مساله دیگری که در گزارش سفرهایزر و نیز در خاطرات او جای تامل بسیار دارد و عمق مداخله امریکا را در امور داخلی ایران نشان میدهد، مربوط میشود به پرداخت حقوق ارتشیان و صاحب منصبان که علیرغم بسته بودن بانکها و تهی بودن خزانه دولت صورت گرفت. مطلب را عیناً ازخاطرات هایزر مرور میکنیم: «... در تلاش خود جهت انجام پرداختهای نقدی به ارتشیان موفق شده بودیم. دولت که تاکنون بر بانکها تسلط نداشت، نتوانستهبود اینکار را انجام دهد. پیش از آن پرداختها به صورت کامپیوتری و از طریق حسابهای شخصی افراد صورت میگرفت که در آن موقع (روز اول بهمن 57) با آن وضع بانکها آن گونه پرداخت به هیچ وجه میسر نبود. بنابراین ما تصمیم گرفتیم برای شکستن این وضع در خارج از کشور پول چاپ بزنیم و آنرا با هواپیما به داخل کشور آورده و به طور نقدی به ارتشیان بپردازیم و این شیوه موثر افتاد و طبعاً مورد استقبال واقع شده بود...».
علیرغم همه این نشیب و فرازها در روز 3 بهمن 57 آقای هایزر به این نتیجه میرسد که: «...تمام برنامهریزیهای اساسی ما انجام شده بود و ما میتوانستیم در صورت دستورآقای بختیار برنامههای خود را اجرا کنیم... در عین حال هنوز برنامهریزی کافی برای مقابله با بازگشت [امام] خمینی نیز نکرده بودیم... تیمسار ربیعی پیشنهاد کرد که اگر [امام] خمینی از طریق هوا به سمت تهران بیاید هواپیمای او را به سمت جنوب کشور منحرف کنیم... زیرا از این طریق به [امام] خمینی فرصت کمتری جهت به دست گرفتن امور میدهد...اما در این مورد به تصمیمگیری نرسیده بودند... راه دیگری نیز که مطرح شده بود، این بود که هواپیمای حامل [امام] خمینی در مسیر راه در کشوری ثالث هدف قرار گرفته و منهدم شده... ولی تبعات آن در داخل کشور قابل پیشبینی نبود...
این اطمینان خاطر از تسلط بر اوضاع با مطالبی که در روزنامههای واشنگتن پست و برخی روزنامههای محلی در این روز درج شده بود، آرامش خاطر ژنرال را بر هم
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 169
میزند.
ـ امام خمینی به پیروان خود در ایران گفته است که بیرون راندن شاه از کشور تنها آغاز انقلاب است. او جمعه به کشور باز خواهد گشت...
ـ پیروان آیتالله از بازگشت سریع او میترسند، حامیان اصلی امام خمینی از تصمیم او مبنی بر مراجعت به کشور در روز جمعه اظهار یاس و اضطراب و ناراحتی کردهاند ...و به او گفتهاند که هنوز پیشرفتی در جلب حمایت ارتش نکردهاند... آنها تصور نمیکنند که بتوانند ارتش را نسبت به این تقاضای امام خمینی مبنی بر از میان برداشتن سلطنت قانع کنند...
ـ واشنگتن پست به توضیح این سئوال که چرا امام خمینی به این همه توصیه پیروان خود توجهی نمیکند پرداخته و مینویسد: او در اصل به خدا تکیه دارد، درخلال 5 الی 6 ماه گذشته او تصمیماتی گرفته که به نظر عاقلانه نمیرسد و حتی مورد مخالفت مشاوراناش واقع شده بود. اما عجیب بود که بعداً درست بودن آنها اثبات شده است.
ـ پیروان امام خمینی شبکه ارتباطی وسیعی ایجاد کردهاند و با سرهنگها و تیمسارهای بازنشسته که در زمان شاه اخراج شدهاند... تماس برقرار کردهاند.
ـ قره باغی قصد استعفا دارد ولی بختیار و دیگران مانع از آن شده و وی را قانع کردهاند که آن را پس بگیرد. جالب این است که ژنرال هایزر در مورد استعفای قرهباغی مینویسد: «...به یاد یکی از گفتههای ژنرال جان د.ریان افتادم که گفته بود اگر کسی استعفا داد و بعد از او خواسته شد استعفایش را پس بگیرد، نباید بگذارید این کار را بکند، زیرا نیت اولیه او هم چنان در خفا باقی میماند. به این چنین فردی در مواقع بحرانی نمیتوان اعتماد نمود. خوب قره باغی هم مسلماً نیت خود را آشکار ساخته بود...»
و سرانجام ژنرال زمانی که در مقابل هر گامی که برمیدارد مانعی و سدّی میبیند که
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 170
از سوی پیروان امام ایجاد شده است مینویسد: «... حرکات و اقدامات امام خمینی آنقدر زیرکانه انجام میگرفت که من متحیر و متعجب بودم چه کسی برنامهریزیهای آنهارا انجام میدهد و هنوز هم مایلم بدانم پاسخ آن چیست ...»
قبلاً گفته شد ماموریت دیگر هایزر نگهداری و مراقبت و احیاناً باز پس گرداندن دستگاههای حساس و پیشرفته نظامی و نیز موشکهای کروز و... بوده است.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 171