در این زمان بود که اعلام شد شورای امنیت ملی امریکا، کمیته بحران برای نظارت و کنترل امور ایران ایجاد کرده است. اعضای اصلی این کمیته را سایروس ونس (وزیر خارجه)، هارولد براون (وزیر دفاع)، استانز فیلد ترنر (رئیس سیا) و جیمز شلزینگر، به ریاست برژینسکی تشکیل میهند. همین کمیته روز دوم نوامبر نظر خود را در مورد حکومت نظامی به شاه ابلاغ کرد.
بدیهی است که ملاقات دکتر سنجابی با امام ـ که در جای دیگر به تفصیل بدان پرداختهام ـ هیچیک از این نکات را در بر نداشت، نه ائتلافی و وحدتی در کار بود و نه بیانیه مشترکی با امام. ولی به هر حال این تبلیغات در آن روزگار که به قصد برجسته کردن نقش و میزان تاثیر جبهه ملی در اوضاع و احوال ایران رواج داشت، میتوانست موجباتترس مضاعف شاه را فراهم کرده باشد. اگر این شایعات صحت میداشت ـ که در نظر شاه قاعدتاً همینطور بود ـ دیگر هیچ شکی باقی نمیماند که سیاست مدارا با مخالفان و تداوم آزادیهای سیاسی، اساس سلطنت رژیم را با خطر جدی مواجه ساخته بود. از این رو شاه بعد از مشورت با سفرای امریکا و انگلیس و جلب حمایت آنان، فرماندهان نظامی را به کاخ فراخوانده و در مورد اجرای طرح سرکوب نظامی با آنان مذاکره کرده بود.
بعدها آقای دکتر یزدی خبردار شد و به اطلاع امام رساند، که شورای امنیت ملی امریکا چند روز قبل از آن تاریخ، در بررسی اوضاع ایران به این نتیجه رسیده بود که
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 61
جز با ایجاد یک حکومت نظامی تحت حمایت نظامیان و مستشاران امریکایی نمیتوان امنیت و آرامش را به ایران باز گرداند. خبر این تصمیم بلافاصله توسط برژینسکی در یک تماس تلفنی به اطلاع شاه رسیده بود.
البته باید اضافه کنم که آقای دکتر یزدی در کتاب آخرین تلاشها در آخرین روزها معتقد است سفر آقای سنجابی به پاریس و تبلیغات یاران ایشان و شایعه ائتلاف ملیون و مذهبیون، نقشی در تصمیم شاه مبنی بر ایجاد حکومت نظامی نداشته است، زیرا این تصمیم قبل از حوادث 14 آبانو متعاقب تلفن برژینسکی با شاه، چند روز قبل از تاریخ سفر و مذاکراتآقای سنجابی با امام اتخاذ شده بود.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 62