فصل دوم : خاطرات سید رحیم میریان

عیدی دادن امام و برکت آن

‏حضرت امام در اعیاد مختلف یک قندان پر از یک ریالی داشتند. بعد‌ها‏‎ ‎‏آن سکه یک ریالی به یک تومانی زرد تبدیل شد که عکس قدس هم ‏‎ ‎‏رویش بود. در اعیاد مختلف هم هر کسی به دست‌بوسی و ملاقات‏‏ می‌آمد ‏‎ ‎‏از حضرت امام یک عدد سکه یک ریالی یا‏‎ ‎‏یک تومانی به عنوان عیدی ‏‎ ‎‏دریافت می‌کرد. سران مملکت و سفرا‏‎ ‎‏خدمت امام می‌رسیدند. در ‏‏حسینیه ‏‎ ‎‏هم ملاقات عمومی بود. مردم از امام عیدی می‌خواستند و ما‏‎ ‎‏با‏‎ ‎‏اجازه ‏‎ ‎‏امام یک مشت از سکه‌‌های یک ریالی یا‏‎ ‎‏یک تومانی را‏‎ ‎‏از داخل قندان بر ‏‎ ‎‏می‌داشتیم و در بین مردم به عنوان عیدی و تبرک توزیع می‌کردیم.‏

‏یادم هست که حضرت امام در اعیاد به اعضای دفتر یک پول ‏‎ ‎‏جداگانه می‌دادند: هزار تومان، دو‏‎ ‎‏هزار‏‎ ‎‏تومان یا‏‎ ‎‏پنج هزار‏‎ ‎‏تومان. چون ‏‎ ‎‏اعضای دفتر حقوقی هم نمی‌گرفتند همین عیدی‏‏،‏‏ هم تبرکی برای آنها‏‎ ‎

کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 51
‏بود ‏‏و ‏‏هم کمک خرج‏‏.‏‏ عجیب آنکه پول امام خیلی برکت داشت.‏

‏یادم هست که در زمان امام‏‏،‏‏ منزل ماهم اغلب شلوغ می‌شد و ‏‎ ‎‏بسیاری از اوقات میهمان داشتیم. آقایان زیاد می‌آمدند، مثلا‏‎ ‎‏وقتی که ‏‏آیت‌الله ‏‎ ‎‏طاهری به دیدار امام می‌آمد چند روزی در منزل ما‏‎ ‎‏می‌ماند‏‏ند‏‏، علما‏‎ ‎‏می‌آمدند. و گاهی مجلس عمامه گذاری برگزار می‌شد، دوستان و ‏‏آشنایانی ‏‎ ‎‏که وقت ملاقات با‏‎ ‎‏امام راداشتند، آنها‏‎ ‎‏هم به منزل ما‏‎ ‎‏هم می‌آمدند و ‏‎ ‎‏گاهی یک‏‏ی‏‏ دو شب می‌ماندند با‏‎ ‎‏آنکه آن زمان میهمان زیاد داشتیم و ‏‎ ‎‏خرج خانه‌مان زیاد بود اما‏‎ ‎‏به برکت پول حضرت امام هیچوقت احساس ‏‎ ‎‏نیاز به پول نداشتم. برکتی در خانه‌مان بود. قند و روغن و برنج‌مان ‏‏کوپنی ‏‎ ‎‏بود اما‏‎ ‎‏یادم نمی‌آید چیزی کم آورده باشیم‏‏.‏‏ خداوند چنان برکتی در ‏‎ ‎‏خانه‌مان قرار داده بود. و من همه اینها‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏از برکت وجود امام می‌دانستم.‏

کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 52