقاصد قرآن نیست و از منظور اصلی کتاب الهی به ‏‎ ‎‏مراحلی دور است. ‏

‏و این‌که استفاده ما از این کتاب بزرگ بسیار کم است، برای همین است که ‏‎ ‎‏یا به آن نظر تعلیم و تعلم نداریم ـ چنانچه غالباً این طوریم ـ فقط قرائت ‏‎ ‎‏قرآن می‌کنیم برای ثواب و اجر و لهذا جز به جهت تجوید آن اعتنایی ‏‎ ‎‏نداریم. می‌خواهیم قرآن را صحیح بخوانیم که ثواب به ما عنایت شود، و در ‏‎ ‎‏همین حد واقف می‌شویم و به همین امر قناعت می‌کنیم؛ و لهذا چهل سال ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 172
‏قرآن شریف را می‌خوانیم و به هیچ وجه از آن استفاده‌ای حاصل نشود جز ‏‎ ‎‏اجر و ثواب قرائت. و یا اگر... با نکات بدیعیه و بیانیه و وجوه اعجاز آن، و ‏‎ ‎‏قدری بالاتر، جهات تاریخی و سبب نزول آیات، و اوقات نزول، و مکّی و ‏‎ ‎‏مدنی بودن آیات و سور و اختلاف قرائات و اختلاف مفسرین از عامه و ‏‎ ‎‏خاصه، و دیگر امور عرضیه خارج از مقصد که خود آن‌ها موجب احتجاب ‏‎ ‎‏از قرآن و غفلت از ذکر الهی است، سر و کار داریم. بلکه مفسرین بزرگ ما ‏‎ ‎‏نیز عمده همّ خود را صرف در یکی از این جهات یا بیش‌تر کرده و باب ‏‎ ‎‏تعلیمات را به روی مردم مفتوح نکرده‌اند. ‏

‏به عقیده نویسنده تاکنون تفسیر برای کتاب خدا نوشته نشده به طور کلی ‏‎ ‎‏معنی «تفسیر» کتاب آن است که شرح مقاصد آن کتاب را بنماید؛ و نظر مهم ‏‎ ‎‏به آن، بیان منظور صاحب کتاب باشد. این کتاب شریف، که به شهادت ‏‎ ‎‏خدای تعالی کتاب هدایت و تعلیم است و نور طریق سلوک انسانیت است، ‏‎ ‎‏باید مفسر در هر قصه از قصص آن، بلکه هر آیه از آیات آن، جهت اهتدا به ‏‎ ‎‏عالم غیب و حیث راهنمایی به طرق سعادت و سلوک طریق معرفت و ‏‎ ‎‏انسانیت را به متعلّم بفهماند. مفسر وقتی «مقصد» از نزول را به ما فهماند ‏‎ ‎‏مفسر است، نه «سبب» نزول به آن طور که در تفاسیر وارد است. در همین ‏‎ ‎‏قصه آدم و حوا و قضایای آن‌ها با ابلیس از اول خلقت آن‌ها تا ورود آنها در ‏‎ ‎‏ارض، که حق تعالی مکرر در کتاب خود ذکر فرموده، چقدر معارف و ‏‎ ‎‏مواعظ مذکور و مرموز است و ما را به چقدر از معایب نفس و اخلاق ‏‎ ‎‏ابلیسی و کمالات آن و معارف آدمی‌آشنا می‌کند و ما از آن غافل هستیم. ‏

‏بالجمله، کتاب خدا کتاب معرفت و اخلاق و دعوت به سعادت و کمال ‏‎ ‎‏است؛ کتاب تفسیر نیز باید کتاب عرفانی اخلاقی و مبیّن جهات عرفانی و ‏‎ ‎‏اخلاقی و دیگر جهات دعوت به سعادت آن باشد. مفسری که از این جهت ‏‎ ‎‏غفلت کرده یا صرف نظر نموده یا اهمیت به آن نداده، از مقصود قرآن و ‏‎ ‎‏منظور اصلی انزال کتب و ارسال رسل غفلت ورزیده. و این یک خطایی ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 173
‏است که قرن‌ها است این ملت را از استفاده از قرآن شریف محروم نموده و ‏‎ ‎‏راه هدایت را به روی مردم مسدود کرده، ما باید مقصود از تنزیل این کتاب ‏‎ ‎‏را قطع نظر از جهات عقلی برهانی، که خود به ما مقصد را می‌فهماند، از ‏‎ ‎‏خود کتاب خدا اخذ کنیم. مصنّف کتاب مقصد خود را بهتر می‌داند. ‏

‏... بالجمله، مقصود ما از این بیان نه انتقاد در اطراف تفاسیر است، چه که هر ‏‎ ‎‏یک از مفسرین زحمت‌های فراوان کشیده و رنج‌های بی پایان برده تا کتابی ‏‎ ‎‏شریف فراهم آورده ‏فَلله دَرُّهم وعلی الله أجرُهُم‏، بلکه مقصود ما آن است که ‏‎ ‎‏راه استفاده از این کتاب شریف را، که تنها کتاب سلوک الی الله و یکتا کتاب ‏‎ ‎‏تهذیب نفوس و آداب و سنن الهیه است و بزرگ‌تر وسیله رابطه بین خالق و ‏‎ ‎‏خلق و عروة الوثقی و حبل المتین تمسک به عزّ ربوبیت است، باید به روی ‏‎ ‎‏مردم مفتوح نمود. علما و مفسرین تفاسیر فارسی و عربی بنویسند و مقصود ‏‎ ‎‏آن‌ها بیان تعالیم و دستورات عرفانی و اخلاقی و بیان کیفیت ربط مخلوق به ‏‎ ‎‏خالق و بیان هجرت از دارالغرور به دارالسرور والخلود باشد، به طوری که در ‏‎ ‎‏این کتاب شریف به ودیعت گذاشته شده... مفسر باید شئون الهیه را به مردم ‏‎ ‎‏تعلیم کند، و مردم باید برای تعلّم شئون الهیه به آن رجوع کنند تا استفادت از ‏‎ ‎‏آن حاصل شود ‏)وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلا یَزِیدُ ‎ ‎الظّالِمِینَ إِلا خَساراً(‎[18]‎‏ چه خسارتی بالاتر از این‌که سی ـ چهل سال کتاب ‏‎ ‎‏الهی را قرائت کنیم و به تفاسیر رجوع کنیم و از مقاصد آن بازمانیم.‏‎[19]‎

تفکر در قرآن

‏مقصود از تفکر آن است که از آیات شریفه جست‌وجوی مقصد و مقصود کند. و چون ‏‎ ‎‏مقصد قرآن، چنانچه خود آن صحیفه نورانیه فرماید، هدایت به سُبُل سلامت است و ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 174
‏اخراج از همه مراتب ظلمات است به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است، باید ‏‎ ‎‏انسان به تفکر در آیات شریفه مراتب سلامت را از مرتبه دانیه آن، که راجع به قوای ‏‎ ‎‏ملکیه است، تا منتهی‌النهایه آن، که حقیقت قلب سلیم است به تفسیری که از اهل بیت ‏‎ ‎‏وارد شده که ملاقات کند حق را در صورتی که غیر حق در آن نباشد به دست آورد و ‏‎ ‎‏سلامت قوای ملکیه و ملکوتیه، گم‌شده قاری قرآن باشد، که در این کتاب آسمانی این ‏‎ ‎‏گم‌شده موجود است و باید با تفکر استخراج آن کند... و در قرآن شریف دعوت به ‏‎ ‎‏تفکر و تعریف و تحسین از آن بسیار شده قال تعالی: ‏)وَأنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ ‎ ‎لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلّهُمْ یَتَفَکّرُونَ(‎[20]‎‏ در این کریمه مدح بزرگی است از تفکر، زیرا ‏‎ ‎‏که غایت انزال کتاب بزرگ آسمانی و صحیفه عظیمه نورانی را احتمال تفکر قرار داده ‏‎ ‎‎]‎‏است‏‎[‎‏.‏‎[21]‎

قرآن سرچشمه اخلاق و عرفان امام

‏عرفان نظری و عملی امام خمینی مبتنی بر آیات قرآن، روایات، ادعیه و آثار عرفانی ‏‎ ‎‏علما است. اما در این میان قرآن زیربنا و اساس آموزه‌های عرفانی ایشان است. امام ‏‎ ‎‏عقیده دارد کتاب‌های عرفانی قدما و علمای سلف برگرفته‌ای از قرآن و سنت است. ‏‎ ‎‏ادعیه نیز قرآن صاعد هستند و دعاها از معارف نهفته در بطون قرآن سرشار است؛ از ‏‎ ‎‏این رو مضامین دعاها زبان کلام وحی و شارح آیات قرآن هستند. ‏

‏امام ضمن این‌که برداشت‌های عرفانی و اخلاقی را از حوزه تفسیر قرآن جدا می‌داند ‏‎ ‎‏اما نگاه عرفانی به قرآن را اگر چه تفسیر است، تفسیر به‌رأی تلقی نمی‌کند. امام با ‏‎ ‎‏وجود آنکه از عارفان و سالکان راستین با احترام یاد می‌کند، آرای آنان را با محک قرآن ‏‎ ‎‏می‌سنجد و ارزیابی می‌کند و هر گاه نظری را ناسازگار با معارف قرآنی ببیند مردود ‏‎ ‎‏می‌شمارد. امام همان گونه که میزان اساسی در صحت و درستی روایات را قرآن دانسته، ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 175
‏ملاک درست و غلط بودن رفتار سالکان را قرآن معرفی کرده است. او از سالک الی الله ‏‎ ‎‏می‌خواهد خود را به قرآن شریف عرضه کند و چنانچه مخالف باشد، روش خود را ‏‎ ‎‏عوض کند. همچنین سالک راستین کسی است که حالات درونی و باطنی او با ‏‎ ‎‏رفتارهای بیرونی وی هماهنگ باشد و این دو منطبق بر موازین قرآنی تنظیم شود. ‏‎ ‎‏شخصیت عرفانی امام از یک طرف و نوع نگاه وی به ارتباط قرآن و عرفان از دیگر سو ‏‎ ‎‏موجب شده است که ‌اندیشه‌ها و افکار ایشان در تمامی‌عرصه‌ها آمیزه‌هایی از حقایق ‏‎ ‎‏عرفان قرآنی باشد.‏‎[22]‎

فهم قرآن و موانع آن

‏امام از فراگیران قرآن می‌خواهد برای آن که نورانیت قرآن بیش‌تر بر صفحه دلشان بتابد ‏‎ ‎‏موانع و حجاب‌ها را رفع کنند. یکی از این موارد خودبینی است که شخص متعلم به ‏‎ ‎‏واسطه آن خود را بی‌نیاز تصور می‌کند و کمالات موهوم و خیالی بر او جلوه می‌نماید ‏‎ ‎‏و او را بر آنچه دارد، راضی می‌کند. ‏

‏حجاب معاصی و کدورت حاصل از طغیان و سرکشی نسبت به ساحت قدس ‏‎ ‎‏پروردگار عالمیان، قلب را از ادراک حقایق باز می‌دارد زیرا هر کدام از اعمالی که ما ‏‎ ‎‏انجام می‌دهیم در عالم ملکوت صورتی دارد که اگر پلید باشند قلب را کدر می‌کنند و ‏‎ ‎‏دیگر حقایق غیبی در این قلب تیره انعکاس نمی‌یابد. ‏

‏پرده ضخیم دیگری که به اعتقاد امام بین ما و معارف قرآن افکنده شده است، حب ‏‎ ‎‏دنیا است که به واسطه آن دل از ذکر خدا غافل می‌شود و حتی از آن اعراض می‌کند و ‏‎ ‎‏هر چه این اشتها و اشتیاق دنیایی شدت یابد پرده و حجاب ضخیم‌تر می‌شود و نور ‏‎ ‎‏فطرت را خاموش می‌کند و ابواب سعادت را بر روی انسان می‌بندند؛ چنانچه قرآن ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 176
‏می‌فرماید: ‏)أفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أمْ عَلی قُلُوب أقْفالُها(‎[23]‎‏ که وابستگی‌های دنیایی از ‏‎ ‎‏مصادیق همین قفل‌ها هستند. در هر حال کسی که بخواهد از معارف قرآن بهره ببرد ‏‎ ‎‏باید قلب را از غبار حبس‌ها و آلودگی‌ها پاک کند، زیرا با این وضع نمی‌تواند محرم ‏‎ ‎‏اسرار باشد.‏‎[24]‎‏ ‏

‏یکی دیگر از حجب که مانع از استفاده از این صحیفه نورانیه است اعتقاد به ‏‎ ‎‏آن است که جز آن که مفسرین نوشته یا فهمیده‌اند کسی را حق استفاده از ‏‎ ‎‏قرآن شریف نیست و تفکر و تدبر در آیات شریفه را به تفسیر به‌رأی، که ‏‎ ‎‏ممنوع است، اشتباه نموده‌اند؛ و به واسطه این رأی فاسد و عقیده باطله قرآن ‏‎ ‎‏شریف را از جمیع فنون استفاده عاری نموده و آن را به کلی مهجور ‏‎ ‎‏نموده‌اند؛ در صورتی که استفادات اخلاقی و ایمانی و عرفانی به هیچ وجه ‏‎ ‎‏مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به‌رأی باشد. مثلاً، اگر کسی از کیفیت ‏‎ ‎‏مذاکرات حضرت موسی با خضر و کیفیت معاشرت آن‌ها و شدّ رحال ‏‎ ‎‏حضرت موسی، با آن عظمت مقام نبوت، برای به دست آوردن علمی‌که ‏‎ ‎‏پیش او نبوده و کیفیت عرض حاجت خود به حضرت خضر ـ  به طوری که ‏‎ ‎‏در کریمه شریفه ‏)هَلْ أتَّبِعُکَ عَلی أنْ تُعَلّمَنِ مِمّا عُلّمْتَ رُشْداً(‎[25]‎‏ مذکور ‏‎ ‎‏است ـ و کیفیت جواب خضر، و عذرخواهی‌های حضرت موسی، بزرگی ‏‎ ‎‏مقام علم، و آداب سلوک متعلّم با معلّم را که شاید بیست ادب در آن هست، ‏‎ ‎‏استفاده کند، این چه ربط به تفسیر دارد تا تفسیر به‌رأی باشد و بسیاری از ‏‎ ‎‏استفادات قرآن از این قبیل است. ‏

‏... الی غیر ذلک از اموری که از لوازم کلام استفاده ‌شود که مربوط به تفسیر ‏‎ ‎‏به هیچ وجه نیست. علاوه بر آن که در تفسیر به‌رأی نیز کلامی‌ است، که ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 177
‏شاید آن غیر مربوط به آیات معارف و علوم عقلیّه که موافق موازین برهانیه ‏‎ ‎‏است و آیات اخلاقیه که عقل را در آن مدخلیت است باشد؛ زیرا که این ‏‎ ‎‏تفاسیر مطابق با برهان متین عقلی یا اعتبارات واضحه عقلیه است، که اگر ‏‎ ‎‏ظاهری بر خلاف آن‌ها باشد لازم است آن را از آن ظاهر مصروف نمود. ‏

‏... پس، محتمل است، بلکه مظنون است، که تفسیر به‌رأی راجع به آیات ‏‎ ‎‏احکام باشد که دست آرا و عقول از آن کوتاه است، و به صرف تعبد و انقیاد ‏‎ ‎‏از خزّان وحی و مهابط ملائکة الله باید اخذ کرد؛ چنانچه اکثر روایات شریفه ‏‎ ‎‏در این باب در مقابل فقهاء عامّه که دین خدا را با عقول خود و مقایسات ‏‎ ‎‏می‌خواستند بفهمند وارد شده است. و این‌که در بعضی روایات شریفه است ‏‎ ‎‏که: ‏«لیس شیء أبعد من عقول الرجال من تفسیر القرآن»‏.‏‎[26]‎‏ و همچنین روایت ‏‎ ‎‏شریفه که می‌فرماید: «‏دین الله لا یصاب بالعقول‏»؛‏ ‏شهادت دهد بر این‌که ‏‎ ‎‏مقصود از «دین الله» احکام تعبدیه دین است.‏‎[27]‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 178

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

کتاب‌نامه

‏ ‏

‏1.‏ ‏آداب الصلوة‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1378.‏

‏2.‏ ‏بحارالانوار‏‏، محمدباقر مجلسی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1362.‏

‏3.‏ ‏تبیان‏‏، دفتر سیزدهم (‏‏قرآن کتاب هدایت‏‏) مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ‏‎ ‎‏تهران، 1375.‏

‏4.‏ ‏تفسیر سوره حمد‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1381.‏

‏5.‏ ‏زندگی سیاسی امام خمینی‏‏، محمدحسن رجبی، مؤسسه فرهنگی قبله، تهران، 1374.‏

‏6.‏ ‏سرّالصلوة‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1374.‏

‏7.‏ ‏سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی‏‏، مصطفی وجدانی، پیام آزادی، تهران، ‏‎ ‎‏1362.‏

‏8.‏ ‏شرح چهل حدیث‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ ‏‎ ‎‏اول، 1374.‏

‏9.‏ ‏صحیفه امام‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1379.‏

‏10.‏ ‏فرازهای فروزان‏‏، غلامرضا گلی زواره، حضور، قم، 1380.‏

‏11.‏ ‏قرآن باب معرفة الله‏‏ (گفتارها و نوشته‌های امام خمینی درباره قرآن)، مجتبی خازنی، ‏‎ ‎‏پیام آزادی، تهران، 1370.‏

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 179

‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 180

  • اسراء (17): 70.
  • تین (95): 4.
  • . قرآن، باب معرفت الله، ص 61 ـ 62؛ آداب الصلوة، ص 217.
  • . شرح چهل حدیث، ص 500.
  • . آداب الصلوة، ص 182.
  • . تفسیر سوره حمد، ص 95 ـ 96.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 20، ص 93.
  • . همان، ص 14، ص 388.
  • . همان، ج 17، ص 432.
  • . آداب الصلوة، ص 194.
  • . ر.ک: تفسیر سوره حمد، ص 135 و137.
  • ر.ک: آداب الصلوة، ص 192 ـ 193.
  • ر.ک: همان، ص 171.
  • ر.ک: تفسیر سوره حمد، ص 95.
  • . آداب الصلوة، ص 199.
  • . کیهان اندیشه، شماره 29، ص80؛ آینه پژوهش، شماره 58، ص 135؛ پژوهش های قرآنی، شماره 19 و 20، ص 159 ـ 160.
  • نک: مقاله «روش تفسیری امام خمینی»، عبدالسلام زین العابدین، ترجمه موسی حسینی؛ فصلنامه پژوهش های  قرآنی، شماره 19 و 20، ص 323 ـ 289.
  • . «ما از قرآن آنچه را که برای مؤمنان شفا و رحمت است نازل می کنیم و آن ستمکاران را جز زیان نمی افزاید»؛  اسراء (17): 82.
  • . آداب الصلوة، ص 191 ـ 195.
  • . نحل (16): 44.
  • . آداب الصلوة، ص 203 ـ 204
  • . ر الصلوة، ص 38؛ آداب الصلوة، ص 190، 264، 297؛ تفسیر سوره حمد، ص59؛ پژوهشهای قرآنی، شماره  19 و 20، ص 63 ـ 70.
  • . محمد (47): 24.
  • . ر.ک: آداب الصلوة، ص 202؛ قرآن، باب معرفة الله، ص 89 ـ 82؛ فرازهای فروزان، ص 67 ـ 68.
  • . کهف (18): 66.
  • . بحارالانوار، ج 89، ص 95.
  • . آداب الصلوة، ص 199 ـ 200.