روایاتی که بر مقدمه دوم [ارجاع مردم به فقها توسط ائمه علیهم السلام] دلالت دارد، زیاد است و از جمله آنها:
1ـ مقبوله که ظهور دارد ائمه علیهم السلام مردم را در شبهات حکمیه به فقهای شیعه ارجاع میدادند و فقیه را در این شبهات به عنوان مرجع منصوب کرده بودند تا پاسخگوی مسائل باشد که لازمه چنین کاری، اعتبار فتوای او است. مفاد مشهوره ابیخدیجه نیز شبیه این روایت میباشد.
2ـ از این دسته روایات، عبارتی است که در توقیع آمده است «در پیشامدها و مسائل جدید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید».
3ـ همچنین روایاتی که در تفسیر آیه نفر وارد شده است.
4ـ روایات زیادی که به مساله ارجاع دلالت دارد، بیانگر آن است که این موضوع در میان شیعه امری ارتکازی و معمول بوده است. شبیه آنچه کشّی با استناد به شعیب عقرقوفی نقل کرده است که میگوید: «به امام
کتاباجتهاد و تقلید (ترجمه الاجتهاد و التقلید)صفحه 66
صادق علیه السلام گفتم: گاهی نیاز به مسالهای داریم، از چه کسی بپرسیم؟ حضرت فرمود: از اسدی؛ یعنی ابوبصیر، بپرس».
همچنین روایتی که علی بن مسیب نقل میکند: «به امام رضا علیه السلام گفتم: راهم دور است و همه وقت نمیتوانم خدمت شما بیایم، مسائل دینی خود را از چه کسی بیاموزم؟ فرمود: از زکریا بن آدم قمی که در امور دنیا و آخرت امین است، بپرس». علی بن مسیب میگوید: وقتی از پیش امام خارج شدم نزد زکریا بن آدم آمدم و آنچه نیاز داشتم از او پرسیدم.
از این دسته روایات معلوم میشود که مراجعه به علما نزد شیعیان متداول بوده که از امام علیه السلام میخواستند تا فرد مورد اعتماد و امینی را برای آنها معرفی کند. همانا علی بن مسیب درباره احکام فرعی مورد نیازش میپرسد، و زکریا با توجه به فهمی که از قرآن و اخبار اهلبیت علیهم السلام دارد، با اجتهاد خود، نظرش را به عنوان پاسخ ارائه میدهد. اخبار دیگری نیز شبیه این دو روایت وجود دارد. و اگر کسی مراجعه شیعیان به علما را ـ که به لحاظ دوری و عدم دسترسی به ائمه علیهم السلام، به آنها رجوع میکردند ـ انکار کند، سخن گزافی بیش نخواهد بود.
کتاباجتهاد و تقلید (ترجمه الاجتهاد و التقلید)صفحه 67
اما اشکالی که باقی میماند، آن است که این همه اختلاف فاحشی که در فتاوای فقها میبینیم، در زمان ائمه علیهم السلام وجود نداشته است وگرنه امضای رجوع به علما، توسط شارع در آن عصر نیز ممکن نخواهد بود تا بتوان امضای شارع را در خصوص مراجعه زمان ما کشف کرد. این مطلب روشن است[چون در آن زمان فقها اختلاف چندانی نداشتند لذا ائمه علیهم السلام رجوع مردم به آنها را امضا کردهاند. و اگر مثل روزگار ما اختلاف آرا زیاد بود، معلوم نیست باز تایید مینمودند]. البته این اشکال در مورد بعدی وارد نیست.
کتاباجتهاد و تقلید (ترجمه الاجتهاد و التقلید)صفحه 68