یادم میآید در 14 اسفند 57 به مناسبت بزرگداشت دکتر مصدق تجمع بزرگی در احمدآباد تشکیل شد که شخصیتهایی چون آیتالله طالقانی در آن میتینگ شرکت کردند. من چون خودم فرصت نداشتم در آنجا حضور داشته باشم، یکی از بستگانم را فرستادم که خبر موثق برای من بیاورد. اولین سخنران مسعود رجوی بوده که شدیداً به ارتش حمله کرده و خواهان تشکیل ارتش بیطبقه توحیدی شده بود. بعد از او آقای متین دفتری سخنرانی کرده بود. او به عنوان پیشقراول جبهه ملی برای آنکه خود را با شرایط نوین انقلاب منطبق بکند اعلام تشکیل جبهه دمکراتیک ملی را داد. او نیز اظهار داشته بود که بنیادها و نهادهای ضدانقلابی از جمله ارتش باید منحل شوند و از بازسازی آنها احتراز گردد.
نوبت به آیتالله طالقانی که رسیده بود، ایشان به شدت به شعار انحلال ارتش حمله کرده و فرموده بودند: «...به خدا قسم این خیانت است، این به صلاح کشور نیست، بدنه ارتش مسلمان هستند، این همه تجهیزات و هزینه و افرادی که تعلیم دیدهاند و
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 267
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 268
خودشان را در اختیار انقلاب قرار دادند، به مصلحت انقلاب و کشور نیست که ارتش را منحل کنیم...» در هر حال این بلواها بود و هر یک از گروهکها با اعلام راهپیمایی و تظاهرات در پی نمایش قدرت بودند. یک بار جبهه دموکراتیک ملی به خاطر اینکه قدرت خودش را به رخ بکشد، اعلام تجمع در زمین چمن دانشگاه تهران داده بود، قرار بود ساعت 4 بعدازظهر به آنجا بروند، تا ساعت 5 / 3 ـ3 فقط سیصد چهارصد نفر جمع شده بودند، خودشان یک درگیری مصنوعی به وجود آوردند و اعلام کردند که نیروهای ضد دمکراتیک نگذاشتند تجمع ما صورت بگیرد. من که قبلاً این موضوع را پیشبینی میکردم، دو نفر را فرستادم تا از نزدیک اوضاع را ببینند و به من گزارش دهند. همین دو نفر هم گفتند که ساعت نزدیک به چهار بعدازظهر بود که یک درگیری مصنوعی ایجاد کردند و سپس از طریق بلندگو و با قرائت بیانیههایی اعلام کردند که افرادی مخلّ نظم و امنیت میتینگ هستند و لذا آن را ملغی اعلام کردند.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 269