الحدیث الحادی عشر

فصل در تشخیص احکام فطرت است

‏فصل در تشخیص احکام فطرت است ‏

‏بباید دانست که آنچه از احکام فطرت است چون از لوازم وجود و هیآت مخمّره در اصل طینت و خلقت است، احدی را در آن اختلاف نباشد- عالم و جاهل و وحشی و متمدن و شهری و صحرانشین در آن متفق اند. هیچیک از عادات و مذاهب و طریقه های گوناگون در آن راهی پیدا نکند و خلل و رخنه ای در آن از آنها پیدا نشود. اختلاف بلاد و أهویه و مأنوسات و آراء و عادات که در هر چیزی، حتی احکام عقلیه، موجب اختلاف و خلاف شود، در فطریات ابدا تأثیری نکند.‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 180
‏اختلاف افهام و ضعف و قوت ادراک لطمه ای بر آن وارد نیاورد، و اگر چیزی بدان مثابه نشد، از احکام فطرت نیست و باید آن را از فطریات خارج دانست، و لهذا در آیه شریفه فرموده:‏‏ فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها‏‏ یعنی، اختصاص به طایفه ای ندارد، و نیز فرموده:‏‏ لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ الله.‏‏ چیزی او را تغییر ندهد، مثل امور دیگر که به عادات و غیر آن مختلف شوند. ولی از امور معجبه آن است که با اینکه در فطریات احدی اختلاف ندارد- از صدر عالم گرفته تا آخر آن- ولی نوعا مردم غافل اند از اینکه با هم متفق اند، و خود گمان اختلاف می نمایند، مگر آنکه به آنها تنبه داده شود، آن وقت می فهمند موافق بودند در صورت مخالفت، چنانچه پس از این به وضوح رسد ان شاء الله. و به همین معنی اشاره شده است در ذیل آیه شریفه که می فرماید:‏‏ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لا یَعْلَمُونَ.‏

‏و از آنچه ذکر شد، معلوم گردید که احکام فطرت از جمیع احکام بدیهیه بدیهیتر است، زیرا که در تمام احکام عقلیه حکمی که بدین مثابه باشد که احدی در آن خلاف نکند و نکرده باشد نداریم، و معلوم است چنین چیزی اوضح ضروریات و ابده بدیهیات است، و چیزهایی که لازمه آن باشد نیز باید از اوضح ضروریات باشد. پس اگر توحید یا سایر معارف از احکام فطرت یا لوازم آن باشد، باید از اجلای بدیهیات و اظهر ضروریات باشد، و لکنّ أکثر النّاس لا یعلمون.‏

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 181