در مورد کیفیت و نحوه برخورد با سران شورشی دو راه و دو تاکتیک مورد بحث بود. فرمانده ژاندارمری کل و نیز تیمسار قرنی و تنی چند از وزیران معتقد بودند باید با نهایت قدرت و با بهرهگیری از تمام توان نظامی با آنان مقابله کرد. نظریه دوم به روشهای دیپلماسی و گفتگو و قول جبران نارسائی و محرومیتهای ناشی از نظام گذشته معتقد بود. هر چند این امر با عنایت به فحوای گزارش تلفنی مرحوم طالقانی با مهندس بازرگان که «در اکثر بیانات عزالدین حسینی و دیگر رهبران کرد بهانهجوئی و کینهورزی و عدم انعطاف بیش از هر چیز دیگر مشاهده میشود»، زمینه را برای اجرای نظریه اقدام قهرآمیز مناسبتر مینمود، ولی نگرانی دکتر بهشتی و مهندس بازرگان و حتی خود آیتالله طالقانی از وضعیت نابسامان ارتش و نیروهای ژاندارمری از یک سو و اقدام مسلحانه، آن هم فقط چند هفته بعد از پیروزی غیرمسلحانه انقلاب پذیرفتن این راه را حداقل به لحاظ بار عاطفی و سیاسی و اجتماعی آن و نیز بازتاب نامطلوب آن در
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 285
افکار عمومی جهانیان مشکل مینمود.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 286