فصل اول : قلب ایران در قلب اروپا (امام در پاریس)

امریکا ... ملک حسین اردنی و ملک حسن شاه مراکش نیز شاه را طرد می کنند

‏گفته‌ می‌شود که‌ شاه‌ قصد داشت‌ به‌ امریکا برود ولی‌ مقامات امریکایی‌ از پذیرفتن او ‏‎ ‎‏امتناع ورزیدند. این‌ امر برای‌ شاه‌ بسیار ناگوار بود. کسی که‌ به قول مقامات ‏‎ ‎‏جمهوریخواه «همیشه‌ منافع‌ امریکا را در نظر داشته‌ است» اینک‌ در حال‌ استیصال‌ ‏‎ ‎‏می‌بیند که‌ عاقبت‌ آن‌ همه‌ وابستگی‌ و خوش‌ خدمتی به‌ کجا رسیده‌ است. مشاوران ‏‎ ‎‏نظامی‌ که‌ در اصل‌ از رفتن‌ شاه‌ به‌ کلی‌ ناراضی بودند و با رفتن‌ او پایان‌ سلطه خود را ‏‎ ‎‏حتمی‌ می‌دیدند، او را قانع‌ کردند در منطقه‌ باقی‌ بماند تا در صورت‌ موفقیت‌ آنان‌ در ‏‎ ‎‏اجرای‌ کودتا، سریعاً به‌ کشور باز گردد. از این‌ جهت‌ شاه تصمیم‌ گرفت‌ با دوست‌ ‏‎ ‎‏دیرینه‌اش‌ ملک حسین‌ دیدار کند. سفیر ایران‌ در اردن‌ به‌ وی‌ اطلاع‌ می‌دهد که‌ ملک‌ ‏‎ ‎‏حسین از پذیرفتن‌ وی‌ معذور است. ناچار شاه‌ با راکفلر و کیسینجر تماس‌ گرفته‌ و از ‏‎ ‎‏آنان‌ استمداد می‌طلبد. با وساطت‌ مقامات‌ امریکایی‌ انورسادات‌ او را به مصر دعوت‌ ‏‎ ‎‏کرده‌ و در منطقه‌ اسوان‌ او را مستقر می‌سازد. بعد از مدت‌ کمی شاه‌ و ملکه‌ به‌ توصیه‌ ‏‎ ‎‏مقامات‌ امریکایی‌ به‌ مراکش‌ رفته‌ و تا روزهای‌ اول‌ پیروزی‌ انقلاب‌ در یکی‌ از کاخهای‌ ‏‎ ‎‏ملک‌ حسن‌ اقامت‌ می‌کردند.‏

‏بعد از پیروزی‌ انقلاب، ملک‌ حسن‌ که‌ نگران‌ روابط‌ خود با جمهوری نوپای‌ اسلامی‌ ‏‎ ‎‏بود از شاه‌ خواست‌ مراکش‌ را ترک‌ کند.‏‎[1]‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 187

  • . از آن جا که شاه و فرح فاقد گذرنامه معتبر بودند ـ گذرنامه آبی سلطنتی آن ها با پیروزی انقلاب باطل شده بود  ـ لذا فرح از دفتر امور پناهندگان سازمان ملل استمداد کرد. با چاره اندیشی دفتر مذبور، شاه و همراهانش به  عنوان پناهنده به باهاما و از آن جا به مکزیک رفتند. بعضی از خبرنگاران و نمایندگان دولت آمریکا که روزهای  آخر عمر شاه را دیده بودند می گفتند او پیوسته در اضطراب و نگرانی به سر می برد. گویی هر لحظه منتظر  است او را دستگیر و تحویل دولت انقلابی ایران بدهند.