الحدیث الثانی

فصل یک تنبه علمی برای قلع ماده ریا

‏فصل‏

‏یک تنبه علمی برای قلع ماده ریا‏

‏ما در این جا تذکر می دهیم به چیزی که امید است برای این مرض قلبی مؤثر افتد در این مقام و مقامات دیگر. و آن چیزی است که مطابق برهان و مکاشفه و عیان و اخبار معصومین و کتاب خداست، و عقل شما هم تصدیق دارد. و آن این است که خدای تبارک و تعالی به واسطه احاطه قدرتش در جمیع موجودات و بسط سلطنتش در تمام کائنات و احاطه قیّومیش به کافّه ممکنات، تمام قلوب بندگان در تحت تصرف او‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 39
‏و به ید قدرت و در قبضه سلطنت اوست، و کس دیگر را در قلوب بندگان بدون اذن قیّومی و اجازه تکوینی او تصرفی نیست و نخواهد بود، خود صاحبان قلب نیز بی اذن و تصرف حق تعالی تصرف در قلوب خود ندارند- و بدین معنی اشارة و کنایة و صراحة در قرآن و اخبار اهل بیت، علیهم السّلام، اخبار شده است.‏‎[1]‎‏ پس خدای تبارک و تعالی صاحب قلب و متصرف در اوست، و شما که یک بنده ضعیف عاجز هستید نمی توانید تصرف در قلوب کنید بی تصرف حق، بلکه اراده او قاهر است بر اراده شما و همه موجودات، پس ریا و سالوس شما اگر برای جلب قلوب عباد است و جانب دلها نگاه داشتن و منزلت و قدر در قلوب پیدا کردن و اشتهار به خوبی یافتن است، این از تصرف شما بکلی خارج و در تحت تصرف حق است. خداوند قلوب و صاحب دلها به هر کس می خواهد قلوب را متوجه می فرماید. بلکه ممکن است شما نتیجه به عکس بگیرید. دیدیم و شنیدیم اشخاص سالوس دور و که قلوب آنها پاک نبود آخر کار رسوا شدند و آنچه می خواستند نتیجه بگیرند به عکس اتفاق افتاد، چنانچه به همین معنی إشاره فرموده در حدیث شریف کافی: عن جرّاح المدائنی، عن أبی عبد الله، علیه السّلام، فی قول الله عزّ و جلّ:‏‏ «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبَّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً و لا یُشْرِکْ بِعبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً.»‏‏ قال علیه السّلام: الرّجل یعمل شیئا من الثّواب لا یطلب به وجه الله، إنّما یطلب تزکیة النّاس، یشتهی أن یسمع به النّاس، فهذا الّذی أشرک بعبادة ربّه. ثمّ قال: ما من عبد أسرّ خیرا فذهبت الأیّام أبدا حتّی یظهر الله له خیرا، و ما من عبد یسرّ شرّا فذهبت الأیّام أبدا حتّی یظهر الله له شرّا‏‎[2]‎‏.‏

‏«یعنی راوی، که جرّاح مدائنی است، از امام صادق، علیه السلام، نقل می کند در تفسیر قول خدای، عزّ و جلّ: «پس کسی که امیدوار ملاقات پروردگار خویش است باید به جای آرد کار نیکو، و شریک نکند در عبادت پروردگارش کسی را» که فرمود امام صادق، علیه السلام: «آن مردی که عمل می کند چیزی از ثواب را که خواهش نمی کند به آن کار ملاقات خدا را، فقط ملاحظه می کند پاکیزه شمردن مردم او را، میل دارد مردم بشنوند آنچه کرده، پس این کسی است که شریک قرار داده در عبادت پروردگارش.» پس از آن فرمود: «هیچ بنده نیست که پنهان کند خوبی را، پس بگذرد روزگار بر او همیشه، تا آنکه آشکار کند خدا از برای او نیکویی را، و هیچ بنده نیست که پنهان می کند شری را، پس بگذرد روزگار بر او‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 40
‏همیشه، تا آشکارا کند خدا برای او شری را.» پس ای عزیز، نام نیک را از خداوند بخواه. قلوب مردم را از صاحب قلب خواهش کن با تو باشد. تو کار را برای خدا بکن، خداوند علاوه بر کرامتهای اخروی و نعمتهای آن عالم در همین عالم هم به تو کرامتها می کند، تو را محبوب می نماید، موقعیت تو را در قلوب زیاد می کند، تو را در دو دنیا سر بلند می فرماید. ولی اگر بتوانی با مجاهده و زحمت قلب خود را از این حب هم بکلی خالص نما، باطن را صفا ده تا عمل از این جهت خالص شود و قلب متوجه حق گردد، روح بی آلایش شود، کدورت نفس برطرف گردد. حب و بغض مردم ضعیف، شهرت و اسم نزد بندگان ناچیز، چه فایده ای دارد. فرضا فایده داشته باشد، یک فایده ناچیز جزئی چند روزه است. ممکن است این حب عاقبت کار انسان را به ریا برساند و خدای نخواسته آدم را مشرک و منافق و کافر کند، اگر در این عالم رسوا نشود، در آن عالم در محضر عدل ربوبی پیش بندگان صالح خدا و انبیاء عظام او و ملائکه مقربین رسوا شود، سرافکنده گردد، بیچاره شود. رسوایی آن روز را نمی دانی چه رسوایی است. سرشکسته در آن محضر را خدا می داند چه ظلمتها دنبال دارد. آن روز است که به فرموده حق تعالی کافر می گوید: «ای کاش خاک بودم.‏‎[3]‎‏ و دیگر فایده ندارد.‏

‏ای بیچاره، تو به واسطه یک محبت جزئی، یک شهرت بیفایده پیش بندگان، از آن کرامتها گذشتی، رضای خدا را از دست دادی، خود را مورد غضب خدای تعالی نمودی. اعمالی را که باید به آنها دار کرامت تهیه کنی، زندگانی ابدی و فرحناکی همیشگی فراهم کنی و به واسطه آنها در اعلی علیین بهشت قرار گیری، مبدل کردی به ظلمات شرک و نفاق، و برای خود حسرت و ندامت و عذابهای شدید تهیه نمودی، و خود را سجّینی نمودی، چنانچه در حدیث شریف کافی می فرماید حضرت امام صادق، علیه السلام، که پیغمبر فرمود که «همانا فرشته بالا می برد کار بنده را با فرحناکی. پس چون کارهای نیکوی او را بالا برد، خدای عزّ و جلّ می فرماید: «قرار بدهید این اعمال را در سجّین. همانا این شخص در این اعمال فقط مرا نخواسته است.‏‎[4]‎‏» من و تو با این حال نمی توانیم «سجّین» را تصور کنیم، و دیوان عمل فجار را بفهمیم، و صورت این اعمال [را] که در سجّین است ببینیم.‏

‏یک وقت حقیقت امر را می بینیم که دیگر دستمان کوتاه [است ] و چاره منقطع.‏

‏ای عزیز، بیدار شو و غفلت و مستی را از خود دور کن، و در میزان عقل بسنج اعمال خود را قبل از آنکه در آن عالم میزان کنند، و حساب خود را بکش قبل از آنکه ‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 41
‏از تو حساب کشند. و آینه دل را از شرک و نفاق و دورویی پاک کن، و مگذار زنگار شرک و کفر او را طوری بگیرد که به آتش های آن عالم پاک نگردد، نگذار نور فطرت مبدل به ظلمت کفر شود، نگذار‏‏ «فِطْرَة الله الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها.»‏‎[5]‎‏ ضایع گردد.‏

‏این قدر خیانت مکن بر این امانت الهی! پاک کن آینه قلب را تا نور جمال حق در او جلوه کند، و تو را از عالم و هر چه در اوست بی نیاز کند، و آتش محبت الهی در قلب افروخته شده تمام محبتها را بسوزاند که همه عالم را به یک لحظه آن ندهی، و چنان لذتی ببری از یاد خدا و ذکر آن که تمام لذات حیوانی را بازیچه بدانی. اگر اهل این مقام هم نیستی و این معانی در نظرت عجیب می آید، نعمتهای الهی را در عالم دیگر که قرآن مجید و اخبار معصومین از آنها اطلاع داده اند، از دست مده، به واسطه جلب قلوب مخلوق برای شهرت چند روزه موهوم، آن همه ثوابها را ضایع مکن، از آن همه کرامات خود را محروم مکن، سعادت ابدی را به شقاوت همیشگی مفروش.‏

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 42

  • . حق تعالی می فرماید: وَ اعْلَمُوا أَنَّ الله یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ (و بدانید که خدا در میان شخص و قلب او حایل می گردد (انفال 24) و فَإنَّ القُلُوبَ بَیْنَ اصْبَعینِ مِنْ أصابِع الله، یُقَلّبُها کَیْفَ یَشاءُ ساعَةً کذا وَ ساعَةً کذا وَ أَنَّ الْعَبْدَ رُبَّما وُفِّقَ لِلخَیْرِ» (همانا قلبها در میان دو انگشت از انگشتان خداوند قرار دارند آنها را هر گونه بخواهد زمانی این چنین و زمانی آن چنان می گرداند و بسا که بنده توفیق کار نیک یابد.) بحار الانوار، (ج 72، ص 48) «کتاب العشرة» باب 40، حدیث 9.
  • . اصول کافی، ج 2، ص 294،« کتاب ایمان و کفر»،« باب ریاء»، حدیث 4.
  • . اشاره است به آیه یَوْمَ یَنْظُرُ المَرءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ وَ یَقُولُ الکافِرُ یا لَیْتَنی کُنْتُ تُراباً. (روزی که شخص به آنچه پیش فرستاده است می نگرد و کافر می گوید: ای کاش خاک می بودم.) (نبأ 41).
  • . عن أبی عبد الله (ع) قال قال النّبی (ص): إنّ الملک لیصعد بعمل العبد مبتهجا به، فإذا صعد بحسناته یقول الله عزّ و جل: اجعلوها فی سجّین إنّه لیس ایّای أراد بها. اصول کافی، ج 2، ص 294، «کتاب ایمان و کفر»، «باب ریاء»، حدیث 7.
  • . «فطرت خدایی آن است که خداوند خلق را بر آن آفریده است.» (روم 30).