فصل دوم : خاطرات سید رحیم میریان

انتقال پیکر مطهر امام به بهشت زهرا و مراسم خاکسپاری

‏پیکر مطهر ‏‏حضرت امام از‏‎ ‎‏مصلا‏‎ ‎‏به بهشت زهرا انتقال یافت. ناگهان خبر ‏‎ ‎‏دادند که ازدحام جمعیت زیاد است و نمی‌شود جنازه را‏‎ ‎‏دفن کرد و ‏‎ ‎‏چاره‌ای ‏‏نداریم جز اینکه‏‏ جنازه ‏‏را‏‎ ‎‏برگردانیم.‏‎ ‎‏جنازه مطهر امام با‏‎ ‎‏هلی‌کوپتر ‏‎ ‎‏برگردانده شد. من رفتم جنازه را‏‎ ‎‏از هلی‌کوپتر تحویل بگیرم که آقای ‏‎ ‎

کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 65
‏ناطق نوری که خیلی هم خسته به نظر می‌آمد به من گفت که برو کنار. ‏‎ ‎‏ایشان خیلی هم ناراحت بود. من کنار رفتم و به دنبال آن سردخانه را‏‎ ‎‏آماده کردیم و پیکر مطهر آقا‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏به سردخانه آوردیم. بلافاصله به خانه ‏‎ ‎‏آمدم و مقداری چلوار برای کفن حضرت امام بردم. چون کفن امام را‏‎ ‎‏به ‏‎ ‎‏عنوان تبرک پاره کرده و برده بودند. یک کفن هم به عنوان احتیاط کنار ‏‎ ‎‏حضرت امام گذاشتیم که اگر دوباره مساله‌ای پیش آمد از کفن در مضیقه ‏‎ ‎‏نباشیم. شخصی یک برد یمانی آورده بود و فردی دیگر دعای جوشن ‏‎ ‎‏کبیر را‏‎ ‎‏روی کفن نوشته بود که ما‏‎ ‎‏همه اینها‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏روی سینه امام قرار دادیم. ‏‎ ‎‏تصمیم گرفتند پیکر حضرت امام را‏‎ ‎‏آن روز دفن نکنند. اما‏‎ ‎‏ساعت 3 ‏‎ ‎‏بعداز ظهر نظر‌ها‏‎ ‎‏برگشت چون احتمال می‌دادند فردا‏‎ ‎‏هم همین تجمع ‏‎ ‎‏جمعیت باشد و خاکسپاری آقا‏‎ ‎‏سخت شود لذا‏‎ ‎‏بعد از ساعت 3 پیکر امام ‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏به خاک سپردند.‏

کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 66