الحدیث الرابع و الثلاثون

فصل در بیان توجیهاتی است که از نسبت تردید به حق شده

‏فصل در بیان توجیهاتی است که از نسبت تردید به حق شده‏‏ ‏

‏ما پیش از این، در شرح بعضی احادیث، شرح اهانت مؤمنین را دادیم،‏‎[1]‎


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 584
‏و در اینجا محتاج به تکرار نیست. و اکنون شرح بعض فقرات دیگر آن را می دهیم.‏

‏بدان که آنچه در این حدیث شریف وارد است از نسبت تردد به حق تعالی، همین طور بعضی از امور دیگر که در احادیث صحیحه بلکه در کتاب حکیم الهی مذکور است، از نسبت «بداء» و «امتحان» به حق تعالی، مورد انظار علما گردیده، و هر یک به حسب مسلک خود توجیه و تأویلی از آن فرمودند. چنانچه شیخ اجل بهائی، رضوان الله علیه، در کتاب اربعین به سه وجه توجیه نموده که مختصرا اشاره به آن می کنیم:‏

‏اوّل، آنکه در کلام اضمار است، یعنی، اگر جایز باشد بر من تردد.‏

‏دوم، آنکه چون مردم در مسائت کسانی که محترم می شمارند متردد هستند و در مسائت غیر آنها متردد نیستند، جایز است که تردد را به طریق استعاره عوض احترام ذکر کنند. و مقصود آن است که هیچیک از مخلوقات چون مؤمن پیش من قدر و حرمت ندارد.‏

‏سوم، آنکه حق تعالی- چنانچه در حدیث است- اظهار نعم و بشاراتی می کند برای بنده مؤمن در حال احتضار که کراهت موت را زایل کند و رغبت به دار قرار پیدا کند، پس تشبیه فرموده این حال را به حال کسی که اراده دارد دوست خود را متألم کند به المی که دنبال آن فایده بزرگی است، پس آن شخص مردد شود در اینکه چگونه این الم را به او وارد کند به طوری که اذیتش کم شود، پس دائما اظهار می کند مرغّبات را تا مورد قبول افتد. انتهی.‏‎[2]‎

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 585

  • . ص 311.
  • . اربعین، حدیث 35، ص 300.