ضرورت ایجاد فضای سالم برای آزادی اندیشه

 

 

ضرورت ایجاد فضای سالم برای آزادی اندیشه

 

 

آزادی در حدود قانون 

‏آنچه که مورد نگرانی هست فی الجمله این است که الآن که شما‏‎ ‎‏آقایان و همه اقشار احساس یک آزادی کردید و آزاد هستید، ببینیم‏‎ ‎‏که آیا آزادی که ما الآن داریم با این آزادی چه می کنیم. ما الآن از‏‎ ‎‏قید و بندی که رژیم سابق داشت آزاد هستیم؛ ولهذا آزادانه شما‏‎ ‎‏پیش ما آمدید و سابقا نمی توانستید؛ و ما هم آزادانه با شما‏‎ ‎‏صحبت می کنیم، و شما هم با ما صحبت می کنید؛ لکن ما با این‏‎ ‎‏آزادی باید چه بکنیم؟ آیا حالا که آزاد هستیم دیگر تمام قید و‏‎ ‎‏بندها را کنار بگذاریم؟ به مجرد اینکه آزاد شدیم هرچه‏‎ ‎‏می خواهیم بگوییم؟ هرچه می خواهیم بنویسیم؟! هر کاری‏‎ ‎‏می خواهیم بکنیم؟ این است معنای آزادی که در جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی است، که قیدها و بندها دیگر برداشته باید بشود؟ هرکس‏‎ ‎‏هرچه می خواهد بگوید؟ ولو ضد ملت باشد، ولو ضد اسلام‏‎ ‎‏باشد، ولو برخلاف قرآن مجید باشد؟ یا نه، آزادی که می خواهیم‏‎ ‎‏ما، آن آزادی که اسلام به ما داده است، حدود دارد آزادی.‏

‏     آزادی در حدود قانون است. همه جای دنیا اینطور است که‏‎ ‎‏آزادی که هر ملتی دارد، در حدود قانون آزادی دارد. نمی تواند‏‎ ‎


کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 31
‏کسی به اسم آزادی قانون شکنی بکند. آزادی این نیست که مثلاً‏‎ ‎‏شما بایستید در کوچه به هرکس رد می شود یک ناسزایی بگویید‏‎ ‎‏خدای نخواسته؛ یا با چوب بزنید او را: «من آزادم!» آزادی این‏‎ ‎‏نیست که قلم را بردارید و هرچه دلتان می خواهد بنویسید، ولو بر‏‎ ‎‏ضد اسلام باشد، ولو بر ضد قانون باشد.(52)‏

23 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

آزادی امتحان الهی

‏الآن این آزادی را خدای تبارک و تعالی که به ما عنایت کرده است،‏‎ ‎‏ما را برای این آزادی امتحان می کند. یکوقت نمی توانستید کاری‏‎ ‎‏بکنید، حالا خدا به شما این عنایت را فرموده است که آنهایی که‏‎ ‎‏جلوی آزادی شما را گرفته بودند، آنها را از این مملکت اخراج‏‎ ‎‏کرد. حالا که اخراج کرد و آزادی به شما عنایت فرمود، شما را با‏‎ ‎‏این آزادی امتحان می کند. نعمتهای خدا امتحان است برای بندگان‏‎ ‎‏خدا. ببینیم که آیا این نعمتی که خدا به ما عنایت کرده است، این‏‎ ‎‏نعمت را کفران می کنیم، یا شکر این نعمت را می کنیم. کفران این‏‎ ‎‏است که آزادی را ما وسیله کارهای زشت قرار بدهیم. «من آزادم،‏‎ ‎‏هر کاری می خواهم می کنم» ولو...! شکر نعمت این است که این‏‎ ‎‏آزادی را صرف بکنیم در آنچه که خدای تبارک و تعالی امر فرموده‏‎ ‎‏است. این آزادی که خدا به ما عنایت فرموده است، و یک هدیه‏‎ ‎‏الهی است، اگر چنانچه شما خیانت به این آزادی و این هدیه خدا‏‎ ‎‏بکنید، ممکن است خدای تبارک و تعالی هدیه خودش را پس‏‎ ‎‏بگیرد از ما، و ما باز برگردیم به آن حالی که سابق بودیم. باید همه‏‎ ‎‏ما توجه به این معنا داشته باشیم که از این آزادی سوء استفاده‏‎ ‎‏نکنیم.‏


کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 32
‏     گرانفروشی یکی از سوءاستفاده هاست، که کسی بگوید من‏‎ ‎‏آزادم، حالا هرچه دلش می خواهد به این مستمندها اجحاف بکند‏‎ ‎‏و قیمتها را بالا ببرد و بازار را به وضع طاغوتی درست کند. اجحاف‏‎ ‎‏در معاملات، بی انصافی در معاملات یک امری نیست که عقل‏‎ ‎‏انسان بپذیرد، و خدای تبارک و تعالی راضی باشد به این معنا.(53)‏

23 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نهضت اسلام، عامل آزادی 

‏در رژیم سابق به اسم اینکه نیمی از جمعیت را وارد بکنند در‏‎ ‎‏مسائل، همه جمعیت را از مسائل روز و از مسائل زندگی و از‏‎ ‎‏مسائل سیاسی کنار گذاشتند! امروز است که همه قشرها در‏‎ ‎‏مسائل خودشان، در مسائل کشورشان، در مسائل سیاسی دولت،‏‎ ‎‏دخالت می کنند. امروز است که تمام ملت، چه بانوان محترم و چه‏‎ ‎‏برادران، در سرنوشت خودشان دخالت می کنند؛ نه روزی که همه‏‎ ‎‏در اختناق بودند. آنها مدعی بودند که ما نیمی از جمعیت را آزاد‏‎ ‎‏کردیم. با اسم آزادی نیمی از جمعیت، تمام جمعیت را از آزادی‏‎ ‎‏محروم کردند! شما امروز آزاد هستید. همه برادران و خواهران ما‏‎ ‎‏امروز آزادند. و آزادانه انتقاد می کنند از دولت. انتقاد می کنند از‏‎ ‎‏هرچیزی که بر خلاف مسیرشان باشد. و تقاضا می کنند مسائل‏‎ ‎‏اساسی را از دولت. این نهضت شما را آزاد کرد، و از آن بندهایی‏‎ ‎‏که بر ملت بود، و از آن قید و بندها شما را آزاد کرد. الآن آزادانه در‏‎ ‎‏اینجا مجتمع هستید، و آزادانه مسائل سیاسی و اجتماعی محل‏‎ ‎‏احتیاج ملت را طرح می کنید.(54)‏

12 / 4 / 58

*  *  *


کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 33

سوء استفاده گروهها از آزادی 

‏ما هر چه خواستیم هدایت کنیم این قشرهای فاسد را، هر چه‏‎ ‎‏مهلت دادیم که هدایت بشوند، هر چه مهلت دادیم که به خود‏‎ ‎‏بیایند، هر چه مهلت دادیم که به مصالح کشور نظر کنند، هر چه‏‎ ‎‏آزادی دادیم که آزادی را برای ملت وسیله رشد ملت قرار بدهند،‏‎ ‎‏آزادی قلم دادیم، آزادی بیان دادیم، آزادی اجتماعات دادیم،‏‎ ‎‏آزادی احزاب دادیم، که اینها اگر درست می گویند که برای ملت‏‎ ‎‏کار می کنند و دمکرات هستند، حکومت مردم بر مردم‏‎ ‎‏می خواهند، اگر اینها حکومت مردم بر مردم می خواهند، چرا‏‎ ‎‏نمی گذارند مردم سرنوشت خودشان را تعیین کنند؟ چرا با‏‎ ‎‏خرابکاریها نمی خواهند مردم حکومت خودشان را تعیین‏‎ ‎‏کنند؟(55)‏

2 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سوء استفاده از آزادی

‏ما بعد از آنکه پیروزی برای ملتمان حاصل شد و خیانتکاران ‏‏[‏‏و‏‏]‏‎ ‎‏جنایتکاران را از صحنه بیرون کردیم و ملت بیرون کرد، باب‏‎ ‎‏رحمت را به روی ملت و به روی همه قشرها به دو مِصراع باز‏‎ ‎‏کردیم. با رحمت عمل شد، آزاد شدند؛ مرزها آزاد؛ قلمها آزاد؛‏‎ ‎‏فعالیتهای سیاسی آزاد؛ تمام آزاد و با رحمت با همه عمل شد. در‏‎ ‎‏هیچ انقلابی مثل انقلاب ما رحمت نداشت. و هیچ انقلابی مثل‏‎ ‎‏انقلاب ما با مردم و با خیانتکاران رفتار نکرد، همه را آزاد‏‎ ‎‏گذاشتیم. دولت ما با همه به طور رحمت رفتار کرد. قلمها را آزاد‏‎ ‎‏گذاشتند؛ مطبوعات را آزاد گذاشتند؛ احزاب را آزاد گذاشتند؛‏‎ ‎‏گروهها را آزاد گذاشتند. باب رحمت به مِصراعَیْه به روی ملت باز،‏‎ ‎‏همان رحمتی که دنباله رحمت اسلام است؛ دنباله رحمت رسول‏‎ ‎


کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 34
‏خداست. لکن خیانتکاران، جرثومه های فساد و غدّه های‏‎ ‎‏سرطانی، به اخلالگری برخاستند؛ به فتنه گری برخاستند. ملتی که‏‎ ‎‏با خون خودش عدل و اسلام را می خواست در مملکت پیاده کند‏‎ ‎‏و به طور رحمت با همه رفتار کند، قدر این رحمت را ندانستند و‏‎ ‎‏مشغول توطئه شدند. اگر ادامه پیدا کند توطئه، باب رحمت بسته‏‎ ‎‏می شود، یا نیم بسته می شود و باب غضب ـ غضب الهی،‏‎ ‎‏انتقام اللّه ـ باز می شود. کاری نکنند که باب رحمت بسته شود.‏‎ ‎‏توطئه ها را کنار بگذارند. قلمهای مسموم را کنار بگذارند.‏‎ ‎‏فعالیتهای غیراسلامی را کنار بگذارند. همین فتح باب رحمت بود‏‎ ‎‏و همین مدارا و ملایمت بود که فاجعه کردستان را به بار آورد. از‏‎ ‎‏فرصت و از رحمت استفاده کردند و سوء استفاده کردند؛ از آزادی‏‎ ‎‏ـ که رحمت خداست ـ سوء استفاده کردند.(56)‏

8 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قانون و آزادی 

سؤال: ‏[‏‏حضرت امام خمینی! ایران در دست شماست و حرفهای‏‎ ‎‏شما کاملاً مورد قبول است و حرفهای شما قانون می شود در این‏‎ ‎‏کشور و حالت اجرایی پیدا می کند. در مملکت بعضیها هستند که فکر‏‎ ‎‏می کنند در این کشور آزادی نیست. حضرتتان چه می فرمایید؟‏‏]‏

جواب: ‏بگویید که ایران در دست من نیست، در دست ملت است.‏‎ ‎‏و ملت هم کسی که خدمتگزار باشد و مصالحشان را بخواهد، با‏‎ ‎‏آزادی مطلق، به او ممکن است رو بیاورد. و شما ملاحظه کردید‏‎ ‎‏در فوت مرحوم آقای طالقانی‏‎[1]‎‏ سرنیزه ای نبود، زوری نبود،‏‎ ‎


کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 35
‏مردم با آزادی ریختند در خیابانها و همه ایران منقلب شد. این‏‎ ‎‏نه این است که آزادی بدون قانون وجود داشته باشد، آن‏‎ ‎‏آزادی نیست. منتها آزادی است که مردم روی محبت و عشقشان و‏‎ ‎‏روی یک مبادی و مبادی الهی به بعضی اشخاص که اینها را‏‎ ‎‏می شناختند به اینکه الهی هستند روی می آورند؛ و این آزادگی‏‎ ‎‏است.(57)‏

2 / 7 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تأکید بر «جمهوری اسلامی»

سؤال: ‏[‏‏حضرت امام! شما چرا از اول روی یک کلمه ای خط‏‎ ‎‏کشیدید و آن دمکراتیک است که رویش خط کشیدید و فرمودید‏‎ ‎‏«جمهوری اسلامی» نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر. این‏‎ ‎‏کلمه که اینقدر عزیز است، برای ما عزیز است و شما خطش زدید‏‎ ‎‏و در کشور الآن باز در این باره صحبت می کنند.‏‏]‏

جواب: ‏بله این مسائلی دارد. یک مسئله این است که این‏‎ ‎‏توهّم، این را در ذهن می آورد که اسلام محتوایش خالی است از‏‎ ‎‏این، لذا احتیاج به این است که یک قیدی پهلویش بیاورند و این‏‎ ‎‏برای ما بسیار حزن انگیز است که در محتوای یک چیزی که همه‏‎ ‎‏چیزها به طریق بالاترش و مهمترش در آن هست، حالا ما بیاییم‏‎ ‎‏بگوییم که ما اسلام می خواهیم و اما با اسلام مان دمکراسی باشد،‏‎ ‎‏اسلام همه چیز است. مثل این است که شما بگویید که ما اسلام را‏‎ ‎‏می خواهیم و می خواهیم که به خدا هم اعتقاد داشته باشیم، ولی‏‎ ‎‏به شرط اینکه به خدا هم معتقد باشیم. این برای ما خیلی‏‎ ‎‏ناراحت کننده است که کسی یک همچو خیالی داشته باشد. این اولاً،‏‎ ‎‏و ثانیا این کلمه دمکراسی که پیش شما اینقدر عزیز است یک مفهوم‏‎ ‎


کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 36
‏مُبَیَّنی ندارد. ارسطو یکجور معنی کرده. شوروی یکجور معنی‏‎ ‎‏کرده. سرمایه دارها یکجور معنی کرده و ما در قانون اساسی مان‏‎ ‎‏نمی توانیم یک لفظ مبهمی که هر کس برای خودش یک معنی‏‎ ‎‏کرده است، آن را بگذاریم. به جای آن اسلام را گذاشتیم که‏‎ ‎‏اسلام مُبیَّن می کند حد وسط چیست. این مخالف با هیچ چیزی‏‎ ‎‏نیست، ولی آنهایی که نفهمیده اند اسلام را، خارجیها که با‏‎ ‎‏اسلام کار ندارند، آنها که در داخل هستند و اسلام را نمی دانند‏‎ ‎‏چه رژیمی است، چه حالی دارد، از این جهت یک امکان به‏‎ ‎‏خیالشان دارد. من حالا برای شما مثال می زنم از این آزادی و‏‎ ‎‏دمکراسی. یک چیزی که تاریخ می گوید و آن قضیه حضرت‏‎ ‎‏امیر ـ سلام اللّه علیه ـ است که در وقتی که رئیس و خلیفه‏‎ ‎‏رسول اللّه بود و دامنه این ریاست عملی اش و سیاستش از‏‎ ‎‏حجاز تا مصر و تمام تقریبا بسیاری از آسیا، یک مقداری حتی‏‎ ‎‏اروپا داشت. همین شخص که رئیس یک همچو مملکت‏‎ ‎‏وسیعی بود و دارای همچو قدرتی بود و قاضی را هم خودِ‏‎ ‎‏خلیفه رسول اللّه تعیین می کرد، وقتی یک اختلافی بین آن رئیس‏‎ ‎‏و یک یهودی حاصل شد قاضی دعوت کرد او را به اینکه بیاید‏‎ ‎‏جواب بدهد. او هم رفت در محضر قاضی نشست.‏‎ ‎‏قاضی خواست به او احترام بکند. گفت نه، یک نفر قاضی‏‎ ‎‏باید احترام از هیچ کس نکند و ما علی السوا باید باشیم. و بعد‏‎ ‎‏هم که قاضی حکم بر خلاف او کرد، او تصدیق و قبول کرد. من‏‎ ‎‏میل دارم که شما که اطلاع دارید از همه حکومتها و از همه‏‎ ‎‏جاها، یک نمونه اینطوری هم شما نشان بدهید. در تمام این‏‎ ‎‏حکومتهایی که در دنیا ـ از اول دنیا تا حالاـ حکومتها بودند و‏‎ ‎‏شما لابد مطلع هستید. شما هم یک نمونه اینطوری به ما نشان‏‎ ‎


کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 37
‏بدهید، که آن از این اولی است.(58)‏

2 / 7 / 58

*  *  *

‏ ‏

 

دوست داشتن آزادی

سؤال: ‏[‏‏آنهایی که از شما ترس ندارند و من دیدم که الآن اینجا‏‎ ‎‏جلوی منزل شما و در تهران هم دیدم که «خمینی، خمینی»‏‎ ‎‏می کنند. اینها یک احساسی به انسان دست می دهد که از یک‏‎ ‎‏تعصبی می آید. آیا شما این را خطرناک نمی بینید برای پیشرفت‏‎ ‎‏آدم، رشد انسان؟‏‏]‏

جواب: ‏این تعصب نیست. این آزادی دوستی است. این به‏‎ ‎‏اصطلاح شما دمکراسی دوستی است. اینها احساس کرده اند که‏‎ ‎‏روی مصالح آنها عمل می کنیم. احساس کرده اند که ما نمی خواهیم‏‎ ‎‏ظلم بکنیم. به آنها نمی خواهیم ظلم بکنیم. آنها را نمی خواهیم به‏‎ ‎‏زور وادار بکنیم به یک کاری. این احساس که آنها از اسلام دارند و‏‎ ‎‏این احساس هم دارند که ما همان تبع اسلام هستیم و مطابق احکام‏‎ ‎‏اسلام عمل می کنیم. این دو احساس در مردم هست. یکی اینکه‏‎ ‎‏اسلام را می دانند که رژیمی است که عدالت در آن هست. و ما را‏‎ ‎‏هم می دانند که ما تابع یک رژیمی هستیم که عدالت هست. و ما‏‎ ‎‏می خواهیم اجرا کنیم عدالت را. از این جهت است این احساسات.‏‎ ‎‏نه یک تعصب خشکی باشد بدون منطق، بدون مبنا. و من اصلاً‏‎ ‎‏هیچ خطری در این، احساس نخواهم کرد.(59)‏

2 / 7 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

آزادی، نعمت بزرگ

‏الآن ناراحتیهایی که این ناراحتیها هم همان ارث رژیم سابق است؛‏‎ ‎


کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 38
‏یعنی اشخاصی که پنجاه سال تحت فشار بودند، اختناق بوده‏‎ ‎‏است، الآن یکدفعه خودشان را آزاد می بینند، ناراحت بودند،‏‎ ‎‏حالا خودشان را می بینند آزادند، حالا که آزادند، فکر این معنا‏‎ ‎‏را نمی کنند که از این حبس که بیرون آمدند، خودش یک نعمت‏‎ ‎‏بسیار بزرگی بود که محتاج به تشکر است از خدای تبارک و تعالی‏‎ ‎‏که ما را از یک همچو قید و بندی، از همچو زجری، خلاص‏‎ ‎‏کرده.(60)‏

2 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

آزادی از برکات اسلام 

‏برکت اسلام است که این آزادی الآن هست. برکت اسلام بود که‏‎ ‎‏بعد از انقلاب همچو آزاد کردند همه را، تمام مطبوعات آزاد شد؛‏‎ ‎‏منتها بعدش دیدند، که پنج شش ماه که گذشت، دیدند که این‏‎ ‎‏مطبوعات وابسته به اسرائیل است بعضیشان، بعضیشان دارند‏‎ ‎‏توطئه می کنند بر ضد مملکت، خوب، روی قواعدی بنا شد که‏‎ ‎‏رسیدگی بشود، و هر کدام که این طور هستند جلوشان گرفته‏‎ ‎‏بشود. هیچ انقلابی در دنیا نمی توانید پیدا کنید مثل انقلاب ایران‏‎ ‎‏که بعد از انقلاب ابدا گرفتاری در کار نبود و آزادی مطلق بود.‏‎ ‎‏اجتماعات همه آزاد بود؛ و حزبها همه آزاد بود؛ و مردم همه شان‏‎ ‎‏به طور آزاد مسائلشان را می گفتند؛ مطالبی که داشتند می گفتند؛‏‎ ‎‏انتقادات می کردند.(61)‏

11 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

استقلال و آزادی، مقصد شهدا

‏باید ما همه کوشش کنیم به اینکه همانطور که جمهوری اسلامی را‏‎ ‎


کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 39
‏با کوشش این مردم و جمعیتهای میلیونی اسلامی، این جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی را به پیروزی رساندند و همه ما مرهون زحمات و‏‎ ‎‏فداکاریهای آنها هستیم و خداوند همه را سلامت بدارد و به همه‏‎ ‎‏شهدای ما رحمت و سعادت نصیب کند. ما همه مرهون آنها‏‎ ‎‏هستیم و ما آن مقصدی را که آنها داشتند موظفیم که دنبال کنیم.‏‎ ‎‏مقصد آنها در شعارهای آنها از اول انقلاب تا حالا و ان شاءاللّه ،‏‎ ‎‏بعدها هم شعارها محفوظ است، منعکس است. آنها استقلال‏‎ ‎‏می خواهند، آزادی می خواهند و جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏می خواهند.(62)‏

11 / 3 / 61

*  *  *

‎ ‎

کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 40

  • . آیت اللّه سید محمود طالقانی 1289 ـ 1358 ه . ش که بعد از انقلاب اسلامی به عنوان نماینده اول تهران در مجلس خبرگان تعیین گردید. مهمترین تألیفات ایشان، تفسیر پرتوی از قرآن در پنج جلد و اسلام و مالکیت است.