بعد از دیدار با امام من به اتفاق نامبرده و پدرم به رستورانی که در آن نزدیکی قرار داشت جهت صرف چای رفتیم.
در این جلسه ایشان که به شدت از نظر فقهی، اجتهادی امام به شوق آمده بود، گفتگو را در این زمینه با پدرم آغاز کرد. پدرم در تکمیل مطالب امام به او گفتند: به طور کلی جز احکام عبادی که مبتنی بر قرآن و سیره و دیگر منابع متخذه از معصومین(ع) است، سایر احکام که به مسایل فرد در جامعه و نیز جامعه با فرد و مسائل جامعه اعم از مسایل اقتصادی، حقوقی، فرهنگی و حقوق جزا و با مسائل بینالمللی و سیاست خارجی باز میگردد باید برخاسته از «عقل صلحا» باشد. این امر در واقع تایید همان نظریه امام در باب دخالت دو عنصر زمان و مکان در اجتهاد و کاربرد آن حتی در احکام اولیه اسلام میباشد.
در این زمینه مسایل زیادی مطرح شد که این محقق به کلی دگرگون شده بود و فکر میکنم در یکی دو تا از روزنامهها هم بعداً مقالاتی در این زمینه نوشت.
ملاقات دیگری نیز یک اسقف آلمانی بنام پیتر اشتاین باخ با امام داشت که من
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 124
حضور داشتم و ترجمه میکردم. ایشان هم سوالاتی داشت که ناشی از القائات سوء مستشرقین راجع به اسلام و احکام اسلامی بود مثلاً ختنه کردن زنان را در بعضی مناطق آفریقا به عنوان یک واجب شرعی تلقی میکرد. امام تعبیر زیبایی داشتند گفتند که یک مسیحی در امریکای جنوبی متناسب با سنت و تاریخچه گذشتهاش زندگی میکند و یک مسیحی در سوئد یا نروژ هم متناسب با سنتهای خودش، هر دو هم مسیحی هستند، شما کدامیک را مبنای معرفی مسیحیت قرار میدهید؟ پس باید تفکیک کنیم بین سنن و آداب و رسوم یک قوم با آن چیزی که برخاسته از مبانی احکام دینی است. متاسفانه چون در طی قرنهای متمادی حکومت اسلامی وجود نداشته است، بسیاری از احکام این امکان را پیدا نکردهاند که در مرحله عمل مطرح شوند، لذا شما حق دارید که به عنوان یک خارجی از این مسائل بیاطلاع باشید. شما که هیچ، خیلی از دانشمندان و روشنفکران مسلمان ما هم از این مبانی و احکام اسلامی آگاهی و اطلاع کافی ندارند، برای اینکه شرایط هنوز ایجاب نمیکرده که این مسائل مطرح بشود.
موقع خداحافظی، امام به من گفتند من فکر میکردم فقط آخوندهای ما پرحرف هستند، این از آخوندهای ما پرحرفتر بود. من گفتم: آقا با این تفاوت که این بنده خدا تشنه است و برای دانستن بیشتر سوال میکند، اما زمینههای پرحرفی علمای خودمان را شما بیشتر میدانید!
افراد خارجی وقتی از نزدیک با امام روبرو میشدند و گفتگو میکردند و سخنان امام را میشنیدند و استدلال ایشان را در مسایل اجتماعی یا عقیدتی میشنیدند، خیلی تعجب میکردند. احاطه امام به ادبیات و تاریخ و مسایل سیاسی روز برای آنها شگفتانگیز بود. یا نحوه رویارویی امام که گاه شوخی یا مزاح ظریفی نیز میکردند خیلی لطیف بود. در اوایل اقامت در پاریس امام از ما میپرسیدند خلق و خوی این اروپائیها چطوری است؟ مثلاً برای این میهمانان چه تدارکی ببینیم صندلی یا وسیله دیگری بگذاریم؟ من میگفتم هیچ ضرورتی ندارد، همینطوری که شما هستید و روال عادی زندگیتان هست آنها میآیند و مینشینند.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 125