الحدیث الثانی

فصل در وخامت امر ریا

‏فصل‏

‏در وخامت امر ریا‏

‏هان، ای شخص مرائی که عقاید حقه و معارف الهیه را به دست دشمن خدای ‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 38
‏تعالی، که شیطان است، سپردی و مختصات حق تعالی را به دیگران دادی، و آن انواری که روشنی بخش روح و قلب و سرمایه نجات و سعادت ابدی و سرچشمه لقاء الهی و بذر جوار محبوب است مبدل به ظلمات موحشه و شقاوت و هلاک ابدی و سرمایه بعد از ساحت قدس محبوب و دوری از لقاء حضرت حق تعالی کردی، مهیا باش از برای ظلمتهایی که نور در دنبال ندارند و تنگنایی که گشایشی ندارد و امراضی که شفا پذیر نیست: مردنی که حیات ندارد. آتشی که از باطن قلب ظهور کند و ملکوت نفس و ملک بدن را بسوزاند- چنان سوزاندنی که خطور در قلب من و تو نکرده، چنانچه خدای تعالی خبر می دهد در کتاب منزل خود در آیه شریفه ‏‏ نار الله الموقدَةُ الَّتی تَطَّلِعُ عَلَی الأفْئدة.‏‎[1]‎‏ از وصف آتشی که (آتش خدا) استیلای بر قلوب پیدا می کند و قلوب را می سوزاند. هیچ آتشی قلب سوزان نیست جز آتش الهی.‏

‏اگر فطرت توحید از دست رفت، که فطرة الله است، و به جای آن شرک و کفر جایگزین شد، دیگر شفاعت شافعین نصیب انسان نشود، و انسان مخلد در عذاب است- آن هم چه عذابی؟ عذابی که از قهر الهی و غیرت ربوبی بروز کند.‏

‏پس ای عزیز، برای یک خیال باطل، یک محبوبیت جزئی بندگان ضعیف، یک توجه قلبی مردم بیچاره، خود را مورد سخط و غضب الهی قرار مده، و مفروش آن محبتهای الهی، آن کرامتهای غیر متناهی، آن الطاف و مراحم ربوبیت را به یک محبوبیت پیش خلق که مورد هیچ اثری نیست و از او هیچ ثمری نبری جز ندامت و حسرت. وقتی دستت از این عالم کوتاه شد، که عالم کسب است، و عملت منقطع گردید، دیگر پشیمانی نتیجه ندارد و رجوع بیفایده است.‏

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 39

  • . «آتش بر افروخته خداست که بر دلها شعله ور است.» (همزه 6- 7).