در 28 دی ماه 1357 آقای سید جلال تهرانی که به عنوان رئیس شورای سلطنت معرفی شده بود، عازم پاریس شد. در مورد علت مسافرت او از سوی خبرگزاریها و تحلیلگران سیاسی چند مساله عنوان میشد. یک اینکه او به درخواست بختیار آمده تا از امام کسب تکلیف کند و آمادگی بختیار را برای اجرای نظرات امام اعلام نماید که مثلاً چه کسانی از افراد مورد نظر امام وارد کابینه او شوند. دیگر اینکه او بدون ماموریتی از طرف بختیار فقط شخصاً میخواهد برای خود کسب تکلیف کرده برگردد ببیند چه کار میتواند بکند. از قول او نقل شده بود چنانچه امام بر دستور قبلی خود مبنی بر غیرقانونی بودن شورای سلطنت تاکید کنند، او احتمالاً از سِمَت خود استعفا خواهد داد.
در روز 30 دی سید جلال تهرانی به نوفللوشاتو آمده و درخواست ملاقات با امام کرد. من از حاج احمد آقا شنیدم که ایشان آمده است. به او گفتیم که باید استعفا بدهی تا امام تو را بپذیرند. او هم متن استعفایش را نوشت و فرستاد منتها اشکالش این بود که اشارهای به غیرقانونی بودن شورای سلطنت نکرده بود. گویا احمد آقا به ایشان پیغام داده بود این متن کافی نیست و نظر امام را تامین نمیکند. ایشان گفته بود من اگر بنویسم «علت استفعای من این است که شورای سلطنت غیرقانونی و غیرشرعی است آیا کسی به من نمیگوید که پیرمرد احمق با این سن و سال نمیدانستی شورای سلطنت غیرقانونی و غیرشرعی است؟ چطور از اول متوجه این امر نشدی؟! همین که پایت به پاریس رسید و رنگ عمامه و قیافه آقای خمینی را دیدی، یاد دین و مذهب افتادی؟! سید احمد آقا پشت تلفن خندهاش گرفته بود، و به آقا جلال گفته بود اجازه بدهید روی مساله فکر کنم و بعد به شما پاسخ دهم.
وقتی سید احمد آقا این را برای من تعریف کرد من گفتم ایشان میتواند چنین توجیه کند که درست است که امام غیرشرعی و غیرقانونی بودن شورای سلطنت را اعلام کرده ولی تصور من این بود که پیشنهاد اخیر شورای سلطنت و هم چنین آقای بختیار مبنی بر عضویت افراد مورد نظر امام در کابینه او، نظر امام را تا حدودی تعدیل
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 147
کرده باشد. ولی حال که ایشان همچنان به فتوای قبلی خود مصرّ هستند، من نیز به تبعیت از ایشان شورای مذکور را غیرشرعی و غیرقانونی دانسته و به همین دلیل استعفای خود را بدین وسیله اعلام میکنم. آقای تهرانی بعد از اصلاح بیانیه دیدار کوتاهی با امام داشت. (اول بهمن) بعد از همین دیدار بود که ایشان متن استعفانامه خود را بلافاصله به اطلاع خبرنگاران رساند و به بلژیک رفت و دیگر به ایران نیز بازنگشت. انعکاس دیدار او با امام و خصوصاً استعفای او از ریاست شورای سلطنت و تبعات آن در مطبوعات آن روز بسیار گسترده بود.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 148