در نگرش عام حتی در مقوله عدل الهی هم یک اختلاف مبنایی در مورد حسن و قبح عقلی وجود دارد. مثال ایشان خیلی مثال قشنگی بود به او گفتند که وقتی شما بگویید که من دروغ نمیگویم چون انجیل گفته است دروغ نگو، بسیار خوب. دوست مسیحی دیگر شما میگوید من دروغ نمیگویم چون دروغ گفتن بسیار کار زشتی است و انجیل کارهای زشت را تقبیح کرده است. ممکن است شما در عمل با هم اختلافی نداشته باشید هر دو دروغ نمیگویید اما دومی کارش مبنی بر حسن و قبح عقلی است چون انجیل کارهای زشت را نهی کرده است، آن یکی تعبد صرف است، تعبد صرف در راهگشایی و حل مشکل راه به جایی نمیبرد و مشکلگشا نیست، یعنی خلاصه میخواستند بگویند نچسبید به این اقلیت و اکثریت زیرا که این هم مسائلی نیست که مسایل عامه مردم باشد و با آن درگیر بشوند و به جان هم بیفتند یک سلسله مسایل ریشهای و مباحث پایهای هست که علما و بزرگان هر قوم باید با هم بحث بکنند.
از دیگر کسانی که با امام ملاقات کردند شخصیتهایی از کشورهای هند و پاکستان بودند. از طرف ضیاءالحق نیز نمایندگانی آمده بودند که از امام دعوت میکردند، اگر در فرانسه مشکلی از نظر اقامت وجود آمد به آن کشور بروند.
از لبنان دو گروه آمدند و با امام ملاقات کردند. یکی از این گروهها نمایندگان حرکةالمحرومین بودند. (6 آذر 57) در همین دیدار بود که امام از فقدان امام موسی
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 127
صدر اظهار ناراحتی کردند و آنها را دلداری دادند و گفتند باید سختیها را تحمل کنید و قریب به این مضمون گفتند امیدوار باشید انشاءالله خدا ایشان را بر میگرداند و آنها را یک مقداری تشویق کردند.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 128