الحدیث التاسع عشر

تتمیم کلام شهید ثانی رحمه الله

‏تتمیم کلام شهید ثانی رحمه الله ‏

‏شیخ بزرگوار و محقق عالی مقدار، شهید سعید، رضوان الله علیه، را کلامی ‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 316
‏است که ما تتمیم می کنیم این مقام را به ترجمه آن کلام شریف.‏

‏فرماید: «از پلیدترین انواع غیبت، غیبتی است که بعض اشخاص که در صورت اهل علم و فهم هستند و اهل ریا هستند، می کنند. زیرا که آنها مقصود خود را می فهمانند به صورت اهل صلاح و تقوی. این ها غیبت می کنند و اظهار می کنند که ما از آن پرهیز می کنیم، ولی نمی دانند به واسطه نادانی و جهل خود که آنها جمع بین دو زشتی نموده اند، یکی ریا و یکی غیبت. و مثل این است کسی که ذکر شود پیش او انسانی، بگوید: الحمد لله که ما مبتلا به حبّ ریاست نیستیم. یا مثلا مبتلا به حبّ دنیا نیستیم. یا ما صفت کذایی را نداریم. یا بگوید نعوذ بالله از کمی حیا، یا از بی توفیقی. یا بگوید خداوند ما را حفظ کند از فلان عمل مثلا. بلکه گاهی مجرد حمد خدا غیبت است، اگر از آن عیبت کسی فهمیده شود، منتها این غیبتی است که در صورت اهل صلاح واقع شده. این شخص خواسته که عیب کند غیر را به قسمی از کلام که مشتمل بر غیبت و ریاست، و دعوای خلاصی از عیب و مبرا بودن از آن است با آنکه واقع است در آن، بلکه بزرگتر از آن. و از طرق غیبت آن است که گاهی پیش از آنکه بخواهد غیبت کسی را کند، از او مدحی می کند و مثلا می گوید:‏

‏فلانی چه حالات خوبی دارد! در عبادات کوتاهی نمی کند، ولی به واسطه کم صبری، که همه ماها به آن مبتلا هستیم، سستی در عبادات برای او پیدا شده. خود را مذمت می کند و مقصودش مذمت از اوست! و از خود می خواهد مدح کند به تشبیه کردن خود را به اهل صلاح در مذمت کردن از خود. این شخص جمع کرده بین سه فاحشه غیبت و ریا و تزکیه نفس. و گمان می کند که از صالحین است و از غیبت تعفف می کند! این چنین شیطان بازی می کند با اهل جهل و نادانی در صورتی که اشتغال به علم و عمل پیدا کردند بدون آنکه طریقه را محکم کنند. پس، شیطان تعقیب کند آنها را و به مکاید خود حبط کند عمل آنها را و به آنها بخندد.‏

‏و از این قبیل است آنکه اگر در مجلسی غیبتی شود و بعضی حاضرین نشنوند و یکی از آنها بخواهد غافلین را متوجه کند به غیبت، بگوید: سبحان الله چه چیز عجیبی است! این شخص ذکر خدا کند و آن را وسیله تحقق باطل و خبث خود قرار دهد، مع الوصف به حق تعالی در این ذکر منت گذارد. این نیست جز از جهل و غرور.‏

‏و از این قبیل است آنکه بگوید فلان شخص برای او فلان اتفاق افتاد یا مبتلا به فلان چیز شد، بلکه بگوید برای رفیق ما یا دوست ما چنین ابتلایی پیش آمد کرد،‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 317
‏خداوند ما و او را بیامرزد. این شخص اظهار دعا و تالم و دوستی و رفاقت می کند و غیبت خود را با این امور انجام می دهد. و خداوند از خبث باطن و فساد نیت او مطلع است. و او به واسطه جهل خود نمی داند که غضب حق نسبت به او بیشتر است از جهّال که متجاهر به غیبت هستند.‏

‏و از اقسام خفیه غیبت، گوش کردن به آن است از روی تعجب، زیرا که او اظهار تعجب می کند که نشاط مغتاب زیاده گردد در غیبت و او را وادار به غیبت می کند به تعجب. مثلا می گوید: من تعجب می کنم از این حرف! من تا کنون نمی دانستم آن را! من از فلانی این کار را نمی دانستم! می خواهد تصدیق کند با این کلمات مغتاب را و از او طلب زیادت کند با لطایف، با آنکه تصدیق غیبت نیز غیبت است و گوش کردن به آن، بلکه سکوت کردن در وقت شنیدن آن، غیبت است.»- انتهی ترجمة کلامه ‏‎[1]‎‏، رفع مقامه.‏

‏و گاه شود که عناوین دیگر بر غیبت نیز افزوده شود و بر فساد و قبح و عقاب آن افزوده گردد، مثل آنکه شخص مغتاب در پیش روی آن کس که غیبت او را کند اظهار دوستی کند و مدح و منقبت از او کند. و این از مراتب نفاق و دورویی و دو زبانی است که در اخبار از آن مذمت بلیغ شده است. ففی الکافی الشّریف بإسناده عن أبی عبد الله، علیه السّلام، قال: من لقی المسلمین بوجهین و لسانین جاء یوم القیامة و له لسانان من نار.‏‎[2]‎‏ فرماید: «کسی که ملاقات کند مسلمانان را با دو رو و با دو زبان، بیاید در روز قیامت و حال آنکه از برای او دو زبان است از آتش.» این است صورت این عمل قبیح و نتیجه این نفاق در عالم آخرت. پناه می برم به خدای تعالی از شرّ زبان و نفس امّاره خود. و الحمد لله أوّلا و آخرا.‏

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 318

  • . کشف الریبة فی احکام الغیبة، ص 8- 9،« در اقسام غیبت».
  • . اصول کافی، ج 2، ص 343،« کتاب ایمان و کفر»،« باب ذی اللسانین»، حدیث 1.