دیدی که جلو زدم پیشی جان قبول نیست، باک شکم من خالی از غذاست. هی چشمهای من که عوضی نمیبینند؟ اون... موش! جان، الان یه سوخت گیری میکنم اگه میتونی منو بگیر!