الحدیث الثّالث

فصل در بیان آن که مکائد شیطان از روی میزان است‌

‏فصل در بیان آن که مکائد شیطان از روی میزان است ‏

‏همان طور که صاحبان عجب در معاصی از مرتبه ای به مرتبه ای ترقی کرده تا به کفر و زندقه انجامشان رسد، صاحبان عجب در طاعات از درجه ناقصه عجب به درجه کامله آن ترقی کنند. مکاید نفس و شیطان در دل از روی میزان و اساس است.‏

‏هیچ گاه ممکن نیست نفس به شما که دارای ملکه تقوا و خوف از خدا هستید تکلیف قتل نفس یا زنا کند، یا به کسی که دارای خصلت شرافت و طهارت نفس است پیشنهاد دزدی و راهزنی نماید. از اوّل امر ممکن نیست به شما بگوید در این ایمان و اعمال به خدای خود منت گذار، یا خود را از زمره محبوبین و محبین و مقربین درگاه قلمداد کن. ابتدای امر از درجه نازله گرفته رخنه در دل شما باز می کند و شما را وادار‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 66
‏می کند به شدت مواظبت در مستحبات و اذکار و اوراد، و در ضمن عمل یکی از اهل معصیت را در نظر شما به مناسبت حال شما جلوه می دهد و به شما القا می کند که شما از این شخص به حکم شرع و عقل بهترید و اعمال شما موجب نجات شماست و بحمد الله شما پاک و پاکیزه هستید و از معاصی عاری و بری هستید. از این، دو نتیجه می گیرد: یکی بدبینی به بندگان خدا، و دیگر خود پسندی، که هر دو از مهلکات و سرچشمه مفاسد است. به نفس و شیطان بگویید ممکن است این شخصی که مبتلاست به معصیت دارای ملکه ای باشد یا اعمال دیگری باشد که خدای تعالی او را به رحمت خود مستغرق کند و نور آن خلق و ملکه او را هدایت کند و منجر شود کار او به حسن عاقبت، شاید این شخص را خدا مبتلا به معصیت کرده تا مبتلای به عجب که از معصیت بدتر است نشود- چنانچه در حدیث کافی است: عن أبی عبد الله، علیه السلام، قال: إنّ الله علم أنّ الذّنب خیر للمؤمن من العجب، و لو لا ذلک ما ابتلی مؤمنا بذنب أبدا.‏‎[1]‎‏ یعنی «گفت امام صادق، علیه السلام:‏

‏«همانا خدا دانست که گناه بهتر است برای مؤمن از عجب، و اگر نه این بود هیچ گاه مؤمن را مبتلا به گناهی نمی کرد.» و شاید من به واسطه همین بدبینی کارم منجر به بدی عاقبت شود.‏

‏شیخ جلیل ما، عارف کامل، شاه آبادی ‏‎[2]‎‏، روحی فداه، می فرمودند تعییر به کافر نیز نکنید در قلب، شاید نور فطرتش او را هدایت کند، و این تعییر و سرزنش کار شما را منجر به سوء عاقبت کند. امر به معروف و نهی از منکر غیر از تعییر قلبی است. بلکه می فرمودند کفاری که معلوم نیست با حال کفر از این عالم منتقل شدند لعن نکنید. شاید در حال رفتن هدایت شده باشند و روحانیت آنها مانع از ترقیات شما شود. در هر حال، نفس و شیطان شما را وارد مرحله اولی از عجب می کنند، کم کم از این مرحله شما را به مرحله دیگر و از آن درجه به درجه بالاتر، تا بالاخره کار انسان را به جایی برساند که به ایمان یا اعمال خود به ولی نعمت خویش و مالک الملوک منت گذاری کند و کارش به آخر درجه رسد.‏

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 67

  • . اصول کافی، ج 2، ص 313،« کتاب ایمان و کفر»،« باب عجب»، حدیث 1.
  • . حدیث 1، پاورقی 51.