الحدیث السابع

فصل در بیان فواید قوه غضبیه‌

‏فصل در بیان فواید قوه غضبیه ‏

‏بدان که قوه غضبیه یکی از نعم بزرگ الهی است که به واسطه آن تعمیر دنیا و آخرت شود، و با آن حفظ بقای شخص و نوع و نظام عایله گردد، و مدخلیت عظیم در تشکیل مدینه فاضله و نظام جامعه دارد. اگر این قوه شریفه در حیوان نبود، از ناملایمات طبیعت دفاع نمی کرد و دستخوش زوال و اضمحلال می گردید. و اگر در انسان نبود، علاوه بر این، از بسیاری از کمالات و ترقیات باز می ماند. بلکه حد تفریط و نقص از حال اعتدال نیز از مذامّ اخلاق و نقایص ملکات شمرده شود که بر آن مفاسدی بسیار و معایبی بیشمار مترتب گردد، از قبیل ترس و ضعف و سستی و تنبلی و طمع و کم صبری و قلّت ثبات- در مواردی که لازم است- و راحت طلبی و خمودی و زیر بار رفتن و انظلام و رضای به رذایل و فضایح که پیش آید برای خود یا عایله اش و بی غیرتی و کم همتی. خدای تعالی در صفت مؤمنین فرماید: أشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم.»‏‎[1]‎‏ اداره امر به معروف و نهی از منکر و اجرای حدود و تعزیرات و سایر سیاسات دینیه و عقلیه نشود جز در سایه قوه شریفه غضبیه، پس آنها که گمان کردند کشتن قوه غضب و خاموش کردن آن از کمالات و معارج نفس است، خود خطایی بزرگ و‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 134
‏خطیئه عظیمه ای کردند و از حد کمال و مقام اعتدال غافل اند. بیچاره ها ندانند که خدای تبارک و تعالی در جمیع سلسله حیوانات این قوّه شریفه را عبث خلق نفرموده و در بنی آدم این قوه را سرمایه زندگانی ملکی و ملکوتی و مفتاح خیرات و برکات قرار داده. جهاد با اعداء دین و حفظ نظام عایله بشر و ذبّ از جان و مال و ناموس و سایر نوامیس الهیه، و جهاد با نفس که اعدا عدوّ انسان است‏‎[2]‎‏، صورت نگیرد مگر به این قوه شریفه. حفظ تجاوزات و تعدیات و حدود و ثغور و دفع موذیات و مضرات از جامعه و شخص در زیر پرچم این قوه انجام گیرد. از این جهت است که حکما برای دفع خاموشی و خمودی آن علاجها قرار دادند. و برای بیدار کردن و تحریک نمودن آن معالجات علمی و عملی است، از قبیل اقدام در امور مهمه هایله، و رفتن در میدانهای جنگ، و در موقع خود جهاد با اعدای خدا. حتی از بعضی از متفلسفین منقول است که در محلهای خوفناک می رفت و توقف می کرد و نفس خود را در مخاطرات عظیمه می انداخت و سوار کشتی می شد در موقع تلاطم دریا، تا آنکه نفسش از خوف نجات پیدا کند و از کسالت و سستی رهایی یابد.‏‎[3]‎‏ در هر صورت، در باطن ذات انسان و حیوان قوه غضبیه موجود و مودوع است، الا آنکه در بعضی خاموش و افسرده است، مثل آتشی که زیر خاکستر باشد. باید اگر انسان در خود حال خاموشی و سستی و بیغیرتی احساس کرد، با معالجه به ضد از آن حال بیرون آید و نفس را در حال اعتدال درآورد، که آن شجاعت است که از ملکات فاضله و صفات حسنه است. که پس از این اشاره ای به آن می شود.‏

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 135

  • . (مؤمنان) بر کافران سخت گیرند و با خود مهربان.» (فتح- 29).
  • . اشاره است به حدیث «أعدی عدوک نفسک الّتی بین جنبیک» دشمن ترین دشمنان تو نفس تو است که میان دو پهلوی تو است. عوالی اللئالی، ج 4، ص 118. بحار الانوار ج 67، ص 64 «کتاب الایمان و الکفر»، باب 45، حدیث 1.
  • . تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق( چاپ مصر)، ص 172.