بررسی نمونه هایی از احکام اسلامی

لزوم نجات مردم مظلوم و محروم

لزوم نجات مردم مظلوم و محروم

‏     ‏‏به علاوه، استعمارگران به دست عمال سیاسی خود، که بر مردم مسلط شده اند،‏‎ ‎‏نظامات اقتصادی ظالمانه ای را تحمیل کرده اند؛ و بر اثر آن مردم به دو دسته تقسیم‏‎ ‎‏شده اند: ظالم و مظلوم. در یک طرف، صدها میلیون مسلمان گرسنه و محروم از بهداشت‏‎ ‎‏و فرهنگ قرار گرفته است. و در طرف دیگر، اقلیتهایی از افراد ثروتمند و صاحب قدرت‏‎ ‎‏سیاسی، که عیاش و هرزه گرد و فاسدند. مردم گرسنه و محروم کوشش می کنند که خود را از‏‎ ‎‏ظلم حکام غارتگر نجات بدهند، تا زندگی بهتری پیدا کنند، و این کوشش ادامه دارد؛ لکن‏‎ ‎‏اقلیتهای حاکم و دستگاههای حکومتی جائر مانع آنهاست. ما وظیفه داریم مردم مظلوم و‏‎ ‎‏محروم را نجات دهیم. ما وظیفه داریم پشتیبان مظلومین و دشمن ظالمین باشیم. همین‏‎ ‎‏وظیفه است که امیرالمؤمنین(ع) در وصیت معروف به دو فرزند بزرگوارش تذکر می دهد و‏‎ ‎‏می فرماید: ‏وَ کُونا لِلظّالِمِ خَصْماً، وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً‎[1]‎‏. (دشمن ستمگر، و یاور و پشتیبان‏‎ ‎‏ستمدیده باشید).‏

‏     علمای اسلام موظفند با انحصارطلبی و استفاده های نامشروع ستمگران مبارزه کنند؛ و‏‎ ‎‏نگذارند عدۀ کثیری گرسنه و محروم باشند، و در کنار آنها ستمگران غارتگر و حرامخوار در‏‎ ‎‏ناز و نعمت به سر ببرند. امیرالمؤمنین(ع) می فرماید من حکومت را به این علت قبول کردم‏‎ ‎‏که خداوند تبارک و تعالی از علمای اسلام تعهد گرفته و آنها را ملزم کرده که در مقابل‏‎ ‎‏پرخوری و غارتگری ستمگران و گرسنگی و محرومیت ستمدیدگان ساکت ننشینند و بیکار‏‎ ‎‏نایستند:‏

‏     ‏أما وَ أَلَّذی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ، لَوْلا حُضُورُ الْحاضِرِ وَ قِیامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النّاصِرِ وَ ما أَخَذَ

کتابولایت فقیه؛ حکومت اسلامی: تقریر بیانات امام خمینی (س)صفحه 37
‏الله ُ عَلَی الْعُلَماءِ أَنْ لاٰیُقٰارُّوا عَلٰی کِظَّةِ ظٰالِمٍ وَ لاٰسَغَبِ مَظْلُومٍ، لاَلْقَیْتُ حَبْلَها عَلی غارِبِها وَلَسَقَیْتُ آخِرَها بِکَأْسِ أَوَّلِها؛ وَلَألْفَیْتُمْ دُنْیٰاکُمْ هذِهِ أَزْهَدَ عِنْدی مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ‏‎[2]‎‏.‏

‏    سوگند به آنکه بذر را بشکافت و جان را بیافرید، اگر حضور یافتن بیعت کنندگان نبود و‏‎ ‎‏حجت بر لزوم تصدی من با وجود یافتن نیروی مددکار تمام نمی شد، و اگر نبود که خدا از علمای اسلام پیمان گرفته که بر پرخوری و غارتگری ستمگران و گرسنگی جانکاه و محرومیت‏‎ ‎‏ستمدیدگان خاموش نمانند، زمام حکومت را رها می ساختم و از پی آن نمی گشتم. و دیدید که این دنیاتان و مقام دنیایی تان در نظرم از نمی که از عطسۀ بزی بیرون می پرد ناچیزتر است.‏

‏     امروز چطور می توانیم ساکت و بیکار بنشینیم و ببینیم عده ای خائن و حرامخوار و‏‎ ‎‏عامل بیگانه به کمک اجانب و به زور سرنیزه ثروت و دسترنج صدها میلیون مسلمان را‏‎ ‎‏تصاحب کرده اند و نمی گذارند از حداقل نعمتها استفاده کنند؟ وظیفۀ علمای اسلام و همۀ‏‎ ‎‏مسلمانان است که به این وضع ظالمانه خاتمه بدهند؛ و در این راه، که راه سعادت صدها‏‎ ‎‏میلیون انسان است، حکومتهای ظالم را سرنگون کنند، و حکومت اسلامی تشکیل دهند.‏

‎ ‎

کتابولایت فقیه؛ حکومت اسلامی: تقریر بیانات امام خمینی (س)صفحه 38

  • )) نهج البلاغه؛ «نامۀ 47».
  • )) نهج البلاغه؛ «خطبۀ 3» (شقشقیه).