فصل اول : قلب ایران در قلب اروپا (امام در پاریس)

دیدار سنجابی با شاه

‏مرحوم‌ فروهر برای‌ من‌ تعریف‌ می‌کرد که‌: «یک‌ روز به‌ تیمسار مقدم‌ گفتم‌ آیا ‏‎ ‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 72
‏اعلیحضرت می‌دانند که‌ دکتر سنجابی‌ بازداشت‌ است‌ و پیامهای‌ مکرر برای‌ حل‌ بحران‌ ‏‎ ‎‏توسط‌ شما می‌فرستند؟ مقدم‌ گفت‌ ایشان‌ در جریان‌ جزئیات‌ امور نیستند، بعد ناگهان‌ ‏‎ ‎‏متوجه‌ شد حرف‌ درستی‌ نزده‌ است، گفت‌ در واقع حل‌ بحران‌ با رهایی‌ ایشان‌ مرتبط‌ ‏‎ ‎‏است.» مرحوم‌ فروهر گفت‌ مقدم‌ ریاکارانه می‌خواست‌ به‌ او بگوید که‌ از نظر شاه‌ و ‏‎ ‎‏ایشان‌ آقای‌ سنجابی‌ کلید حل بحران‌ را در دست‌ دارد. به‌ احتمال‌ زیاد همین‌ تذکر ‏‎ ‎‏فروهر را ظاهراً تیمسار مقدم‌ به‌ عنوان‌ طنز و شوخی‌ به‌ شاه‌ گفته‌ بود، چرا که‌ بلافاصله‌ ‏‎ ‎‏روز بعد هر دو آزاد شدند، و سنجابی‌ توسط‌ مقدم‌ با شاه‌ دیدار کرد.‏

‏دکتر یزدی‌ از قول‌ آقای‌ سنجابی‌ جریان‌ این‌ دیدار را چنین‌ نقل‌ می‌کند:‏

‏«یک‌ روز رئیس‌ سازمان‌ امنیت‌ به‌ من‌ تلفن‌ کرد و گفت‌ ساعت‌ 30 / 6 بعد از ظهر ‏‎ ‎‏حاضر باشید تا شما را به‌ جائی‌ ببرم. البته‌ این‌ را بگویم‌ که‌ از کلام ایشان‌ تهدیدی ‏‎ ‎‏احساس نکردم. با دوستان به خصوص آقای‌ فروهر صحبت کردم‌ و تصمیم‌ گرفتیم‌ که‌ ‏‎ ‎‏اگر خواستند مرا پیش‌ نخست‌ وزیر یا هر مقام‌ دیگری‌ ببرند استنکاف‌ نمایم‌ ولی‌ اگر ‏‎ ‎‏خواستند پیش‌ شاه‌ ببرند؛ بروم‌ و حرفهایم‌ را بزنم. وقتی‌ رفتیم‌ غیر از شاه‌ و من‌ کس‌ ‏‎ ‎‏دیگری‌ نبود. خدمتشان‌ گفتم‌ ملت‌ ایران‌ در حال‌ حاضر در حال‌ انقلاب‌ است. در تاریخ‌ ‏‎ ‎‏مملکت‌ ایران‌ چنین‌ انقلابی‌ بی‌ نظیر است. وضع‌ را تشریح‌ کردم‌ و گفتم برای‌ وضع‌ ‏‎ ‎‏انقلابی‌ باید راه‌ حل‌ انقلابی‌ پیدا کرد و هیچ‌ راه‌حلی بدون جلب نظر آیت‌الله‌ خمینی‌ یا ‏‎ ‎‏بهتر بگویم‌ بدون‌ ارائه‌ چراغ‌ سبز آیت‌الله خمینی پیشرفتی‌ نمی‌‌کند، بنابراین‌ تلویحاً و نه‌ ‏‎ ‎‏تصریحاً پیشنهادی که‌ به‌ من‌ شد رد کردم‌ و بر طبق‌ ماده‌ 2 از اعلامیه‌ سه‌ ماده‌ای‌ که‌ ‏‎ ‎‏امضا نمودم (منظور اعلامیه‌ای‌ است‌ که‌ در پاریس‌ قبل‌ از دیدار با امام‌ به‌ امضای آقای ‏‎ ‎‏سنجابی رسیده‌ بود و در ماده‌ دوم‌ آمده‌ بود جنبش‌ ملی ـ اسلامی ایران با وجود بقای‌ ‏‎ ‎‏نظام‌ سلطنتی غیرقانونی، با هیچ‌ ترکیب حکومتی موافقت نخواهد کرد) تا این‌ وضع‌ ‏‎ ‎‏غیرقانونی‌ ادامه‌ دارد، با هیچ‌ ترکیب حکومتی موافق نیستم. ایشان‌ پیشنهاد یک‌ حکومت‌ ‏‎ ‎‏موقت کردند تا کارها را به جریان بیندازد و چون‌ اوضاع‌ و احوال‌ مملکت‌ را با چنین‌ ‏‎ ‎


خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 73

C:\Users\archive9\Pictures\8.JPG

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 74

‏راه‌ حلی مناسب نمی‌دانستم‌ قبول‌ نکردم.»‏‎[1]‎

‏البته‌ از این‌ مطلب‌ نمی‌توان‌ فهمید چه‌ چیزی‌ را آقای‌ سنجابی‌ «تلویحاً و نه‌ تصریحاً» ‏‎ ‎‏رد کرده‌ است، چون‌ پیشنهاد حکومت‌ موقت‌ از طرف‌ شاه‌ را ایشان‌ با ذکر دلیل‌ و به‌ ‏‎ ‎‏صراحت ـ به‌ گفته‌ خودشان ـ نپذیرفته‌ است. کنایه و یا تلویح‌ و عدم‌ صراحتی‌ در آن‌ ‏‎ ‎‏دیده‌ نمی‌شود.‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 75

  • . آخرین تلاشها در آخرین روزها، ویرایش دوم، ص 158.