عدم فساد انگیزی

‏ ‏

‏ ‏

عدم فساد انگیزی

‎ ‎

‏ ‏

قیام زنان برای آزادی 

‏زنهای ایران هم قیام کردند بر ضدش و تودهنی به او زدند که ما‏‎ ‎‏نمی خواهیم اینطور چیز را، ما باید آزاد باشیم. و این مردک‏‎ ‎‏می گوید آزادید لکن ـ باید حتما ـ آزادید اما باید حتما بدون چادر‏‎ ‎‏و بدون روسری توی مدارس بروید!(156)‏

29 / 11 / 56

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏


کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 91
اعطای آزادی 

‏ما آزادی مطلق خواهیم داد، و می دهیم و داده ایم لکن نه برای‏‎ ‎‏توطئه، نه برای فساد و خرابکاری. توطئه باید درهم شکسته شود.‏‎ ‎‏خرابکاران باید دفع شوند. باقیمانده رژیم منحوس، ریشه های‏‎ ‎‏کثیف آن، طرفداران کثیفتر از آن باید قطع شوند. ما آنها را دفن‏‎ ‎‏می کنیم.(157)‏

7 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

جلوگیری از فساد

‏آزادی در حدود قانون است. اسلام از فسادها جلو گرفته. و همه‏‎ ‎‏آزادیها را که مادون فساد باشد داده. آنی که جلو گرفته فسادهاست‏‎ ‎‏که جلویش را گرفته است. و ما تا زنده هستیم نمی گذاریم این‏‎ ‎‏آزادیهایی که آنها می خواهند، تا آن اندازه ای که می توانیم، آن‏‎ ‎‏آزادیها تحقق پیدا کند.(158)‏

7 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سلب آزادی منتهی به فساد

‏ما که می خواهیم مملکت خودمان را از دست جنایتکاران، از‏‎ ‎‏دست خیانتکاران، از دست چپاولگران، نجات بدهیم، ما سلب‏‎ ‎‏آزادی کردیم! البته آزادی که منتهی بشود به فساد، آزادیی که‏‎ ‎‏منتهی بشود به تباهی ملت، به تباهی کشور، آن آزادی را‏‎ ‎‏نمی توانیم بدهیم. آن آزادیی است که شماها می خواهید آن آزادی‏‎ ‎‏است که می خواهید جوانهای ما را بی تفاوت بار بیاورید، هر چه‏‎ ‎‏هر جا بشود و هر که هر کاری بکند؛ دولتهای بزرگ، تمام منافع ما‏‎ ‎‏را ببرند و آنها مشغول عشرت باشند.(159)‏

2 / 6 / 58

‏ ‏

‏ ‏


کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 92
برخورد با آزادی فسادآور

‏مع الأسف اینهایی هم که در ایران هستند و آزادی طلب هستند‏‎ ‎‏باز وقتی که می بینید یک چیزی که برای مملکت ما تباهی‏‎ ‎‏داشته است و جلویش را گرفتند آنها فریادشان درآمده است‏‎ ‎‏که اختناق است! اختناق این است که قلمهایی که بخواهند به‏‎ ‎‏نفع یک کشوری، به نفع کشور شما، به نفع اسلام شما، به نفع‏‎ ‎‏ملت شما، به کار برود جلویش را بگیرد. اگر چنانچه یک چیزی که‏‎ ‎‏بر ضرر جامعه ما هست، بر ضرر نهضت ما هست، بر ضرر کشور‏‎ ‎‏ما هست، توطئه در کار باشد، جلویش را بگیرند، این اسمش‏‎ ‎‏اختناق نیست. این اسمش جلوگیری از فساد است. این دو تا را‏‎ ‎‏باید این دو مرز را از هم جدا کرد. جلوگیری از فساد،‏‎ ‎‏آزاد قرار ندادن جوانها را در اینکه در این مراکز فحشا وارد بشوند،‏‎ ‎‏هروئینی بشوند، تریاکی بشوند، به فحشا وارد بشوند، قمار باز‏‎ ‎‏بشوند، و امثال ذلک، جلوگیری از اینها؛ اسمش جلوگیری از‏‎ ‎‏آزادی نیست و اسمش اختناق نیست. اسمش عمل کردن به نفع‏‎ ‎‏خود جوانهاست.(160)‏

4 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

عدم آزادی واقعی در رژیم شاه 

‏در زمان این رژیم که فریاد می کردند که «آزادزنان و آزادمردان»‏‎ ‎‏چه فعالیتی زنها داشتند؟ فعالیتی که ما از زنها می دیدیم این بود‏‎ ‎‏که چندتایشان جمع بشوند، با آن وضع فضیح، بروند سر قبر‏‎ ‎‏رضاخان، آنجا تشکر کنند از اینکه ما را آزاد کردید! چه جور‏‎ ‎‏آزاد کرد؟ چه کرد؟ فکر این نیستند که چه آزادی اینها به آنها‏‎ ‎‏اعطا کردند، و تا چه اندازه اینها می خواستند زنها یا مردها آزاد‏‎ ‎‏باشند. بله، آنها یک آزادی را می خواستند ـ حالا هم این‏‎ ‎


کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 93
‏اشخاصی که قلم دستشان است و بر ضد اسلام و بر ضد‏‎ ‎‏روحانیت چیز می نویسند همین آزادی را می خواهند ـ و آن‏‎ ‎‏آزادی است که دیکته شده است از غرب برای به فساد کشیدن‏‎ ‎‏جوانهای ما. زن و مردشان را اینها می خواهند که آزاد باشند!‏‎ ‎‏زنها برای اینکه در مجالس آن طوری که تشکیل می دادند و‏‎ ‎‏داشتند بروند آنجا و با آن وضع در حضور چشمهای ناپاک مردها‏‎ ‎‏آن وضع را درست کنند. این نحو آزادی می خواهند که هم‏‎ ‎‏خواهرهای ما را به فساد و تباهی بکشند؛ و هم جوانهای ما،‏‎ ‎‏مردهای ما را به تباهی بکشند. اینها می خواهند که همه فحشا آزاد‏‎ ‎‏باشد. آزادی زمان ایشان، که آزاد زن و آزاد ‏‏[‏‏مرد، کی‏‏]‏‏ توانست‏‎ ‎‏راجع به مسائل روز یک کلمه بگوید؟ و کدام مرد توانست که راجع‏‎ ‎‏به گرفتاریهایی که ملت ما از دست اجانب و از دست داخلیها‏‎ ‎‏داشتند یک کلمه بنویسد؟ کدام مطبوعات ما آزاد بودند؟ کجا‏‎ ‎‏رادیو ـ تلویزیون آزاد بود؟ و مردم، جوانها، دانشگاهیها، و طُلاّب‏‎ ‎‏علوم دینی، کجا آزاد بودند؟ در این پنجاه سال، که من شاهد قضایا‏‎ ‎‏بودم، آزادی واقعیِ مفید برای جامعه مسلوب بود. هیچ نداشتیم؛‏‎ ‎‏یعنی زنها آزاد نبودند که راجع به مسائل جامعه فعالیت بکنند، یا‏‎ ‎‏حرف بزنند راجع به گرفتاریهای ملت. راجع به گرفتاریهای ملت به‏‎ ‎‏دست شرق و غرب هیچ آزادی نبود. راجع به گرفتاری این ملت از‏‎ ‎‏دست دولتهای دست نشانده یک کلمه آزاد نبودند که صحبت‏‎ ‎‏کنند.(161)‏

8 / 7 / 58

*  *  *

‎ ‎

‏ ‏

ممنوعیت هرج و مرج 

‏انسان باید بتدریج تجربه پیدا بکند. ما قبل از انقلاب نمی دانستیم‏‎ ‎


کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 94
‏که بعد از انقلاب چه خواهد شد، تجربه نداشتیم. حالا که انقلاب‏‎ ‎‏شده است می بینیم که یکی از ثمرات انقلاب هرج و مرج است!‏‎ ‎‏هرکس هرچه دلش می خواهد می گوید. هرکس هر عملی را که‏‎ ‎‏می خواهد انجام می دهد. و ابدا در فکر این نیستند که آیا این‏‎ ‎‏حرفی که می زنند در مسیر ملت است؟ آنکه ملت خواستش بود و‏‎ ‎‏رأی مثبت به او داد؛ یعنی رأی اکثریت قاطع، که تمام مخالفین‏‎ ‎‏وقتی یک طرف شدند و ملت هم یک طرف، صد، صدی نود و‏‎ ‎‏هشت، ملت رأی داشتند، دو تمامِ مخالفین، و ملت ما با فریاد و با‏‎ ‎‏رأی، رأی به جمهوری اسلامی داد.‏

‏     جمهوری اسلامی که ملت ما می خواهد این است که محتوای‏‎ ‎‏این جمهوری احکام اسلام باشد و تمام مملکت روی احکام‏‎ ‎‏اسلامی اداره بشود، و آنچه که خدای تبارک و تعالی فرموده است‏‎ ‎‏به وسیله پیغمبر اکرم و به ما رسیده است به وسیله ائمه اطهار آنها‏‎ ‎‏باید تحقق پیدا بکند. حالا که رأی را مردم دادند و تمام کارها با نظر‏‎ ‎‏مردم انجام گرفته است، حالا می بینیم که گروههای مختلفی، آرای‏‎ ‎‏مختلفی پیدا شده است، و هرکس هر جور دلش می خواهد‏‎ ‎‏صحبت می کند. وقتی هم که از آن سؤال بکنند، جواب این است‏‎ ‎‏که انقلاب است! هر که هر خلافی بکند، برهانش این است که‏‎ ‎‏انقلاب شده است! چون انقلاب شده است، دیگر باید همه کارها‏‎ ‎‏انقلابی باشد، و معنی انقلابی هم این است که موازین دیگر ندارد!‏‎ ‎‏میزان عقلی، یک میزان انسانی یک میزان اسلامی، دیگر در کار‏‎ ‎‏نیست. نطقها می شود، کاغذها نوشته می شود، قلمها به کار افتاده‏‎ ‎‏است در گوشه و کنار کشور، و هرکس هرچه به نظرش می آید‏‎ ‎‏می نویسد، و می خواهد تحمیل کند به یک ملت سی و چند‏‎ ‎‏میلیونی. ‏


کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 95
‏     همین آقایانی که فریاد می زنند که باید دمکراسی باشد، باید‏‎ ‎‏آزادی باشد، همین آقایان می نشینند دور هم و یک چیزی پیش‏‎ ‎‏خودشان می گویند و می خواهند تحمیل کنند به ملت. مثلاً مجلس‏‎ ‎‏خبرگان با اکثریت ملت رفته است و مشغول کار است، حالا‏‎ ‎‏می بینیم که یک دسته چند نفری دور هم جمع می شوند و‏‎ ‎‏می گویند مجلس خبرگان باید منحل بشود!(162)‏

1 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

عدم مخالفت اسلام با پیشرفت 

‏ادعای آنکه اسلام با نوآوردها مخالف است ـ همان سان که‏‎ ‎‏محمدرضا پهلوی مخلوع می گفت که اینان می خواهند با‏‎ ‎‏چهارپایان در این عصر سفر کنند ـ یک اتهام ابلهانه بیش نیست.‏‎ ‎‏زیرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوردها، اختراعات و ابتکارات و‏‎ ‎‏صنعتهای پیشرفته که در پیشرفت و تمدن بشر دخالت دارد،‏‎ ‎‏هیچ گاه اسلام و هیچ مذهب توحیدی با آن مخالفت نکرده و‏‎ ‎‏نخواهد کرد بلکه علم و صنعت مورد تأکید اسلام و قرآن مجید‏‎ ‎‏است. و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معنی است که بعضی‏‎ ‎‏روشنفکران حرفه ای می گویند که آزادی در تمام منکرات و فحشا‏‎ ‎‏حتی همجنس بازی و از این قبیل، تمام ادیان آسمانی و دانشمندان‏‎ ‎‏و عقلا با آن مخالفند گرچه غرب و شرقزدگان به تقلید کورکورانه‏‎ ‎‏آن را ترویج می کنند.(163)‏

15 / 3 / 68

*  *  *

کتابآزادی در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 96