فصل اول : قلب ایران در قلب اروپا (امام در پاریس)

پیشنهاد دکتر سعید ، رئیس مجلس ، برای انتقال قدرت

‏پیشنهاد دیگری‌ که‌ از طریق‌ رئیس‌ وقت‌ مجلس‌ شورای ملی، دکتر جواد سعید به‌ چند ‏‎ ‎‏تن‌ از اعضای‌ شورای‌ انقلاب‌ داده‌ شده‌ بود این‌ بود که‌ انتقال قدرت از طریق‌ مجلس ‏‎ ‎‏شورای‌ ملی‌ صورت گیرد.‏

‏علاوه‌ بر این‌ او به‌ دکتر سنجابی‌ نیز پیغام‌ داده‌ بود که‌ ایشان‌ به‌ امام این‌ پیشنهاد را ‏‎ ‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 149
‏منتقل کنند که‌ مجلس‌ با قید سه‌ فوریت‌ تشکیل جلسه می‌دهد و بعد از اعلام‌ رسمیت، ‏‎ ‎‏درخواست رای عدم‌اعتماد به نخست‌وزیری‌ بختیار می‌شود، بعد از عزل‌ او نخست‌وزیر ‏‎ ‎‏مورد نظر امام‌ معرفی شده‌ و از مجلس‌ شورای‌ ملی‌ رای‌ اعتماد می‌گیرد. سپس ‏‎ ‎‏نمایندگان مجلس دسته‌ جمعی‌ استعفا می‌دهند و مجلس‌ منحل می‌شود و دولت جدید ‏‎ ‎‏زیر نظر امام‌ کار خودش‌ را آغاز می‌کند. البته‌ این‌ آقایان هم آن‌ زمان‌ از وجود شورای ‏‎ ‎‏انقلاب منصوب امام‌ و ترکیب‌ افراد آن خبر نداشتند.‏

‏نظیر همین پیشنهاد را دکتر جواد سعید یک‌ بار دیگر به اطلاع امام رساند و آن ‏‎ ‎‏زمانی‌ بود که‌ امام‌ مهندس بازرگان‌ را به‌ عنوان رئیس‌ دولت موقت منصوب کرده‌ و ‏‎ ‎‏مردم‌ را به‌ تبعیت‌ از ایشان فراخوانده‌ بودند. در همین‌ ارتباط‌ قرار بود یک راهپیمایی ‏‎ ‎‏سراسری به عنوان حمایت و بیعت با دولت‌ صورت‌ پذیرد که‌ در واقع‌ هم‌ رفراندوم ‏‎ ‎‏تلقی‌ شده و هم‌ از نظر افکار عمومی جهان‌ مقبولیت‌ و مشروعیت‌ مدنی و حقوقی خود ‏‎ ‎‏را یافته‌ باشد. به‌ خاطر داریم‌ که‌ بختیار بلافاصله‌ خبر تشکیل‌ دولت‌ موقت را «یک‌ ‏‎ ‎‏شوخی» تلقی‌ کرده‌ و اظهار داشته‌ بود «در یک‌ کشور دو دولت امکان‌پذیر نمی‌باشد.» ‏‎ ‎‏امام‌ در پاسخ‌ گفته‌ بودند همین‌طور است، دولت شما غیرقانونی‌ و غیرشرعی است‌ و ‏‎ ‎‏باید برود. در همین‌ اوان‌ دکتر سعید به‌ اطلاع‌ امام‌ رساند که‌ مجلس آماده‌ دادن‌ رای‌ عدم‌ ‏‎ ‎‏اعتماد به‌ نخست‌وزیر و استعفای‌ دسته‌ جمعی‌ نمایندگان‌ مجلس می‌باشد. البته این‌ امر ‏‎ ‎‏هیچگاه‌ ضرورت‌ نیافت.‏

‏اشکالات‌ این‌ طرح‌ هم‌ نظیر اشکالات‌ طرح‌ اول‌ بود. این‌ نکته‌ را هم تاکید کنم‌ که‌ ‏‎ ‎‏امام‌ خودشان‌ قبل‌ از همه‌ با این‌ طرحها مخالف‌ بودند و اینکه‌ در آن‌ جلسه‌ از ما سو‌ال‌ ‏‎ ‎‏کردند، رویه‌ مدیریتی‌ و روش‌ برخورد ایشان با اطرافیان‌ بود و در عین‌ حال‌ که‌ مطلبی‌ ‏‎ ‎‏را می‌دانستند سو‌ال هم می‌کردند و هدفشان بیشتر جنبه‌ ارزیابی و محک‌زدن افراد مورد ‏‎ ‎‏نظر بود. لذا من‌ تردیدی‌ ندارم‌ که‌ وقتی‌ سر شام‌ این‌ مساله‌ را عنوان‌ کردند، چه‌ بسا ‏‎ ‎‏پاسخ‌ مناسب‌ را هم‌ به‌ تهران‌ داده‌ بودند. البته‌ در بعضی‌ موارد احیاناً یک‌ نظر نو یا نکته‌ ‏‎ ‎‏جدیدی‌ مطرح‌ می‌شد، امام‌ به آن عنایت‌ داشتند. اما بدون‌ تردید در موقعی‌ که‌ ایشان آن‌ ‏‎ ‎‏سوال‌ را مطرح‌ کردند، این احساس به من‌ دست‌ نداد که‌ ایشان‌ مردّد هستند و ‏‎ ‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 150
‏می‌خواهند از دوستان بپرسند که این پیشنهادها را بپذیریم‌ یا نه. خیلی‌ تکلیف‌ واضح‌ و ‏‎ ‎‏روشن بود.‏

‏نکته‌ دیگر اینکه‌ تردیدی‌ نباید داشت‌ که‌ در هر مقطعی‌ از دوران‌ انقلاب بخصوص از ‏‎ ‎‏لحظه‌ ورود امام‌ به‌ پاریس تا بعد، دشمنان و مخالفین از انواع شگردها برای انحراف ‏‎ ‎‏انقلاب‌ استفاده‌ می‌کردند. هیچ‌ بعید نیست که‌ در آن‌ مقطع‌ شیطنتی‌ بوده‌ یا احیاناً ‏‎ ‎‏می‌خواستند در بین دوستان اختلاف‌ ایجاد کنند. البته‌ ممکن‌ است‌ نیت‌ خیرخواهانه‌ هم‌ ‏‎ ‎‏بوده‌ یعنی بعضی‌ دوستان‌ در شرایطی‌ قرار داشتند در داخل و محاصره‌ بودند و از بالا ‏‎ ‎‏نظارت‌ به‌ مجموعه‌ نداشتند و صادقانه‌ مطالبی که‌ به‌ گوششان می‌رسید مطرح‌ می‌کردند، ولی‌ امام‌ با احاطه‌ای که‌ داشتند دارای نظر دیگری‌ بودند.‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 151