فصل دوم : خاطرات سید رحیم میریان

کوشش در برآورده کردن نیازها

‏حضرت امام نسبت به بچه‌‌های سپاه گذشت زیادی داشتند. روزی یکی ‏‎ ‎

کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 38
‏از بچه‌‌های سپاه پیش من آمد و گفت که یک نفر حاضر شده پولی از ‏‎ ‎‏وجوهات به من بدهد تا‏‎ ‎‏بتوانم خانه‌ای برای خودم تهیه کنم. من آن ‏‎ ‎‏سپاهی را‏‎ ‎‏می‌شناختم وضعیت مالی مناسبی نداشت و بدون مسکن بود. ‏‎ ‎‏خلاصه موضوع رابه آقای رسولی گفتم چون مسوول این کار ایشان بود. ‏‎ ‎‏آقای رسولی موضوع رابه امام گفت و ایشان فرموده بودند اگر شما‏‎ ‎‏آن ‏‎ ‎‏فرد را‏‎ ‎‏قبول دارید و به او اعتماد دارید اجازه‌اش را‏‎ ‎‏بدهید که خوب این ‏‎ ‎‏کار انجام شد و من یادم هست که مبلغ هشتصد هزار تومان در اختیار آن ‏‎ ‎‏سپاهی قرار گرفت و او با‏‎ ‎‏آن پول خانه‌ای برای خودش خرید. هشتصد ‏‎ ‎‏هزار تومان در آن زمان مبلغ زیادی بود.‏

‏اما‏‎ ‎‏امام در عین حال که ‏‏مواظب اوضاع بودند تا‏‎ ‎‏اسرافی صورت نگیرد ‏‎ ‎‏خیلی دست و دل باز هم بودند و اگر تشخیص می‌دادند کسی نیاز واقعی ‏‎ ‎‏دارد حتما‏‎ ‎‏در برآورده کردن آن تلاش می‌کردند.‏

کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 39