الحدیث التاسع و العشرون

فصل در فضیلت تلاوت قرآن است

‏فصل در فضیلت تلاوت قرآن است ‏

‏یکی از وصایای رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، وصیت به تلاوت قرآن است. و فضل تلاوت و حفظ و حمل و تمسک و تعلم و مداومت و مزاولت و تدبر در معانی و اسرار آن بیش از آن است که به فهم قاصر ما درست آید. و آنچه از اهل بیت عصمت، علیهم السلام، در خصوص آن وارد شده است در این اوراق نگنجد، و ما به بعض آن قناعت کنیم.‏

‏کافی بإسناده عن أبی عبد الله، علیه السّلام، قال: القرآن عهد الله إلی خلقه، فقد ینبغی للمرء المسلم أن ینظر فی عهده و أن یقرأ منه فی کلّ یوم خمسین آیة.‏‎[1]‎‏ فرمود: «قرآن عهد خداوند است به سوی بندگان، همانا سزاوار است که هر مرد مسلمانی در هر روز به آن عهد نظر کند و از آن پنجاه آیه قرائت کند.» و بإسناده عن الزّهریّ قال سمعت علیّ بن الحسین، علیهما السّلام، یقول:‏

‏آیات القرآن خزائن، فکلمّا فتحت خزینة، ینبغی لک أن تنظر فیها.» ‏‎[2]‎‏ «فرمود حضرت سجّاد، علیه السلام، که آیات قرآن خزانه هایی است، پس هر وقت گشوده شد خزینه ای، سزاوار است که نظر کنی در آن.» و ظاهر این دو حدیث آن است که تدبر در آیات آن و تفکر در معانی آن خوبست بکنند. و تدبر و تفکر در آیات محکمه الهیّه و فهم معارف و حکم و توحید و تفرید از آن نمودن غیر از تفسیر به رأی است که منهیّ عنه است در مقابل اصحاب رأی و أهوای فاسده، بدون تمسک به اهل بیت وحی که مختص به مخاطبه کلام الهی هستند، چنانچه در محالّ خود ثابت است و تفصیل در این مقام بیموقع. و کفایت می کند قول خدای تعالی:‏‏ أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلوبٍ أَقْفالُها‏‏. ‏‎[3]‎‏ و در اخبار امر به رجوع به آن و تدبر در معانی آن بسیار وارد است. حتی از جناب امیر المؤمنین، علیه السلام، نقل است که فرمود: «خیری نیست در قرائتی که از روی تفکر نباشد.» ‏‎[4]‎‏ و بإسناده عن أبی جعفر، علیه السّلام، قال قال رسول الله، صلّی الله علیه و آله: من قرأ عشر آیات فی لیلة، لم یکتب من الغافلین. و من قرأ خمسین آیة، کتب ‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 497
‏من الذّاکرین. و من قرأ مائة آیة. کتب من القانتین. و من قرأ مائتی آیة. کتب من الخاشعین. و من قرأ ثلاثمائة آیة، کتب من الفائزین. و من قرأ خمسمائة آیة. کتب من المجتهدین. و من قرأ ألف آیة، کتب له قنطار من برّ: القنطار خمسة عشر ألف (خمسون ألف) مثقال من ذهب، و المثقال أربعة و عشرون قیراطا: أصغرها مثل جبل أحد، و أکبرها ما بین السّماء و الأرض.‏‎[5]‎‏ و در اخبار کثیره قضیه تمثل قرآن به صورت نیکویی، و شفاعت نمودن آن از اهل خود و قرائت کنندگان وارد است،‏‎[6]‎‏ که از ذکر آنها صرف نظر کردیم. و در حدیث است: «مؤمنی که قرائت قرآن کند در حال جوانی، داخل شود قرآن به گوشت و خون او، و او را خداوند با سفرای کرام نیکوکار قرار دهد، و قرآن پناه اوست در قیامت و در محضر حق گوید: «خداوندا، هر عاملی اجر عملش را گرفت غیر از عامل به من، پس بهترین عطایای خود را به او برسان.» پس خدای تعالی به او بپوشاند دو حلّه از حلّه های بهشتی و بر سر او تاج کرامت نهد. پس خطاب شود: «آیا راضی شدی؟» قرآن عرض کند: «من امید بیشتر داشتم.» پس امن و امان را به دست راست او دهند و خلد را به چپ، پس داخل بهشت شود و به او گفته شود:‏

‏«قرائت کن و بالا بیا درجه ای.» پس به قرآن خطاب شود: «آیا او را به مقامات رساندیم و تو راضی شدی؟» عرض کند: «آری.» ‏‎[7]‎‏» فرمود حضرت صادق، علیه السلام، که «کسی که قرآن را بسیار قرائت کند و با او عهد تازه کند به مشقت کشیدن در حفظ آن، دو اجر به او عطا فرماید.»‏‎[8]‎‏ و از این حدیث شریف معلوم شود که مطلوب در تلاوت قرآن شریف آن است که در اعماق قلب انسان تأثیر کند و باطن انسان صورت کلام الهی گردد، و از مرتبه ملکه به مرتبه تحقق رسد. و اشاره به این فرموده آنجا که فرماید: «جوان مؤمن اگر قرائت کند، قرآن در گوشت و خون او وارد شود.» و این کنایه از آن است که صورت قرآن در قلب مستقر و جایگزین گردد به طوری که خود باطن انسان کلام الله مجید و قرآن حمید گردد به اندازه لیاقت و استعدادش. و در حمله قرآن کسی است که باطن ذاتش تمام حقیقت کلام جامع الهی است و خود قرآن جامع و فرقان قاطع است، مثل علی بن ابی طالب، علیه السلام، و معصومین از ولد طاهرینش (ع) که سراپا تحقق به آیات طیبات الهیه هستند، و آنها آیات الله عظمی و قرآن تامّ و تمام هستند. بلکه در تمام عبادات این معنا مطلوب، و یکی از اسرار بزرگ و عبادات و تکرار آن همین تحقق به ‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 498
‏حقایق عبادات است، و متصور شدن باطن ذات و قلب است به صورت عبادت. و در حدیث است که «علی، علیه السلام، نماز مؤمنین و روزه آنان است.» ‏‎[9]‎

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 499

  • . اصول کافی، ج 2، ص 609،« کتاب فضل القرآن»،« باب فی قراءته»، حدیث 1.
  • . اصول کافی، ج 2، ص 609، «کتاب فضل القرآن»، «باب فی قراءته»، حدیث 2. در این منبع جمله آخر حدیث به صورت تنظر ما فیها ضبط شده است.
  • . «پس چرا در قرآن تدبر نمی کنند؟ مگر اینکه بر دلهاشان قفلهاست.» (محمد- 24)
  • . لا خیر فی عبادة لا فقه فیها و لا فی قرائة لا تدبّر فیها (خیری نیست برای عبادتی که در آن فهم نباشد، و برای قرائتی که در آن تدبر نباشد.) المحجة البیضاء، ج 2، ص 237، «کتاب آداب تلاوة القرآن»، باب 3.
  • . اصول کافی، ج 2، ص 612،« کتاب فضل القرآن»،« باب ثواب قراءة القرآن»، حدیث 5.
  • . اصول کافی، ج 2، ص 596- 602،« کتاب فضل القرآن»، حدیث 1، 11، 12، 14.
  • . عن أبی عبد الله (ع) قال: من قرأ القرآن و هو شابّ مؤمن اختلط القرآن بلحمه و دمه، و جعله الله عزّ و جلّ مع السّفرة الکرام البررة، و کان القرآن حجیزا عنه یوم القیامة. یقول: یا ربّ، إنّ کلّ عامل قد أصاب أجر عمله غیر عاملی، فبلّغ به أکرم عطایاک. قال فیکسوه الله العزیز الجبّار حلّتین من حلل الجنّة، و یوضع علی رأسه تاج الکرامة، ثمّ یقال له: هل أرضیناک فیه؟ فیقول القرآن: یا ربّ، قد کنت أرغب له فیما هو أفضل من هذا. فیعطی الأمن بیمینه و الخلد بیساره، ثمّ یدخل الجنّة، فیقال له: اقرأ و اصعد درجة. ثم یقال له: هل بلّغنا به و أرضیناک؟ فیقول: نعم. قال: و من قرأه کثیرا و تعاهده بمشقّة من شدّة حفظه، أعطاه الله عزّ و جلّ أجر هذا مرّتین. اصول کافی، ج 2، ص 603، «کتاب فضل القرآن»، «باب حامل القرآن»، حدیث 4. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 126، «ثواب من قرأ القرآن و هو شاب مؤمن».
  • . عن المفضّل قال: سمعت ابا عبد الله (علیه السلام) یقول: إنّ الّذی یعالج القرآن لیحفظه بمشقة منه، و قلّة حفظ له أجران در بحار الانوار، ج 90، ص 187، «کتاب القرآن»، «باب 20»، حدیث 7. مشابه این روایت آمده است.
  • . عن داود بن کثیر قال: قلت لابی عبد الله (ع): أنتم الصّلاة فی کتاب الله عزّ و جلّ و أنتم الزّکاة و أنتم الحجّ؟ فقال: یا داود نحن الصّلاة فی کتاب الله عزّ و جلّ و نحن الزّکاة و نحن الصّیام و نحن الحجّ ... داود بن کثیر می گوید به امام صادق (ع) عرض کردم: شما نماز در کتاب خدا هستید و شما زکات و شما حج می باشید؟ پس پاسخ دادند: ای داود ما نماز در کتاب خدا هستیم و ما زکات و روزه و ما حج هستیم. بحار الانوار، ج 24، ص 303، «کتاب الامامة»، «باب أنّهم الصلاة و الزکاة.»، حدیث 14.