فصل دوم : از پرواز انقلاب تا استقرار جمهوری اسلامی

بازگشت امام به قم در 10 اسفند 57

‏روز پنجشنبه‌ 10 اسفند بود که‌ امام‌ به‌ قم‌ بازگشتند و در مدرسه‌ فیضیه‌ سخنرانی‌ کردند ‏‎ ‎‏و نکات‌ مهمی‌ را خطاب‌ به‌ ملت‌ بیان‌ داشتند، بخصوص‌ در جهت‌ خنثی‌ کردن‌ ‏‎ ‎‏تحریکات‌ عوامل‌ ضد انقلاب‌ به‌ ملت‌ هشدار دادند.‏

‏فرازهایی از سخنان امام را در این‌جا نقل می‌کنم:‏

‏ ‏


خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 260

C:\Users\archive9\Pictures\28.JPG

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 261

‏اعوذ بالله من الشیطان الرجیم‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

جنایات دودمان پهلوی

‏من از عواطف شما ملت ایران تشکر می‌کنم. من شما ملت رنجدیده را ‏‎ ‎‏فراموش نمی‌کنم. من از عهده تشکر شما برنمی‌آیم. من از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت ملت ایران را خواستارم‏‎.‎

‏ملت ایران با جان و خون خود اسلام را زنده کرد، تجدید حیات کرد برای ‏‎ ‎‏اسلام و مسلمین؛ کوششهای قریب سیصد ساله استعمار و اجانب را خنثی کرد. قریب سیصد سال اجانب تبلیغات کردند: تبلیغات برضد اسلام، تبلیغات بر ضد همه ادیان، تبلیغات بر ضد روحانیت. در زمان این پدر و پسر این تبلیغات اوج ‏‎ ‎‏گرفت. این عمال اجنبی در این پنجاه و چند سال تمام حیثیات ملت ما را پایمال ‏‎ ‎‏کردند. این پدر و پسر خیانتها کرده‌اند که روی تاریخ را سیاه کرده است. این پدر ‏‎ ‎‏و پسر جنایتهایی در ایران کرده‌اند که ما نمی‌توانیم عُشراو، صد یک او را بیان ‏‎ ‎‏کنیم. اینها ملت ما را به اسارت کشاندند؛ اینها خزاین ما را به یغما برده‌اند؛ اینها نیروی انسانی ما را از بین بردند. از همه مهمتر نیروی انسانی است. کوشش کردند که جوانهای ما را عقب نگه دارند، دانشگاههای ما را عقب نگه دارند، مدارس علمیه ما را نگذارند مشغول به کار خودشان باشند.‏

بیمه شدن اسلام با شهادتها

‏من از شما ملت ایران و از شما قمی‌ها باید تشکر کنم که در این قیام یکی دو ساله اخیر تمام نقشه‌های آنها را [نقش] بر آب کردید و عمال استعمار را از ‏‎ ‎‏مملکت خودتان راندید و بقیه ای که مانده‌اند این‌ها هم خواهند رانده شد. دست استعمار را کوتاه کردید؛ منفعت‌خواهان را، چپاولگران بین‌المللی را، دستشان را قطع کردید. خون دادید، جوان دادید، لکن خون و جوان شما به نفع اسلام و برای اسلام بود. اسلام عزیزتر از آن است که ما خوف داشته باشیم که خونمان یا جوانانمان در راه او شهید شود... من از همه شما منت می‌کشم؛ من خادم همه شما هستم. من نمی‌توانم شکر این نعمتی که به ما داده است و آن، غیرتمندان ایران ـ سرتاسر ایران‌ـ است، نمی‌توانم از عهده شکر آنها برآیم.‏


خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 262
خرابی کشور و آبادانی گورستانها

‏شما این راه را تا این‌جا رساندید. اینها رفتند از ایران و یک مملکت خرابی و ‏‎ ‎‏یک قبرستانهای آبادی برای ما گذاشتند. قبرستانهای ما را با قبرهای جوانان ما آباد کردند و مملکت ما را خراب کردند. آشفتگی مملکت ما و از هم ریختگی ‏‎ ‎‏مملکت ما طوری نیست که بتوان با یکی ـ دو سال و با مدت قلیل جبران کرد. این محتاج به این است که همه ملت ایران دست به هم بدهند و با هم این خرابه را آباد کنند. ننشینند که دولت آباد کند؛ دولت نمی‌تواند آباد کند. ننشینند که روحانیت آباد کند؛ روحانیت تنها نمی‌تواند آباد کند. همه با هم، همه با هم، از کشاورز و کارگر تا صانع و ملّا، تا روحانی و دانشگاهی، تا اداری و ارتش، همه با هم، همه با هم باید کمک کنند. این نهضت که تا این‌جا رسیده است، نیمه راه است؛ فقط دزدها را بیرون کردید، خرابکارها را بیرون کردید؛ لکن خرابه مانده است. مهم برای [ما] خرابه است؛ مهم این است که این خرابه‌ای که برای ما گذاشته‌اند با همت والای شما، با همت عظیم ملّت بزرگ ایران، این خرابه از سرآباد شود.‏

ضرورت بیداری و هوشیاری ملت

‏بیدار باشید! هوشیار باشید! مفسده جوها در کمینند، اجانب در کمینند. آنها ‏‎ ‎‏نخوابیده اند، شما [هم] نباید بخوابید؛ شما باید هوشیار باشید. آنها مشغول نقشه هستند از طریقهای مختلف، با فرمهای مختلف. آنها می‌خواهند حالا‌ که رژیم منحط سلطنتی از بین رفت، با فرمهای دیگر به میدان بیایند و باز همان منافع را تجدید کنند و باز همان چپاولگریها را بکنند و باز همان اختناق را از سر بگیرند...‏

مبارزه با فساد و محو آثار طاغوت

‏ما مبارزه با فساد را با دایره امر به معروف و نهی از منکر که یک وزارتخانه ‏‎ ‎‏مستقل بدون پیوستگی به دولت، با یک همچو وزراتخانه‌ای که تاسیس خواهد ‏‎ ‎‏شد ان‌شاءالله مبارزه با فساد می‌کنیم؛ فحشا را قطع می‌کنیم؛ مطبوعات را اصلا‌ح می‌کنیم؛ رادیو را اصلا‌ح می‌کنیم؛ تلویزیون را اصلا‌ح می‌کنیم؛ سینماها را اصلا‌ح می‌کنیم. تمام اینها به فرم اسلا‌م باید باشد. تبلیغات تبلیغات اسلا‌می، وزارتخانه‌ها وزارتخانه‌های اسلا‌می، احکام احکام اسلام. حدود اسلا‌م را جاری می‌کنیم. خوف از اینکه غرب نمی‌پسندد نمی‌کنیم.‏


خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 263
‏غرب ما را خوار کرد؛ غرب روحیات ما را از بین برد. ما را غربزده کردند؛ ما ‏‎ ‎‏این غربزدگی را می‌زداییم. ما با ملت ایران، با همراهی ملت ایران، با پشتیبانی ملت ایران، تمام آثار غرب را ـ تمام آثار فاسده، نه آثاری که تمدن است ـ تمام اخلا‌ق فاسده غربی را، تمام نغمات باطله غربی را خواهیم زدایید. ما یک «مملکتِ محمدی» ایجاد می‌کنیم. بیرق ایران نباید بیرق شاهنشاهی باشد. آرمهای ایران نباید آرمهای شاهنشاهی باشد؛ باید آرمهای اسلا‌می باشد. از همه وزراتخانه‌ها، از همه ادارات، باید این «شیر و خورشید» منحوس قطع بشود؛ عَلَم اسلا‌م باید باشد. آثار طاغوت باید برود. اینها آثار طاغوت است؛ این تاج آثار طاغوت است؛ آثار اسلا‌م باید باشد...‏

نمونه بودن قم

‏من از عواطف ملت ایران و از عواطف هموطنی‌های خودم، قمی‌ها [تشکر ‏‎ ‎‏می‌کنم.] من قبلا‌ً گفته بودم که از قم «عِلم» منتشر می‌شود، از قم «قدرت» منتشر شد. قم نمونه بود و من مفتخرم که در قم هستم. من پانزده سال ـ یا قدری بیشتر ـ از شما دور بودم، لکن دلم این‌جا بود؛ با شما بودم. شما غیرتمندان، شما پاک جوانان، سرمشق همه شدید و الحمدلله تمام ملت ایران، سرتاسر ملت ایران، با هم همصدا شدند و این قدرت الهی بود که طاغوت را شکست. این قدرت الهی بود که ابرقدرتها را از بین برد و خواهد برد. ما دیگر اجازه نمی‌دهیم ابرقدرتها دخالت در مملکت ما بکنند.‏

روحانیون احیاگران اسلام

‏از اختلافات دست بردارید. رمز پیروزی ما اتحاد بود،‌همبستگی بود. از ‏‎ ‎‏حوزه‌های علمیه تجلیل کنید... به حرفهایی که می‌زنند و می‌خواهند شما را از ‏‎ ‎‏حوزه‌ها جدا کنند، از مراجع جدا کنند، گوش ندهید. این‌ها غرض دارند. این ‏‎ ‎‏حوزه‌های علمیه است که اسلام را تا حالا نگه داشته است. اگر روحانیون نبودند از اسلام خبر نبود. آن که اسلام را زنده نگه داشته است درمواقع سیاه، در این زمانهای سیاه، همین روحانیین بودند. پشتیبانی کنید از اینها...‏‎[1]‎‏.‏

‏والسلا‌م علیکم و رحمةا‏‏لله ‏‏و برکاته‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 264

  • . صحیفه امام، ج 6، ص 279 ـ 269.