الحدیث السابع

فصل در بیان علاج غضب است به قلع اسباب آن

‏فصل در بیان علاج غضب است به قلع اسباب آن ‏

‏از معالجات اساسی غضب قلع ماده آن است به برطرف کردن اسباب مهیجه آن. و آن امور بسیاری است که ما بعضی از آن را که مناسب با این اوراق است ذکر می کنیم.‏

‏یکی از آنها حب نفس است که از آن حب مال و جاه و شرف و حب نفوذ اراده و بسط قدرت تولید شود، و این ها نوعا اسباب هیجان آتش غضب شود. زیرا که انسان ‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 141
‏دارای این محبتها به این امور خیلی اهمیت دهد و موقعیت این ها در قلبش بزرگ است، و اگر فی الجمله مزاحمتی در یکی از این ها برایش پیش آمد کند، و یا احتمال مزاحمت دهد، بیموقع غضب کند و جوش و خروش نماید، و متملک نفس خود نشود، و طمع و حرص و سایر مفسدات که از حب نفس و جاه در دل پیدا شده عنان را از دست او بگیرد و کارهای نفس را از جاده عقل و شرع خارج کند. ولی اگر حبّش شدید نباشد، به امور اهمیت کم دهد، و سکونت نفس و طمأنینه حاصله از ترک حب جاه و شرف و سایر شعبات آن نگذارد نفس بر خلاف رویّه و عدالت قدمی گذارد. و انسان بی تکلّف و زحمت در مقابل ناملایمات بردباری کند و عنان صبرش گسیخته نشود و بیموقع و بی اندازه غضب نکند. و اگر حب دنیا از دلش بیخ کن شود و قلع این ماده فاسده بکلی شود، تمام مفاسد نیز از قلب هجرت کند و تمام محاسن اخلاقی در مملکت روح وارد گردد.‏

‏و سبب دیگر از مهیّجات غضب آن است که انسان غضب و مفاسد حاصله از آن را، که از اعظم قبایح و نقایص و رذایل است، به واسطه جهل و نادانی کمال گمان کند و از محاسن شمرد. چنانچه بعضی از جهال آنها را جوانمردی و شجاعت و شهامت و بزرگی دانند و از خود تعریفها و توصیفها کنند که ما چنین و چنان کردیم، و شجاعت را، که از اعظم صفات مؤمنین و از صفات حسنه است، اشتباه به این رذیله مهلکه کردند.‏

‏اکنون باید دانست که شجاعت غیر از آن است و موجبات و مبادی و آثار و خواص آن غیر از این رذیله است. مبدأ شجاعت قوّت نفس و طمأنینه آن و اعتدال و ایمان و قلت مبالات به زخارف دنیا و پست و بلند آن است. اما غضب از ضعف نفس و تزلزل آن و سستی ایمان و عدم اعتدال مزاج روح و محبت دنیا و اهمیت دادن به آن و خوف از دست رفتن لذایذ نفسانیه است. و لهذا این رذیله در زنها بیشتر از مردها، و در مریضها بیشتر از صحیحها، و در بچه ها بیشتر از بزرگها، و در پیرها از جوانها بیشتر است. و شجاعت عکس آن است. و کسانی که دارای رذایل اخلاقی هستند زودتر غضبناک شوند از کسانی که فضایل مآب اند، چنانچه می بینیم بخیل زودتر و شدیدتر غضب کند اگر متعرض مال و منالش شوند از غیر او.‏

‏این ها راجع به مبادی و موجبات شجاعت و غضب. و اما در آثار نیز مختلف اند. شخص غضبناک در حال شدت و فوران غضب مثل دیوانه ها عنان عقلش گسیخته شده مثل حیوانات درنده بدون ملاحظه عواقب امور و بدون رویّه و‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 142
‏حکم عقل تهاجم کند و افعال و اطوار زشت و قبیح از او صادر شود، متملک زبان و دست و پا و سایر اعضای خود نیست: چشم و لب و دهن را به طوری زشت و بد ترکیب کند که اگر در آن حال آیینه به دست او دهند از زشتی صورت خود خجل و شرمسار گردد. بعضی از صاحبان این رذیله به حیوانات بی شعور، بلکه به جمادات، غضب کنند، هوا و زمین و برف و باد و باران و سایر حوادث را سبّ کنند اگر خلاف مطلوبات آنها جریان پیدا کند. گاهی بر قلم و کتاب و کاسه و کوزه غضب کنند، آنها را در هم شکنند یا پاره کنند. اما شخص شجاع در جمیع این امور به خلاف آن است. کارهایش از روی رویّه و میزان عقل و طمأنینه نفس [است ].‏

‏در موقع خود غضب می کند و در موقع خود حلم و بردباری کند، و هر چیز او را حرکت ندهد و به غضب نیاورد. و در موقع غضب به اندازه غضب کند و با تمیز و عقل انتقام کشد. می فهمد از که انتقام کشد و به چه اندازه و به چه کیفیت انتقام کند، و از که عفو و اغماض نماید. در وقت غضب عنان عقلش در دستش است و به حرفهای زشت و اعمال ناهنجار مبادرت نکند. و کارهایش همه از روی میزان عقل و شرع و عدل و انصاف است، به طوری اقدام کند که در آخر کار پشیمان نشود.‏

‏پس، انسان آگاه نباید بین این خلق، که یکی از اوصاف انبیا و اولیا و مؤمنین و از فضایل کمالات نفسانیه است، و دیگری، که از صفات شیطان و وسوسه خناس و رذایل نفسانیه و نقایص قلبیه است، فرق نگذارد و در اشتباه بیفتد. ولی حجاب جهل و نادانی و حجاب حب دنیا و نفس چشم و گوش انسان را می بندد و انسان را بیچاره و هلاک می کند.‏

‏و اسباب دیگری برای غضب ذکر کرده اند مثل عجب و افتخار و کبر و مراء و لجاج و مزاح و غیر آن که تفصیل هر یک موجب طول مقام و مقال و ملالت حال گردد. و شاید بیشتر یا تمام آنها به این دو مبدأ و مطلب که ذکر کردیم برگشت کند، یا به واسطه و یا بلاواسطه. و الحمد لله.‏

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 143