فصل پنجم : خاطرات حسین سلیمانی

ازدواج من و قرائت صیغه عقد توسط امام

‏دربارۀ ازدواجم عرض کنم که به حاج احمد آقا گفتم می خواهم خطبۀ ‏‎ ‎‏عقدم راحضرت امام بخوانند. حاج احمد آقا موضوع را به امام گفت و ‏‎ ‎‏ایشان قبول کردند. قرار شد یک روز ساعت دو بعدازظهر به اتفاق ‏‎ ‎‏خانواده خودم و همسرم خدمت حضرت امام برسیم. آن زمان دیگر امام ‏‎ ‎‏بنده را می شناختند. روز مقرر خدمت امام رفتیم و ایشان خطبه عقد را‏‎ ‎‏قرائت کردند. حضرت امام معمولا پس از قرائت خطبه به همه عروس و ‏‎ ‎‏دامادها نصیحتی می فرمودند و می گفتند که با هم تفاهم داشته باشید، با‏‎ ‎‏هم بسازید، باهم رفیق باشید، در کارها به همدیگر کمک کنید و یاور ‏‎ ‎‏همدیگر باشید. در جریان خطبۀ عقد این نصیحت ها شد و من به خاطر ‏‎ ‎‏گرامیداشت عمل ایشان یک جفت نعلین برای حضرت امام خریدم و ‏‎ ‎‏خدمتشان تقدیم کردم. ایشان هم تشکر کردند. مدت ها پس از ‏‎ ‎‏رحلت شان رفتم دیدم که آن نعلین ها همان جا هست. شاید اصلا استفاده ‏‎ ‎‏نکرده بودند.‏

کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 203