الحدیث التاسع و العشرون

مقدمه

‏مقدمه ‏

‏در این حدیث شریف از جهات عدیده معلوم می شود که این وصیتهایی که جناب رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، به جناب مولا امیر المؤمنین، علیه السلام، فرمودند در نظر مبارکشان خیلی مهم بوده.‏

‏یکی آنکه به جناب امیر المؤمنین، علیه السلام، وصیت فرمودند، با آنکه آن سرور منزهتر از آن [بودند] که احتمال مسامحه در حدود شرعیه و در اوامر الهیه نسبت به ایشان برود، ولی چون خود مطلب در نظر مبارک رسول الله، صلّی الله علیه و آله، خیلی مهم بوده، از سفارش خودداری نفرمودند. و خیلی متعارف است که امری را که در نظر ایشان مهم است و اعتنا به شأن آن دارد، برای اظهار اهمیت آن سفارش می نماید، و لو به کسی که بداند آن را اتیان می کند.‏

‏اما احتمال آنکه سفارش به آن حضرت برای ایصال به سایرین باشد، از قبیل «ایّاک أعنی ... ‏‎[1]‎‏» بعید است، زیرا که سوق حدیث شهادت می دهد که به خود حضرت توجه داشته و منظور نظر مستقلا آن بزرگوار بوده، چنانچه کلمه فی نفسک و امر به حفظ و دعای به اعانت شاهد است. و این نحو وصیتها متعارف بوده است، و‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 469
‏بین ائمه طاهرین، علیهم السلام، بعضی به بعضی رایج بوده، و هر یک از سوق عباراتشان معلوم است که منظور خود آن بزرگواران بوده اند، چنانچه در یکی از وصیتها جناب امیر المؤمنین، علیه السلام، می فرماید به حضرت امام حسن و امام حسین، علیهما السلام: «این وصیت من است به شما دو نفر و سایر اهل بیتم و آن کسی که کتاب من به او برسد.» ‏‎[2]‎‏ و معلوم است که در این وصیت حسنین، علیهما السلام، داخل بودند. و این وصیتها کشف می کند از شدت اهمیت مطلب، و شدت علاقه آن بزرگواران بعضی به بعضی. بالجمله، نفس بودن جناب امیر المؤمنین، علیه السلام، طرف وصیت، کشف از بزرگی مطلب و اهمیت آن می کند.‏

‏و دیگر آنکه با اینکه طرف حضرت امیر بوده و آن جناب ممکن نبود از وصیت حضرت رسول تخطی فرماید و فتور و سستی نماید، با این وصف، با این تأکیدات اکیده مطلب را ادا فرموده.‏

‏و دیگر آنکه پس از آنکه فرمود: «وصیت می کنم تو را»، برای جلب نظر آن سرور به اهمیت وصیتها فرمود: «حفظ [کن ] آنها را از من.» و پس از آن، برای آنکه علاقه داشت که حضرت این مهمات را اتیان کند، دعا کرد که «خداوندا، او را اعانت فرما.» و دیگر تأکیداتی که در هر یک از جمله ها علی حده ذکر فرموده، از قبیل «نون» تأکید، و تکرار، و غیر آن که محتاج به ذکر نیست.‏

‏پس، معلوم شد که این مطالب از مهمات است. و البته معلوم است که در هیچیک از این امور برای خود آن بزرگوار نفعی متصور نیست، بلکه مقصود نفع رساندن به طرف بوده. و جناب امیر، علیه السلام، گرچه طرف مخاطبه است اصالة، ولی چون تکالیف عمومی مشترک است، باید حتی الامکان جدّیت کنیم که وصیتهای جناب رسول زمین نماند. و باید بدانیم که شدت علاقه جناب رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، به حضرت امیر، علیه السلام، اقتضا می کند که نفع این مطالب خیلی زیاد باشد و اهمیت آنها بسیار باشد که به این طرز بیان فرموده است و الله العالم.‏

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 470

  • . اشاره است به ضرب المثل مشهور إیّاک أعنی و اسمعی یا جارة که مرادف آن در فارسی این است: «در به تو می گویم دیوار تو بشنو.» مجمع الامثال، ج 1، ص 50.
  • . اوصیکما و جمیع ولدی و أهلی و من بلغه کتابی ... نهج البلاغه «نامه» 47.