الحدیث التاسع

فصل در بیان مراتب نفاق است

‏فصل در بیان مراتب نفاق است ‏

‏بدان که از برای نفاق و دورویی، مثل سایر اوصاف و ملکات خبیثه یا شریفه، درجات و مراتبی است در جانب شدت و ضعف. هر یک از اوصاف رذیله را که انسان در صدد علاج آن برنیاید و پیروی از آن نماید، رو به اشتداد گذارد. و مراتب شدت رذایل چون شدت فضایل غیر متناهی است. انسان اگر نفس امّاره را به حال خود واگذار کند، به واسطه تمایل ذاتی آن به فساد و ناملایمات عاجله نفسانیه و مساعدت شیطان و وسواس خنّاس میل به فساد کند، و رذایل آن در هر روز رو به اشتداد و زیادت گذارد تا آنجا رسد که آن رذیله ای که از آن پیروی کرده صورت جوهریه نفس و فصل اخیر آن گردد و تمام مملکت ظاهر و باطن در حکم آن درآید.‏

‏پس، اگر آن رذیله رذیله شیطانیه باشد، همچون نفاق و دورویی که از خواص آن ملعون است- چنانچه قرآن شریف از آن خبر داده بقوله: و قاسمهما إنّی لکما لمن النّاصحین.‏‎[1]‎‏ «قسم خورد از برای حضرت آدم و حوّا، سلام الله علیهما، که من از پند دهندگان شما هستم.» با آنکه به خلاف آن بود- مملکت تسلیم شیطان شود، و صورت اخیره نفس و باطن ذات و جوهر آن صورت شیطان گردد، و صورت ظاهر آن نیز در آن دنیا ممکن است صورت شیطان باشد، گرچه در این جا به صورت و شکل انسانی است.‏

‏پس، اگر انسان از این صفت جلوگیری نکند و نفس را سرخود کند، به اندک زمان چنان مهار گسیخته شود که تمام همت و همش را مصروف این رذیله کند، و با هر کس ملاقات کند با دورویی و دو زبانی ملاقات کند، و خلط و آمیزش با کسی نکند جز آنکه آلوده باشد به کدورت دورنگی و نفاق، و جز منافع شخصی و خود خواهی و خود پرستی چیزی در نظرش نباشد، و صداقت و صمیمیت و همت و مردانگی را بکلی زیر پا نهد و در تمام کارها و حرکات و سکنات دورنگی را به کار برد، و از هیچ گونه فساد و قباحت و وقاحت پرهیز نکند. چنین شخصی از زمره ‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 156
‏بشریت و انسانیت دور و با شیاطین محشور است.‏ 

‏این ها که گفته شد به حسب مراتب شدت و ضعف در خود جوهر نفاق بود، و نیز به حسب متعلق فساد آن فرق دارد. زیرا که گاهی نفاق کند در دین خدا، و گاهی در ملکات حسنه و فضایل اخلاق، و گاهی در اعمال صالحه و مناسک الهیه، و گاهی در امور عادیه و متعارفات عرفیه. و همین طور گاهی نفاق کند با رسول خدا، صلّی الله علیه و آله، و ائمه هدی، علیهم السلام، و گاهی با اولیا و علما و مؤمنین، و گاهی با مسلمانان و سایر بندگان خدا از ملل دیگر.‏

‏البته این ها که ذکر شد در زشتی و وقاحت و قباحت فرق دارند، گر چه تمام آنها در اصل خباثت و زشتی شرکت دارند و شاخ و برگ یک شجره خبیثه هستند.‏

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 157

  • . ( اعراف- 21).