فصل دوم : خاطرات سید رحیم میریان

قناعت حضرت امام در تهیه یخچال

‏آن اوایلی که بیت آمده بودم در خانه امام یخچالی وجود نداشت. حاج ‏‎ ‎‏سید احمد آقا‏‎ ‎‏به آقای کفاش‌زاده، از اعضای دفتر فرمود که یخچالی برای ‏‎ ‎

کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 27
‏منزل امام تهیه کند. آقای کفاش‌زاده هم یک یخچال 14 فوت تهیه کرد. ‏‎ ‎‏من و یکی از برادران یخچال را‏‎ ‎‏به آشپزخانه منزل حضرت امام بردیم. ‏‎ ‎‏حضرت امام ‏‏مشغول قدم زدن بودند تا‏‎ ‎‏ما‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏دیدند فرمودند: این چیست؟ ‏‎ ‎‏جواب دادیم: آقا، یخچال است. فرمودند: کجا‏‎ ‎‏بود؟ عرض کردم: حاج ‏‎ ‎‏احمد آقا‏‎ ‎‏در جریان است. دیگر چیزی نگفتیم یخچال را‏‎ ‎‏مستقر کردیم و ‏‎ ‎‏برگشتیم. در بین راه من به شک افتادم و گفتم نکند یخچال اتصالی کند ‏‎ ‎‏و بسوزد لذا‏‎ ‎‏برگشتم تا‏‎ ‎‏دوباره دوشاخه یخچال را‏‎ ‎‏که به برق زده بودم ‏‎ ‎‏امتحان کنم. وارد که شدم دیدم حضرت امام دوشاخه را‏‎ ‎‏از برق کشیده و ‏‎ ‎‏روی یخچال گذاشته‌اند. حاج احمد آقا‏‎ ‎‏تا‏‎ ‎‏دیدند امام دوشاخه را‏‎ ‎‏از برق ‏‎ ‎‏کشیده، گفتند که این یخچال بزرگ است، آقا‏‎ ‎‏فرموده‌اند اگر یک یخچال ‏‎ ‎‏کوچک باشد بهتر است. ما‏‎ ‎‏فورا‏‎ ‎‏یک یخچال کوچک تهیه کردیم و به ‏‎ ‎‏حضرت امام اطلاع دادیم که یخچال کوچک آماده است، اجازه می‌دهید ‏‎ ‎‏یخچال بزرگ را‏‎ ‎‏ببریم و آن یخچال کوچک را‏‎ ‎‏بیاوریم. آقا‏‎ ‎‏فرمودند: آن ‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏نیاورید این را‏‎ ‎‏هم ببرید.‏

‏بر حسب وظیفه و اینکه اطاعت از امام واجب است ما‏‎ ‎‏یخچال بزرگ ‏‎ ‎‏راهم بردیم. بعد احمد آقا‏‎ ‎‏آمدند و ناراحت شدند که چرا‏‎ ‎‏شما‏‎ ‎‏یخچال ‏‏را‏‎ ‎‏آوردید، من باتلاش بسیار امام را‏‎ ‎‏متقاعد کرده بودم که یخچال را‏‎ ‎‏قبول ‏‎ ‎‏کنند آن وقت شما‏‎ ‎‏یخچال را‏‎ ‎‏برداشتید و آوردید. وقتی که به صاحب ‏‎ ‎‏یخچال زنگ زدم و گفتم بیا‏‎ ‎‏یخچالت را‏‎ ‎‏ببر، او گویا‏‎ ‎‏از خلقیات امام ‏‎ ‎‏خبر داشت و می‌دانست که حضرت امام هدیه و نذورات را‏‎ ‎‏رد نمی‌کنند ‏‎ ‎‏لذا‏‎ ‎‏به من گفت: به حضرت امام عرض کنید این یخچال نذر شماست.‏

‏این مطلب به عرض امام رسانیده شد و امام به علت نذر بودن، ‏‎ ‎

کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 28
‏یخچال را‏‎ ‎‏قبول کردند.‏

کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 29