الحدیث الثانی عشر

فصل در فضیلت بیداری شب است

‏فصل در فضیلت بیداری شب است ‏

‏باقی ماند بر ذمه ما بیان دو فقره دیگر از حدیث شریف که می فرماید: جاف عن اللّیل جنبک و اتّق الله ربّک. جناب مولی امیر المؤمنین، سلام الله علیه، در این کلام مبارک قرین اعمال قلبیه و تفکرات منّبهه و تقوای پروردگار، بیداری شب و تجافی از فراش را برای عبادت قرار داده است، و این دلیل بر کمال فضیلت و اهمیت آن است. چنانچه در احادیث شریفه از این عمل شریف خیلی تمجید شده، و سیره ائمه هدی و مشایخ عظام و علماء اعلام بر مواظبت بر آن بوده بلکه بیداری در آخر شب را با قطع نظر از عبادت اهمیت می دادند. در کتاب وسائل الشیعة، که اعظم شب را با قطع نظر از عبادت اهمیت می دادند. در کتاب وسائل الشیعة، که اعظم کتب امامیه و مدار مذهب و مرجع علما و فقها است، 41 حدیث در فضل آن، و چندین حدیث بر کراهت ترک آن ذکر فرموده، و باز حواله به سابق و لاحق می فرماید‏‎[1]‎‏. و البته احادیث در کتب ادعیه و غیره بیش از حد احصاست، ولی ما برای تیمن و تبرک به ذکر چند حدیث می پردازیم.‏

‏عن الکافی بإسناده عن معاویة بن عمّار، قال سمعت أبا عبد الله، علیه السّلام، یقول کان فی وصیّة النّبیّ، صلّی الله علیه و آله، لعلیّ قال: یا علیّ أوصیک فی نفسک بخصال فاحفظها. ثمّ قال: اللهمّ أعنه ... إلی أن قال: و علیک بصلاة اللّیل و علیک بصلاة اللّیل و علیک بصلاة اللّیل.‏‎[2]‎‏ «معاویة بن عمّار گوید شنیدم حضرت صادق علیه السلام می فرمود: بود در‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 202
‏جمله وصیتهای پیغمبر، صلّی الله علیه و آله، که به علی، علیه السلام، گفت: «یا علی وصیت می کنم تو را در خودت به خصلتهایی، پس حفظ کن آنها را.» پس از آن گفت: «بار خدایا اعانت فرما او را.» تا آنکه فرمود: «و بر تو باد به نماز شب، و بر تو باد به نماز شب، و بر تو باد به نماز شب.» از صدر و ذیل حدیث کمال اهمیت فهمیده می شود.‏

‏و عن الخصال بإسناده عن أبی عبد الله، علیه السّلام، قال: قال النّبیّ، صلّی الله علیه و آله، لجبرئیل: عظنی. فقال: یا محمّد، عش ما شئت فإنّک میّت، و أحبب ما شئت فإنّک مفارقه، و اعمل ما شئت فإنّک ملاقیه، و اعلم، أنّ شرف المؤمن قیامه باللّیل، و عزّه کفّه عن أعراض النّاس. ‏‎[3]‎‏ اختصاص دادن به ذکر، و موعظه نمودن رسول الله، صلّی الله علیه و آله، را به این امر، از کمال اهمیت آن کشف می کند. و اگر جبرئیل امین چیزی مهمتر از آن را می دانست در مقام موعظه آن را عرض می کرد.‏

‏و فی المجالس بإسناده عن ابن عبّاس، رضی الله عنه، قال: قال رسول الله، صلّی الله علیه و آله، فی حدیث: فمن رزق صلاة اللّیل من عبد، أو أمة، قام لله مخلصا، فتوضّأ وضوءا سابغا، و صلّی لله عزّ و جلّ بنیّة صادقة و قلب سلیم [و بدن خاشع ] و عین دامعة، جعل الله تعالی خلفه سبعة صفوف من الملائکة، فی کلّ صفّ ما لا یحصی عددهم إلّا الله، أحد طرفی کلّ صفّ بالمشرق و الآخر بالمغرب، فإذا فرغ، کتب الله عزّ و جلّ له بعددهم درجات.‏‎[4]‎‏ «ابن عباس گفت فرمود رسول خدا، صلّی الله علیه و آله، در حدیثی: «پس کسی که روزی شود او را نماز شب از مرد یا زن، به پا خیزد برای خدا با اخلاص، پس وضو بگیرد وضوی شادابی، و نماز کند برای خدای عزّ و جلّ با نیت راستی و قلب سلیمی [و بدن خاشعی ] و چشم گریانی، قرار دهد خدای تعالی پشت سر او هفت صفت از ملائکه که هر صفی را شماره ننماید عددشان را مگر خدا، یک جانب هر صف به مشرق و دیگری به مغرب است. پس وقتی که فارغ شود، بنویسد خدای تعالی از برای او به عدد آنها درجاتی.» و عن العلل بإسناده إلی أنس قال: سمعت رسول الله، صلّی الله علیه و آله،‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 203
‏یقول: الرّکعتان فی جوف اللّیل أحبّ إلیّ من الدّنیا و ما فیها.‏‎[5]‎‏ «انس گوید شنیدم رسول خدا، صلّی الله علیه و آله، می فرمود: «دو رکعت در داخل شب محبوبتر است پیش من از دنیا و آنچه در اوست.» و در احادیث بسیار وارد است که نماز شب شرف مؤمن است و زینت آخرت، چنانچه مال و اولاد زینت دنیاست.‏‎[6]‎‏ و عن العلل بإسناده إلی جابر بن عبد الله الأنصاریّ قال: سمعت رسول الله، صلّی الله علیه و آله، یقول: ما اتّخذ الله إبراهیم خلیلا الّا لإطعام الطّعام و الصّلاة باللّیل و النّاس نیام.‏‎[7]‎‏ «جابر گوید شنیدم رسول خدا، صلّی الله علیه و آله، می فرمود: «نگرفت خدا إبراهیم را دوست، مگر برای خورانیدن طعام و نماز کردن در شب و حال آنکه مردم خواب بودند.» و اگر نبود برای نماز شب جز این یک فضیلت کفایت می کرد، ولی برای اهلش، و آن امثال من نیست. ماها نمی دانیم خلعت «خلّت» چه خلعتی است و دوست گرفتن حق تعالی بنده ای را چه مقامی است، تمام عقول عاجز است از تصور آن. تمام بهشتها را اگر به خلیل دهند به آنها نظر نکند. تو نیز اگر محبوب عزیزی یا صدیق محبوبی داشته باشی و بر تو وارد شود، از هر ناز و نعمتی غفلت کنی و به جمال محبوب و لقاء صدیق از آنها مستغنی گردی، با آنکه این مثل خیلی بی تناسب و فرق بین المشرقین است.‏

‏و عن علیّ بن إبراهیم- فی تفسیره- بإسناده عن أبی عبد الله، علیه السّلام، قال: ما من عمل حسن یعمله العبد إلّا و له ثواب فی القرآن إلّا صلاة اللّیل، فإنّ الله لم یبیّن ثوابها لعظیم خطره عنده، فقال: «تتجافی جنوبهم عن المضاجع یدعون ربّهم خوفا و طمعا و ممّا رزقناهم ینفقون. فلا تعلم نفس ما أخفی لهم من قرّة أعین جزاء بما کانوا یعملون.»‏‎[8]‎‏ سند به حضرت صادق، علیه السلام، رساند که فرمود: «نیست عمل نیکویی که به جا می آورد آن را بنده مگر اینکه از برای آن ثوابی است در قرآن، بجز نماز شب، پس همانا خداوند بیان نفرموده ثواب آن را برای عظمت شأن آن نزد او. پس فرموده: «دور می کنند پهلوهای خود را از خوابگاه ها، می خوانند پروردگار خود را ترسان و طمعکار، و از چیزی که روزی کردیم آنها را انفاق می کنند، پس نمی داند‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 204
‏کسی چیزی که پنهان شده از برای آنها از روشنی دیده و سرور آن جزای آنچه را عمل می کردند.» آیا این «قرّة العینی» که خدای تعالی ذخیره فرموده و مخفی نموده، که هیچ کس بر آن آگاه نیست، چیست و چه خواهد بود؟ اگر از جنس انهار جاریه و قصور عالیه و نعمتهای گوناگون بهشتی بود بیان می فرمود، چنانچه برای سایر اعمال بیان فرموده، و ملائکة الله بر آن مطلع شدند. معلوم می شود غیر این سنخ است و عظمت آن بیشتر از آن است که گوشزد کسی توان کرد- خصوصا برای ساکنین این عالم دنیا.‏

‏نعمتهای آن عالم را مقایسه مکن به نعمتهای اینجا، گمان مکن بهشت و جنّات آن مثل باغستانهای دنیا منتها قدری وسیعتر و عالی تر است، آنجا دار کرامت حق و مهمانخانه الهی است، تمام این دنیا مقابل یک تار موی حور العین بهشتی نیست، بلکه مقابل یک تار از حلّه های بهشتی که برای اهل آن فراهم شده نیست، با این تفصیل حق تعالی جزای نمازگزار در شب را این ها قرار نداده و در مقام تعظیم آن بدان بیان ذکر فرموده. ولی هیهات که ایمان ما سست و اهل یقین نیستیم، و الا ممکن نبود این طور به غفلت بگذرانیم و تا صبح با خواب گران هماغوش شویم. اگر چنانچه بیداری شب انسان را به حقیقت و سرّ نماز آگاه کند و با ذکر و فکر حق انس بگیرد و شبها مطیّه معراج قرب او شود‏‎[9]‎‏ که دیگر جز جمال جمیل حق برای او جزایی نتواند بود.‏

‏ای وای به حال ما اهل غفلت که تا آخر عمر از خواب برنمی خیزیم و در سکر طبیعت باقی هستیم، بلکه هر روز بر مستی و غفلت ما می افزاید. جز مقام حیوانیت و مأکل و مشرب و منکح آنها چیز دیگر نمی فهمیم، و هر چه می کنیم، گر چه از سنخ عبادات هم باشد، باز برای اداره بطن و فرج می کنیم. گمان کردی که نماز خلیل الرحمن مثل نماز ما بوده؟ خلیل عرض حاجت به جبرئیل امین نفرمود‏‎[10]‎‏ و ما حاجات خود را از شیطان- اگر گمان کنیم حاجت روا کن است- می طلبیم! ولی باز ناامید نباید شد. ممکن است پس از مدتی بیداری شب و انس و عادت به آن، خدای تعالی کم کم دستگیری فرماید و با یک لطف خفی خلعت رحمت بر تو بپوشاند. ولی از سرّ عبادت مجملا غافل مباش و همه را به تجوید قرائت و تصحیح ظاهر فقط مپرداز. اگر نمی توانی مخلص شوی، لا اقل برای آن قرّة العینی که حق تعالی مخفی فرموده بکوش و یادی از فقیر عاصی حیوان سیرت که از همه درجات به حیوانیت قناعت کرده- اگر مایل شدی- بکن، و با توجه و خلوص نیت بخوان: اللهمّ ارزقنی ‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 205
‏التّجافی عن دار الغرور، و الإنابة إلی دار الخلود، و الإستعداد للموت قبل حلول الفوت.‏‎[11]‎

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 206

  • . وسائل الشیعة، ج 5، ص 268- 281،« کتاب الصلوة»،« ابواب بقیة الصلوات المندوبه»، باب 39، 40.
  • . روضه کافی، ج 8، ص 79، حدیث 33.
  • . «پیامبر اکرم (ص) به جبرئیل گفت: «مرا اندرزی ده. جبرئیل گفت: «ای محمد، هر چه می خواهی زنده بمان که سرانجام خواهی مرد، و هر چه را می خواهی دوست بدارد که سرانجام از آن جدا خواهی شد، و هر چه می خواهی بکن که سرانجام آن را (نزد خداوند) خواهی دید، و بدان که شرف مؤمن به پا خاستن شب است و عزت او به دوری جستن او از آن چیزی که در دست مردم است.» خصال، باب 1، حدیث 19. وسائل الشیعة، ج 5، ص 269. «کتاب الصلاة»، «ابواب بقیة الصلوات المندوبة» باب 39، حدیث 3.
  • . وسائل الشیعة، ج 5، ص 275،« کتاب الصلاة»،« ابواب بقیة الصلوات المندوبة»، باب 39، حدیث 29.
  • . علل الشرائع باب 32، حدیث 4، وسائل الشیعة، ج 5، ص 275.« کتاب الصلاة،« ابواب بقیة الصلوات المندوبة»، باب 39، حدیث 30.
  • . وسائل الشیعة،« کتاب الصلاة»،« ابواب بقیة الصلوات المندوبة»، باب 39، احادیث 2، 28، 34.
  • . علل الشرائع، باب 32، حدیث 4، وسائل الشیعة ج 5، 275- 6،« کتاب الصلاة»، 39« ابواب بقیة الصلوات المندوبة»، باب 39، حدیث 30.
  • . وسائل الشیعة، ج 5، ص 280،« کتاب الصلاة»،« ابواب بقیة الصلوات المندوبة»، باب 40، حدیث 13.
  • . حق تعالی در وصف نماز شب و شب زنده داری می فرماید: انَّ ناشِئَةَ اللیل هِیَ اشدُّ وَطأ وَ اقوَمُ قیلًا انَّ لَکَ فی النَّهار سَبحاً طویلًا. همانا نماز شب استوارتر و ثابت قدم تر (در صفای نفس) است همانا برای تو در روز کوشش و تلاش وجود دارد. مزمّل، 6 و 7. امام عسگری (ع) نیز می فرماید: الوصول إلی الله سفر لا یدرک الّا بامتطاء اللّیل. رسیدن به خدا (لقاء) سفری است که جز با مرکوب راهوار شب بدست نمی آید. مقدمه سر الصلوة ص 12.
  • . طبرسی (ره) از امام صادق (ع) روایت می کند که زمانی که إبراهیم (ص) را در منجنیق نهادند تا در آتش بیفکنند، جبرئیل نزد او آمد و گفت: آیا حاجتی داری؟ إبراهیم پاسخ داد: آری اما نه به تو. مجمع البیان در تفسیر آیه 69. سوره «انبیاء».
  • . حدیث 10، پاورقی 24.