فصل سوم: بحث پیرامون تغییر رأی مجتهد

اشاره به اشتباه برخی از بزرگان

‏از آنچه گفتیم معلوم گشت کسی که اجزا را قبول دارد به تصرف در ‏‎ ‎‏احکام محرمات و نجاسات ملتزم نمی‌شود و حکومت ادله اصول بر ادله ‏‎ ‎‏احکام واقعی را که در طول آن قرار دارد، نمی‌پذیرد. در باب اجزا از ‏‎ ‎‏طریق اصل طهارت و حلیت و استصحاب، بحث در تضییق و توسعه ‏‎ ‎‏ادله نجاسات و محرمات نیست تا گفته شود امارات و اصول در رتبه ‏‎ ‎‏احراز احکام واقعی قرار دارند و حکومت در آن‌ها غیر از حکومتی است ‏‎ ‎‏که برخی از ادله واقعی نسبت به برخی دیگر دارد و لازمه‌اش حکم به ‏‎ ‎‏طهارت چیزی است که با نجس واقعی در زمان شک ملاقات کرده باشد. ‏‎ ‎‏مشابه این حرفها را از برخی بزرگان در تقریرات بحث خود مشاهده ‏‎ ‎‏می‌کنیم. ‏

‏بلکه محور بحث این است که: آیا ادله سه اصل یاد شده به واسطه ‏‎ ‎‏حکومت خود بر ادله احکام، تعبداً بر تحقق مصداق مامور به دلالت دارد ‏‎ ‎‏تا بتوان به اجزا قائل شد یا چنین دلالتی ندارد؟  ‏

‏البته آنچه گفته شد در صورتی است که نجاسات و محرمات بدون ‏‎ ‎‏تصرف در ادله آن‌ها به همان حال خود باقی باشند. بنابراین، شک در ‏‎ ‎‏طهارت و حلیت به حسب شبهه حکمیه در طول جعل نجاسات و ‏‎ ‎‏محرمات قرار دارد نه این‌که در طول جعل نماز به شرط طهارت لباس ‏‎ ‎‏نمازگزار و یا اینکه لباس نمازگزار از اجزاء حیوان حلال گوشت باشد. ‏‎ ‎‏چنین اشتباهی ناشی از خلط میان دو بحث است که برخی از بزرگان ‏‎ ‎

کتاباجتهاد و تقلید (ترجمه الاجتهاد و التقلید)صفحه 136
‏مرتکب شده‌اند که قابل نقد و بررسی می‌باشد ولی به جهت پرهیز از ‏‎ ‎‏اطاله کلام، از طرح آن صرف‌نظر می‌کنیم. ‏

‎ ‎

کتاباجتهاد و تقلید (ترجمه الاجتهاد و التقلید)صفحه 137