فصل اول : قلب ایران در قلب اروپا (امام در پاریس)

تشکیل دولت نظامی تصمیم شورای امنیت ملی امریکا بود

‏در حالی‌ که‌ انتظار می‌رفت‌ سیاستمداران‌ کاخ‌ سفید و شاخه حقوق بشر مستقر در ‏‎ ‎‏وزارت‌ امور خارجه‌ امریکا زیر نظر آقای‌ برشت، لااقل در ظاهر هم‌ که‌ شده‌ و به‌ خاطر ‏‎ ‎‏یک‌ ژست‌ سیاسی‌ آزادی‌ خواهی، از روی‌ کار آمدن‌ نظامیان‌ و استقرار حکومت‌ نظامی‌ ‏‎ ‎‏اظهار ناخشنودی کنند ولی‌ در عمل‌ خلاف‌ این‌ نکته‌ مشاهده‌ شد. سخنگوی‌ وزارت ‏‎ ‎‏امور خارجه ـ خانم‌ جیل‌ شوگر‏‎[1]‎‏ـ اعلام‌ کرد: «شاه‌ بعد از آنکه‌ مخالفان حاضر نشدند ‏‎ ‎‏یک‌ دولت‌ تشکیل‌ دهند، چاره‌ای‌ نداشت‌ جز آنکه یک دولت‌ نظامی‌ روی‌ کار آورد»‏‎[2]‎‏ و ‏‎ ‎‏نیز «...دولت‌ کارتر که‌ مدتها منتظر یک‌ تصمیم‌ سرنوشت‌ساز توسط‌ شاه‌ بود، حمایت‌ ‏‎ ‎‏شدید خود را از انتصاب‌ دولت‌ نظامی‌ برای‌ ایجاد نظم‌ در ایران‌ ابراز نمود. جیل‌ شوگر ‏‎ ‎‏گفت، ما شاه‌ را در این‌ تصمیم‌ حمایت‌ می‌کنیم. شاه‌ وقتی دست‌ به انتصاب دولت‌ ‏‎ ‎‏نظامی زد که‌ برای‌ وی‌ مسلم‌ شد، که‌ دیگر نمی‌تواند یک‌ دولت ائتلافی‌ تشکیل‌ دهد...»‏‎[3]‎‎ ‎‏در این‌ بیانیه‌ اتخاذ تصمیم را به‌ شاه برمی‌گردانند، در حالی‌ که‌ تصمیم‌ فوق‌ قبلاً در ‏‎ ‎‏شورای‌ امنیت ملی امریکا اتخاذ شده‌ و توسط‌ برژینسکی‌ به‌ شاه‌ ابلاغ‌ شده‌ بود.‏‎[4]‎


خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 62
‏البته‌ این‌ تصمیم‌ مبتنی‌ بر نظریات‌ جناح‌ سرمایه‌داران‌ و یهودیان‌ امریکا و هواداران‌ ‏‎ ‎‏راکفلر و هنری‌ کسینجر و برژینسکی‌ بود، در حالی‌ که‌ در پی گزارش‌ جورج‌ بال، که‌ ‏‎ ‎‏قبلاً بدان‌ اشاره‌ شد، وزیر امور خارجه‌ سایروس ونس‌ و شخص کارتر نظریات‌ دیگری‌ ‏‎ ‎‏داشتند.‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 63

  • . gail zuger.
  • . همان؛ ص 128 و 129.
  • . همان.
  • . سولیوان؛ همان.