فصل دوم : خاطرات سید رحیم میریان

غسل و کفن پیکر مطهر امام

‏سران سه قوه و سایرین برای وداع باحضرت امام آمدند. همه گریه ‏‎ ‎‏می‌کردند. در این حالت آقای هاشمی گفت که کسی گریه نکند چون ‏‎ ‎‏کسی از فوت امام خبر ندارد. گریه نکنید و ساکت باشید. ممکن است ‏‎ ‎‏خدای ناکرده اتفاقاتی بیفتد. فعلاساکت باشید تا‏‎ ‎‏مقدماتی را‏‎ ‎‏فراهم کنیم. ‏‎ ‎‏در این هنگام من و چند نفر دیگر کنار حضرت امام رفتیم و قرآن خواندیم‏‏.‏

‏در این اثناء محل غسل و کفن حضرت امام را‏‎ ‎‏مهیا‏‎ ‎‏نمودند و به ما‏‎ ‎‏گفتند، محل‌هایی از بدن امام که بر اثر سرم یا‏‎ ‎‏سوزن خونی شده آنها‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏برطرف کنید و آقا‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏برای غسل و کفن آماده نمایید. مادر کنار امام ‏‎ ‎‏بودیم که او را‏‎ ‎‏غسل و کفن دادند. منتهی چون حضرت امام عاشقان و ‏‎ ‎‏علاقه‌مندان زیادی داشتند و ممکن بود آنها‏‎ ‎‏با‏‎ ‎‏دیدن پیکر مطهر امام به ‏‎ ‎‏دلیل علاقه زیاد هجوم بیاورند و خدای ناکرده آسیبی به بدن مطهر امام ‏‎ ‎‏وارد شود، لذابلافاصله پس از غسل و کفن، جنازه حضرت امام را‏‎ ‎‏به ‏‎ ‎‏طور مخفیانه با‏‎ ‎‏چند نفر دیگر به سردخانه‌ای که نزدیک بیمارستان بود ‏‎ ‎‏بردیم.‏


کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 64
‏البته این نکته لازم به گفتن است که تا‏‎ ‎‏پیش از رحلت حضرت امام ‏‎ ‎‏کسی از وجود آن سردخانه خبر نداشت و ما‏‎ ‎‏چند روز پیش از رحلت ‏‎ ‎‏امام به وجود آن سردخانه پی برده بودیم و آنجا‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏برای نگهداری میوه و ‏‎ ‎‏چیزهایی دیگر آماده کرده بودیم. خود این سردخانه سبب خیری بود که ‏‎ ‎‏آسیبی بر بدن حضرت امام وارد نشود.‏

کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 65