فصل در بیان فرق بین توکل و رضاست
بدان که مقام «رضا» غیر از مقام توکل است، بلکه از آن شامختر و عالی تر است، زیرا که «متوکل» طالب خیر و صلاح خویش است، و حق تعالی را که فاعل خیر داند وکیل کند در تحصیل خیر و صلاح، و «راضی» فانی کرده است اراده خود را در اراده حق و از برای خود اختیاری نکند، چنانچه از بعض اهل سلوک پرسیدند: ما ترید؟ قال: ارید أن لا ارید مطلوب او مقام «رضا» بود.
و اما در حدیث شریف که فرموده است: فما فعل بک کنت عنه راضیا. مقصود از آن، مقام رضا نیست، و لهذا دنبال آن فرموده: «بدانی که حق تعالی هر چه می کند خیر و فضل تو در آن است.» گویی حضرت خواسته است در سامع ایجاد مقام توکل فرماید، لهذا از برای آن مقدماتی ترتیب داده است: اوّل فرموده: تعلم
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 217
أنّه لا یألوک خیرا و فضلا. و پس از آن فرموده است: و تعلم أنّ الحکم فی ذلک له.
البته کسی که بداند حق تعالی قادر است بر هر چیز و خیر و فضل او را از دست ندهد، مقام توکل برای او حاصل شود، زیرا که دو رکن بزرگ توکل همان است که ذکر فرموده، و دور کن یا سه رکن دیگر را برای وضوح آن ذکر نفرموده.
پس، نتیجه از مقدمات مذکوره و مطویه معلومه حاصل شود که هر چه حق تعالی کند موجب خشنودی و رضایت است، زیرا که خیر و صلاح در آن است، پس مقام توکل حاصل آید، و لهذا تفریع فرموده است: فتوکّل علی الله.
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 218