فصل در نقل کلام شیخ اجلّ بهائی است
شیخ جلیل عارف بهائی، رضوان الله علیه، در اربعین فرماید، در ذیل این حدیث شریف، که «از برای اصحاب قلوب در این مقام کلمات عالیه و اشارات سرّیه و تلویحات ذوقیه ای است که مشام ارواح را معطر کند و رمیم اشباح را حیات بخشد. و هدایت به معنی آنها نشود و مطلع بر حقیقت آنها نگردد مگر کسی که به ریاضات و مجاهدات راحت از خود سلب کند تا آنکه از شرب آنها بچشد و به مطلب
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 592
آنها برسد. و اما کسی که از اسرار آنها بیخبر است و از گنج معارف آنها محروم است، به واسطه انغمار در حظوظ نفسانیه دنیّه و فرو رفتن در لذات بدنیه، پس او از شنیدن این کلمات در خطر عظیم است و بیم آن است که گرفتار الحاد شود و توهّم حلول و اتحاد نماید، تعالی الله عن ذلک علوّا کبیرا. و ما در این مقام به طریق ساده و سهل التناول سخن گوییم تا به افهام نزدیک باشد. پس گوییم که این کلام مبالغه است در قرب، و بیان استیلای سلطان محبت بر ظاهر بنده و باطنش و سر او و علنش می باشد. پس مراد، و الله أعلم، آن است که وقتی بنده را دوست داشتم او را جذب کنم به محل انس و متوجه نمایم به عالم قدس، و فکر او را مستغرق کنم در اسرار ملکوت و حواس او را قصر کنم بر اخذ انوار جبروت، پس قدم او در این حال ثابت بماند در مقام قرب، و محبت با گوشت و خون [او] ممزوج گردد تا آنکه از خود غایب شود و از حس خویش غافل گردد، پس اغیار از نظرش محو شود تا آنکه من به منزله چشم و گوش او گردم. چنانچه گفته اند:
جنونی فیک لا یخفی
|
|
و ناری منک لا یخبو
|
فأنت السّمع و الأبصار
|
|
و الأرکان و القلب»
|
|
|
|
انتهی کلامه، رفع مقامه.
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 593