فصل اول : قلب ایران در قلب اروپا (امام در پاریس)

نخست وزیری بختیار

‏عدم‌ موفقیت‌ دولت‌ ازهاری‌ در سرکوب‌ بحران، و عدم‌ موفقیت شاه در روی کار آوردن‌ ‏‎ ‎‏حکومتی‌ با شرکت سیاسیون مخالف و استمرار پیامهای‌ امام‌ و تظاهرات‌ مردم‌ و اعلام‌ ‏‎ ‎‏اینکه‌ «تا سرنگونی‌ شاه‌ تظاهرات و اعتصابات ادامه‌ خواهد یافت» و به ویژه آخرین‌ ‏‎ ‎‏اظهار نظر امام‌ در مصاحبه‌ با رادیو لوگزامبورگ‌ در 21 دسامبر 1978 (اول‌ دی‌ ماه‌ 57) ‏‎ ‎‏که «شاه‌ پایگاهی‌ در میان‌ ملت ندارد. به‌ هیچ‌ وجه‌ جای‌ مصالحه‌ هم نیست»‏‎[1]‎‏، مقامات‌ ‏‎ ‎‏امریکایی‌ مجدداً دست‌ به‌ کار شدند و این‌ بار در طرح راه‌ حل برای مسائل‌ ایران، بردن‌ ‏‎ ‎‏شاه‌ را در نظر آوردند.‏

‏گزارش جورج بال (‌که‌ در صفحات‌ گذشته‌ بدان‌ اشاره‌ شد) مجدداً مورد بررسی ‏‎ ‎‏قرار گرفت.‏

‏رئوس گزارش و جمع‌بندی جورج بال عبارت‌ بود از اینکه، ظاهراً روزهای خوش ‏‎ ‎‏حکومت‌ مطلقه‌ شاه‌ به سر آمده‌ است. در این گزارش وضعیتهای احتمالی جانشینی ‏‎ ‎‏حکومت شاه، بدون توجه به‌ عملی و یا غیرعملی بودن آن به‌ قرار زیر برشمرده شده ‏‎ ‎‏بود:‏


خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 93
اول: مشروطه سلطنتی:‏ امریکا و امرای‌ ارتش‌ ایران‌ ترجیح می‌دهند ترتیبی‌ داده‌ شود که‌ شاه‌ سلطنت‌ کند نه‌ حکومت. برای‌ تحقق چنین برنامه‌ای، یک‌ دولت ائتلافی ‏‎ ‎‏غیرنظامی به رهبری‌ کسانی‌ نظیر علی امینی نخست‌وزیر اسبق و یا دکتر کریم ‌سنجابی‌ رهبر جبهه ‌ملی‌ نسبتاً معتدل باید روی کار بیاید.‏

دوم: شورای نیابت سلطنت:‏ قدم‌ بسیار محتمل‌ بعدی، استعفا و خلع شاه‌ به‌ نفع‌ ‏‎ ‎‏پسرش و اداره‌ کشور توسط یک‌ شورای‌ سلطنت، تا وقتی پسر او به‌ سن 21 سالگی‌ ‏‎ ‎‏برسد.‏

سوم: ‌ایجاد یک جمهوری:‌‏ اگر چنانچه سلطنت کلاً سقوط نماید می‌توان‌ یک ‏‎ ‎‏جمهوری‌ به‌ ریاست سیاستمداران معتدلی‌ نظیر علی‌ امینی و یا کریم سنجابی‌ به‌ وجود ‏‎ ‎‏آورد. چنین‌ دولتی باید بتواند هم‌ نظامیان‌ و هم‌ رهبران مسلمان‌ مبارز را با خود همراه ‏‎ ‎‏سازد. چنین دولتی همچنین‌ به‌ همکاری فعال تکنوکراتهای آموزش دیده‌ در غرب نیاز ‏‎ ‎‏دارد.‏

چهارم: جمهوری اسلامی:‏ در صورتی‌ که‌ میانه روها سقوط‌ کنند، طرفداران‌ ‏‎ ‎‏متعصب‌ آیت‌الله خمینی‌ ممکن است‌ کوشش‌ نمایند تا حکومتی بر اساس اصول اسلامی ‏‎ ‎‏بنا نهند که‌ نتیجه آن‌ پایان‌ مدرن گرایی‌ و به احتمال زیاد عکس العملهای فلج‌کننده از ‏‎ ‎‏طرف ارتش و میانه‌روها خواهد بود.‏

پنجم: حکومت‌ نظامی‌ به‌ شکل لیبی:‏ در کشورهای‌ منطقه‌ خاورمیانه‌ تنها حزب‌ ‏‎ ‎‏منسجم‌ ارتش‌ است. اگر شاه‌ برود و نابسامانی‌ها ادامه‌ پیدا کند ممکن است‌ امرای‌ ارتش‌ دست‌ به‌ کار شوند. آنها ممکن‌ است‌ دست‌ به‌ یک‌ کودتای نظامی‌ نظیر لیبی‌ بزنند و ‏‎ ‎‏حکومت‌ جمهوری‌ مردمی‌ را به وجود آورند.‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 94

  • . صحیفه امام، ج 5، ص 254.