فصل اول : قلب ایران در قلب اروپا (امام در پاریس)

کنفرانس گوادلوپ (11 ـ 17 دی)

‏یک‌ هفته قبل‌ از گردهمایی‌ سران‌ چهار کشور امریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان‌ در ‏‎ ‎‏جزیره‌ گوادلوپ‌ (واقع‌ در دریای‌ کارائیب‌ که‌ در آن‌ زمان تحت‌ تسلط‌ فرانسه‌ بود) یکی ‏‎ ‎‏از دوستان‌ من‌ در پارلمان‌ آلمان‌ غربی (‌از اعضای‌ حزب‌ سوسیال‌ دمکرات) با من‌ تماس‌ ‏‎ ‎‏گرفت‌ و گفت‌ وزارت خارجه‌ مایل‌ است‌ شرایط‌ و اوضاع‌ ایران‌ را‏‎ ‎‏از زبان‌ شما بشنود. از ‏‎ ‎‏این جهت‌ به‌ دفتر آقای‌ گنشر‏‎[1]‎‏وزیر امور خارجه‌ آلمان‌ تلفن کردم. این را هم‌ بگویم‌ که‌‏‎ ‎‏من‌ آقای‌ گنشر را از مدت‌ها قبل‌ می‌شناختم. ایشان‌ اظهار داشت، بسیار مایل‌ است‌ ‏‎ ‎‏دیدگاه‌های‌ امام‌ و دوستان‌ ایشان‌ را نسبت‌ به‌ تحولات جاری‌ در ایران‌ و نیز تصویر و ‏‎ ‎‏تصورات‌ ما را از آینده‌ بداند. در همین‌ تماس‌ تلفنی‌ پرسید، فکر کنید واقعاً می‌توانید ‏‎ ‎


خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 136

C:\Users\archive9\Pictures\11.JPG

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 137

‏ایران را بدون‌ دخالت‌ و یا حمایت‌ روس‌ها و حزب‌ توده‌ اداره‌ کنید؟ به ایشان گفتم از ‏‎ ‎‏این جهت نگرانی نداشته باشد و توانایی نیروهای مسلمان را برشمردم. پس از این ‏‎ ‎‏دیدار به‌ پاریس‌ آمدم. در نوفل‌لوشاتو به‌ امام‌ گفتم که دوستان آلمانی‌ من چنین‌ ‏‎ ‎‏درخواستی‌ را مطرح‌ کرده‌اند. امام‌ به‌ آقای حبیبی و آقای‌ قطب‌زاده‌ و من که در آن‌ ‏‎ ‎‏جلسه‌ بودیم‌ گفتند خودتان یک گزارش تهیه‌ کنید. آقای‌ حبیبی وقتی‌ از منزل‌ امام‌ بیرون‌ ‏‎ ‎‏آمدیم، گفت‌ من‌ برای‌ تکمیل‌ قانون‌ اساسی‌ باید به‌ جنوب‌ فرانسه‌ بروم‌ و چند قرار ‏‎ ‎‏ملاقات‌ دیگر هم‌ دارم. ناچار من‌ و قطب‌زاده‌ تقسیم‌ کار کرده‌ یک‌ گزارش‌ تهیه‌ کردیم. ‏‎ ‎‏آقای‌ قطب‌زاده‌ ازجنبش‌ تنباکو تا پانزدهم خرداد 42 و من‌ از آن‌ تاریخ‌ تا همان‌ ایام‌ ‏‎ ‎‏بحرانی‌ را تدوین‌ کردیم. گزارش‌ نسبتاً جامعی‌ تهیه‌ شد. رئوس‌ مطالب‌ و برداشت‌ها را ‏‎ ‎‏به‌ امام‌ عرضه کردیم که مورد قبول ایشان‌ واقع‌ شد. در همین روزها از طرف دولت‌ ‏‎ ‎‏فرانسه توسط‌ قطب‌زاده‌ از امام‌ تقاضا شد که‌ تحلیلی‌ از اوضاع‌ ایران‌ ارائه‌ کنند. وقتی‌ ‏‎ ‎‏این‌ پیغام‌ داده‌ شد شاید ما حدود دو سوم‌ گزارش‌ را تهیه‌ کرده‌ بودیم. به‌ هر حال‌ قبل‌ ‏‎ ‎‏از تشکیل‌ کنفرانس‌ گوادلوپ‌ که‌ در هفته‌ اول ژانویه‌ 1979 تشکیل‌ شد، ما این‌ ‏‎ ‎‏گزارش‌ها را فرستاده‌ بودیم.‏

‏در این کنفرانس که‌ جیمی‌ کارتر (رئیس‌جمهور امریکا)، ژیسکار دستن ‏‎ ‎‏(رئیس‌جمهور فرانسه) جیمز کالاهان‌ (نخست‌وزیر انگلیس) و هلموت اشمیت‌ (صدر ‏‎ ‎‏اعظم‌ آلمان‌ غربی) در آن‌ حضور داشتند در مورد مسایل مهم‌ بین‌المللی‌ همچون‌ جنگ‌ ‏‎ ‎‏کامبوج، کودتای‌ افغانستان، وضع آپارتاید در افریقای‌ جنوبی، نفوذ شوروی‌ در ‏‎ ‎‏خاورمیانه‌ و خلیج‌ فارس‌ و نیز پیمان‌ سالت، اختلافات‌ داخلی‌ در یمن‌ جنوبی، ‏‎ ‎‏ناآرامیهای‌ ترکیه‌ و انقلاب‌ ایران‌ بحث‌ و گفتگو به‌ عمل‌ آمد.‏

‏کارتر گزارش‌ جورج‌ بال‌ را در جلسه‌ مطرح‌ کرده‌ بود و ژیسکاردستن و هلموت‌ ‏‎ ‎‏اشمیت‌ هم‌ گزارشهایی‌ شبیه‌ یکدیگر ارائه‌ کرده‌ بودند که برگرفته‌ از اطلاعات و مواضع‌ ‏‎ ‎‏ما از گزارشی‌ بود که‌ به‌ ایشان‌ داده بودیم.‏

‏نتایج‌ کنفرانس را همان‌ موقع‌ مشاورین کارتر اعلام کردند که در روزنامه‌ها درج شد ‏‎ ‎‏مبنی‌ بر اینکه‌ کنفرانس‌ با پیشنهاد فرانسه‌ و آلمان‌ به این‌ نتیجه‌ رسید که‌ باید شاه‌ را قانع‌ ‏‎ ‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 138

C:\Users\archive9\Pictures\12.JPG

‏کرد از ایران‌ بیرون‌ برود، برای‌ اینکه برای‌ ما اصل‌ نجات‌ ایران و حفظ‌ امنیت‌ منطقه‌ در ‏‎ ‎‏اولویت‌ است نه حفظ‌ شخص شاه و بر اساس اطلاعاتی‌ که‌ ما داریم، جنبش مذهبی ‏‎ ‎‏ایران آن‌ توانایی‌ و قدرت‌ را دارد که‌ مانع‌ نفوذ کمونیسم‌ بشود.‏

‏این نکته‌ را باید همین‌جا اضافه‌ کرد که‌ گروه‌ برژینسکی و طرفداران سیاست «مشت‌ ‏‎ ‎‏آهنین» برخلاف‌ نظریه‌ مشاورین‌ وزارت‌ امور خارجه و شخص سایروس‌ ونس‌ با این‌ ‏‎ ‎‏برنامه‌ موافقتی‌ نداشتند و همچنان‌ در تدابیر عملیات‌ نظامی‌ بودند هر چند منجر به‌ ‏‎ ‎‏کشتاری‌ وسیع‌ گردد. در کتاب‌ خاطرات‌ هایزر و جلسات‌ مکرر او با فرماندهان‌ ارتش‌ ‏‎ ‎‏این‌ مطلب‌ به‌ خوبی‌ نمودار است.‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 139

  • . Genscher.