الحدیث الثامن عشر

در احاطه قیّومی حق تعالی

‏در احاطه قیّومی حق تعالی ‏

‏محتمل است که جناب موسی حال عجز خود را از کیفیت دعا بیان می کند.‏

‏عرض می کند بار پروردگارا، تو منزهی از اتصاف به قرب و بعد تا چون قریبان یا بعیدان تورا بخوانم، پس من متحیرم در امر و هیچ گونه دعا را در خور پیشگاه جلال تو نمی دانم. تو خود به من اجازه ورود به دعا و کیفیت آن را مرحمت فرما، و تعلیم فرما مرا آنچه مناسب مقام مقدس تو است. پس جواب از مصدر جلال عزت صادر شد که من حضور قیّومی دارم در جمیع نشآت، همه عوالم محضر من است، من جلیس آنانم که یادم کنند و همنشین کسانی هستم که متذکرم شوند. البته آن ذات مقدس متصف به قرب و بعد نشود و احاطه قیّومی و شمول وجودی دارد به جمیع دایره وجود و سلسله تحقق. و اما آنچه در آیات شریفه کتاب کریم الهی وارد است از توصیف حق تعالی به قرب، مثل قوله تعالی:‏‏ وَ إذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَانّی قَریبٌ.‏‎[1]‎‏ و قوله عَزَّ مِنْ قائل:‏‏ نَحْنُ أقَرَبُ إلَیْهِ من حبلِ الوَریدِ.‏‎[2]‎‏ و غیر این ها، مبنی بر یک نحو مجاز و استعاره است، و الا ساحت مقدسش منزه از قرب و بعد حسی و معنوی است، چه که این ها مستلزم یک نحو تحدید و تشبیه است که حق تعالی منزه از آن است. بلکه حضور قاطبه موجودات در بارگاه قدس او حضور تعلقی است، و احاطه آن ذات مقدس به ذرات کائنات و سلاسل موجودات احاطه قیّومی است، و آن از غیر سنخ ‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 288
‏حضور حسی و معنوی و احاطه ظاهری و باطنی است.‏

‏و از این حدیث شریف و بعضی احادیث دیگر استفاده شود رجحان اسرار به ذکر و استحباب ذکر قلبی و سرّی، چنانچه در آیه شریفه نیز فرماید:‏‏ و اذْکُرْ رَبَّکَ فی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً و خیفَةً.‏‎[3]‎‏ و در حدیث شریف وارد است که ثواب این ذکر را احدی نمی داند غیر از خدای تعالی برای عظمت آن‏‎[4]‎‏. و در بعضی حالات و مقامات و طریان بعضی عناوین، گاه شود که رجحان در إعلان ذکر باشد. مثل ذکر پیش اهل غفلت برای تذکر آنها. چنانچه در حدیث شریف کافی است که ذاکر خدای عزّ و جلّ در بین غافلین مثل قتال کننده است در بین محاربین.‏‎[5]‎‏ و از عدّة الداعی جناب ابن فهد‏‎[6]‎‏ منقول است: قال: قال النّبیّ، صلّی الله علیه و آله: من ذکر الله فی السّوق مخلصا عند غفلة النّاس و شغلهم بما فیه، کتب الله له ألف حسنة و غفر الله له یوم القیامة مغفرة لم تخطر علی قلب بشر.‏‎[7]‎‏ حدیث کند که «فرمود پیغمبر، صلّی الله علیه و آله: «کسی که ذکر خدا کند در بازار از روی اخلاص نزد غفلت مردم و اشتغال آنها به آنچه در اوست، بنویسد خداوند برای او هزار حسنه، و بیامرزد او را در روز قیامت- آمرزشی که خطور نکرده است در قلب بشری.» و همین طور مستحب است در اذان اعلامی و خطبه و غیر آن اجهار به ذکر.‏

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 289

  • . «چون بندگانم درباره من از تو پرسند، پس من بدیشان نزدیکم.» (بقره- 186).
  • . «ما از رگ گردن به او نزدیکتریم» (ق- 16).
  • . «پروردگار خویش را به حال زار و پنهانی در دل خود یاد کن.» (اعراف- 205).
  • . علی بن إبراهیم، عن أبیه، ... عن أحدهما (ع) قال: لا یکتب الملک إلّا ما سمع و قال الله عزّ و جلّ: «و اذْکُرْ رَبَّکَ فی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خیفَةً فَلا یَعْلَمُ ثَوابَ ذلِکَ الذِّکْرِ فی نَفْس الرَّجُل غَیْرُ الله عزّ و جلّ لعظمته. (علی بن إبراهیم از پدرش ... از یکی از دو امام (ع) نقل کرده که فرمود: «فرشته جز آنچه می شنود نمی نویسد. و خدای تعالی فرموده: «پروردگار خود را به حال زار و پنهانی در دل خود یاد کن.»، پس کسی بزرگی پاداش این ذکر پنهانی را که نزد خداوند است نمی داند.) اصول کافی، ج 2، ص 502، «کتاب الدّعاء»، «باب ذکر الله عزّ و جل فی السّر»، حدیث 4.
  • . علی بن إبراهیم ... عن أبی عبد الله (ع) قال قال أبو عبد الله (ع): الذّاکر الله عزّ و جلّ فی الغافلین کالمقاتل فی المحاربین. اصول کافی، ج 2، ص 502، «کتاب الدعاء»، «باب ذکر الله عز و جل فی الغافلین»، حدیث 1.
  • . احمد بن محمد بن فهد اسدی حلّی (841- 756) فقیه، محدث، عابد و عارف کامل قرن نهم هجری، بزرگانی مانند محقق کرکی، ابن ابی جمهور احسائی، شیخ علی بن طالبی از محضر او استفاده کرده اند. از آثار اوست: عدة الداعی، آداب الداعی، اسرار الصلوة، التحریر، المقتصر فی شرح الارشاد، شرح الفیه شهید، المهذّب البارع فی شرح المختصر النافع.
  • . عدة الداعی، ص 189.