الحدیث الموفّی للاربعین

خاتمه

‏خاتمه ‏

‏آنچه در ذیل حدیث شریف فرماید که من رام وراء ذلک فقد هلک اشاره به آن است که این قدر که در این آیات شریفه و سوره مبارکه «توحید» از معارف مذکور است حد علوم بشری و غایة القصوای معارف است، که اگر کسی گمان کند که بالاتر از این معارف پیش کسی است به خطا رفته. و چنانچه این آیات حدّ اعلای معارف را به سلسله بشر تعلیم می دهد، قصور از این حد نیز اخترام و هلاک است و جهل به مقام ربوبیت است.‏

‏و البته این حدیث شریف در مقام حثّ و ترغیب به تعمق و تفکر در این آیات شریفه است، ولی از برای هر علمی اهلی است و از برای هر میدانی فارسی. گمان ‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 659
‏نشود که آیات «توحید» را- چه در سوره مبارکه «توحید» و چه در این آیات شریفه و چه در آیات دیگر قرآن و همین طور اخبار شریفه و خطب و ادعیه و مناجاتهای ائمه، علیهم السلام، که تمام مشحون از معارف است، انسان می تواند به فکر خود و ظهور عرفی آنها بفهمد. این خیالی است بس خام و وسواسی است شیطانی که این قطاع الطریق راه انسانیت دامی گشوده که انسان را از معارف باز دارد و سد ابواب حکمت و معرفت را بر انسان بنماید و آدمی را در وادی حیرت و ضلالت سرنگون کند. خدا شاهد است- و کفی به شهیدا‏‎[1]‎‏- که مقصود من از این کلام ترویج بازار فلسفه رسمیه یا عرفان رسمی نیست، بلکه مقصود آن است که برادران ایمانی من، خصوصا اهل علم، قدری به معارف اهل بیت، علیهم السلام، و قرآن توجه کنند آن را نسیان نکنند، که عمده بعثت رسل و انزال کتب برای مقصد شریف معرفة الله بوده، که تمام سعادات دنیاویه و اخراویه در سایه آن حاصل آید. ولی افسوس که انسان تا در این عالم است در حجابهای گوناگونی واقع است که نمی تواند طریق سعادت خود را تشخیص دهد، و اولیا و انبیا و علما نیز هر چه نصیحت می کنند و دعوت می نمایند، انسان از خواب بیدار نمی شود و پنبه غفلت را از گوش بیرون نمی کند. و آن گاه از نومه غفلت متنبه شود که سرمایه تحصیل سعادت از دستش رفته و جز حسرت و ندامت باقی نمانده است.‏

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 660

  • . اقتباس از آیه 79 سوره« نساء».